در حال بارگذاری ...

گفت و گو با محمود استادمحمد:روزگاری در لاله زار نمایش های سارتر روی صحنه می رفت

فرزانه ابراهیم زاده از میراث خبر گفت و گویی با محمود استادمحمد درباره تئاتر پارس و بازگشایی آن انجام داده که خواندن آن خالی از لطف نیست

میراث خبر:
فرزانه ابراهیم زاده

«مساله من برای به صحنه بردن تئاتر هیهات فقط اجرای یک نمایشنامه نبود، بلکه مساله زنده کردن تئاتر پارس بود، آن هم در زمانی که جماعت تئاتری خودشان را وصل و منحصر به تئاتر شهر می کنند.»
«محمود استادمحمد» نویسنده و کارگردان تئاتر که این روزها نمایش هیهات را برای اجرا در تئاتر پارس آماده می کند، با بیان مطلب بالا افزود: «حیفم آمد تئاتر پارس را به عنوان یکی از آخرین بازمانده های سالن های تئاتر بخش خصوصی حفظ نکنیم.»
استادمحمد مانند بسیاری از هنرمندان معتقد است: «تئاتر شهر به عنوان تئاتر دولتی با پشتوانه همیشه هست اما تئاتر پارس چون خصوصی بود محکوم از بین رفتن است.»
در سال های اخیر بسیاری از هنرمندان درباره از دست رفتن تئاترهای لاله زار نگران بودند و تاکید می کردند سالن هایی مانند تئاتر نصر و تئاتر پارس باید با قدرت فعالیت کنند.
محمود استادمحمد هم یکی از این هنرمندان است: «ما تاکید داشتیم اگر لاله زار می خواهد این گونه ادامه دهد بهتر است تعطیل شود. این سال ها به دلیل عدم نظارت، لاله زار محل برگزاری نمایش های کم ارزش بود که نمی شد نام تئاتر بر آنها گذاشت.»
استادمحمد با تاکید بر اینکه برای به روی صحنه بردن هیهات با مسئولان تئاتر پارس به این توافق رسیده اند که سنت معمول لاله زار را کنار بگذارند به میراث خبر گفت: «به مدیر تئاتر پارس تاکید کردم تا وقتی شما آن نظمی که در مخیله تان دارید که حتما نمایش کمدی باشد و از ظهر در پنج شش سانس نمایش داده شود کنار نگذارید، نمی توان برای حفظ تئاتر پارس کوشید. به همین دلیل گروه ها باید براساس یک نظم حرفه ای تئاتری کار کنند، که این مساله مورد توافق قرار گرفت. به همین نیت نمایشنامه هیهات را که اصلا کمدی نیست و یک نمایش مردمی است، انتخاب کردم.»
به گفته استاد محمد هیهات حرف مردم را می زند و مردم را به روی صحنه می برد: «مردم فقط خنده نمی خواهند، مردم هزار حرف ناگفته ای دارند که به جز خندیدن باید آن را بیان کنند.»
خیلی ها معتقند که در لاله زار نمی توان تئاتر جدی و حرفه ای سر صحنه برد، کارگردان نمایش هیهات اما می خواهد خلاف این نظر را ثابت کند: «من تجربه سه سال پیش را دیده بودم. در واقع همزمان با تحمیل این عقیده که در تئاتر لاله زار حتما کمدی باید اجرا شود، دانشجویان دانشگاه هنر دو نمایش کاملا حرفه ای و غیرکمدی را روی صحنه بردند که بسیار هم تلخ بودند. این نمایش ها 3 برابر نمایش های لاله زاری فروش کردند و این یعنی که تماشاگر لاله زار تئاتر حرفه ای را می فهمد و می پذیرد.»
وصف لاله زار دهه های 20 و 30 را با آن سالن های نمایش پر رفت و آمد حتما شنیده و یا در خاطرات بسیاری از هنرمندان برجسته تئاترمان خوانده اید. اما چگونه شد که این امکان پررونق فرهنگی به لاله زاری تبدیل شد که امروز می بینیم. استادمحمد با اشاره به سابقه اجرای تئاتر در لاله زار دلایل خود را بازگو می کند: «حدود دهه بیست و سی که دوران اوج لاله زار بود. نمایش های خوبی در این سالن ها به صحنه می رفت. این همان دوره طلایی حضور «سیدعلی نصر» و «عبدالحسین نوشین» در لاله زار بود. ما در این دوره حتی اجرای نمایش دست های آلوده ژان پل سارتر را بر صحنه تئاتر نصر شاهد بودیم. ولی در دهه چهل یک موج در لاله زار راه افتاد که قصد مقابله با تئاتر ملی را داشت. در این دوره همچنین دستگاه امنیتی و فرهنگی به این نتیجه رسید که تئاتر لاله زار که روزی محل رفت و آمد افرادی چون نوشین بود، خطرناک است. به همین علت در لاله زار رخنه کردند و کسانی مانند سرهنگ شب پرده و تیمسار بهار هست از قلب ستاد ارتش با عنوان نظامی آمدند و اداره تئاترهای لاله زار را به دست گرفتند.»
کارگردان و نویسنده نمایش آسید کاظم: «ترس دستگاه امنیتی از تکرار خاطره نوشین در تئاتر را دلیل بر محدود کردن لاله زار دانست.»
اما تاکید کرد: «این در حالی بود که ماجرای نوشین در تئاتر ما اتفاق نمی افتاد. تئاتر نوی ما دریافته بود که نباید تئاتر را با سیاست خوبی توام کرد اما این احساس ترس دستگاه امنیتی باعث شد، لاله زار محدود شود.»
آنچه بر این روند نزولی تسریع بخشید، تبدیل شدن سبک تئاتر لاله زار به آتراکسیون دواریته بود: «این مساله تا بعد از انقلاب ادامه یافت. در این دوره کسانی با عنوان مدیران دولتی از سازمان های مختلف برای اداره تئاترهای لاله زار معرفی شدند. این مدیران به دلایل مختلف نسبت به لاله زار بی تفاوت بودند و در بعضی از موارد نظر منفی داشتند به هیچ عنوان هم برای تئاتر نیرو نمی گذاشتند. آن یک درصدی هم که از تئاتر دریافت می کردند را به کسانی که در لاله زار حضور داشتند، سپرده بودند. این افراد هم بضاعت چندانی نداشتند تنها کاری که بلد بودند این بود که متن نمایش هایی که از قدیم اجرا می شد را از صندوق خانه ها بیرون بکشند و آنها را خیلی خلاصه تر و ضعیف تر و محدودتر بازی کنند. البته با این دید که لودگی و تعریف کردن جوک می تواند مردم را جذب کند. مدیران هم به این امور توجهی نداشتند و حتی اسم نمایش ها را نمی دانستند. این کم توجهی و این فکرها آخرش دودمان لاله زار را به باد داد.»
هیهات نخستین نمایش استادمحمد است که با کارگردانی او به روی صحنه می رود اما پیش از این چندین نمایشنامه از نمایش های او در لاله زار و در تئاتر نصر و پارس به روی صحنه رفته است.
وی در خصوص این نمایش ها به میراث خبر گفت: «در سال 60 نمایش به نام تیغ و ترنا داشتم که توسط زنده یادان «هادی اسلامی» و «یدالله شیراندامی» در تئاتر نصر به صحنه رفت و پیش از آن یک نمایش به نام سیاه بازی نوشتم که «بهروز به نژاد» در تئاتر پارس کار کرد و سه چهار سال پیش هم فرزین سمیعی نمایش چلچراغ را روی صحنه برد که در نوع خود موفق بود و پس از سالیان دور باعث شد تماشاچی به بالکن های گرد گرفته تئاتر پارس بروند.»
محمود استادمحمد می گوید: «من به لاله زار به عنوان یک ژانر تئاتری نگاه می کنم. او دو نمایش «سرمه» و «سیددلبر» را نیز برای اجرا در لاله زار آماده کرد بود اما چون هر دوی این نمایش ها برای نقش آفرینی سعدی افشار نوشته شده بود و این استاد کهنه کار تئاتر نمی تواند به روی صحنه برود، آنها به صحنه نبرده است.»
محمود استادمحمد امیدوار است تا چراغ تئاتر در لاله زار بار دیگر با نمایش هیهات روشن شود،‌ او در پایان صحبت هایش باز هم تاکید کرد: «به لاله زار به عنوان یک ژانر تئاتری نگاه می کنم و آن را همپایه تئاتر بلوار فرانسه می دانم و معتقدم باید ژانر خودش را که جدا از آتراکسیون و واریته است را در آن به صحنه برد.»