در حال بارگذاری ...
گفت وگو با بهار رضی زاده بازیگر نمایش فرق آ.وسط

ایفای نقش مردانه چالش زا است

ایران تئاتر:بهاررضی زاده کارگردان- بازیگر نوجوی تئاتری در سال های اخیر حضور مستمری داشته است و سال قبل هم نمایش درها و دیوارها نوشته سیاوش پاکراه را در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان به روی صحنه برد . رضی زاده در نمایش فرق اوسط در نقش محمد رضا بازی رئالیستی و قابل قبولی ارائه می کند

فرق اَ.وسط داستان سه مرد است که به خانه ای می روند تا زنی را به قتل برسانندو در این راه دچار اختلاف نظر و چالش جدی می شوند . در نمایش خشونتی وجود دارد که به شکل عملی روی صحنه به تصویر کشیده نمی شود بلکه توسط کاراکترها روایت می شود و مخاطب آن را به درستی درک می کند . نمایش فرق اَ .وسط از ا آذرماه ساعت ۱۸ اجرای عمومی خود را در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر آغاز کرده است. بازیگران نمایش به ترتیب ورود به صحنه مجید یوسفی، بهار رضی زاده، ستاره ملکی، بهراد سلاح ورزی، کیمیا کاوند، باربد طولابی هستند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از تهیه کننده: رضا دوستی، مشاور اجرا: سعید حسنلو، موسیقی: سجاد کیانی، طراح نور: علی کوزه‌ گر، طراح لباس: سمانه احمدی مطلق، طراح پوستر و بروشور: مهدی دوایی، سید محمد مساوات، مجری طرح: امیر حسام شجاعی، مدیر تولید: هادی شیخ الاسلامی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: کیمیا کاوند، دستیار دوم کارگردان: محمد دارآفرین، منشی صحنه: صدف صالح ایزدخواست، مدیر صحنه: آرین مرزوقی، عکاس: مهدی سادیگی، ساخت تیزر: عرفان احتشامی، محمد دارآفرین.با بهار رضی زاده در باره ساختار و شیوه اجرایی نمایش و مختصات نقش محمد رضا گفت وگویی انجام داده ایم.

 

شما بیشتر به عنوان بازیگر در تئاتر فعالیت داشته اید، اما سال قبل نمایش درها و دیوارها را کارگردانی کردید. آیا اولویت اصلیتان بازیگری است و یا کارگردانی ؟

از سال 86 در حوزه بازیگری فعالیت می کنم و سال قبل هم اولین تجربه کارگردانیم را انجام دادم وبازیگری و کارگردانی به یک اندازه برایم دارای اهمیت قرار دارد و شرایط کاری باعث می شود در نمایشی بازی کنم و یا آن را کارگردانی کنم .

 

آیا در ساختار نمایش درها و دیوارها که سال قبل اجرایش کردید تلاش داشتید که مخاطب با قطعیتی مواجه نباشد و مدام با ذهنیات متفاوتی درگیر باشد؟

در نمایش با قصه خطی مواجه نیستم ونمایش با روند واقع گرایانه ای شروع و سپس در ادامه به روندی فراواقع گرایانه می رسد و نخواستم تماشاگر با واقعیت مشخصی در نمایش روبه رو شود و شاید در پس وقایع رخ داده در نمایش هیچ حقیقتی وجود نداشته باشد وهمه روایت هایی که توسط شخصیت های نمایش گفته و مطرح می شود ساخته ذهنشان باشد .

 

بازی درنمایش فرق آ. وسط  براساس چه ویژگی هایی قبول کردید؟

نمایش های قبلی رسول کاهانی را دیده بودم و بعد از دیدن نمایش اسکورسیسی با خودم گفتم دوست دارم با این کارگردان خوش فکر همکاری داشته باشم.

 

 

چه ویژگی کاری رسول کاهانی برایتان دارای جذابیت بود؟

در کارهای کاهانی بازیگر نقش مهم و کلیدی دارد و این مسئله را در کارهای قبلی که بازی کرده بودم کمتر تجربه داشتم . در پروسه نمایش فرق آ. وسط نوع بازی ، انرژی بازیگر و نحو ارتباطش با مخاطب نقش کلیدی دارد . شیوه اجرایی نمایش هم فوق العاده جذابیت داشت . موقعی که پیشنهاد همکاری به من داد خیلی سریع قبولش کردم . در آن دوران فقط یک سیناپس کلی از متن نمایش نوشته شده بود و فقط می دانستیم در کلیت قرار است چه اتفاقی رخ بدهد .

 

معمولا نمایش هایی که رسول کاهانی کارگردانی می کند در پروسه تمرینات در یک پروسه مشارکتی شکل می گیرد؟

بله، به همین دلیل تمرینات مدت زمان زیادی طول کشید .

 

بازی کردن در نقش مردانه برایتان چه جذابیت هایی داشت؟

یکی از نکات چالش برانگیز بازی در این نمایش همین مرد بودن نقشم بود . نکته ای که در نمایش اتفاق می افتد این است که بازیگران در نمایش روایتگر هستند و در نقششان فرو نمی روند . برای همین ما یک سری از اله مان را از مردانگی زن هایی را که قرار است مرد باشند را نگه داشتیم و برای رسیدن به چنین وضعیتی راه سختی داشتیم. زیرا ایفای چنین نوع نقش های در لبه تیغ راه رفتن است . اگر بیشتر در بازی به سمت ارائه خصلت های مردانه برویم ممکن است تو ذوق زننده به نظر برسد . اگر کمتر از حد نیاز به این خصلتها پرداخته شود بازهم نقش دارای ضعف می شود . بازی در این نمایش برای من چالش جالبی بود . برای ایفای نقش کمک های کارگردان برای اینکه چه مسیر درستی را طی کنیم راهگشا بود .

 

شخصیتهای نمایش فرق آ. وسط  جوان های دهه هفتادی است و با شما که متولد دهه هفتاد هستید فاصله زیادی دارند. چگونه با مختصات جوان های دهه هفتادی آشنا شدید؟

از این جنس آدم ها دور و اطرافم زیاد دیده ام . دختر و پسرهایی که جوانیشان را در دهه هفتاد سپری کردند . مدت زیادی زمان صرف این مسئله کردم که این نوع آدم ها شخصیتشان چگونه است و طبق هماهنگی با کارگردان قرار شد با این جنس از آدمها آشنا شویم . در این پروسه برای من خیلی از مسائل و عملکردهایشان  قابل باور نبود.

 

 چه مسائلی در باره شخصیتها این آدمها برایتان قابل باور نبود؟

به طور مثال مرد جوانی به واسطه خیانتی که دوستش انجام می دهد راحت و خونسرد او را بکشد . بعدا فهمیدم در این فرهنگ که بیشتر مختص به جوان های پایین شهر است این عمل فراگیر است .

 

البته این نوع واکنش های را جوان های دهه نودی هم می توانند انجام بدهند؟

 همینطور است.

 

آیا مهدی ، محمد رضا و داود قهرمان هستند و یا ضد قهرمان؟

با توجه به عملکردشان ضد قهرمان هستند .

 

البته ضد قهرمان سمپاتی به نظر می رسند؟

درست است . اینها هم سمپات هستند و بعد از خاتمه اجرا فکر می کنم تماشاگر از کارهای اینها علی رغم لمپن و چاقو کش بودنشان خوشش بیاید .

 

فاصله گذاری هایی که در نمایش وجود دارد . چقدر به ارتباط بهتر تماشاگر با نمایش کمک می کند؟

این فاصله گذاری ها شاید یک جورهایی باعث بشود که تا مخاطب فرصت تنفس و فاصله گرفتن از حجم زیاد دیالوگ های رد و بدل شده بین شخصیتها را به دست بیاورد و بهتر بتواند با داستان نمایش ارتباط برقرار کند . درضمن به روایتگری نمایش هم کمک می کند و به مخاطب گوشزد می کند که در حال دیدن یک روایت و یک نمایش در باره زندگی چند تا جوان هستند . فاصله گذاری سنتی است که در نمایش های ایرانی همیشه مثل تعزیه و نقالی وجود داشته است .

 

آیا شخصیت زنی که ( آذر ) سه جوان قصد سرقت از خانه او را دارند می توانیم شخصیت منفی درام نمایش بدانیم و یا اینکه نمایش فضای ضد زنی دارد؟

در این زمینه هر مخاطبی می تواند برداشت خاص خودش را داشته باشد . بهر حال تصمیم این سه جوان از خانه آذر درام را شکل می دهد . سیلی خوردن یکی از شخصیتها موید این مسئله است که نگاه ضد زنی در نمایش وجود ندارد و نمایش به هیچ وجه ضد زن نیست و در اصل تحقیر شدن زن در نمایش به چالش کشیده می شود .

 

از این تجربه احساس رضایت دارید؟

 خیلی زیاد و از بابت بازیم در این نمایش خوشحالم و تا به حال چنین نقش و فضایی را تجربه نکرده بودم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران