در حال بارگذاری ...
یادداشتی برای جدی گرفتن تئاتر دانش آموزی

حال و هوای این روزهای مدارس ایران تئاتری است

ایران تئاتر- وحیدرضا قناعتیان*: فارغ از هیاهوی تئاتر حرفه‌ای بین هنرمندان، تئاتر مدارس با قدمت ۹۸ سال از زمانی که باغچه‌بان در سال ۱۲۹۸ اولین تئاتر را در مدرسه «احمدیه» در مرند به اجرا درآورد جریان داشته است.

فارغ از هیاهوی تئاتر حرفه‌ای بین هنرمندان، تئاتر مدارس با قدمت 98 سال از زمانی که باغچه‌بان در سال 1298 اولین تئاتر را در مدرسه «احمدیه» در مرند به اجرا درآورد جریان داشته است. گاه پربار و پرقدرت و روزهایی بی رمق و ناتوان، اما همچنان حضور داشته و هیچگاه به فراموشی سپرده نشده است. مورد بی مهری بوده، اما از تکاپو نیفتاده است، چراکه نیروی محرکه این جریان، فارغ از همه ی بخشنامه ها و دستورالعملها، دانش آموزانی سرشار از قدرت خلاقه در سراسر کشور پشت میزها و نیمکتها مترصد فرصتی بوده اند تا از معلم خود اجازه بگیرند و نمایشی که گاه خود نوشته اند و یا مربی آگاه به آنها رسانده است را تمرین کنند.
جریان نمایشی که گاهی متولیان مدرسه نیز در آن نقشی نداشته اند، خودجوش و با اصرارهمان چند دانش آموز علاقمند به دنیای تئاتر_ که در هر مدرسه ای یافت می شوند_ در حال تکامل است. بعضی از این نمایشها با سماجت همانها به کلاسهای درس نیز راه می یابد و یا در مراسم صبحگاه مدرسه نیز اجرا می شوند. ممکن است مربی پرورشی دلسوزی نیز نمازخانه را به یک تماشاخانه تبدیل کند و یا اسبِ مرادِ زین کرده ای گروه و دکورهای خودساخته را به سالنهای شهر برساند.
 اکنون اتفاق خوبتر رقم می خورد، هرچند که بچه ها استرس اجرای خود را دارند اما قبل و بعد از آن نیز نمایشِ همتایانِ خود _در ایستادگی به پای به سرانجام رسیدن گروه_ را می بینند و طرح دوستی میریزد و البته گاهی رقابت نیز مانع آن می شود.
اجرا نیز حال و هوای خود را دارد که این کودکان و نوجوانان نوپای تئاتر چگونه خود را با محیط سالن و هیاهوی اجرا وفق می دهند و نمایش خود را اجرا می کنند. لحظاتی بی نظیر آکنده از لذت و آمیخته با ترس و دل آشوبی، خداکند که داورها از ژست داوری بیرون بیایند چند کلمه ای با آنها حرف بزنند تا چیزی جدید یاد بگیرند. خدا کند آنهایی که مسابقات را برگزار کرده اند به فکر تمام شدنش نباشند و هزینه نهارِ آن روزِ دانش آموزان فشار نیاورد تا سریع آنها را به مدارس خود برگردانند... این امکان را فراهم نمایند تا دانش آموزان بنشییند و چند نمایش را ببینند. حتی اگر لا به لای آن اندکی شلوغ کنند و حواس داورها را پرت کنند. از همینجاست که باید آداب دیدن یک تئاتر را یاد بگیرند. خدا کند راجع به اجراها حرفی زده شود و آموزشی اتفاق بیفتد بچه ها در سالن هم تشنه آب هستند هم تشنه ی یادگیری؛ اما یادگیری فقط حفظ کردن چند لغت یا حل یک مساله و تست زدن نیست.
 پرونده ی برخی از گروهها همین جا بسته می شود اما این اتفاق مثل تیر آرش کار خود را خواهد کرد؛ و همواره هنر نمایش در وجود آن دانش آموز به جریان در خواهد آمد.
چند تقاضای شدنی
1- اگرامکان دارد این بچه ها را جدی بگیریم، اینها کودکی خودمان هستند و هنرمندان آینده این سرزمین.
2- اگراز دستمان بر می آید کمک کنیم نمایش خود را بیشتر از یکبار اجرا کنند. اینکه یک روز یک کلاس درس را تعطیل کنیم و بچه ها را در حیاط یا سالن یا نمازخانه جمع کنیم و یا به فرهنگسرای محله دعوت کنیم به هیچ کجای جهان بر نمی خورد.
3- درکنار جشنواره های خیلی جدی و خیلی مهم خود اگر جا داشت یک بخش دانش آموزی را نیز بگذاریم. این بچه ها نمایش عروسکی هایشان خلاقانه و دیدنی است، آئینی و سنتی را هم در میان کارهایشان می توان دید، از دفاع مقدس شنیده اند وحرف برای گفتن دارند، به تئاتر آزاد هم تنه می زنند، نقالان خوبی هم هستند.
4- از تئاتر دانش آموزی انتقاد کنید و در روزنامه ها ،خبرگزاری‌ها و دیگر فضاهای مجازی ازمشکلاتش بگویید.

 

*وحیدرضا قناعتیان؛ کارشناس تئاتر وزارت آموزش وپرورش

 

 




نظرات کاربران (1)