نخستین حاشیههای پاییزی حواشی الدوله
از کمک ده - صد میلیونی به «سهروردی» تا همسرانی که تیتر یک رسانهها میشوند
ایران تئاتر- حسین سینجلی: کمک ده - صد میلیونی به نمایش سهروردی، خلاقیت سیاوش طهمورث و امیدواری دوستداران تعزیه، فرصتسوزی تئاتریها در هفته دفاع مقدس و همسرانی که تیتر یک رسانهها میشوند، از جمله سرتیترهای نخستین مطب ارسالی حواشی الدوله برای مهرماه ۹۶ است.
حال و هوای حواشی الدوله هم مثل اکثر همنسلانش با شروع شدن ماه محرم کاملا رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد و کاملا میتوان غمگین بودنش را در چشمهایش به منای واقعی کلمه دید. اصولا از آندست آدمهایی است که اگر میگوید به اندیشهای باور دارد به معنای واقعی کلمه باور دارد و به هیچ وجه اهل تظاهر و ریاکاری به ویژه در مسائل اعتقادی نیست. این روحیه را بگذارید کنار اینکه این دوست ما باور دارد هنر بهترین ابزار برای انتقال اندیشه است و تئاتر را بهترین و تاثیرگذارترینِ هنرها در این امر میداند. به همین روی حساسیت خاصی روی تعزیه دارد و در این روزها بعید است تعزیهای برپا باشد و او مخاطب ان نباشد.
راستش یک روز مانده به تاسوعا، حواشی الدوله را در بین تماشاگران سوگواره «رکعت به رکعت عاشقی» دیدم و از فرصت استفاده کردم و او گفت و من هم نوشتم تا به عرض شما برسانم.
کمک ده - صد میلیونی سهروردی
بعضی وقتا فکر میکنم که اگه کارگردانهای اروپایی و آمریکایی مثل ما ایرانیها این همه ادیب، حکیم، شاعر، فیلسوف، منجم و... در تاریخ سرزمینشان داشتند تا الان دوستداران تئاتر و سینما چقدر فیلمها و تئاترهای درست و حسابی بر اساس زندگی این افراد دیده بودند. یعنی یه جورایی دلم میسوزه وقتی میبینم پرداختن به چنین سوژههایی آخرین انتخاب اکثر کسانی است که دستی در تولیدات نمایشی و سینمایی دارن. حالا الان نمیخوام این مسئله رو بررسی کنم و به چند و چون و چرایی اون بپردازم که داستانش خیلی بیشتر از اینا طول میکشه اما نمیتونم اینو هم نگم که رفتن به سراغ این سوژهها و دستمایه قرار دادن اونها یه جور بلدی میخواد که شاید خیلیا که دستی در تولید دارن چون اصلا اینکاره نیستن سعی میکنن اصلا حرفشو هم به میان نیارن. بگذریم.
علی ایها الحال در دوره و زمونهای که کمتر کسی (اونم در تئاتر) به سراغ این سوژهها میره و زندگی بزرگان و مفاخر فرهنگی کشور رو دستمایه کاری قرار میده، شکرخدا گودرزی کارگردان و بازیگر نام آشنا تئاتر، در جدیدترین پروژه تئاتری خود به سراغ شهابالدین سهروردی ملقب به شیخ اشراق و شیخ شهید، فیلسوف و حکیم بزرگ ایرانی رفته است.
نمایش «سهروردی» یکی از کارهایی است که در میان تئاترهایی که این روزها تولید میشن از لحاظ مختلف جزو نمایشهای بیگ پروداکشن محسوب میشه. البته استقبال از هر نمایشی نیاز به پیش شرطهایی داره که مهمترین اون کیفیت بالای اثر منهای حضور چهرهها و سایر موارد است. یعنی اگه نمایش «سهروردی» اون حداقلهایی که مخاطب تئاتر بین رو جذب میکنه داشته باشه بدون هیچ بازیگر چهرهای هم میتونه پر فروش بشه.
اما از اینها که بگذریم اجرای این اثر هنوز شروع نشده به خاطر حرفهایی که شکرخدا گودرزی و دیگر عوامل این اثر در نشست خبری این نمایش مطرح کردن کلی حاشیه برای این کار ایجاد کرد. البته من امیدوارم که اون حرفا به خاطر این نبوده باشه که مثل بعضیا خواسته باشن با حاشیه سازی مخاطب رو جذب کرده باشن چراکه این شیوهها در شان این هنرمندان نیست. ولی نمیتوان منکر شد که زمانی که به این نمایش اختصاص داده شده خیلی ایدهآل نیست. یا مثلا اینکه گروه تنها یک روز قبل از اجرا سالن را در اختیار گرفتند و باید در عرض یک شب همه چیز رو برای اجرا آماده میکردن. اما منهای مشکلاتی که در مجموع برای همه گروهها وجود دارد و قطعا این مشکلات برای نمایشهای بیگپروداکشن دوچندان میشه، یکی دو مورد در اون نشست مطرح شد که بهتر میبود به شکل دیگری مطرح میشد تا چنین شائبهای به وجود نیاد. مثلا اینکه عنوان شد تنها 10 میلیون تومن به این نمایش کمک شده و دو روز بعد معلوم بشه که این رقم 100 میلیون تومن بوده، یا اینکه اجرای این اثر 9 سال طول کشیده، گویی که از زمان درخواست مجوز تا اجرا 9 سال طول کشیده و بعد معلوم بشه که اینطوری نبوده و یه جورایی اصلا متن آماده نبوده، به نظر من برای این گروه که از افراد شناخته شده تئاتر هستن انتظار نمیره.
مخلص کلام اینکه تردیدی نیست که رفتن به سراغ این سوژهها نشان از جسارت و تعهد عوامل اجرایی اون کار هست و ای کاش بیش از این هنرمندان تئاتر از این آثار تولید کنند، اما از طرفی دیگه برای چنین اثری که قرار است درباره بزرگی همچون سهروردی حرف بزنه خیلی شایسته نیست که نشست خبریاش تبدیل بشه به محلی برای تولید یکسری تیترهای زرد و سوءتفاهم برانگیز. همین.
خلاقیت سیاوش طهمورث و امیدواری دوستداران تعزیه
امسال در روزهای محرم سیاوش طهمورث بازیگر و کارگردان شناخته شده و کاربلد تئاتر اتفاق نابی رو رقم زد؛ اونهم در تعزیه. سوگواره «رکعت به رکعت عاشقی» با کارگردانی سیاوش طهمورث امسال اتفاقی بود که ثابت کرد این حرفای پر طمطراق و قشنگی که راجع به تعزیه مدام بیان میشه، فقط حرف نیست و اگر کسی این کاره باشه میتونه اون حرفارو در عمل به همه نشون بده. راستش من هر کسی رو که در شبای برگزاری این سوگواره میدیدم همگی برایشان این اجراها با تمام آنچه پیش از این از تعزیه دیده بودند متفاوت بود. خلاصه اینکه سیاوش خان طهمورث دل تمام دوستداران تعزیه رو با اجرای این سوگواره شاد کرد. اتفاقی که میشه نه تنها در روزهای محرم که در سایر روزهای سال هم اجرا کرد. فقط امیدوارم جوونای فعال در تعزیه قدر هنرمندانی مثل سیاوش خان طهمورث، داوود خان فتحعلی بیگی که تعدادشون خیلی کمه رو بدونن و از تجربههاشون استفاده کنن. در واقع سیاوش طهمورث با کمی خلاقیت و ابتکار نشان داد انچه درباره تعزیه گفته میشه تنها حرف نیست و کافیست اندکی جسارت به خرج داد.
فرصتسوزی تئاتریهای خیابانی در هفته دفاع مقدس
امسال هم مثل سالهای قبل هنرمندان تئاتر خیابانی نتونستن از هفته دفاع مقدس به خوبی استفاده کنن. یعنی من فکر میکنم که همه اینا یه جورایی فرصتسوزیه. چون متوجه نمیشم که فعالان عرصه تئاتر خیابانی دیگه منتظر چه چیزی هستن که حداقل در هفته گرامیداشت دفاع مقدس براشون فراهم نباشه. اما بازهم اونچه که من دیدم یکسری نمایشهای خیابانی با موضوعات تکراری و اجراهای کلیشهای بود.اگه هم کسی بگه برای این کارها مخاطب جمع شده من یکی خیلی متقاعد نمیشم چون در چهارراه ولیعصر و مقابل تئاترشهر به طور عادی اونقدر آدم ایستاده و جمعیت زیادی در رفت و آمد هست که همین که یکی الکی داد بزنه صد نفر دورش جمع میشن. پس جمع شدن صد نفر برای دیدن یک تئاتر خیابانی اونهم در هفته دفاع مقدس خیلی متقاعد کننده نیست.
همسرانی که تیتر یک رسانهها میشوند
انصافا فکر نمیکنم هیچ جای دیگه و در هیچ کشوری کسی همسر یه آدم معروف یا نیمه معروف بودن راهی باشه برای طی کردن پلههای شهرت و ترقی طی یک مدت کوتاه، اونهم در عرصه هنر! اما ظاهرا در کشور ما نه تنها میتوان به صرف همسر یه آدم معروف بودن یک شبه به یک هنرمند درجه یک و پر مخاطب تبدیل شد بلکه میشه به همون دلیل مدتی تیتر یک رسانهها هم شد. حالا اگه کسی به خاطر هنر خودش مطرح بشه (صرفه نظر از اینکه همسر چه کسی هست) خیلی عجیب نیست، اما اینکه بعضیا از فضای شلم شوربای مجازی به نوعی سوءاستفاده کنن و الکی برای فروش بیشتر، با چهرهسازیهای پوچ مخاطب ر فریب بدهند به نظرم کاریه که در نهایت به ضرر تئاتر تموم میشه.
آخه مثلا دیدنه تیترهایی مثل؛ بازگشت همسر فلان بازیگر پس از 20 سال به تئاتر یا نقشآفرینی فلان بازیگر با همسرش در صحنه و از ایندست تیترها نه تنها به نظر من بیمزهست، یه جورایی به نظرم شان تئاتر رو هم پایین میاره. آخه مگه بیست سال پیش همسر ایشون در تئاتر خیلی مطرح بوده و نبودش خلایی در تئاتر ایجاد کرده که حالا بازگشتش رو به مخاطب نوید میدید. یا مثلا نقشآفرینی فلانی که بواسطه طلاق از یک ورزشکار حالا همسر یک بازیگر شده (منهای اینکه اوج شهرتش برگزاری یک نمایشگاه نقاشی معمولی بوده) میخواد بیاد روی صحنه که چه ویژگی خاصی داره.
راستش این مسئله از اون دست مسائلی است که راجع به اون خیلی حرفا میشه زد و اتفاقا حرفای زیادی هم دارم اما چون نمیخوام زیادهگویی کرده باشم ازش میگذرم. در کل اما نکتهای که میخوام بگم اینه که شاید برای یکی دو تا کار بشه با این تیترهای زرد مخاطبی رو جذب کرد اما این مخاطب به همون سرعتی که اومده به همون سرعتم میذاره میره. پس بهتره خود کسانیکه شرایطشون طوری هست که میشه از این تیترها راجع بهشون نوشت خودشون ازش جلوگیری کنن. ضمن اینکه این همه زوج موفق هنری در طول این سالها داشتیم که بدون هیچ حرف و حدیثی و هر یک به خاطر تواناییهای خودشون در سطوح مختلف مطرح شده و هیچ خللی هم در زندگیشان به وجود نیومده. همین.