یادداشت محمدقاسمی کارگردان نمایش «آبیترین آسمان زمین» در فجر 36
لحظههای ناب تخیل
ایران تئاتر: نمایش «آبیترین آسمان زمین» که از ملایر در همایش آثار برگزیده جشنواره تئاتر استانها حضور داشت، توسط محمدقاسمی نوشته و کارگردانی شده است. این نمایش روز پنجم و ششم(۲ و ۳ بهمن) سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر ساعت ۱۷ و ۱۹ در تماشاخانه سرو به صحنه رفت؛ به همین بهانه یادداشت کارگردان نمایش را باز نشر می کنیم.
تصور کن کودک نه سالهای را که در همان کودکی مشغول شخصیت بخشیدن به تیلههای شیشهایاش است و از آنها ارتشی از خوبها و بدها ساخته و پرداخته است و آنها را به رزم مشغول داشته و در این میان عدهای از خوب ها فدا میشوند و عدهای از بدها هم کشته میشوند، در این میان کسی به بازی میآید که اصلاً در قصه جای ندارد و شخصیتش هنوز در درام گم و مجهول است، با پاهای بزرگ و بیرحمش لگدی بر تیلههای میزند و خوبها و بدهای ساختهشده ذهن کودک همگی به هم میریزند و کودک در گوشهای دست به سر گرفته و با خود میاندیشد که حال باید برای این همه شخصیتهای ریخته و پاشیده چه بکند.
من نهساله بودم که شخصیت فرهاد این نمایشنامه را بازی کردم، آن زمان هنوز بازیگر نبودم، نویسنده هم نبودم، از نهسالگی درامی را بازی کردم و در نقشی فرو رفتهام که هنوز وقتی بازگویش میکنم، خودم برای لحظاتی میلرزم، صدای کودکی ذلالترین صداست برای فریادزدن، چه لحظات نابی را تجربه میکند کودکی که از تمام دنیا فقط یک چیز را میخواهد،کودکیکردن، سالهاست در صحنه نمایش به دنبال همان لحظههای نابم تا بازیشان کنم، برای خیلیها و شخصیتهای زیادی از تخیلاتم نوشتم اما برای خودم نه.«آبیترین...» فرصتی بود برای دوبارهنوشتن خودم، برای محمد قاسمی که همه کس را بازی کرده الا خودش، زمانی که آموختم برای نوشتن هم میشود به درون خود رجوع کرد، آبی ترین را نوشتم، این نمایش سه اتوبیوگرافی است راجع به سه شخصیت که همگی در آب کشته میشوند، یعنی ابزار کشتهشدن آنها آب است، به طراحی صحنه میرسم، ده مدل طراحی را تغییر میدهیم، تا مرز بیخیالشدن و گذشتن از این نمایش میرسیم تا جرقهای دوباره همه چیز را درست میکند، قرار است چهار هزار لیتر آب را با وزنی معادل چهار هزار تن روی صحنه بیاوریم و این خودش بار بزرگی است که باید بلند بشود، از شروع نگارش تا آمادهسازی آن ده ماه زمان صرف میشود، بازیگرانی که باید همگی به ابعاد شخصیتهای نمایشی بخورند، میزانسنهایی که همگی در قبل از آمدن طراحی صحنه چیده شده اند و بعد با آوردن این همه آب طبیعی است که به مشکل بربخورند، نورپردازی که حال باید با وجود خطر و برای فضاسازی درست انتخاب بشود، همه چیز آماده و مهیای اجرا میشود، زمین وارونه و آسمان وارونه طراحی صحنه کار است، صدابرداری خاص این کار برای جلوههای افکتیو در خدمت خلق فضا و همه و همه مدیون یک تیم دوازدهنفره است که ده ما تمام دغدغهشان میشود آبیترین آسمان زمین. صادقانه بگویم این نمایش صادقانهترین اثری است که نوشته و کارگردانی کردم، به گفته همه مخاطبان که این اجرا را دیدهاند، یک انرژی مثبتی در این اجراست که وقتی خارج میشوی تا مدتها به همراه توست، این انرژی همان صداقتی است که بازیگران و دستیاران و بچههای موسیقی و پشت صحنه، همگی داشتهاند و نثار مخاطبانشان میکنند. امیدوارم که بیایید و در کنارمان باشید تا آخر.