با بابک محمدی درباره فرهنگسرای نیاوران
سالن فرهنگسرای نیاوران فضای مناسبی برای اجرای تئاتر ندارد و بینندهای که روی صندلیهای وسط سالن مینشیند تقریباً هیچ چیز از نمایش نخواهد دید.
فهیمه خضرحیدری:
هدف از تاسیس فرهنگسراها در سطح شهر تهران و اختصاص بودجه به آنها در واقع سازمند کردند فعالیتهای فرهنگی و هنری از جمله تئاتر در مناطق مختلف شهری و برنامهریزی و مدیریت و کشف استعدادهای بالقوه در این زمینه بود. اکنون فرهنگسراهای زیادی در شهر وجود دارند که کار و کارنامهشان در طول سالهایی که گذشت از نکات مهم و قابل بررسی در رسانههای مختلف به شمار میرود. فرهنگسرای نیاوران نمونه خوبی است از یک مجموعه محلی که توانست با استفاده از امکانات موجود و ممکن تحولی در فعالیتهای هنری و فرهنگی و از جمله تئاتر ایجاد کند.
اجرای حرفهایها در فرهنگسرای نیاوران
همیشه گفته شده و حتی هنوز هم همه میدانیم که اگر نمایشی بخواهد تماشاگر داشته باشد و با استقبالی که شایسته ویژگیهایش است روبرو شود باید در یکی از سالنهای تئاترشهر تهران اجرا داشته باشد. در این صورت مردم، رسانهها و خبرنگاران و خبرسازان به نمایش توجه میکنند، جمعیت قابل توجهی به دیدن کار میروند و منتقدان و اهالی تئاتر به نقد و بررسی و گفتوگو درباره کار مینشینند. ولی اجرای نمایش حرفهایها در مجموعه فرهنگی نیاوران این قاعده همیشگی را شکست و نشان داد که اگر کاری قابلیت داشته باشد و اگر مدیران هنری سایر مجموعههای فرهنگی ـ هنری در سطح شهر این قابلیتها را درک و بر اساس آن برنامهریزی کنند، اجرای نمایش علاوه بر تئاترشهر در فضاهای دیگر هم جواب میدهد و مورد استقبال قرار میگیرد.
حرفهایها یا(یک کمدی غمگین) که بعدها در دی ماه 1383 در سالن قشقایی تئاترشهر تهران هم دوباره با استقبال مواجه شد، کاری است از دوستا کواچویچ نویسندهی یوگسلاو که تاکنون به بیست زبان ترجمه شده و بارها در نقاط مختلف جهان بر روی صحنه رفته و حتی یک فیلم سینمایی هم از آن ساخته شده است. در ایران، بابک محمدی، کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون حرفهایها را به فارسی ترجمه کرده و آن را نخستین بار در فرهنگسرای نیاوران بر روی صحنه برد. رضا کیانیان، مریم سعادت، احمد ساعتچیان و محمود اکبرشاهی بازیگران این نمایش بودند.
فرهنگسرای نیاوران البته سالن مناسبی برای اجراهای تئاتری نداشت و هنوز هم ندارد ولی با این وجود اجرای حرفهایها در این فرهنگسرا و استقبال بینظیر مردم از آن یک اتفاق در جریان کار تئاتر به حساب میآید.
مدیریت هنری و فرهنگسرا
بابک محمدی کارگردان سینما ، تئاتر و تلویزیون را همه می شناسیم . او که در فلورانس ایتالیا عکاسی و فیلمبرداری خوانده است و کارشناسی ارشد کارگردانیاش را از دانشکده سینمایی وین اتریش گرفته،
چند سال در مرکز هنری شوبرت وین کارگردانی و فیلمنامهنویسی تدریس کرده و جوایز متعددی نیز در داخل و خارج از کشور دریافت کرده است. محمدی به 4 زبان مسلط است و در طول چند سال گذشته تحولات چشمگیری در فرهنگسرای نیاوران به وجود آورده است.
فعالیتهایی که در فرهنگسرای نیاوران انجام شد
طرح”جشنواره تئاتر یک نفره“ طرحی بود که بابک محمدی در فرهنگسرای نیاوران ارائه داد.
روزنامه وین چاپ اتریش wienerzfi tv در شماره دسامبر 1987 خود با اشاره به نمایش”روح جهنمی“ از بابک محمدی نوشت:« محمدی بر قواعد دراماتیکی تسلط کامل دارد. بدیهی است که او کاشف تئاتر یک نفره نیست ولی حقیقتاً تئاتر یک نفره را به نقطه تکامل خود رسانده است.»
از طرفی اجرای روخوانیهای مرتب و مستمر از متنهای نمایشی نیز از جمله فعالیتهایی است که فرهنگسرای نیاوران تهران به آن پرداخت.
در فرهنگسرای نیاوران هر روز تقریباً 11 برنامه مختلف اجرا میشد. بابک محمدی میگوید:« گاه میشد که در یک روز 21 برنامه داشتیم. ما در فرهنگسرا علاوه بر نفس فعالیتهایی که انجام میدادیم قصد نمونهسازی هم داشتیم. روخوانیهایی که همراه با گلاب آدینه در فرهنگسرای نیاوران شروع کردیم آغاز خوبی شد برای ادامه این حرکت در جاهای دیگر. حتی از فرهنگسرای کوچک جنوب شهر با ما تماس میگرفتند و میگفتند که برنامه نمایشنامهخوانی گذاشتهاند و من هم حتماً علیرغم تمام گرفتاریها در جلسات آنها شرکت میکردم تا به ادامه کار تشویق شوند.»
در فرهنگسرای نیاوران نمایشگاههای متعددی هم برگزار شد. نمایشگاههای عکس، هفت زن هنرمند با همراهی هنرمندانی از ایتالیا و مجسمههای مومیاییای که از آذربایجان به فرهنگسرای منتقل شد و در طول 2 ماه 60000 تماشاچی داشت از جمله نمایشگاههای مهم فرهنگسراست.
جشنواره تئاتر اکو
راهاندازی جشنواره تئاتر اکو با همکاری کشورهای همسایه مثل قزاقستان، ترکیه، پاکستان، آذربایجان و.... در فرهنگسرای نیاوران از مهمترین و اساسیترین کارهایی بود که در چند سال اخیر در مجموعه فرهنگسراها انجام شد. گروه تئاتر اکو همراه با 210 هنرمند خارجی به استانهای گلستان، گیلان و مازندران سفر کردند و در مدت اقامت خود در این استانها به اجرای نمایش و همزمان با آن برگزاری جلسات نقد و بررسی و کارگاههای آموزشی در زمینههای فیلمنامهنویسی، بازیگری و نمایشنامهنویسی و حتی نمایش فیلم پرداختند.
جشنواره تئاتر اکو در طول سفر به استانهای شمالی کشور 15000 بیننده داشت و به این ترتیب توانست دست کم برای مدتی اجرای نمایش و بحث و تبادل نظر درباره آن را از انحصار پایتخت خارج سازد و فضایی متفاوت برای کار، تجربه و آموزش در اختیار علاقمندن و هنرمندان سایر شهرها و استانها قرار دهد.
محمدی میگوید:« پوستر، دفترچه و کاتالوگ تمام این برنامهها در آرشیو فرهنگسرای نیاوران موجود است. ما جشنواره بینالمللی نی، فلوت و سنتور را هم در فرهنگسرا راه انداختیم و از کشورهایی که این سازها در آنجا نواخته میشد دعوت کردیم تا در جشنواره شرکت کنند. برای اجرای چنین برنامههایی ما از 8 صبح تا 2 نیمهشب کار میکردیم.»
سالن نامناسب برای اجرای نمایش
سالن فرهنگسرای نیاوران فضای مناسبی برای اجرای تئاتر ندارد و بینندهای که روی صندلیهای وسط سالن مینشیند تقریباً هیچ چیز از نمایش نخواهد دید. محمدی میگوید:« مردم به هنر علاقه دارند. اگر کار خوب ارائه کنید آنها حتماً برای دیدنش میآیند ولی کسی که 3000 تومان پول بلیط میدهد میخواهد جای مناسبی برای نشستن و دیدن نمایش داشته باشد. مردم امروز دیگر بیسواد نیستند و اجازه نمیدهند که به آنها توهین شود. ما در همین سالن گاه روزی 3 بار اجرا داشتیم 120 تا 130 نفر در این سالن کوچک جمع میشدند تا کار را ببینند.»
بابک محمدی معتقد است که باید در زمینه بازسازی و تبدیل سالن فرهنگسرای نیاوران به مکانی برای اجراهای مختلف هر چه زودتر فکری بشود تا از این سرمایه بالقوه استفاده شود. او میگوید:« ما در سال 30 کنسرت موسیقی برگزار میکردیم همین طور نمایشگاه دانشجویان سراسر کشور را برگزار کردیم و توانستیم در عرض یک هفته 85 تابلو از دانشجویان را بفروشیم که خودش حرکت مهمی بود. خلاصه توانستیم نشان دهیم که میشود با آنچه که هست کار آبرومند ارائه داد.»
حذف مدیریت فعال
تمام فعالیتهای این گزارش، فعالیتهایی است که در گذشته اتفاق افتاده است؛ زیرا بابک محمدی در پایان گفتگو به صورت بسیار غیر مترقبه و ناگهان اعلام میدارد:« البته بنده در فرهنگسرای نیاوران مدتی است که دیگر سمت اجرایی ندارم سه ، چهار ماهی است که مدیر جدیدی برای فرهنگسرا آمده است و ما البته هنوز نمیدانیم طرح و برنامهها چیست وتا به حال چه کرده است . آنچه هم که من گفتم فقط قسمتی از برنامههایی بود که در فرهنگسرا توسط من و همکارانم انجام شد.
ما تصمیم داشتیم در سال جدید برای پیش برد کار تئاتر کارگاههایی بگذاریم برای هنرپیشههای حرفهای که هم شامل آموزش تخصصی باشد و هم تئاتر و در پایان هر دوره هم بتوانیم با هر گروه یک کار خوب با کیفیت عالی را روی صحنه ببریم. چکناواریان قرار بود در فرهنگسرا کلاس آموزشی دایر کند و همچنین میخواستیم کارگاهها و جلسات نقدنویسی و نقد تئاتر در مطبوعات را با حضور بچههای خبرنگار و گزارشگر و اهل مطبوعات برگزار کنیم و خیلی برنامههای دیگر که فعلاً در فرهنگسرای دیگر جای طرح کردن آنها نیست.»
محمدی اضافه میکند:«حضور من در فرهنگسرا به لحاظ سنگینی حجم کار اجرایی برای کارهای خودم وقت زیادی باقی نمی گذاشت وبه هر حال آدمی مثل من که کارش تئاتر است چه در فرهنگسرا چه در تئاتر و چه در هر جای دیگری کار خود را انجام میدهد ولی مسئله اساسی که اینجا مطرح است نیروهای متخصصی است که در طول این چند سال تربیت شدهاند و الان به کار خودشان واقعاً مسلّط هستند ولی من شنیدهام که متأسفانه مدیریت جدید به آنها نامه داده، و اعلام کرده که فقط تاپایان سال میتوانند به کار خودشان ادامه دهند. این برخورد با عدهای آدم که عاشقانه زحمت کشیده اند، برخورد شایستهای به نظر نمیرسد و من متأسف میشوم اگر سرنوشت فرهنگسرای نیاوران هم مثل سرنوشت فارابی یا شهرک سینمایی بشود.»