نخستین گفتنیهای حواشی الدوله از پارسال تا امسال در چند سطر
افتتاح ساختمان جدید خانه تئاتر در حد لالیگا ،شَم اقتصادی بهتاش اَی خدای و ...
ایران تئاتر- حسین سینجلی: فهرست نخستین مطلب دریافتی حواشی الدوله در سال جدید اینچنین بود: بنازم شم اقتصادی بهتاش رو اَی خدا، از مهدی به شهرام بگوشم بگوشم؛ اصغرآقا چطوره!، به این میگن برنامهریزی بلندمدت - عیدهای تئاتریتون مبارک و افتتاح ساختمان جدید خانه تئاتر در حد لالیگا.
باز هم مجبورم با واژه «راستش» جملهام را آغازم کنم. البته قاعدتا دلائل این امر حداقل برای من خیلی خوشایند نیست ولی اگر سرورانم بپذیرند و توضیح بیشتری در این باب طلب نکنند من نیز خودمانی بخواهم خدمتتان عرض کنم؛ راستش تمام هم و غم خود را صرف این خواهم کرد که این رویه را به طرفهالعینی اصلاح کنم.
اما اینکه «چون دُر کم گوی و گزیده گوی» یا «کم گوی و گزیده گوی چون دُر» کدام درستتر است بماند برعهده اهل فن، اما انصافا نمیتوانم از گفتن این بیت نظامی بزرگ بگذرم که میفرماید:
با اینکه سخن به لطف آب ست/ کم گفتن ِهر سخن صوابست
علی ایها الحال با توجه به اینکه بیش از این دوستداران مطالب حواشی الدوله را آن هم پس از تاخیری کم سابقه که از اواخر بهمنماه 96 تا امروز به طول انجامیده را مُعطلِ حرافیهای بی سَر و تَه خود کردن، سرانجام خوشی ندارد، عرض شود که مخلص حاصل نخستین دیدار ما با حواشی الدوله همیشه مهربان در سال 97 به آنچه در ادامه میخوانید، منتهی شد.
بنازم شَم اقتصادی رو... اَی خدا
من که سریال «پایتخت» رو هر شب و با همه تکرارهاش میدیدم، شما رو نمیدونم. الکی هم کلاس نمیذارم و شما هم کلاس نذارید؛باحال بود دیگه. این وسط تا یادم نرفته میخواستم بعنوان یه پیرمردی که در تئاتر مویی سپید کرده به بهرام افشاری بازیگر نقش بهتاش یه نازشصت درست و حسابی بدم و بگم که اَی خدا.... بنازم این شم اقتصادی تورو...
برای اونایی که بهارم افشاری رو تازه شناختن بد نیست بگم که این بهرام خان ما از اون تئاتریهای کار درسته. سالهاست داره خاک صحنه میخوره و کارنامه پُر و پیمونی هم تو تئاتر داره. اتفاقا تابستون سال 94 یه نمایشی خودش نوشت و کارگردانی کرد به اسم «جوجه تیغی» که اگه اشتباه نکنم اجرای خوبی هم در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان داشت. ولی خیلیا معتقد بودن این نمایش اونطور که باید دیده نشد.
حالا بهرام خان افشاری از فرصتی که سریال «پایتخت» براش ایجاد کرده یه استفاده درست کرده و قصد داره دوباره نمایش «جوجه تیغی» رو این بار از اواسط اردیبهشتماه در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اجرا کنه.
داستان این نمایش در مورد جوانی است که به عشق بازیگر شدن از شهرستان به تهران میآید و در این مسیر برایش اتفاقاتی رخ میدهد. اَی خدا..... دمت گرم.
اصغرآقا چطوره!
یه کم بریم عقب تر...... اگه نگم که رسما هر قدر به روزهای پایانی اسفندماه 96 نزدیکتر میشدیم حجم خبرها و شایعات و شنیدم شنیدی و گفتن و میگن و... درباره تغییر مدیرکل هنرهای نمایشی بقدری زیاد شد که دیگه نمیرسیدی کدومشو دنبال کنی، اصلا اغراق نکردم. به خصوص بعد از اونکه از نشست خودمونی جناب معاون امور هنری با اصحاب رسانه در موزه هنرهای معاصر نیز خبر دندونگیری درنیومد.
این وسط داشته باشید مسئله رفتن و ماندن مدیرکل هنریهای نمایشی برای اولین بار در طول تاریخ آنچنان همبستگی بین تئاتریها ایجاد کرد که بیبرو برگرد در تاریخ تئاتر ثبت میشه. چون به تحقیق این حجم از حمایت تاحالا از یک مدیر دولتی نبوده. یعنی واقعا عجیبتر از اینکه بعد از این همه سال آخرشم تغییر یه مدیر دولتی بشه عامل بزرگترین همبستگی و همدلی جامعه تاریخ تئاتری کشور خیلی حرفه.
از سویی دیگه هم تقریبا همه خبر دارید که چه گروه پُر و پیمونی در یکی از شبکههای اجتماعی برای جمع کردن امضاء در حمایت از مهدی شفیعی براه افتاد و نزدیک به چهار هزار امضاء هم جمع شد یه طرف؛ از طرفه دیگه همونطور که تقریبا برای همه مشخص بود شهرام خان کرمی بعنوان گزینه جایگزین حکم گرفتند. حکمی که به خاطر شناخت تئاتریها از شهرام خان کرمی و کارنامهاش اگرچه با واکنش منطقی جامعه تئاتری مواجه شد ولی خیلیا میگن هیچکس مثل اصغر خان همت از این تغییر و تحول خوشحال نشد. نامههای ایشون در سایت خانه تئاتر رو بخونید قطعا با من هم نظر میشید.
به این میگن برنامهریزی بلندمدت - عیدهای تئاتریتون مبارک
اونایی که اهل انصاف باشن حتما یادشون هست که پارسال وقتی 7 فروردینماه به بهانه روز ملی هنرهای نمایشی و روز جهانی تئاتر برای اولین بار ویژه برنامه ای در محوطه تئاترشهر با حضور معاون امور هنری، مدیرکل هنرهای نمایشی، مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی و.... برگزار شد، رسما اعلام کردم که برای اینکه روز ملی هنرهای نمایشی در تقویم رسمی ثبت بشه چه راه پر پیچ و خمی طی شده و یکی از کارهایی است که در بلندمدت همه به بانیان اون دست مریزاد میگن. راستش خواستم کمی فخر فروشی کنم و بگم؛ خوشتون اومد به سال دوم نرسیده رسما تئاتر در این کشور با نوروز باستانی جوری در حال عجین شدنه که چند سال دیگه بعیده کسی بدونه تئاتر از سال 96 در نوروز جدی شده. ممکنه فکر کنن از زمانهای باستان مردم ما اینطوری در نوروز هنر تئاتر رو پاس میداشتن. در حالیکه این نتیجه یه برنامهریزی حساب شده، هدفمند و با نگاهی بلندمدته که چنین نتیجههایی رو سه سوته به ثمر میرسونه. (عیدهای تئاتریتون مبارک) همین.
افتتاح ساختمان جدید خانه تئاتر در حد لالیگا
خودمونیم این گوگل حتما در کنار حُسنهایی که داره قطعا عیبهایی هم داره ولی راستش من خیلی تو رمینهها آنچنان سررشته ندارم که بخوام نظر بدم. اما فقط واسه من یه خوبی داشته. اون خوبی این بوده که میتونم روزی که اهالی تئاتر و یا مسئولی و مدیری اظهارفضلی کرده رو دقیقا معلوم کنه. شاید بخندید ولی واسه من که این سن و سال ایمیل دار شدم و خودم رو کامپیوتر تایپ میکنم این اتفاق حکم هوا کردن آپولو رو داره. در واقع پارسال چون اولین سالی بود که روز 7 فروردینماه بعنوان روز ملی هنرهای نمایشی به شکل رسمی جشن گرفته شد، خیلی از دستاندرکارها، مدیرها و خلاصه جماعت تئاتری مسئول و نیمه مسئول درباره اینکه میخواهند چه کارها که تا آخر سال (یعنی اسفندماه) نکنند، سر ندادند. اما هیچکس نفهمید چی شد که یهو از اوایل بهمن ماه که خبرهای تغییرات مدیرکل کم کم به گوش رسید ناگهان بخشی از جماعت تئاتری ناگهان روزه سکوت گرفتند و رفتن تعطیلات تا بعد از عید! یعنی نه موزه تئاتر تا آخر سال افتتاح شد و نه ساختمان جدید خانه تئاتر تا آخر سال افتتاح شد و نه خیلی کارهای دیگه انجام شد. اما درست بعد از عید، با حضور وزیر و معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی و البته با حضور مدیرعامل خانه تئاتر که دو سال بیشتره در این سمت هستند، با یه اطلاعرسانیِ در حد لالیگا که از خانه تئاتر بعید بود و... اهالی تئاتر یعنی اعضای خانه تئاتر بعد از 11 سال تلاش هاو توضیحات ایرج خان راد صابخونه شدند. حالا تکلیف این خانه و صاحبانش بماند برای بعد که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است.