به بهانه بزرگداشت رکنالدین خسروی
مگر استاد خسرویها و سمندریان ها چه کردند
ایران تئاتر- مسعود موسوی: مگر استاد خسرویها و سمندریان ها چه کردند که اینگونه عزیزند
روز شنبه پنجم اسفندماه، مراسم گرامیداشت استاد رکنالدین خسروی با حضور منسوبین، دوستان، شاگردان و هواداران این استاد مسلم تئاتر کشور، توسط خانه تئاتر در سالن سنگلج برگزار شد و بر طبق برنامههای از پیش تعیینشده از این کارگردان و پیشکسوت تئاتری تقدیری شایسته به عمل آمد، اما موضوعی که در این بزرگداشت بهاندازه کافی به آن پرداخت نشد عملکرد، عقاید و منشهای هنری و انسانی بود که از استاد خسروی و سایر اساتیدی مانند سمندریان ها، یک چنین الگوها و اعتبارهایی در تئاتر کشور ساخته که نهتنها هیچگاه از گستره تئاتر کشور و اذهان اهالی واقعی این هنر مردمی از یاد نخواهند رفت بلکه با آشنایی و مرور این ویژگیها میتوان به نتایج و دستاوردهایی رسید که مورد استفاده دانشجویان و نسل جدید تئاتر کشور قرارگرفته و آنها را در مسیر درست، صحیح و انسانی در راستای اعتلای واقعی تئاتر این مرزوبوم قرار دهد.
دراینارتباط با توجه به داشتن افتخار دانشجویی این هنرمند و استاد بهیادماندنی و همچنین بازی در آثار هنری وی، ذکر مواردی را بر خود واجب میدانم:
استاد خسروی هنرمندی بود که در پروسه فعلیت هنری خود هیچگاه به چیزی جز اهداف تفکر برانگیز و انسان سازانه تئاتر توجه نکرد و در این مسیر تا آخرین لحظه عمر خود پافشاری کرد ویژگی خاصی که با مرور آثار اجرایی وی میتوان آن را درک کرده و بر آن صحه گذاشت، مسئله مهمی که میتواند چراغ راهنمایی برای دانشجویان تئاتری باشد.
استاد خسروی هیچگاه در گفتگوها و مصاحبههای خود علیرغم استقبال عالی مخاطبین و هنر دوستان از آثار اجراییاش، از مبالغ بالای فروش، شکستن رکورد فروش و هزینههای سرسامآور ساخت دکور و تبلیغات و جلوههای ویژه اثر خود، بجای میزان انتقال اهداف والای انسانی و هنری مستتر در نمایشهای خود در فضایی هنری بهدوراز تجملات ظاهری، دم نزده و یاد نکرد.
استاد خسروی هیچگاه اقدام بهپیش خرید و استخدام چهرههای ارزشمند هنری! جهت بالا بردن فروش خود با دستمزدهای نجومی نکرد و استفاده از دانشجویان و بازیگران واقعی تئاتر را فدای سود سرسامآور فروش آثار نمایشیاش ننمود.
استاد خسروی در تمامی دوران هنری خود متونی را دستمایه کارگردانیهای خود قرارداد که تلنگری به جامعه پیرامون خود زده و بهاصطلاح گره ای از مشکلات جامعه بردارد و هیچگاه فاخر بودن کاذب یک متن و کمدی و خندهدار بودن سطحی و عوامانه آن را فدای مفاهیم انسانی موجود در متون انتخابی خود نکرد.
خسروی هیچگاه در پروسه فعالیت هنری خود بر موجهای کاذب برای فروش و یا محبوبیت بیشتر از قبیل اعلام ممنوع کار بودن و یا ممنوعالخروج بودن غیرواقعی سوار نشده و تأکید نکرد و در تمام عمر خود چه در داخل و چه در خارج کشور فقط و فقط به انجام فعالیتهای سالم و صادقانه هنری اندیشید.
استاد خسروی با تمامی ویژگیهای بارز خود هیچگاه از خود بهعنوان فصل الخطاب تئاتر کشور نام نبرد درحالیکه هستند دوستان بهاصطلاح هنرمندی که از خود بهعنوان تنها ثروت واقعی تئاتر و یا تنها شهاب آسمان تئاتر کشور نام برد و اعلام میدارند که آنها هستند که به هنر والای تئاتر رحم کرده و با حضورشان درصحنههای تئاتری به این هنر اعتبار بخشید ه اند.
و کلام آخر اینکه وی همواره بر این مسئله تأکید بسیار داشت که یک هنرمند حق ندارد به خاطر مشکلات مالی بازی در برخی نمایشهای غیر هنری و یا کارگردانی اینگونه آثار را قبول کند و بهصراحت اعلام میکرد اگر مشکل مالی دارین ترجیح بدهید از مسافرکشی و یا دستفروشی کنار خیابان کمبودهای مالی خود را جبران کنید تا اینکه هنر و اعتبار انسانی خود را به خاطر درآمدی مالی بهاصطلاح حراج کرده و به فروش برسانید، معضل مهمی که سرنوشت این روزهای تئاتر را رقمزده و شاهد هستیم که آمار فروش و تعداد تماشاگر بالا متأسفانه بجای مفاهیم و پیام موجود در هر اجرا، بهعنوان شاخصهایی اصلی برای ارزیابی یک نمایش بر روی صحنه البته بهعمد در میان هنرمندان تئاتری باب شده است. مسئله مهمی که زمینه سقوط کیفی هنر تئاتر را در این روزها فراهم کرده است.
یادش گرامی و عقاید والای تئاتری وی مستدام باد.