در حال بارگذاری ...
رسول کاهانی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر مطرح کرد

برای من هیجان انگیز ترین بخش یک خانه آشپزخانه است

ایران‌تئاتر: دیدن نمایش لنگ ظهر جای تاویل و تفسیر زیادی برای مخاطب ایجاد می کند و این از نقاط قوت نمایش محسوب می شود. در نمایش لنگ ظهر به نوعی برخی از موتیف های قبلی آثار رسول کاهانی دیده می شود؛ خشونت عریان، دیالوگ های کنایی و ظاهرا بی معنی، استفاده از اسم های زنانه برای شخصیت های مرد و بالعکس و سایر موارد. از این لحاظ رسول کاهانی را می توانیم کارگردانی نوگرا و متفکر بدانیم که تمام لحظات آثارش حساب شده اند و دارای دنیای ذهنی و تفکری او هستند.

رسول کاهانی در سه کار آخرش بر خلاف زبان اصلی که از بازیگران حرفه ای استفاده کرد؛ از تعدادی جوان مستعد و تازه نفس تئاتری استفاده کرده که در میانشان استعدادهای خوبی وجود دارند. او جزو نسل جدید تئاتر ما است که در کارهایش به تجربه کردن شیوه های مختلف نمایشی می‌پردازد. این تئاتری نیشابوری از یک خانواده هنری وارد فعالیت های تئاتری شده و نمایش های ابتدایی او در حوزه کارهای رئالیست اجتماعی قابل ارزیابی است. کاهانی پیش ازاین نمایش های اسکورسیزی، به اتفاق خانواده، فرق اوسط و زبان اصلی را روی صحنه اجرا کرده است. داستان نمایش لنگ ظهر در باره خانواده ای است که مشغول آشپزی در آشپزخانه هستند چون قرار است شب برایشان مهمان بیاید که در این میان اتفاقاتی رخ می هد. در حقیقت اتفاق اصلی در فاصله ۷ ثانیه رخ می دهد و همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد.این نمایش خردادماه در تماشاخانه باران روی صحنه است. در خلاصه داستان نمایش آمده است که فاصله بین ساعت سیزده و چهل و سه دقیقه و بیست و یک ثانیه تا ساعت سیزده و چهل و سه دقیقه و بیست و هشت ثانیه. سُرور پیروانی، پونه رضویان، سمیرا زائری، نیلوفر شایگان فر، هلیا طباطبایی، حسین محمدی و پریسا نوروزی بازیگران نمایش لنگ ظهر هستند. با رسول کاهانی در باره اجرای نمایشش و ساختار اجرای آن گفت وگویی انجام داده ایم.

 

با شروع نمایش این احساس را داشتم که رسول کاهانی در لنگ ظهر از فضا و موتیف های کارهای قبلیش دور شده است؛ اما بتدریج المان نام آشنای کارهایتان مثل خشونت(سیلی زدن های مکرر یکی از شخصیتها به دیگری)، استفاده از اسم های مردانه برای شخصیت بازیگر زن نمایش و غیره دیده شد. آیا در کارهایتان باید به دنبال دیدن المان مشترکی باشیم؟

به یک سری از موتیف های که اشاره کردید علاقه دارم و احساس می کنم برای پخته شدن حضورشان جای کار بیشتری دارد و باید در اجراهایم استفاده شوند. ممکن است در نمایش های بعدیم هم از یک سری از اکت ها استفاده کنم؛ اما در لنگ ظهر تلاش کردم شروع نمایشم متفاوت باشد.

 

آیا می توانیم با دیدن کارهای اخیرتان این عقیده را داشته باشیم که دارید از سبک رئالیسم اجتماعی فاصله می گیرید؟

در کل من فاصله ای نمی بینم. در لنگ ظهر فرصت و جای استفاده از این سبک کاری نبود. لنگ ظهر بسیار کارگاهی شکل گرفته است و ما ۷ - ۸ ماه برای اجرا تمرین کردیم که ۲ - ۳ ماه آن را فقط تمرین بدن و بیان داشتیم. بازیگران این نمایش همگی برای اولین بار است که روی صحنه می روند و صادقانه تلاش کردند و برای اجرا زحمت کشیدند.

 

در اغلب نمایش هایی که روی صحنه برده اید دکور در حداقل تعریف و در حدود یکی دو صندلی و یا گوشی موبایل دست همراه بازیگر بوده است؛ اما در لنگ ظهور دکوری که شامل یک آشپزخانه با تمام وسائلش است را می بینیم؟

همینطور است. در لنگ ظهر نسبت به کارهای قبلی ام که در آنها شکل و شمایل تئاتر بی چیز و فقیر وجود داشت و بازیگر در صحنه ای خالی ایفای نقش می کرد، متفاوت عمل کردم و به شکلی که در نمایش لنگ ظهر دکورکامل آشپزخانه، طراحی لباس، موسیقی و حرکات فیزیکال وجود دارد و من را وجود این ویژگی ها هیجان زده می کند و از این منظر نیز تجربه تازه ای برای من محسوب می شود .

 

آیا استفاده از زمان ظهر در داستان نمایش کارکرد خاصی دارد؟

در لنگ ظهر یخچال سفید رنگ است؛ اما بازیگر می گوید لیمویی رنگ است. زمان نمایش در ظهر است؛ اما بازیگر دیگر نمایش می گوید شب است. بنابراین من صحنه ای به مخاطب نشان می دهم که در اصل به گونه ای دیگری است.

 

دنیای جعلی خلق می کنید؟

همیشه در اجراهایم صحنه ای لخت و خالی داشتم که به تماشاگر می گفتم شما فکر کنید که اینجا اتاق است؛ در این نمایش اتاقی وجود دارد که می گویم تصور کنید که اتاق دیگری را می بینید و این شیوه کاری برایم جذاب است.

 

آیا نمایش لنگ ظهر، نمایش جهان تکرار است؟

می تواند خیلی زیاد باشد. این اجرا برای من یک رکن مهم دارد و آن هم جریان زمان است و اینکه در هفت ثانیه چقدر اتفاقات بزرگ می تواند رخ بدهد و این هفت ثانیه ایده من برای شکل گیری نمایش بود؛ هفت ثانیه ای که می تواند همه چیز نابود شود و اینکه در این هفت ثانیه آدمها چه کارهایی انجام می دهند.

 

آشپزخانه هم محور روایت داستان نمایش است؟

برای من هیجان انگیز ترین بخش یک خانه آشپزخانه است؛ زیرا بخش عمده زمان زندگی و عمر زنان در آشپزخانه مصرف می شود و دوست داشتم در نمایشی به آن بپردازم و بنابراین اتاق پذیرایی که آقای خانه روی مبل لم داده و تلویزیون تماشا می کند در درجه دوم اهمیت قرار دارد.

 

آیا مخاطب در نمایش لنگ ظهر با یک سری آدم نیمه ربات مواجه است؟

اینها انسان کاملی هستند؛ اما در این اجرا برخی از مسائل اولویت بالاتری دارد.

 

چون رویکرد فرمی در اجرای نمایش دارید؛ به شخصیت پردازی کلاسیک در لنگ ظهر نپرداختید؟

بله، رویکرد فرمی مد نظرم بود و شخصیت پردازی زیر مجموعه فرم و ساختار نمایش بود.

 

آیا بعد از اجرای پنج نمایش تلاش می کنید وارد فضایی بشوید که جهان اثر خودتان را داشته باشید و یا همچنان تمایل دارید که دست به تجربه مختلف در فرم و روایت داستان بزنید؟

دوست دارم نمایشی را اجرا کنم که برای خودم متفاوت باشد .شاید به لحاظ نوع اجرایی تجربه هایی که من انجام داده ام بارها توسط سایرین انجام شده باشد. اما من دوست دارم به شخصه این تمرینات را انجام بدهم. کار بعدیم هم ممکن است یک کار ناتورالیستی صرف باشد و دیالوگ هم نداشته باشم.

 

 جهان لنگ ظهر یک جورهایی تداعی کننده جهان آثار پیتر گریناوی به نظر می رسد. چقدر تحت تاثیر آثار گریناوی در لنگ ظهر بودید؟

تاثیری نگرفتم؛ زیرا تا به حال فیلم های گریناوی را ندیده ام.

 

به چه دلیل ادبیات دیالوگ های شخصیت های نمایش سمت و سوی توصیفی دارد؟

در نمایش داریم یک دنیای را توصیف می کنیم و شرح ماجرا را از زبان شخصیت‌ها می شنویم.

 

 آیا استفاده از میکروفون در دست بازیگران به مفهوم استفاده از تکنیک فاصله گذاری است؟

می شود از منظر فاصله گذاری نگاهش کرد و هم می شود آن لحظه ای که میکروفون در دست بازیگری است قدرت در دستانش قرار دارد و شاهد مرگ بقیه است. دراین لحظه ای که میکروفون دست این شخصیت است ناظر مرگ سایرین می شود.

 

در نمایش به مکان و جغرافیایی خاصی برای قصه اشاره نمی کنید؟

 خواستم با این رویکرد نمایشم جهان شمول تر  باشد.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی 

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران