بابک جاویدی نویسنده و بازیگردان نمایش «پنجره کوخ» در گفتوگو با ایران تئاتر گفت:
«پنجره کوخ» روایت گر دودنیای موازی است
ایران تئاتر:نمایش «پنجره کوخ» به تهیهکنندگی و کارگردانی مجید پورعزیزیان از ۱۶ مهرماه در تماشاخانه پایتخت به روی صحنه میرود.
بابک جاویدی نویسنده نمایش «پنجره کوخ» درباره روایت گر بودن این اثر گفت: بخشی از جامعه ما یا بهتر است بگویم طبقهای از جامعه ما آنقدر نادیده گرفته شدهاند که سیر زندگی آنها به حاشیه کشیده شده است و به ماوراهای درست نادرست نگاه میکنند این موضوع مرا آزار میداد. چرا که خودم هم در آن قشر بزرگ شدهام، وضعیتیکه در آن هر موضوع خوب و بدی را به موضوعی نامربوط ربط میدهیم. با شروع یک اتفاق هر کس برداشت غلطی ارائه میدهد؛ و این در پیام های مذهبی و اجتماعی ما وجود دارد بی آنکه ربطی به اصل مطلب داشته باشد تنها تصورات خود را ارائه میدهیم بیآنکه به پیامد آن ذرهای توجه کرده باشیم؛ و این بیانگر نادیده گرفته شدن اصولی است که در زندگی رعایت نکردهایم. حال نام نمایش هم به همین دلیل «پنجره کوخ» شد. منظور نگاههای نادرستی است که به حوادث و اتفاقات اجتماعی پیرامونمان داریم. «پنجره کوخ» روایتگر دو دنیای موازی است که با یک اتفاق هم دیگر را قطع میکنند و بر روی هم تاثیر میگذارند.
در ادامه این نویسنده درباره دلیل پذیرش سمت کارگردانی این متن از سوی مجید پور عزیزیان افزود: مجید پور عزیزیان دوست قدیمی من است و این اتفاق یک تعامل دو طرفه بود. ما همکاران قدیمی هستیم و متعادل کننده هم بودیم. حال اگر کسی که شبیه به خودم فکر میکند قرار باشد این متن را کار کند بدون شک اجرای خسته کنندهای روی صحنه میرفت و شاید تاثیر درستی بر روی مخاطبان نمیگذاشت. با این توضیح که روش من وجه نمایشی پیچیدهای دارد و در این مورد مجید پور عزیزیان میداند چطور افکار مرا به شکل درست نمایشی روی صحنه بیاورد تا مخاطب را بیشتر درگیر جزییات نباشد. البته اگر قرار بود کارگردان این متن شبیه به خودم فکرکند بدون شک کار به این پختگی نمیرسید. وقتی نمایشنامه نویس و کارگردان بتوانند با دو نگاه متفاوت با هم تعامل کنند و بدون شک نتیجه مطلوب تری حاصل میشود.
جاویدی به جز نویسنده متن این نمایش او در سمت بازیگردان در این فعالیت دارد در خصوص تاثیر حضور یک نمایشنامه نویس در هدایت بازیگران بیان کرد: این موضوع از جهاتی خوب است و از بعضی جهات بد. از این نظر خوب نیست که مدام مورد نقد قرار میگیری و کمتر به اصل موضوع کسی توجه میکند و نمیتوان از این موضوع رهایی پیدا کرد و دائم باید توضیح داد. البته از جهت دیگری خوب است زیرا که خیلی بهتر میتوانی منظور خودت را به بازیگر انتقال بدهی و میشود ریزترین نکات را به بازیگر توضیح داد و درباره جز به جز مسائل صحبت کرد. بنابراین من این امکان را داشتم که به طور مستقیم با عوامل در ارتباط باشم، تعامل کنم، رضایت و نارضایتی ببینم و این موضوع خیلی خوب بود. احساس میکنمکه این جریان به نفع من و شایدکمی هم به سودگروه بود. امیدوارم این نمایش رضایت مخاطبان را به دست آورد و آن تاثیری را که باید در ذهن مخاطبان خودش بگذارد.