گفت وگو با مریم کاظمی کارگردان نمایش خسیس در فجر۳۶
تا کی باید دنبال عوض کردن ظاهر باشیم

ایران تئاتر:نمایش خسیس از جمله نمایش های محبوبی است که همیشه مورد توجه مخاطبان قرار داشته است . مریم کاظمی در سال های اخیر حوزه فعالیتش را در عرصه کارگردانی تئاتر کودک و نوجوان متمرکز کرده است و نمایش های ارزنده و آموزشی خوبی کارگردانی است
نمایش «خسیس» به کارگردانی مریم کاظمی روز آخر(۸ بهمن) سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر ساعت ۱۵:۳۰ و ۱۸:۳۰ در تالار اصلی مجموعه تئاترشهر به صحنه می رود٬ به همین بهانه گفت و گو با کارگردان نمایش را بازنشر می کنیم.
کلوچه دارچینی ، غول بزرگ مهربان ، خاله مرجان و خروس ، ماه پیشونی و رام کردن زن سرکش ازجمله نمایشهای شاخص کاظمی که موست گروه تئاتری تئاتر مستقل تهران است محسوب میشوند . مریم کاظمی فارغالتحصیل رشته کارگردانی و بازیگری از دانشگاه تهران است و از دهه هفتاد فعالت حرفهای و کاریاش را شروع کرد. وی دوره کارگاه آموزش پانتومیم ژاک لکوک زیر نظر فرانسوا لکوک و مارک پیرس ، سه دوره مستمر کارگاههای آموزشی مدیریت تئاتر بهتوسط ویزیتینگ آرتز در ایران و کلاسهای خصوصی بانو مهین اسکویی سیستم استانیسلاوسکی را گذرانیده است و عضو هیئتمدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر،عضو انجمن بازیگران سینمای ایران و مدرس کلاسهای بازیگری فرهنگسرای ارسباران بوده است. مثل یک لبخند، جای خالی دریا، و خداوند عشق را آفرید، چهارسوق خاطره و در کوچههای باران و توراندخت ازجمله کارهای مهم کارنامه کاری کاظمی محسوب میشوند. کاظمی در سال 75 موفق به دریافت تقدیرنامه در جشنواره سیما برای سرودهای شاپرک برنامه کودک شبکه 1 شده است. در نمایش خسیس حسین محب اهری ، جمشید جهان زاده و ساقی زینتی بازی دارند. این نمایش در پردیس تئاتر تهران روی صحنه رفته است. با کاظمی درباره اجرای نمایش خسیس گفتوگویی انجام دادهایم.
برای اجرای نمایش خسیس به کدام از ترجمههای موجود ( محمدعلی جمالزاده ، بهرامیان و حاتمی) رویکرد داشتید؟
طبیعی است قبل از اینکه نمایشنامه خسیس را ترجمه کنم ، متون ترجمهشده موجود را خواندم و بعدازآن بود که تصمیم گرفتم خودم ترجمه کنم. غیر از اسامی که شما نام بردید نام خانمی هم بوده است که اگر اشتباه نکنم نام کوچکشان میراندا بوده است ولی نام فامیلشان را به خاطر ندارم. برای شیوه اجرایی که موردنظرم بود ترجمهها حرکت و دینامیک کافی نداشت و بیشتر دارای ارزشهای ادبی بود تا نوشتهای که باید از زبان کاراکترها گفته شود و موقعیتهایی که باید آفریده و ساخته شود بهطوریکه نزدیک به زندگی واقعی باشد وزنده شود ، تیپهای کمدی قابلفهم شود ،رویدادها برای تماشاچی خودمان ملموس و باورپذیر باشد و همه اینها نیاز به ترجمهای دارد که ضمن رعایت فنون ادبی و نقل عین بهعین جملات که بسیار صحیح هم هست ، شناختی از کنش و حرکت صحنهای و نیاز نمایشی کلمات ، اصطلاحات و جملهها وجود داشته باشد. ترجمه جمالزاده به دلیل اشراف مترجم که خود نویسنده قابل ایرانی هم هست به زبان فارسی و اصطلاحات عامیانه و تکیهکلامهای کوچه و بازار بهتر توانسته بود موقعیت کاراکترها را تشریح کند ولی اجمال نداشت ولی در ترجمه خودم از اصطلاحات و ضربالمثلهای استادانه جمالزاده خیلی استفاده کردم.
تأثیر کمدی دلارته در تئاتر سنتی و بومی ما از یک صدسال قبل بهخوبی دیده میشود. مولیر در خلق خسیس چقدر به این نوع الگوها وفادار بود؟
این تأثیر کمدیادل آرته در تئاتر سنتی ما نیست . از کجا میدانید که کمدیا دل ارت متأثر از کمدی سنتی ما نباشد. درواقع هیچکدام قطعی نیست ولی یکچیز مهم است که ریشه همه نمایشهای سنتی از باورها ، آدابورسوم و طنزهای کوچه و بازار و مردم طبقه پایین قوامیافته و واکنش آنها به هر موضوع معمولی که به زندگی روزمره آنها مربوط میشد مخصوصاً اگر اختلاف طبقاتی و فقدان قانون عادلانه فراگیر وجود داشته باشد ، به شکل هجو و طنز موقعیتهای و شخصیتهایی خود را نشان میداده است که کاملاً قابلفهم و درک بوده است.و نویسندگان و سازندگان نمایشهای مردمی خیابانی روی اطلاعات تماشاچی نسبت به موضوع نمایشها و شخصیتها حساب میکردهاند.
نکته حائز اهمیت در خسیس طرح مضامینی بشری نظیر کینه ، آز و عشق و غیره است. آیا رمز موفقیت این نمایش در ارتباط مخاطب پرداختن به این مضامین بشری بوده که در اغلب اجراهایی که از این نمایشنامه صورت گرفته وجود داشته است؟
بله . اینها تمهای ازلی و ابدی است که برای نمایشنامه خسیس در تحلیلهای کلاسیک قایل شدهاند و در ارزیابی تماتیک نمایشنامهها قالبهای محدود تعیینشده قرارداده اند که در دروس نمایشنامهنویسی و تحلیل نمایشنامه در رشتههای هنری دانشگاهها از آنها بهره میبرند. ولی حقیقت این است که نمایش زنده به اینها نیست . موجودیت ، ظرفیت و حال و هوای احساسی و اجتماعی دورانی که نمایش در آن دوره اجرا میشود بسیار مهم است. ولی رویهمرفته موضوعاتی که به رفتار و خلقوخوی انسانها مربوط میشود و داستان بر اساس ضعفهای انسانی پیش میرود ، شاید هیچگاه کهنه نشود مگر اینکه دیگر انسانی روی کره زمین نباشد . تا انسانها هستند ضعفها ، قوتها ، عشق و دوستی و محبت و نیازهای پایهای وجود خواهد داشت.
بهعنوان کارگردانی که در کارهای تئاتریتان تفکر و اندیشه دیده میشود. چقدر تلاش کردید در اجرای خسیس آن را به دنیای ذهنی خودتان نزدیک کنید؟
خیلی ممنون. ولی اگر تفکر در کار تئاتر دیده شود و خود را به رخ بکشاند میتوان گفت کارگردان موفق نبوده است. نمایش هنر تبدیل تفکر به تصویری قابلفهم و قابل تکثیر برای مخاطبان باشد ، بدون اینکه از تأثیری که روی آنها میگذارد آگاه باشند میبینند و متأثر میشوند .در همه نمایشهایی که برای اجرا تمرین میکنیم ، سعی میکنم این نکته را در نظر بگیرم که چگونه مفاهیمی را که برایمان مهم است توی چشم تماشاگر نکنم و چگونه نرم و بدون درشتنمایی از کنار نقاط هدف بگذرم. طبیعی است اگر از مفاهیم موجود در نمایشنامهها و شخصیتها تعریف درستی نداشته باشیم فقط در قالب تیپهایی باقی میمانند که جمله میگویند و کار روی آنها و نوع ادای بیرونی و جهت بندی میزانسن هاست که تکلیف شخصیت را برای تماشاچی روشن میکند.
داستان خسیس در سینما هم توسط فیلمسازانی نظیر مشوق سروری در فیلم شبنشینی در جهنم مورد رویکرد بوده است. آیا در سینما مثل تئاتر حق مطلب درباره اقتباس درست از این کار انجامشده است؟
یک شاهکار ادبی مثل رمان یا نمایشنامه بارها مورد اقتباس قرار میگیرد و خواهد گرفت . به دلیل اینکه در ایران از سالهای دور ترجمه کارهای کمدی خیلی زود شروع شد و مورد اقتباس نمایشها و فیلمها قرار گرفت به نظر میآید موضوع دیگرکهنه شده است. درصورتیکه موضوعات هیچگاه کهنه نمیشوند این اجراهاست که کهنه میشوند و... اقتباس هااست که ممکن است زنده و پویا نباشند. من اطلاع دقیقی از اینکه چقدر اقتباس از این تم خست و یا نمایشنامه مولیر شده است ندارم.ولی هرچقدر اقتباسهای بدی از نمایشنامهها یا رمانها شود چیزی از ارزش شاهکار اولیه نمیکاهد. زیرا تهیه فیلم یا نمایش ، یک هنر را تبدیل به یک هنر دیگر خواهد کرد و اگر اهلفن نباشند و کارشان را بلد نباشند تنها مدیوم خودشان را ضایع کردهاند و لطمهای به نسخه اولیه هنرمند نخواهند زد.
برای شما در اجرای خسیس بیشتر کمدی موقعیت نمایش مهم بود و یا تم عاشقانه آن ؟
در این نمایشنامه ،عشق تحتالشعاع نقطهضعف فردی قرار میگیرد ولی بالاخره سربلند بیرون میآید. ولی مسئله در همین حد نمیماند خانواده را در نظر بگیرید.، کمی فراتر میرویم و رابطه افراد همین خانواده در مورد مسئله کلانتر مثل ازدواج ، تحصیل و کار و سرمایه مطرح میشود و لایه سوم اقشار مختلف جامعه است که در قالب نمایشنامه تصویر گویایی از نوع تیپهای اجتماعی در دوران خودش و طبقهبندی شغلها و نوع سلامت یا انحراف اخلاقی عامه مردم در اثر سیستم ناکارآمد حکومتی و احترام طبقات پولدار و نیروی پلیس که حامی طبقات اشراف است مطرح میشود.
آیا استفاده از بازیگران نامآشنا باعث نمیشود نمایش خسیس ارتباط فراگیرتری با مخاطبان داشته باشد؟
بازیگران سرشناس ، میتوانند برای هر نمایشی برگ برنده باشند . این خیلی خوب است . ولی تا کی باید دنبال عوض کردن ظاهر باشیم . به ماهیت توجه کنیم و بهتر شدن کیفیت نمایشهایمان همت بورزیم بهجای اینکه ویترینی از بازیگران مشهور بچینیم و ضعف خودمان را پشت شهرت آنها پنهان کنیم. من میخواهم ضعفهایم عریان باشد.
در نشست خبری نمایش از کمبود حمایتها درباره معرفی نمایش توسط ترجمانهای زی ربط گلایه داشتید. آیا در این زمینه گشایشی انجام شد؟
خیر متأسفانه این داستان ادامه دارد. ساختمانها ساخته میشوند ، افتتاح میشوند ولی هیچ برنامهای برای اینکه آدمها به این ساختمانها و راهروها و سالنها رفتوآمد داشته باشند پیدا نمیشود. زیرا یک عده پیمانکار میگیرند و بودجه را صرف ساخت میکنند و میتوانند فاکتور مصالح و چراغ و آهن درست کنند ولی بخش هنری که فاکتور ندارد . برنامهریزی تبلیغاتی و روابط عمومی و اطلاعرسانی در درازمدت جواب میدهد و باید مستمر و مستمر باشد . کو مرد میدان ؟
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی