گفت وگو با حمید رضا نعیمی کارگردان نمایش شوایک، سرباز ساده دل
مردم قربانی تجارتی هستند که در جنگ وجود دارد
ایران تئاتر:یارسلاوهاشک بدون تردید جزو نمایش نامه نویسان بزرگ قرن بیستم است که تحت تاثیر جنگ جهانی اول بهترین اثرش شوایک، سرباز ساده دل را در دهه بیست خلق کرده است و برای اولین بار در ایران نعیمی از این نمایش نامه بزرگ نمایشی را روی صحنه می برد.
حمیدرضا نعیمی نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر و دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، کارگردانی و بازیگری است و در این دو دهه اخیر جزو تأثیرگذارترین نویسندگان و کارگردانهای تئاتری است. شهر آدم، شهر حیوان، خانه کاغذی، گمسار، داستانهای کارور، مکبث، قضیهی ترا خیس، چه گوارا، ددالوس و ایکاروس، کالون و قیام کاستلیون، روزنه، وعدهگاه نهنگها، روزنه، دختری با شنل ارغوانی، آوای سرخ، آژاکس، ترور، درخشش در رأس ساعت مقرر، لیر شاه و فاوست ازجمله کارهای مهم نوشتاری، بازیگری و کارگردانی نعیمی محسوب میشوند. حمیدرضا نعیمی تاکنون جوایز متعددی ازجمله جایزه ویژهی فیلمنامهنویسی برای فیلمنامه بلند داستانی مخمصه از یازدهمین جشنواره بینالمللی روستا، جایزه اول نمایشنامهنویسی از دوازدهمین جشنواره سرا سری دانشجویان برای نمایشنامه وعدهگاه نهنگها، لوح تقدیر بهعنوان نمایشنامهنویس فعال در روز جهانی تئاتر، جایزهی اول نمایشنامهی اقتباسی برای نمایش مکبث از بیست و سومین جشنوارهی بینالمللی فجر، جایزه اول نمایشنامهنویسی از اولین جشنوارهی سرا سری نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان برای نمایشنامه قصهی خوب خدا و جایزهی نمایشنامهنویسی برتر از سومین جشنواره تئاتر ماه برای امشب دیگر مهرههای پشتم نیلبک میزنند را دریافت کرده است. شوایک سرباز سادهدل در شمار آثار بزرگ ادبیات کلاسیک جهان قرار دارد و منتقدان و خوانندگان رمانهای ادبی ارزش و اعتبار زیادی در میان رمانهای بزرگ قرن بیستم برای این کتاب قائل هستند. یاروسلا هاشک این کتاب را در سالهایی نوشته که دنیا وارد مرحله جدیدی از تحولات خود شده بود؛ تحولاتی که در عصر هاشک با ظهور جنگ جهانی اول نمود عینی پیدا کرد و ماحصل تجربیات عینی هاشک بهعنوان سرباز در زمان حضورش در جنگ جهانی اول است. شوایک داستان سرباز سادهدلی است که جز انجاموظیفه برای میهن فکر دیگری در سر ندارد و البته تلاشهای او برای ایفای این وظیفه همیشه همراه با سوءتفاهمها و ماجراهای خندهآوری است. عوامل اجرایی نمایش عبارتاند از: بازیگران فرهاد آئیش، کتانه افشاری نژاد، کامبیز امینی، رضا جهانی، امیرحسین رستمی، مهران رنجبر، بهنام شرفی، یعقوب صباحی، حامد کمیلی، بهناز نازی، بهار نوحیان به ایفای نقش میپردازند و پرهام ابراری، رضا افشار، سهیل بابا علی، مجتبی بابایی فرد، امین بالنگ، مجید تفرشی، کیارش دستیاری، سعید رستمی، محسن سالاری، ایمان سلگی، فرهاد قدیم خانی، محمد کمانگیر، سینا کوایی، علی گلشنی، صالح لواسانی، محمد مشتاقی، عطا مقیمی، محمد نژاد، محمد نیازی و سعید هاشمی، صحنه: رضا مهدی زاده، طراح لباس: ادنا زینلیان، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح نور: رضا حیدری، موسیقی: علیرضا عبدالکریمی، دستیار کارگردان، برنامهریز و مدیر تولید: محمد گودرزیانی، مدیر صحنه: علی اسدی و مشاور رسانهای: آیدا اورنگ. با نعیمی درباره اجرای نمایش شوایک، سرباز سادهدل گفتوگویی انجام دادهایم
در ساختار نمایشنامه شوایک، سرباز سادهدل با نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش نوشته برتولت برشت بهواسطه تم مشترکشان (درگیر شدن آدمها در جنگ و تغییر هویتشان) شباهتهای زیادی دیده میشود؟
بله این دو نویسنده در موقعیت زمان نزدیکی به همی نمایشنامههایشان را درباره جنگ و تبعاتش نوشتهاند و ننه دلاور در نمایشنامه برشت ناگهان با فرزندانش در دل جنگ قرار میگیرند و آنها را از دست میدهد وزندگیاش به تراژدی نزدیک میشود. بنمایه نمایشنامه هاشک هم تراژدی است و در آن نگاه متفاوت و جدی به جنگ و تبعاتش صورت گرفته است.
نگاه طنز هاشک نگاه نقادانهای به جنگ بهخصوص در قالب شخصیت شوایک شخصیت محوری به وجود میآورد؟
یاروسلاو هاشک نویسنده این نمایش نگاهی طنز به مقوله جنگ دارد البته اتفاقات مشخصاً در جنگ جهانی اول صورت میگیرد و پس از کشته شدن شاهزاده اتریش در سارایوو و شروع جنگ جهانی اول و اعزام شوایک به جبهه جنگ روایت داستان آغاز میشود. شوایک هم شخصیت محوری نمایش است و داستان حول محور شخصیت او و تقابلش با کشیش شغل میگیرد و شغل شوایک سگ چرانی است و سگهای ولگرد را میخرد و مدتی تمرینشان میدهد و سر وضعشان را مرتب میکند و با جعل شناسنامه بهعنوان سگهای با اصالت میفروشد و به نظرم آدم پاکدلی است و اصلاً آدم قال تاقی نیست و رئوف و مهربان است و تنها تواناییاش خریدوفروش سگهای ولگرد و جعلی است. نکته حائز اهمیت بلاهث درونی این آدم است که دربار نخستی که برای رفتن به سربازی داوطلب میشود باعث میشود از رفتن به خدمت معاف شود.
در آن دوران امپراتوری اتریش یک ابرقدرت جهانی است؟
شوایک یک پراگی است و چک در آن زمان تحت سیطره امپراتوری اتریش است و شوایک چند سال بعد موقعی که اتریش وارد جنگ میشود. به خدمت فراخوانده میشود و هنگامیکه دوباره به خدمت احضار میشود دیگر بلاهتش عذر و بهانهای برای عدم اعزامش به جنگ نمیشود.
تصمیم شوایک برای جلوگیری از ادامه جنگ هم بسیار جذاب و دراماتیک است؟
این هم به بلاهت رفتاریش برمیگردد. یک احمقی تصمیم میگیرد جنگ به آن بزرگی را که بودنش برای خیلی منفعت و فایده دارد جلوگیری کند. همانطوریکه که در نمایش میبینیم شوایک تلاشهای زیادی انجام میدهد. برای امپراتور و پاپ نامهنگاری میکند؛ اما کسی به او توجهی نمیکند و همهجا با اردنگی بیرونش میکند.
شوایک در اصل قربانی منفعتی که جنگ برای عدهای مثل کشیش دارد میشود؟
او در اصل قربانی تجارتی که در جنگ وجود دارد میشود.
کشیش نمایش شوایک، سرباز دل یکجورهایی یادآور کشیشان قرونوسطایی است که همهچیز در دستانشان است و سرمنشأ فساد و تباهی هستند؟
هر آن چیزی که فکر میکنیم که یک کشیش باید داشته باشد. در درون این مرد روحانی وجود ندارد. نه زهد، نه پارسایی، نه فروتنی، نه بیاعتنایی به مال دنیا دارد و یک آدم میخواره، زنباره و قدرتطلب است و هیچ اعتقادی که به حرفهایی که میزند ندارد.
به دلیل وجود همین روحیات منفعت طلبانه است که تنها کشیش در پایان نمایشنامه از مهلکه جنگ جان سالم به درمیبرد؟
همینطور است. او با توجه به هوش و ذکاوتش هیچوقت خودش را درگیر بطن چیزی نمیکند و با سوءاستفاده از سایر آدمها و سادهدلیشان به مقصودش میرسد.
نحو اقتباس شما از نمایشنامه به چه نحوی بود؟
من بر اساس رمان ترجمهشده اقتباس آزادی انجام دادم.
تغییرات زیادی در متن اثر به وجود آوردید؟
بله تعدادی از شخصیتها حذف و چند کاراکتر اضافه و تغییراتی هم در خط سیر داستان انجام دادم و تغییراتی هم در شخصیتپردازی کاراکترهای نمایش هم وجود دارد.
نگاه هاشک در اثرش انسانگرایی است؟
انسان، جنگ، قدرتطلبی و تبعات سو و مخربش در نگاه هاشک وجود دارد و طنز تلخی که در بنمایه نمایش وجود دارد به غنای کار میافزاید. در اصل شوایک، سرباز ساده یک کمدی تراژدی است.
در نمایشهایی که در سالنهای بزرگ اجرا میکنید. تمهای واحدی وجود دارد؟
بله پر بازیگر بودن، حضور پررنگ موسیقی و آواز، صحنههای گروهی فرمیک، همخوانی و تکخوانی ازجمله این اشتراکات هستند. نمایشهای این نوعی را تئاتر الگو میدانم. تئاتری که به همه اجزاء و جزئیاتش (طراحی صحنه، موسیقی، هدایت بازیگران و غیره) با دقت فراوان توجه میشود. هیچوقت نمیتوانم متصور شوم که شوایک، سرباز سادهدل را در یک سالن بلک باکسی اجرا کنم.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی