در حال بارگذاری ...
نقد نمایش مینی مالیست ها به کارگردانی حمید عبدالحسینی

سادگی وموجز گرایی یکی از نیازهای تئاتر امروز

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : مینی مالیسم یا هنر کمینه گرایی  و موجز گرایی حدودا در سال های ۱۹۵۰ به بعد در برابر اکسپرسیونیست انتزاعی پا به عرصه وجود گذاشت این سبک از معماری ونقاشی شروع می شود و در مدرنیسم ریشه دارد .

مینی مالیسم یا هنر کمینه گرایی  و موجز گرایی حدودا در سال های 1950 به بعد در برابر اکسپرسیونیست انتزاعی پا به عرصه وجود گذاشت این سبک از معماری ونقاشی شروع می شود و در مدرنیسم ریشه دارد . در تئاتر با حذف زوائد چه در طراحی صحنه ودیگر عناصر واستفاده از بازیگران آماتور و حذف دانای کل در متن و افزودن ضمیر ناخودآگاه نویسنده ، کارگردان وبازیگر به کل اثر خود را نشان می دهد.

البته می توان مینی مالیسم را به نوعی فشرده نمودن محتوا نیز دانست . این که هنرمند با حذف زوائد به اصل بپردازد البته با حفظ سادگی .این مقوله البته کمی پیچیده نیز خواهد شد .فشرده نمودن در عین حفظ سادگی مورد سختی است که از عهده هرکسی نمی آید.

نمایش مینی مالیست ها واجد همین معنی سادگی و اختصار است .نمایشی با هشت اپیزود که هرکدام به صورت موجز ماجرایی را نشان می دهند . استفاده از بازیگرانی که عمدتا دانشجویان این رشته هستند و بعضا تازه کار ونیمه حرفه ای می باشند خود به لحاط اجرایی واجد همین نکته است . استفاده از طراحی صحنه ساد ومختصر وبا اشکال هندسی ساد ه و گوشه های تیز باز یکی از نشانه ای این سبک است.

شاید به توان گفت در جهان امروز که همه چیز در سرعت خلاصه شده و پیشرفت های علمی و ... با شتاب به جلو می روند انسان مجال فکر کردن واندیشیدن را ندارد . زندگی در کار و کار و کار و... خلاصه شده است . زندگی ای ماشینی که زمان ومفهوم آن را از دست انسان به درآورده .در واقع تا بخواهد به خود بجنبد شب شده است  و باز روز بعد وهمین گونه  روز از نو و روزی از نو ، این روز مره گی به نوعی روزمرگی انجامیده است .

نمایش به نوعی در پی بیان این روز مرگی هاست . این تکرار بیهوده که او را از اصل وا نهاده است .  سادگی در سبک مینی مالیسم این مجال را به مخاطب می دهد که به دور از همه حشو و زوائد زندگی امروز به خویش بپردازد وخویشتن خویش را دوباره باز یابد .

چون در این وانفسای زندگی امروز، انسان خویش را گم کرده است که انسان وانسانیت گم شده است . مینی مال او را به ساده گی وساده زیستی باز می گرداند . مانند اکثر هنرمندان پیرو این سبک که به نوعی ساده زیستی روی آورده بودند . این خود به عرفانی خاصی را نیز موجب می شود . برگشت به خویشتن خویش فارغ از همه زوائد و زرق وبرق های زندگی ماشینی امروز.

اما همانگونه که در متون مینی مالیستی زوائد متنی یعنی توضیحات و اضافه گویی ها حذف می گردد و بیشتر محتوا  البته آنهم نه به صورت پیچدده به مخاطب عرضه می گردد  . مفهوم اما باید کامل باشد . در واقع مینی مالیست به هیچ عنوان به معنی ناقص بودن ونداشتن محتوا ومفهوم نیست .بلکه فرم ومحتوا در قالبی ساده به مخاطب عرضه می شود . این مینی مالیسم باید در همه عناصر نمایش حفظ گردد . از متن گرفته تا اجرا ، از نوع بازی ها ومیزان وحرکات گرفته تا لباس وطراحی صحنه وبیان وحس وکنش و واکنش و...

نویسنده وکارگردان در  نمایش مینی مالیست ها سعی کردند  که به  این سبک وشاخصه هایش تا حدودی وفادار باشند . اما رها کردن وناقص نهادن متون نمایشی در هر اپیزود نمی تواند واجد معنی کامل مینی مال باشد . اگر قرار است حتی یک بخش کوچکی از یک ماجرا نشان داده شود باید کامل ارائه گردد .

شاید در تئاتر امروز ما که همگی سعی دارند حتما پیام ،  زیر متن و محتوای پیچیده در کارشان بگنجانند جای تئاتر مینی مال خالی است . تئاتری که می تواند  به دور از شعارها وکلیشه های رایج وعدم استفاده از دکورها وطراحی صحنه ها ولباس و....پر هزینه به سادگی با مخاطب ارتباط بر قرار کند و حرفش را که همان حرف روز است در کما ل اختصار وایجاز به تماشاکنانش منتقل کند . گاه مفاهیم مهم انسانی در همین سادگی ها نهفته است . وهر چه انتقال ونوع ارائه آن را پیچیده تر کنیم غامض تر می شود .

در بخش باز ی ها باید گفت که سعی شده این سادگی و روانی در همه هشت اپیزود به نوعی دیده  شود .هرچند که باید گفت سادگی در بازی به معنی تصنعی بودن نمی تواند باشد . اپیزودها ی یک و دو و چهارو شش به نوعی قوی تر اجرا شدند هرچند که همه گروه زحمت خویش را کشیده اند .

کارگردان نیز سعی کرده بود با طراحی حرکات ساده که بیشتر به زندگی عادی و واقعی  نزدیک باشد به این سادگی نزدیک شود . اما باز تاکید می کنم که سادگی با تصنع بسیار متفاوت است .به کارگردان وگروه خسته نباشید می گویم .

 




نظرات کاربران