راهبردهای دانشجویی برای جشنواره تئاتر دانشگاهی
مدرسان جامانده ، میهمانان ناخوانده ، مدیران بازنده
ایران تئاتر- لعیا احمدی: جشنواره بیست و یکم تئاتر دانشگاهی ایران پیش از آغاز، با حذف بخش مدرسان وارد حاشیههایی شد. بر کسی پوشیده نیست که تئاتر دانشگاهی از ترکیب تئاتر دانشجویان و تئاتر مدرسان شکل میگیرد. با این نگاه ریشهای آیا پس از حذف بخش مدرسان میتوان همچنان عنوان تئاتر دانشگاهی را برای این جشنواره معتبر دانست؟
جشنواره تئاتر دانشگاهی که ریشه در دو جشنواره تئاتر دانشجویان و همینطور بخش دانشگاهی تئاتر فجر دارد از سال 1386 (با افزودن بخش مدرسان به بخش های دانشجوییاش) برای نخستین بار به هویت تئاتر دانشگاهیان رسید اما پس از یک دهه در آستانهی جشنوارهی بیست و یکم و حذف بخش مدرسان با سو مدیریت دانشجوییاش همراه شده است که از جمله آن میتوان به اعتراض برخی مدرسان، افزودن بخش میهمان، عدم اطلاع رسانی به گروه ها، عدم اعلام نظر داوران و اسامی آنها و... اشاره کرد. گزارش پیش رو نگاهی دارد به نابودی بخش مدرسان جشنواره و حاشیههای این جریان دانشگاهی.
بر کسی پوشیده نیست که تئاتر دانشگاهی از ترکیب تئاتر دانشجویان و تئاتر مدرسان شکل میگیرد. با این نگاه ریشهای آیا پس از حذف بخش مدرسان میتوان همچنان عنوان تئاتر دانشگاهی را برای این جشنواره معتبر دانست؟
پرسش اینجاست که رگ حیات این کودک ده ساله در سالهای گذشته دست کدام مدرسان بوده و چرا هر سال از حضور و تعامل مدرسان کارآزموده با دانشجویان کمتر شده و در سال جاری به صفر رسیده است؟ آیا این جشنواره و این بخش همان جریانی نیست که روزگاری با دکتر قطبالدین صادقی و دانشجویانش، دکتر مسعود دلخواه و دانشجویانش، دکتر رحمت امینی و دانشجویانش و بزرگانی دیگر همچون شکوفه ماسوری، پیام فروتن، محمودرضا رحیمی، مسعود موسوی، داود فتحعلیبیگی، شهرام گیلآبادی، مهدی سلطانی، فرزاد معافی، علیاکبر علیزاد و چند ده مدرس دیگر همراه بود؟ در یک نگاه پژوهشی و آماری میتوان مدرسان شرکت کنندهی جشنواره تئاتر دانشگاهی را در دو دستهی کلی و چندین دستهی خرد قرار داد تا روشن شود که کدام دسته همواره از جشنواره طرد شدهاند:
الف: شرکتکنندگان
هر مدرس دانشگاهی که با شماری از دانشجویانش تمرین تئاتر کند و از دانشگاه خود معرفینامه تدریس داشته باشد، میتواند در بخش مدرسان شرکت کند اما در یک دههی گذشته چه کسانی شرکت کردهاند و با چه معیارهایی داوری شدهاند؟ در یک دهه گذشته بیش از 100 مدرس در این بخش شرکت کردهاند که نصف بیشتر آنها از حضور در جشنواره بازماندهاند. با یک آمار سرانگشتی چند ده دانشجو با این مدرسان کار کرده و تجربه کار حرفهای پیدا کردهاند اما رخصت اجرای اثرشان فراهم نشده است؛ و جالبتر آنکه هیچ از گروهها از حمایت مالی دانشکدهها و دبیرخانه برای این تعامل استاد-شاگردی بهره نمیبرند؛ بنابراین فقط عشق و شور آموزش و یادگیری است که این دو قشر معلم و شاگرد را دور هم جمع میکند و بسیار کماند استادان و دانشجویانی که برای چنین عشقی مدتی را بیمزد سر کنند. پس روشن است که در این جشنواره چگونه جماعتی زمان و انرژی و هزینهی خود را برای رسالت آموزشگری و آموزشگیری از دست میدهند تا از سوی هیاتی با انتخابها و گزینشهایی با معیارهایی همیشه گم، داوری شوند و پاسخ نه بشنوند. تعامل استاد-دانشجو هدف جشنواره از ابتدا بوده که باید سیاستگذاری و حمایت میشد اما دبیرخانه بیتوجه اعلام میکند که "این بخش را حذف میکنیم تا کارهای سالهای آینده با دقت و وسواس بیشتری شرکت کنند؟ بر اساس کدام معیار باید شرکت کنند؟!"
«محمدرضا قلیپور» مدیر گروه مرکز علمی کاربردی سروش که با اثر حرفهای «کات کبود» در جشنواره امسال پذیرفته نشده است، در این باره میگوید:
"برایم جای تعجب دارد که نمایش ما به جز من با دو مدرس تئاتر دیگر در جایگاه بازیگر و گریمور همراه بود و این نمایش اجرای عموم هم داشته است و نظر مثبت و مستند بیش از 50 استاد و کارگردان نامدار تئاتر را دارد اما در بخش مدرسان پذیرفته نشدیم! جالبتر آنکه نه اعلام میکنند چه کسانی کار ما را داوری کردهاند و نه اعلام میکنند که این بخش حذف شده و نه اعلام میکنند که چرا حذف شده و نه اعلام میکنند که چرا بعضی از مدرسان در بخش مهمان حضور دارند! اگر بودجه ندارید پس چرا فراخوان می دهید؟ اگر بودجه ندارید چرا یک بخش جدید میگذارید و پول این بخش را به میهمان میدهید؟ برای همه جای سوال است که بدون اعلام دلیل حذف این بخش یا دلیل حذف گروهها ناگهان جدول را منتشر میکنند و ما باید از روی جدول بفهمیم این بخش حذف شده است. فقط به دستیار من اعلام کردند که نمایش چند تن از دوستانمان را در بخش مهمان قرار دادیم! این چه روش مدیریت جشنواره است؟ ما کلی زمان و انرژی و هزینه از دست دادهایم که برایشان مهم نیست."
گفتنی است عمدهی پذیرفتهنشدگان هر دورهی جشنواره از میان نسل تازهنفس، بینام و عاری از ارتباطهای رایج هستند، هرچند این مدرسان از رزومهی علمی و عملی قابلی برخوردارند.
ب: پذیرفتهشدگان
آنهایی که از ابتدا تاکنون در دورههایی از این جشنواره پذیرفته شدهاند نیز در چهار بخش دستهبندی میشوند:
1-پیشکسوتان: گاهی برخی از کارگردانهای بخش مدرسان از نسل حرفهای و نامدار بدنه تئاتر کشور بوده که هم موجب شگفتی اهالی تئاتر و هم موجب آموزش هنرجویان و دانشجویان تئاتر بوده و افزون بر نقش معلمی، نقش استعدادیابی هم برای جوانهای تئاتری داشتهاند. این نسل به واسطهی کار حرفهای همواره (کم یا زیاد) از پشتوانه مدیران تئاتری برخوردار بوده و به قصد اجرای عمومی با دانشجویان کار کرده و از امکانات عمومی و دولتی برای تمرین و اجرا بهره بردهاند. دکتر قطبالدین صادقی را میتوان از تاثیرگذارترین استادان بخش مدرسان جشنواره در دورههای پیشتر دانست. البته حضور داود فتحعلیبیگی و هایده حائری و چندی دیگر هم در این دسته ثبت شده است.
2-نسل میانه: نسلی از دهه هفتاد و هشتاد وارد عرصه تئاتر شد که خستگی و دوری و پردهنشینی نسل پیشکسوت را با سوادی تازه پر کرد و با چنگ و دندان خودش را در تئاتر و آموزشگری به اثبات رساند. این نسل هم شور دانشجویی داشتند و هم از شور دانشجویان خود بهره میبردند تا با حضور در جشنواره دانشگاهی و محک گروهشان، مجوز اجرای عمومی نیز بگیرند. مسعود موسوی، محمودرضا رحیمی، علیاکبر علیزاد، حسن معجونی، مهدی سلطانی و... از این دستهاند.
3-نسل تازهنفس: با افزایش شمار دانشجویان دانشگاه آزاد و تولد رشتهی تئاتر در دانشگاه علمیکاربردی و چندین دانشگاه در شهرستان ها، نسل دیگری از مدرسان جوان وارد کارزار آموزش شدند که برخی از ایشان پیشینهی کار حرفهای بسیاری دارند و بسیاری نیز سواد تئوری افزونی دارند. ویژگی این نسل فاصلهی کم سن و سال با دانشجویان و ارتباط نزدیکتر با ایشان است. بیشتر نسل تازهنفس از رزومه علمی و عملی قابلی برخوردارند و تلاش میکنند بدون توقع اجرای عمومی و بدون امکانات تمرین و با تحمل بار هزینههای جاری، شماری از دانشجویان را همراه خود کنند تا فقط یک تجربه جدید داشته باشند. هر چند بیشترین آمار مردودیهای بخش مدرسان مربوط به این نسل است اما از پذیرفتهشدگان این دسته در سالهای گذشته میتوان به وحید نفر، سیدجواد روشن، سروش طاهری، سعید نیکورزم و... اشاره کرد.
4-میهمانان ویژه: بخش مدرسان جشنواره امسال حذف شد اما یک بخش میهمان به آن افزوده شد که ترکیبی است از آثار مدرسان، میهمانان و کانون تئاتر دانشگاهها! این بخش می تواند سه بخش باشد اما همه در یک بخش بیهویت جمع شدهاند؛
یک: هایده حائری از مدرسان پیشکسوت و دارای سابقه کار در این جشنواره و از نامداران کارگردانی و بازیگری است که اثرش را برای حضور در بخش مدرسان ارائه داده اما او سالهاست تدریس را رها کرده و به طور قانونی نمیتواند در این بخش شرکت کند بنابراین بدون اطلاع قبلی و با حذف بخش مدرسان، روانهی بخش میهمان میشود.
دو: کانونهای تئاتر دانشکدهها خودش میتوانست یک بخش تازه و خلاق در جشنواره امسال باشد که پس از حذف بخش مدرسان، آنها هم روانهی بخش میهمان میشوند.
سه: سروش طاهری مدرس قانونی پذیرفته شده در بخش مدرسان است که پس از حذف این بخش روانهی بخش میهمان میشود. البته طاهری هم از حذف این بخش اطلاع نداشته و در روزهای حذف مدرسان مشغول آمادگی اجرای جشن انجمن بازیگران خانه تئاتر و مدیریت هیات انتخاب بازیگران بود که از دبیرخانه به او گفتهاند اثرش در جدول قرار دارد! وی در این باره با شگفتی میگوید: "ببخشید خانم پس من در کدام بخش جشنواره هستم؟ یعنی ما میهمان هستیم؟ صد در صد موافقم که این جشنواره با حذف مدرسان دیگر دانشگاهی نیست و فقط جشنواره دانشجویان است. نمیدانم تکلیف ما چه میشود! جشنواره امسال در بخشهای گوناگون ازجمله انتخاب کیفی آثار دانشجویی، مدیریت و بودجه به شدت بینظم بوده و این حذف هم از آن جمله است. وقتی جشنوارهی بخش مناطق اجرا شد خیلی خوشحال شدم که تئاتر شهرستان نقش پررنگی در جشنواره دانشگاهی دارد اما الان با شنیدن خبر حذف مدرسان شگفتزده شدم. من نمیدانم چه اصراری است که مدیریت یک جشنواره با دانشجویان باشد؟ جالب است کار من بیست بازیگر دارد اما پلاتو اجرای تئاتر شهر را به گروه ما دادهاند و یک میلیون و پانصدهزار تومان هم بودجه! نه اندازهی سالن را میشناسند و نه تعداد اعضا گروه را میدانند. تا همین الان فقط 650 هزار تومان برای کار خرج کردم. بودجهی اجرای ما به اندازهی پول پیتزای یک شب گروهمان هم نیست. متاسفم از این برنامهریزی و اگر پیشتر میدانستم قرار است از بخش مدرسان به بخش میهمان بروم، انصراف میدادم."
«حامد نصرآبادیان» از دیگر مدرسان جوان و کارآزمودهای است که نامش با نمایش «سیکل» در بخش مهمان جدول دیده میشود اما خودش به صراحت میگوید: " فقط کارگاهی در جشنواره داشتم و اجرا نخواهم داشت. بخش کارگاههای این دورهی جشنواره به شدت دچار ضعف مدیریتی و بیمهری نسبت به کارگاه چهار روزهام با عنوان بیان بدنی بود به گونه ای که من روز نخست از دانشجو و یک ساعت قبل از کلاس مطلع شدم که محل برگزاری، سالن اجرای تئاتر شهر نیست و در دانشگاه هنر است. دو روز دیگر در فانوس بودیم و روز آخر دانشگاه تهران. به دلیل عدم هماهنگی با دانشگاه ۸۰ دقیقه تعداد ۱۴ نفر از بچههای کارگاه اجازهی ورود نداشتند. اجرای نمایش نیازمند تمرین و تمرکز و برنامهریزیهای ببشتری است و از آنجایی که تعدادی از شرکتکنندگان کارگاه از شهرهایی همچون اراک، قم و اصفهان آمده بودند، امکان برنامهریزی دقیق یک اثر فاخر که خروجی قابل قبول آکادمیک فیزیکال را به نمایش بگذارد ایجاد نشد و من مجبور شدم از اجرای نمایش ۴۰ دقیقه ای سیکل انصراف دهم. به دبیر جشنواره هم گفتم چنانچه لازم دانستند میتوانیم دو جلسهای، یک اجرای ۷ دقیقهای در مراسم اختتامیه با بچههای تهران تمرین کنیم. هر چند که در صورت احساس نیاز این بخش در مراسم اختتامیه باید مکان مناسبی برای تمرین گروه در اختیار داشته باشیم؛ و البته کمبود بودجه و زمان برای ساخت مدیا و دکور و لباس موجب شد که تمرین نمایش تولیدیام در بخش مدرسان (نمایش ترن ۰۰۵) هم تعطیل شود."
بنابراین نام نصرآبادیان هم در جدول هست و خودش نیست؛ نه مهمان و نه مدرس!
• در بخش مهمان چند اثر دیگر هم دیده میشود که مشخص نیست به واسطهی مدرس بودن کارگردان آنها در این بخش هستند یا فقط به یک میهمانی ساده آمدهاند و یا همچون نصرآبادی فقط نامشان در جدول قرار دارد؛ از جمله «جواد صداقت» و «حامد سلیمانزاده» و «احسان شایانفر».
اگر مدرسان در جشنواره هستند، چرا در بخش مهمان هستند و اگر این کارگردانها با هویت مدرس در جشنواره نیستند، چرا به جشنواره تحمیل شدهاند؟!
مرگ کودک 10 ساله
«جشنواره تئاتر دانشجویان کشور از سال 1364 تا سال 1381 پانزده دوره برگزار شد. از سال 1376 بخش دیگری با عنوان تئاتر دانشگاهی به جشنواره تئاتر فجر افزوده شد اما با همان نگاه دانشجویی. این رویداد در سال 1382 تنها جشنواره تئاتر دانشگاهی بود چراکه تئاتر دانشجویان کشوری تا سال 1381 ادامه داشت. از سال 1384 در دوره هشتم عنوان فجر کنار رفت و این مهم به طور مستقل با عنوان جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی پا گرفت. از دوره دهم در سال 1386 با ایجاد بخش مدرسان، توانست برای نخستین بار هویت تئاتر دانشگاهی بیابد و چونان گذشته فقط با بخش دانشجویان پا نگیرد و به اشتباه عنوان دانشگاهیان را یدک نکشد. در سال 86 با افزودن بخش مدرسان به جشنواره تئاتر دانشگاهی، این رویداد مهم با حضور مدرسان کارآزموده تئاتری و همکاری ایشان با دانشجویان توانست رنگی حرفهای بگیرد.» (خاکی نژاد، بهزاد، حذف مدرسان و بازگشت...، سایت ایران تئاتر، یکشنبه 16 اردیبهشت 97)
روشن است که جشنواره تئاتر دانشگاهی بر شانهی 33 سال تلاش دانشجویان و استادان تئاتر ایستاده است و حذف بخش مدرسان یعنی حذف جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران و یا در نگاهی روشنتر گامی است به عقب و حرکتی است به سمت تئاتر صرف دانشجویی؛ و فراموش نکنیم که این کاستی بزرگ مربوط به نحوهی مدیریت این جشنواره بوده که همواره با دانشجویان است. به قول سروش طاهری چه اصراری بر این کاستی است؟ مدیری که پیشینه مدیریتی قدرتمندی ندارد چرا باید بر اساس روابط درونگروهی بتواند دبیرخانهی تنها جشنواره دانشگاهی کشور و آن هم در حوزه بینالمللی را برعهده بگیرد. اگر مبنا بر مدیریت فرد دانشگاهی جشنواره است، سادهترین و عاقلانهترین رویکرد این است که از سال آینده مدیریت جشنواره را به مدرسان دارای سابقه مدیریتی ارزشمند بسپارند تا از این کاستی هم مدرسان، هم دانشجویان و هم مدیران بالادستی معاونت فرهنگی وزارت علوم در آزمونی بزرگ باختی علمی و عملی را تجربه نکنند. مرگ این کودک ده ساله به واسطهی یک مهمانی ساده دانشجویی در کارنامهی مدیران جشنواره و معاونت فرهنگی حک شده و تا همیشهی تئاتر ایران جاودان است.