در حال بارگذاری ...
نقد نمایش فین جین به کارگردانی ابوالفضل حاج علیخانی

امیر کبیر یکی از معدود معماران بزرگ ایران نوین

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : نمایش فین جین حدود دوسال پیش در تماشاخانه باران به روی صحنه رفته بود . همان سال هم برایم جای سوال بود که چرا این نمایش که در حوزه  نمایش های سنتی آئینی است در تالار سنگلچ به روی صحنه نرفته است .

نمایش فین جین حدود دوسال پیش در تماشاخانه باران به روی صحنه رفته بود . همان سال هم برایم جای سوال بود که چرا این نمایش که در حوزه  نمایش های سنتی آئینی است در تالار سنگلچ به روی صحنه نرفته است . چون به واقع تماشاخانه سنگلچ تماشاگران خاص خود را دارد والبته تعریف خاص خود را و به همین جهت نمایش هایی که در حوزه  سنتی آئینی است چنانچه در سنگلچ به روی صحنه بروند به طبع مورد استقبال بیشتری قرار خواهند گرفت وبه طریق اولی نمایش با موفقیت در گیشه نیز همراه خواهد بود .

 هرچند که این نمایش در تماشاخانه باران نسبتا موفق بود اما چنانچه در نوبت دوم اجرایش که هم اکنون در مجموعه تماشاخانه عمارت نوفل نوشاتو " ارغنون سابق " شروع شده است در سنگلچ  به روی صحنه می رفت می توانست به مراتب تماشاکنان بیشتری را جلب کند . چرا که اصولا نمایش های سنتی آئینی می باید مورد حمایت های مختلف قرار گیرند تا اینگونه تئاتر ونمایش ملی وایرانی بتواند به حیات خود هرچه بهتر وپویا تر و مستمر تر ادامه دهد . وگرنه دیر نیست که در این بلبشوی تئاتر که چهره ها وپول ها حرف اول را می زنند و نه اندیشه ها وتجربه ها و تئاتری ها واقعی،  باید دیگر عطا تئاتر وهنرهای نمایشی را به لقایش بخشید .

فین جین به زعم نمایش یعنی " جن های حمام فین " یا جن هایی که در حمام فین کاشان زندگی می کنند . ابوالفضل حاج علیخانی در مقام نویسنده وکارگردان برای مطرح کردن داستان زندگی وقتل امیر کبیر دست به نگارش یک  کمدی تراژدی زده است . او از منظر جن ها وهمکاری اجنه حمام فین با انسانی که نگهبان آنجا ست ودستی در نمایش کمدی  نیز داشته ماجرا را برایمان به صحنه می کشد . هرچند که تلویحا یاد آوری ماجرای قتل امیر کبیر از سوی اجنه خود تراژدی  ای اسفبار است برای ما که انسانیم وهموطنان او .

نمایش دارای چند مقدمه  جهت معرفی شخصیت هاست . مقدمه معرفی نگهبان وبرادرش وهمکار برادرش ، مقدمه معرفی جن ها که متشکل از چهار جن یعنی سه برادر جن ویک خواهر جن هستند و... 

نمایش پس از مقدمه چینی ها آرام ارام وارد ماجرا می شود . البته این مقدمه چینی ها که اکثر بخش کمدی نمایش را تشکیل می دهند  در جاهایی زیاده به نظر می رسند . درواقع علاوه بر تکرار به نوعی کلیشه در دل ماجرا بدل می شوند . بایسته است که ایجاز در هریک از این معرفی شخصیت ها و مقدمه چینی ها رعایت شود  تا نمایش به ریتم  وبه طبع زمان مطلوب تری دست یابد.

ابوالفضل حاج علیخانی اما توانسته تماشاکنان را تا به انتها باخود همراه کند . یعنی به موقع از عنصر کمدی وطنز استفاده کرده و زمانی که لازم است بخش تراژدی و ایضا جدی نمایش را شروع می کند . این خود از نقاط قوت کار است واشراف او را به مقوله کمدی ونمایش های سنتی آئینی می رساند . در واقع به موقع مخاطب را می خنداند وبه موقع  احساس او را در دست می گیرد .

علاوه بر این متن رویکردی امروزی هم دارد چه به لحاظ  ساختار روئین  وچه لایه های زیرین آن . هرچند که در جاهایی کمدی بیشتر قالب می شود واین موجب می گردد که مفاهیمی که قرار است انتقال داده شود تحت الشعاع این کمدی قرار گیرد .

در واقع چنانچه بخواهیم موارد و حقایقی تاریخی ومفاهیم اجتماعی و خسارات ناشی از تبعات آن واقعه را باز گوئیم  می باید کفه کمدی ، تراژدی وحقایقی را که می خواهیم بیان کنیم با یکدیگر متناسب باشد . والا تماشاکنان بیشتر معطوف به وجه کمدی کار شده وهر بارکه حالا صحنه های جدی شروع می شود وقرار است حقایقی اسفبار وتراژیک نشان داده وگفته شوند دیگر تاثیر خود را نخواهند گذاشت ومخاطب همچنان بی صبرانه منتظر شروع بخش های کمدی است . این البته می تواند امری کلی نیز باشد که می باید در چنین نمایش هایی  مد نظر قرار گیرد.

اما به طور کل باید گفت متن روان است و مخاطب را تا انتها با خود همراه می کند .

بازی ها اما همگی نسبتا روان وبده بستان ها دراماتیک صورت می پذیرد . معلوم است که گروه با یکدیگر هماهنگ بوده وهارمونی بازی های خویش را می شناسند . هریک از بازیگران چند نقش را ایفا می کنند از اجنه گرفته تا زن پوش و تیپ های مختلف درباری و...  که این توانایی بازیگران را می رساند . اما چیزی که در این میان باید رعایت شود در واقع حرکات وبده بسان های وبداهه های حرکتی وبیانی اضافه است که به گونه ای در جاهایی به بازی ها لطمه می زند .

در واقع نباید از آن طرف بام بیفتیم ، به دیگر سخن اگر تماشاکنان می خندند نباید در راستای بیشتر خنداندن آنها ریسمان هدایت بازی از دستمان خارج شود .

باید به اندازه وبه جا خرج کنیم وگرنه تاثیر کمدی امان وحرکاتمان وبیان مان از دست می رود ودیگر تکراری می نماید  و ارام ارام بدون آنکه خودمان در روند نمایش متوجه شویم به سوی ادا واطوار می رود وحاصل نه یک کمدی فاخرو متناسب  بلکه کمدی ای آمرانه ، عامه پسند یا به اصطلاح آزاد یا لوده می شود  این نیز باز می تواند امری کلی باشد که در کارهای این چنینی می باید رعایت شوند .

تا این گونه هارمونی وموسیقی کمدی یا همان هماهنگی بازی های بدنی وبیانی که به تولید نوعی موسیقی رفتاری وبیانی می انجامد به همراه ریتم بازی هایمان بجا ودرست  از آب در آید وبه موقع خرج شود . بدون آنکه به سوی تکرار وکلیشه برود

اما از اینها که بگذریم بازیگران دارای بیان وبدنی تئاتری بودند و حرکاتشان نرم ودر عین حال با ریتم همراه بود . زن پوش ها جدا از غلوهایی که می توانست کمتر باشد ، به خوبی صورت پذیرفته بود قابل قبول می نمود . تنها بازیگر زن نمایش  نیز به خوبی از عهده نقشش برآمد ، تیپ سازی ها قابل باوربود ند بدون صدا سازی های تصنعی وغیر تئاتری .

طراحی میزان وحرکات توسط  کارگردان  به صورت دراماتیزه انجام شده بود با تلفیقی نسبی  از حرکات تئاتر وعناصر حرکتی  وبیانی نمایش های سنتی آئینی ، او سعی کرده بود که از میزان وحرکات تکراری پرهیز نماید که اینها خود باز از نکات قوت کار به حساب می آیند . موسیقی نمایش نیز با خواست متن  واجرا همراه بود وفضاهای لازم را برای صحنه های مختلف به وجود می اورد وحس لازم را به بازیگران وایضا تماشاکنان منتقل می نمود.

 در کل باید گفت که شاهد نمایشی گرم وصمیمی بودیم که با کمدی ای سالم وایرانی همراه بود وموضوع مهمی را مطرح می کرد موضوعی که  نسل حاضر و نسل جوان باید روی آن بیشتر دقت کند .امیرکبیر را می توان یکی از معماران ایران نوین دانست که متاسفانه بر روی زندگی ،افکار ،راه ورسم ، آرزوها و... این مرد بزرگ  کم کار شده است .

آیا واقعا این کمدی ای اسفبار نیست که مردی بزرگ و ایران دوست ومصلح وسازنده ومردم دار و... پون امیر کبیر را به شهادت برسانند وبکشند ویک کشور ومردمش را از وجود پر برکتش محروم سازند ، فقط به خاطر مطامع شخصی افرادی که بازیچه وعروسک خیمه شب بازی اجانب وبیگانگان بودند . تا این گونه راه را برای اهداف شوم اجانب باز کنند .  

آیا به این تراژدی نباید خندید ونباید گریست . به قول معروف " کار ما از گریه گذشته ست به این می خندیم " . در حال  این نمایش جایش در تالار سنگلچ است با حمایت هایی که باید از آن بشود . به ابوالفضل حاج علیخانی وگروهش بابت  نمایشی در خور وانرژیک خسته نباشید گفته ودیدن این نمایش را به همگان توصیه می نمایم .    




نظرات کاربران