یادداشت منوچهر اکبرلو بر نمایش «جعفرخان از فرنگ برگشته»
ما و جعفرخان و غرب!
ایران تئاتر-منوچهر اکبرلو*: رحمت امینی در ادامه تجربه پیشین خود به سراغ یکی از متون دهههای آغازین ورود درام به ایران رفته است. این حرکت همنسل امروز را با حرکات پیشین درامنویسی در ایران آشنا میکند و هم به ما یادآور میشود که ایرانیان در سده پیشین با چه مسائلی روبرو بودهاند.
1- حسن مقدم پیش از نوشتن نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشته چنین افکاری را در سر داشت:«مدتی است که تماشای بعضی صحنههای مضحک و رویدادهای خندهآور فرنگرفتهها مرا بر آن داشته که نمایشنامهای بنویسم. اسم آن را هم انتخاب کردهام:جعفرخان از فرنگ آمده. هدفم این است که نمایش سرگرمکننده باشد و نهتنها عدهای خاص بلکه توده مردم هم بتوانند با موضوع نمایشنامه رابطه برقرار نمایند.»
2- پسازآن، در سال ۱۳۰۰ نمایشنامه را مینویسد و اجرا هم میشود و چقدر هم استقبال!
3- در این متن، جعفرخان پسر یکی از اعیان تهران پس از هشت سال اقامت در پاریس به تهران بازمیگردد. به خانوادهای که همه درگیر طلسم و جادو و سحر و خرافاتاند. در مقابل جعفرخان که فارسی را با اشکال حرف میزند و خود را «ما پاریسیها» مینامد، ترقی و «پروگره» و «سیویلیزاسیون» را در غربی شدن میداند؛ اما بزرگ خانواده یعنی آقا دایی از او میخواهد که رسم رایج ایرانی را داشته باشد. مثلاً شلوار اتو نکند و دوش نگیرد و زیر کرسی بخوابد و کلاه سرش بگذارد چون در غیر این صورت «کلاه سرش میگذارند» و باید یادش باشد که «هیچوقت همعقیده شخصی نداشته باشد». به نظر میرسد این بایدونبایدها ترکیبی از دیدگاههای سنتی و مرتجعانه و نیز کنایههای مقدم باشد به باورهای مردم زمانه خود. سرانجام جعفرخان که با آنها «آب شون توی یک جوب نمیرود» گریز از آن خانه (ایران؟) را پیش میگیرد.
4- اکنون رحمت امینی در ادامه تجربه پیشین خود در سال 94 و با اجرای کمدی جیجک علیشاه نوشته ذبیح بهروز، بار دیگر به سراغ یکی از متون دهههای آغازین ورود درام به ایران رفته است. این حرکت همنسل امروز را با حرکات پیشین درامنویسی در ایران آشنا میکند و هم به ما یادآور میشود که ایرانیان در سده پیشین با چه مسائلی روبرو بودهاند، چه باورهایی داشتهاند و روشنفکران چه میگفتهاند.
5- به نظر میرسد برای ما که درگذر از سنت به مدرنیته در میانه راه هستیم، حرف نمایشنامه هنوز تازگی دارد. اینکه از بین تعامل یا تقابل با غرب چه کنیم و مرز شیفتگی و بهرهگیری از تمدن غرب کجاست، پرسشهایی است که پس از صدسال هنوز درگیر آنیم.
6- رحمت امینی بهدرستی متن را با همان شیوههای سنتی نمایش ایرانی اجرا میکند. فرمی که از مضمون متن جدا نیست. سرگرم سازی و تفکر برانگیزی و «خود اینزمانی» را در آیینه نمایش دیدن و اجرا برای «همه»، هدفی است که کارگردان به آن میاندیشد.
7- آن بالا گفتیم که مقدم درباره هدف خود از نوشتن این متن نوشته بود «هدفم این است که نمایش سرگرمکننده باشد و نهتنها عدهای خاص بلکه توده مردم هم بتوانند با موضوع نمایشنامه رابطه برقرار نمایند.»
رحمت امینی و گروهش به این هدف رسیدهاند.
*منوچهر اکبرلو ؛عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران