گفتوگوی ایران تئاتر با فرزاد برهمن آهنگساز و بازیگر نمایش «نحس»
صرفا جهت اطلاع، موسیقی هیچ حد و مرزی برای ارائه ندارد
ایران تئاتر: در جهان هنرهای تصویری آنچه که باعث پیش آمدن تمایز میشود آن است که دیدگاه متفاوت سازندگان اثری میتواند رویکردی جدید را پیش روی مخاطب قرار دهد. زیرا هدف تفهیم موضوع و محتوا از طریق کاربردهای متفاوت باعث خواهد شد پیام اثر به راحتی منتقل و تاثیرگذار شود. هدفی که نمایش «نحس» سعی دارد آن را در روایت خود بیان کند.
فرزاد برهمن از جمله افرادی است که در جهان پهناور هنر در پی کسب تجربه با دیدگاهی متفاوت و متمایز است. زیرا که باور دارد هنر میتواند به هر شکلی خود را بروز دهد تا مخاطب یا مخاطبان آن اثر برداشت شخصی خود را بر اساس داده ها داشته باشند. برهمن جزو آهنگسازها و بازیگرهایی است که این دو مقوله را گاهی به طور همزمان و گاهی مجزا تجربه میکند. تجربهای که او در جهت کشف و شهودی در زمان پیش میبرد. از جمله نمایشهایی که او به عنوان آهنگساز و بازیگر حضور داشته باید از «کابوس دلقک»، «گنجفه»، «لابراتوار»، «تقدیم به ایتالو کالوینو»، «استثنا و قاعده» و «نحس» نام برد. البته نمایشهای «پاپا اتللو»، «ماما یرما»، «اینا همه خوبن»، «اپرای رودابه» و مجموعههای «عاشقانه» و «رنج پنهان» از دیگر آثاری است که این آهنگساز به عنوان بازیگر در آنها حضور داشته است. حال به بهانه ایفا نقش این آهنگساز بازیگر در نمایش «نحس» با وی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
در نمایش «نحس» در ابتدا به عنوان آهنگساز حضور داشتید چه اتفاقی پیش آمد که مسئولیت در زمینههای دیگر را برعهده گرفتید؟
کارگردان اثر در راستای موزیکال بودن نمایش و در راستای فعالیتم نقشی برایم در نظر گرفت که با حفظ سمت در زمینه بازیگری و خوانندگی حضور داشته باشم. ما در ابتدا با همفکری به این نتیجه دست پیدا کردیم که از آواهای انسانی در این نمایش استفاده کنیم و در ادامه باتوجه به این تصمیم با سایر بازیگران تمرین صداسازی و آواز آغاز شد. در ادامه این نتیجه حاصل شد که بخشی از متن اثر به شعر تبدیل شود تا برای آنها آهنگسازی کنم. البته در این راستا باید توضیح بدهم آهنگسازی به این صورت بود که انگار قرار است از دید مخاطب در صحنه یک گروه خواننده حضور داشته باشند. بنابر این اتفاق و تصمیم تجربه حضور در چند زمینه داشتم.
تغییر نوع سازها از جشنواره آیین سنتی تا اجرای صحنهای این نمایش به طور واضح مشخص است. تغییرات با چه دلایلی صورت گرفت؟
در ابتدای امر کارگردان اثر با تاکید زیادی قصد داشت به دلیل افسانهای که در متن وجود دارد از موسیقی بازپخش استفاده نشود. اما با تحلیل و ارزیابی متوجه شدم که این کار غیرممکن است به دلیل آنکه به جز دو نفر نوازنده نداشتیم. لذا در این راستا از خلاقیت و تجربه استفاده کردم و در جشنواره آیین سنتی از اشیایی برای نواختن بهره گرفتم. اما در زمان اجرای صحنهای به این نتیجه رسیدم که استفاده از موسیقی بازپخش میتواند به گذشت زمان در قصه کمک کند. البته با در نظر گرفتن این موضوع که موسیقیهای ساخته شده در صحنه پخش شود.
علت آنکه شخصیتهای نمایش به سمت آواز خواندن در صحنه روی آوردند در راستای آواهای انسانی بوده است؟
دلیل این تصمیم به موزیکال بودن اثر باز میگردد. کارگردان تمایل داشت که شخصیتهایی که در این نمایش فعالیت داشتهاند توشهای در زمینه آموزشی با خود ببرند. لذا بحث آموزش همراه با تکنیکهای موسیقی در هم آمیخت تا اینکه بتوانیم از شخصیتها به عنوان خواننده در صحنه استفاده کنیم. البته باید یادآور شوم این امکان وجود داشت که از گروه خواننده و نوازنده استفاده شود اما نگاه کارگردان این بود که بازیگران این کار را انجام بدهند.
در نمایش «نحس» با تلفیق سازهای سنتی و مدرن رو به رو هستیم این تصمیم با چه نگاهی صورت گرفت؟
باتوجه به سلیقه و نظر من در سمت آهنگساز موسیقی مرزی ندارد و از هر سبک و ساز برای زیبایی موسیقی میتوان استفاده کرد. در واقع من آمدم مرزها را برداشتم تا بتوانیم با تلفیق سازها به مخاطب راهی تازه را معرفی کنیم. لذا در این تجربه ناگزیر هستم در بعضی اوقات برای بیان کردن حق مطلب از سبکهای مختلف استفاده کنم. البته باید بگویم اعتماد کامل کارگردان در این تصمیم نقش مهمی داشته است.
باتوجه به داشتههایی که از آنها نام برده شد میتوان این نمایش را اثری موسیقی محور قلمداد کرد. درست است؟
بله. زیرا نمایشی در مدت زمان دو ساعت روی صحنه میرود که از موسیقی جهت جلو رفتن داستان استفاده میکند. لذا این موضوع باعث شد تا بتوانیم موضوع نمایش را به شکل جذابی به مخاطب منتقل کنیم. حال باید یادآوری کنم مقوله زمان نقش مهمی دارد و این اهمیت باتوجه به موسیقی محور بودن اثر نشان داده میشود.
فرآیند همکاری با شخصیتها در زمینه موسیقی و آواز تا چه اندازه به نمایش یاری رسانده است؟
بسیار زیاد. زیرا این تمهید باعث آن شد تا شخصیتهای این اثر بتوانند باتوجه به خواسته کارگردان در صحنه حضور پیدا کنند. حال از زاویه دیگر این تصمیم سبب شد تا بتوانیم تاثیر بیشتری از طریق موسیقی در نمایش داشته باشیم.
بازیگر شدن شما در این نمایش باتوجه به سبک و ساختار اثر پیش آمد. دلیل آن به جز اهمیت موسیقی و آهنگسازی چیست؟
دلیل این موضوع آن است که در کنار موسیقی و آهنگسازی علاقه زیادی به بازیگری دارم. زیرا احساس میکنم بازیگری تاثیر بیشتری در رشد شخصیتی و شناخت خودم دارد. البته این تاثیر باعث شده است که در تنظیم ریتمهای موسیقی به دیدگاههای جدیدی دست پیدا کرده و آنها را بیشتر احساس کنم تا بتوانم جهان موسیقی را بیشتر از قبل درک نمایم.
موسیقی در کنار فرم نمایش چگونه طراحی شده است؟
طبیعی است زمانی که موسیقی حالت مدرن به خود میگیرد در فرمهای نمایش نیز تغییراتی رخ خواهد داد. حال باید بگویم در این نمایش بیشتر فرمها بر اساس موسیقی و آواز طراحی شده است.
آهنگسازی و بازیگری را در این نمایش چگونه از یکدیگر تفکیک کردهاید؟
نمایش «نحس» اولین نمایشی است که در آن زمینههای مختلفی را تجربه میکنم و به طبع کار دشواری است. زیرا بازیگرها زمانی که میخوانند این نگرانی را دارم که ریتم و ادا کردن درست نُتها رعایت شود. البته با پایان دادن موارد بخش موسیقی در نیمه دیگر مسئولیتم تلاش زیادی را به خرج دادم تا در قالب نقشی که برعهده دارم حضور پیدا کنم.
تفاوت یک آهنگساز و بازیگری که آهنگسازی میکند چیست؟
اهمیت بازیگری که آهنگساز باشد در این است که بیشتر میتواند همراه گروه و در خدمت اثر و ایدههای کارگردان قرار بگیرد. بنابراین این شخصیت طبیعتا موسیقیای که میسازد کمتر سلیقهای بوده و بیشتر در راستای اهداف نمایش است. حال من با این دیدگاه موضوع موسیقی را شخصیت اصلی نمایشی که به عنوان آهنگساز و بازیگر در آن حضور دارم میدانم. در واقع معتقد هستم زمانی که موسیقی پخش میشود این ترکیب تاثیر زیادی بر حواس بازیگر میگذارد. اما آهنگساز بودن صرف میتواند پیامدهایی چون سلیقه، کاربردی نبودن آن موسیقی در نمایش احتمال دارد در نمایش پیش آورد که به نظر من اهمیت آهنگسازی در مدیومهای تئاتر و سینما آن است که موسیقی در خدمت هدف نمایش باشد.
شخصیت فَرخ به نوعی از شخصیتهای تاثیرگذار نمایش «نحس» است. آیا این اهمیت بر اساس ساختار محتوایی تا رخ داده است؟
بله. زیرا که نقش فَرخ، نقشی است که در شکل دادن ماجراهای نمایش مثمرثمر بوده است. بنابراین طبیعی است که فضای دراماتیک اثر با حضور این شخصیت آغاز و بعد از طی شدن ماجراهایی به پایان برسد. در واقع اهمیت محتوایی بودن این نمایشنامه و این شخصیت را باید یکی از نکات مهم نمایش دانست.
گفتوگو از کیارش وفایی