نگاهی به نمایش «جایی میان خوکها» به کارگردانی مسعود حکیمینژاد
قدر مطلق لحظه یعنی کشف ثانیهای که در آن هستیم
ایران تئاتر، کیارش وفایی: پیش آمدن اتفاقها از مهمترین دلایلی است که جهان، جوامع بشری و انسانها را تحت تاثیر خود قرار میدهد، زیرا حاصل بعد از آن به سرنوشت یک فرد یا جامعه و البته تصمیمی که در مقابل آن صورت میگیرد مربوط خواهد شد. حال این موضوع اهمیت پیش آمدن را دو چندان میکند و ثمره بعد از آن به شاهراه حیات بشری هدایت میشود.
رجوع به تاریخ کهن و معاصر بهترین دستاورد برای تحلیل این موضوع است که با پیش آمدن رویدادهای مختلف چه مسائل و ماجراهایی برای انسانها رخ داده و آنها از پیش آمد آن رخداد چه توشهای را برگزیدهاند. حال اگر بخواهیم از زوایه انصاف به داشتههای این جهان پهناور نگاه اندازیم باید اشاره داشت که نیمی از کشفها برگرفته از نبوغ انسانهایی بوده است که بر اساس پیش آمدن لحظه و تصمیم درست در آن زمان انسانهای این کره خاکی را به داشتن چیزی دائمی با پیش زمینه مثبت عادت دادهاند و... البته از جنبه منفی نیز این تصمیمها پلی را برای به منجلاب رفتن عدهای از انسانها فراهم ساخت تا هرگز راه بازگشتی نداشته باشند. اما در این میان مقوله جنگ از مواردی است که خاصیتی دو جانبه دارد، با این توضیح که برای عدهای وادی قدرت را فراهم میسازد و برای عده دیگر فلاکت و غم به بار میآورد. البته این کارکرد جهانی به مراتب گاهی باعث آن شده است که جهان تحت تاثیر کاربردهای آن قرار بگیرد و رویکردی را فراهم سازد تا انسانها برای لحظهای نفس راحت بکشند. بنابراین مقوله جنگ به نوعی همه چیز را تحت شعاع خود قرار میدهد، از مسائل اجتماعی تا انسانی و... حال این اهمیت در تولید آثار تصویری در مدیومهای گوناگون موثر بوده است، زیرا بازخورد و تبعات این کنش ماندگار را به آنهایی که در زمان پیش آمدن واقعه تاریخی نبودهاند بازگو میکند.
نمایش «جایی میان خوکها» اثر آثول فوگارد را میتوان جزو آثاری دانست که در عین واقع گرا و مستند بودن بسیار در روایت مسلط به شکل گیری ماجرا است. زیرا شخصیتها با قوانین و کارکردهایی که برایشان تعریف شده است برون ریزی میکنند. حال باتوجه به این موضوع باید انتظار آن را داشت اثری که از این متن روی صحنه میآید دچار مختصاتی با تمهیدات متمایز باشد. زیرا کشش ماجرای این متن بسیار میتواند به شگردهای کارگردان اثر یاری برساند و او را در ترتیب دادن میزانسنهای قابل توجه همراهی کند. البته این نکته را باید اضافه کرد مقوله جنگ و ثمراتی که در قبل به آن اشاره شد خط مشی اصلی این اثر است. عنصری که همه چیز را تحت تاثیر خود قرار میدهد تا فضای دراماتیک با ساختاری مشترک در تمامی ارکان نمایش قابل مشاهده باشد. لذا باید یادآور شد نوع شخصیت پردازیها در این اثر از مواردی است که به نوعی اهرم مثمرثمری جهت توالی صحنهها و ریتم مناسب بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع ساختار این نمایش را باید به دو قسمت تقسیم کرد، در نیمهای میزانسنها و شگردهای بازیگری و در نیمه دوم، طراحیها صحنه، لباس و موسیقی قرار دارند. تمهیدی که در عین ساده بودن بسیار پیچیده است، زیرا همه چیز به شکل زنجیر به یکدیگر متصل است و در صورت نبود حلقهای شاکله اصلی به هم میریزد.
حال باتوجه به این خطر، کارگردان کوشیده است تا با فراهم آوردن محیطی محدود، جهان متن و هویت اثر خود را با تمهیدی خاص در مقابل دید مخاطب قرار دهد. البته دلیل و هدف چنین تمهیدی را باید به استفاده بهینه از صحنه برای بیان صریح روایت ارتباط داد. شیوهای که حتی در نوع طراحی محل نشستن مخاطب اثرگذار بوده و آنها را در گوشهای از عمق صحنه به دیدن اثر دعوت کرده و در مقابل جایگاه مخاطبان را بخشی از فضای نمایش قرار داده است. دلیل این راهکار بر این مبنا است که مخاطب به نوعی شاهد درونی ماجراهایی که شخصیت پاول با آنها رو به رو است قرار بدهد و این آگاه سازی نه تنها از طریق طراحی بلکه در لحن و بیان شخصیتها وجود دارد. در واقع شاکله و زمینه کلی اثر با در نظر گرفتن تعریفی ضدجنگ روایت میشود، زیرا مخاطب ماجرا را از آن جایی میبیند که تاثیرات جنگ در وجود شخصیت پاول و پراسکوویا و زندگی مشترکشان رسوخ کرده و حال آنها به این داشتهها و محیط پیرامون خود واکنش نشان میدهند. البته لازم به ذکر است که طراحی صحنه قابل توجه این نمایش به نوعی برای خود شخصیت مستقلی است که موازی با سایر موارد نمایش پیش میرود و محیط را برای شخصیتها آماده میکند که در جهان اثر خودنمایی کنند.
نمایش «جایی میان خوکها» اثری متمایز در وادی نمایشهای ضدجنگ است که از دو زوایه با تمهیدات نویسنده و کارگردان اثر به مخاطب یادآوری میکند که همیشه بازگویی یک اتفاق مستند میتواند برگرفته از لحظهای باشد که گاهی جهان را به لبه پرتگاه میبرد و گاهی سرزمینی رویایی را پدید میآورد. تصمیمی که در آن فرم و محتوا هم راستا با یکدیگر پیش میروند و همه چیز را تحت شعاع قرار میدهند تا بدانیم جهان هستی دقیقا کجا است.