یادداشت رویا اسدی،کارگردان نمایش «خانه برناردا آلبا»
مطیعِ سرنوشت
نمایش «خانه برناردا آلبا» به کارگردانی رویا اسدی و دراماتورژی میکاییل شهرستانی این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا میرود.
میکاییل شهرستانی علاوه بر طراحی نمایش، دراماتورژی، همنوایی و طراحی صحنه را هم بر عهده دارد. همچنین شهین علیزاده، بازیگر قدیمی تئاتر، سینما و تلویزیون، پس از مدتها به این عرصه برگشته و در کنار گروهی از بازیگران جوان و تازهنفس، بازی قابلقبول و خوبی در نقش برناردا آلبا ارائه داده است. نمایش «خانه برناردا آلبا» درباره برناردا است که پنج دختر مجرد دارد و اکنون پس از مرگ همسر، دختر بزرگترش، انگوستیاسِ چهلساله، بخش عمده ثروت را به ارث برده. از اینرو پسری به نام «پهپه» از او خواستگاری میکند، ولی پهپه بیستوپنجساله، در دل دختر کوچکتر ادلا را میخواهد. برناردا برای حفظ آبرو، درصدد قتل مرد جوان برمیآید.این نمایش هر روز ساعت 19:15 در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا میشود خوشبختانه توانسته رضایت تماشاگران را به دنبال داشته باشد. به این بهانه، رویا اسدی ـ کارگردان نمایش ـ یادداشتی در اختیار سایت ایرانتئاتر قرار داده است.
***
لورکا را شعر راه میبرد و در این میانه بار انکارناپذیر رسوم و سنتهای سخت و ستمگر بر شانههایش سنگینی میکند. باید گفت هر که بدین آیین گردن مینهد،«قربانی»ست؛ چه مادر، چه فرزند.
انسان سنتها را با انقیاد خویش به قانون مبدل میکند و تنها باید فدیهای داد برای نادیدهگرفتن آن. آدمهای لورکا زخمی قیود و زنجیرهاییاند که بر دستوپایشان قرار دارد و تنخسته و رنجور تلاش میکنند آنها را بگسلانند اما بینتیجه ... آنها گردن میکِشند اما آگاهند که سرانجام نافرجامی در انتظار آنهاست؛ عصیانی بینتیجه.
آدمهای لورکا چه نزدیک، چه دور از هم، همواره شکستشان را باور دارند. در آثار کلاسیک پیروی از قوانینی تغییرناپذیر عامل رستگاریست و آزادزیستن از عهده آدمیان خارج است، و در درامهای اسپانیایی همچنین قهرمانان مطیع سرنوشت خویشاند. آدمهای لورکا اما دنبال مرگ میدوند؛ مرگی که سرانجام آنها را به رهایی میرساند. آنها مست این بادهاند و با وجودی که لحظهیی از زیر نفوذ خوفناک تیره و طایفهشان رهایی ندارند اما در برابر سرنوشت خویش قد میافرازند، هرچند گریزی از آنچه برایشان مقدر شده ندارند، و لورکا خود نیز تاوان این آزاداندیشی و این اراده نیرومند را میپردازد. او سرنوشت خود را رقم میزند و خدایان هرگز بر این تقدیر مسلط نیستند، چون قهرمانانش.
مرغان دریایی/ بیهیچ آشیانه هنگام زندگی/ بیهیچ گور وقتِ مرگ ...