در حال بارگذاری ...
به بهانه اجرای نمایش «گرترود روح پدر هملت» به کارگردانی سید میثم مطهری

هملتِ امروزِ ما

ایران تئاتر، صدف گودرزی: نمایش «گرترود روح پدر هملت» به کارگردانی سید میثم مطهری که از شهریورماه روی صحنه بود؛ جمعه بیست‌ویک مهر آخرین اجرای خود را به صحنه برد. متن حاضر نگاهی به اجرای این نمایش در سالن کوچک مولوی دارد.

در بدو ورود و شروع اجرا، مخاطب با شکسته شدن تصوراتِ ذهنیِ خود از نمایشنامه‌ی نام‌آشنای هملت اثر نویسنده شهیر انگلستان شکسپیر رو به رو می شود. اولین صحنه بحث بر سر آنالیز اندام انسانی است. در یک چشم به هم زدن تمام ذهنیات مخاطب فرومی‌ریزد و او خود را دربرابر قابی می‌بیند شامل هملت با لباس تقریبا کلاسیک آن‌روزی و افیلیا با لباس امروزی و در سوالات بین لباس جراح و پرستار بخش که به طرز هوشمندانه‌ای هم‌تونالیته با لباس قصاب طراحی شده‌است؛ در فضای ذهنی اجرا غوطه‌می‌خورد.
مدرنیزه‌کردن نمایشنامه توسط نویسنده، به مدد فضای اکسپرسیونیست به موازات فضای کلاسیک که گه‌گاهی به سوی ابزورد هم که در جهت تلفیق دنیای هملت جاودان و هملت امروز پیش‌می رود؛ انجام شده است.
شخصیت‌ها نیز در طرح نمایشی او به همراه پلن داستانی دستخوش تغییر شده اند. کلادیوسِ منفورِ شکسپیر، به کلادیوسِ "عیاش" امروزی تبدیل شده که با یک آرامش درونی عمیق و البته آشنا؛ نقشه ی پیروزی خود را به اجرا در می آورد.
در وجود هملت به جای ناراحتی روحی و روانی که همیشه خوانده ایم و دیده ایم، انرژی درونی قوی که در اوج و ناگهان به یک تشنج وحشی منتهی می‌شود را شاهدهستیم. توگویی همه حقایق به طور درونی در ذهن او رژه رفته‌اند و حالا همه آن‌ها به طور بیرونی جلوی چشم مخاطب، به صورت یک حرکات منقطع متشنج؛ به رقص درمی آیند.
افیلیا نیز با تطابق بیشتر با دغدغه های امروزی دختران جوان در جامعه ای که او را به عنوان شهروند درجه سوم به حساب می‌آورد، به‌جای خود کشی و در کمال ناباوری به حجله کلادیوس در می‌آید و سرآخر رکن دوم حکومت می‌شود؛ اما مساله اصلی، نگاه جامعه شناسی نویسنده به آسیب‌هایی است که کمتر راجع به آن صحبت می شود و ناخوداگاه پنهان و کتمان می شوند درحالی که به اصطلاح در زیر پوست شهر و در شهری به وسعت جهان جریان دارد.
گرترود روح پدر هملت، نه صرفا به واسطه‌ی عنوان جدید- که امروز از پدیده های شایع تئاتر ما هم شده است - بلکه به خاطر نگاه نوگرایی که در بطن هملت شکسپیر، توان تبیین یافته است؛ قابل تامل بوده است.




نظرات کاربران