در حال بارگذاری ...
سرور پیروانی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر مطرح کرد:

غیر قابل پیش بینی بودن در پروسه تمرین‌های لنگ ظهر برایم جذاب بود

ایران‌تئاتر: در سال‌های اخیر خیلی از کارگردان‌های باسابقه و خوب تئاتر در اجراهایشان از بازیگران جوانی استفاده می کنند که ضمن داشتن تحصیلات آکادمیک تئاتری و حضور در نمایش‌های دانشگاهی، فرصت و مجالی برای بازی در کارهای حرفه ای پیدا نکرده اند.

رسول کاهانی هم در اجراهای اخیرش چنین رویکردی دارد و سرور پیروانی بازیگر جوان نمایش لنگ ظهر شکل و شمایل درست و مناسبی از شخصیت یک مادر در دو قابلیت فرمی و مونولوگ ارائه می کند؛ نمایشی که به توان بازیگرانش بسیار وابسته است. داستان نمایش لنگ ظهر در باره خانواده ای است که مشغول آشپزی در آشپزخانه هستند چون قرار است شب برایشان مهمان بیاید که در این میان اتفاقاتی رخ می هد. در حقیقت اتفاق اصلی در فاصله ۷ ثانیه رخ می دهد و همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد. این نمایش خردادماه در تماشاخانه باران روی صحنه است. در خلاصه داستان نمایش آمده است که فاصله بین ساعت سیزده و چهل و سه دقیقه و بیست و یک ثانیه تا ساعت سیزده و چهل و سه دقیقه و بیست و هشت ثانیه. سُرور پیروانی، پونه رضویان، سمیرا زائری، نیلوفر شایگان فر، هلیا طباطبایی، حسین محمدی و پریسا نوروزی بازیگران نمایش لنگ ظهر هستند. با سرور پیروانی در باره بازی در نمایش لنگ ظهر گفت وگویی انجام داده ایم.

 

 این مسئله که در سال های اخیر تعدادی از کارگردان‌های تئاتر امکان تجربه فضای بازیگری در تئاتر حرفه‌ای را به جوان‌ها می دهند به عنوان یک فرصت چقدر  از سوی جوانان به خوبی استفاده می شود ؟

امکان بازی در یک نمایش حرفه ای برایم فرصت مغتنم و جذابی بود. تمام نمایش‌های رسول کاهانی را دنبال می کردم و علاقه داشتم که روزی بتوانم در کاری از ایشان بازی کنم و معتقدم باید بازیگران جوان از این نوع فرصت‌ها بهره برداری کنند و استعداد و توانشان را نشان بدهند و بعد از اتمام تحصیلاتم دو سالی منتظر فرصت پیشنهاد بازی از سوی کارگردانی با تجربه بودم.

 

آیا با بازی در نمایش‌های کارگردان‌های جوان نمی شود درخشش داشت؟

من در رشته روان‌شناسی تحصیل کرده‌ام و دوره بازیگری را در موسسه کارنامه نزد اساتیدی مثل کیومرث مرادی، رضا گوران و سایرین گذرانیده ام. چندباری با سایر دوستان تصمیم گرفتیم که نمایشی را اجرا کنیم و متاسفانه سرمایه گذاری پیدا نشد و کارگردان‌های با تجربه‌ای که ازآن‌ها درخواست حضور به عنوان مشاور کردیم مبلغ های زیادی را درخواست کردند که نمی توانستیم پرداختشان کنیم. بنابراین تجربه نشان داد نمی توان چندان به اجرای یک کارگردان جوان مطمئن بود و بعد از صحبت هایی با رسول کاهانی توانستم این فرصت را به دست بیاورم و هم اکنون هم مشغول تمرینات نمایش دیگری از رسول کاهانی هستیم.

 

 مهم ترین ویژگی رسول کاهانی در کارگردانی چیست؟

نکته مهم متفاوت بودن نمایش هایش است و هیچ نمایش او شبیه کار دیگرش نیست ودر هر کار جدید نگاه و سبک جدیدی تجربه می شود. نمایش لنگ ظهر بسیار کارگاهی شکل گرفته است و ما ۷ - ۸ ماه برای اجرا تمرین کردیم که ۲ - ۳ ماه آن فقط تمرین بدن و بیان بود.

 

موقعی که بازیگران نمایش انتخاب شدند؛ آیا نقش هایشان مشخص بود و یا دریک پروسه کارگاهی نقش بازیگران مشخص شد؟

غیر قابل پیش بینی بودن همه چیز در پروسه های تمرین آثار رسول کاهانی یک نکته حائز اهمیت است و در شروع کار بازیگران نمی دانستند قرار است چه نقشی را بازی کنند و کلیت ماجرا چیست.

 

 تا چه مقطعی از تمرینات این مسئله وجود داشت؟

متن نهایی یک ماه قبل از اجرا آماده شد و آن وقت مشخص شد قرار است چه نقش هایی را بازی کنیم. به دلیل مختصات فرمی کار دو سه ماهه اول تمرینات نمایش، فقط تمرینات بدنی و حرکات متقطع و ربات مانند انجام می دادیم و در این مدت هر بازیگر اتودهایی را تمرین می کرد و رسول کاهانی در پروسه یک هفته‌ای یک ویژگی را توضیح می داد و از بازیگر می خواست در باره آن اتودی را بر اساس یک عکس و یا یک تابلوی نقاشی آماده کند. این تمرینات بسیار موثر بود و هر هفته مسائل جدیدی را می آموختم و در ضمن در بخش کارهای میدانی هم در حوزه حرف زدن با سوژه‌ای برنامه ای برایمان در نظر گرفته شده بود. چون هر هفته اتود بازیگر متفاوت بود. بنابراین مشخص نبود که قرار است چه نقشی را بازی کنم. در ادامه وارد تمرینات حرکات مکانیکی شدیم؛ در همه این تمرینات با توجه به جنس تمرینات بازیگران ایده های جدیدی در ذهن کارگردان شکل می گرفت. تنها پلان و بیسی که از روز اول وجود داشت؛ ماجرای 7 ثانیه و اتفاقی که در این هفت ثانیه رخ می دهد بود. در ماه بعد هم مشخص شد که دیالوگ نداریم و حرف زدن بازیگران در صحنه به شکل مونولوگ است. در تمرینات  بعدی هم قرار شد بازیگران در مدت 7 ثانیه اتفاقی که برای آنها رخ داده را اجرا کند.

 

بازیگران در مورد اینکه بازیشان دیالوگ ندارد چگونه برخورد داشتند؟

 برایشان سخت بود و در طول دوران مدت آموزش بازیگری همه کارهایی که انجام داده بودیم دیالوگ محور بود.

 

بازی مونولوگ هم کار سختی است؟

بله و باید بازیگر لحن بازی مونولوگ را بفهمد و درست آن را انجام بدهد و با کمک کارگردان از این چالش عبور کردیم. مرحله بعدی در تمرینات در باره ایفای نقشی بود که به لحاظ سن و سالی و فیزیکی خیلی متفاوت از خود بازیگر بود.

 

 در این نمایش نقش زن میانسالی را بازی کردید که از خودتان خیلی دور است؟

 همینطور است و این زن دو فرزند بزرگ دارد و بازی در این نوع نقش سوای دشواری‌هایش بسیار جذاب است؛ چون علاقه زیادی به بچه دارم. درباره بچه دار بودن این مادر تلاش زیادی کردم که حس و حال مادر و زن باردار را بازی کنم و از مادرم در باره حس و حال بارداری و مادر شدن سوالاتی انجام دادم و این راهنمایی به من کمک کرد. البته کارگردان در صحبت‌هایی که داشت عنوان کرد که نمی خواهد زیاد روی احساسات کار کنیم و اشک مخاطب را در بیاوریم و فقط می خواهم روی صحنه روایتی انجام بدهید و شبیه خاطره گویی روبه تماشاگر عمل کنید.

 

این مسئله که در نمایشی دو شیوه بازیگری( فرمی و مونولوگ) را انجام بدهد کار دشواری نیست؟

به خصوص برای ما بازیگران کار اولی کار سختی بود و بازیگرانی بودیم که شیوه‌ها ی دیگر بازیگری را تجربه کرده بودیم و در تمرینات هم به رسول کاهانی عنوان کردم که من فکر نمی کنم چنین آمادگی بدنی داشته باشم که بتوانم فرمی بازی کنم. اما ایشان با اعتماد به نفس و قاطعیت عنوان کرد که من توانایی چنین کاری را دارم. تمرینات طولانی مدت باعث شد که همه ما بتوانیم از پس انجام این ویژگی ها بربیایم.

 

این مسئله که در یک تایم مشخص نمایش مدام یک حرکت  را انجام بدهید دربازیتان چه تاثیری داشت؟

این کار سخت هم با تمرینات مستمر برایم آسان شد و تلاش کردم ریتم و هارمونی بازیم در این نوع صحنه ها حفظ شود.  

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی 




نظرات کاربران