در حال بارگذاری ...
سیاوش خادم حسینی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر مطرح کرد

مکانیکی زندگی کردن چالش مهم زندگی هربرت است

ایران‌تئاتر: پدر و نقشش در خانواده و درام داستانی در ادبیات دهه چهل و پنجاه امریکا نقش مهم و کلیدی دارد. مثل پدر خانواده رمان خوشه های خشم جان اشتاین بک و یا نمونه مشهورترش ویلی لومان مرگ یک دستفروش آرتور میلر . در نمایش تصادف قطار ۵: ۲۵ هم پدر جایگاه مهمی دارد . سیاوش خادم حسینی بازیگر با تجربه ای است که بیش از دو دهه است در تئاتر فعالیت می کند و با کارگردان هایی نظیر هادی مرزبان و مریم معترف همکاری داشته است.

حسینی در نمایش تصادف قطار 5:25 در نقش یک پدر مستاصل و به ته خط رسیده و سرشار از ناامیدی بازی موثری از خودش ارائه می کند .او عضو گروه های تئاتری کوچ و یگانه است. "دوخواهر" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران، تالار بزرگ محراب- تالار کتابخانه پارک ‏شهر؛1378‏،"از صندلی بازی تا بازی صندلی" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران، تالار بزرگ محراب؛1378‏،"آخرین خلقت" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران، تالار بزرگ محراب؛137،"زنده به گور" نویسنده (ندا ثابتی) کارگردان (سیدجواد روشن) تهران، تالار بزرگ محراب- پارک ‏شهر؛1380‏،"الگوی من حضرت زهرا" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران، تالار پژوهش‌های آموزش و ‏پرورش؛1385،"محله گوگل" نویسنده (ندا ثابتی) کارگردان (سیدمحمدحسین مجدزاده) تهران، کاخ ‏سعدآباد؛1385‏،"وقتشه...؟" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران، تالار نور؛1385‏،"جنین در برزخ" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران، تالار نور و تالار حکیمیه؛1385‏،"بازی با عروسک‌ها" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) تهران؛،"سوزن من کجاست؟" نویسنده و کارگردان (سیدمحمدحسین مجدزاده) تهران؛1385‏،"با هم مهربون باشیم" نویسنده و کارگردان (ندا ثابتی) جشنواره کانون‌ها؛1386‏،"میزبان همیشگی" نویسنده (ندا ثابتی) کارگردان (سیدجواد روشن) دانشگاه تهران؛1386‏،"دیوار چین" اثر (ماکس فریش) کارگردان (مریم معترف) تهران، تالار مولوی، سالن اصلی؛1387‏،"دزدآب" نویسنده (امیر دژاکام) کارگردان (هادی مرزبان) تهران، تالار ایرانشهر، سالن استاد ‏سمندریان؛1388‏،"قتل آقای کاف" نویسنده (جمشید خانیان) کارگردان (سیدجواد روشن) تهران، تالار مولوی؛1388‏ ،"زندگی ×3" نویسنده (یاسمینا رضا) کارگردان (حسین میربابا) تهران، تالار محراب؛1389‏،"شاخ نبات" نویسنده و کارگردان (مهدی شمسایی) تهران، تالار وحدت؛، ماه منیر" نویسنده و کارگردان (بهزاد فراهانی)، خانه هنرمندان، تالار استاد انتظامی، تاریکی های سوزان" نویسنده (آنتونیو بوئرو بایخو) کارگردان (سیدجواد روش)، خانه تئاتر و سالن استاد انتظامی، شب های روشن، روزهای تاریک"نویسنده (محمد مهاجران)، تهران تماشا خانه مشایخی، هتل کارتن" نویسنده و کارگردان (سیروس الوند)؛ ملک سلیمان" نویسنده و کارگردان (شهریار بهرانی)؛ باغ سرهنگ" نویسنده و کارگردان (فلورا سام)، شبکه تهران ،"مرد 2000 چهره" کارگردان (مهران مدیری) شبکه 3 از جمله کارهای مهم کارنامه کاری حسینی محسوب می شوند. او در دوران فعالیت بازیگریش جوایزی متعددی به دست آورده است. دریافت لوح تقدیر از جشنواره سراسری منطقه‌ای کشور زاهدان؛دریافت جایزه هنرمند برگزیده شمیرانات از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شمیرانات؛دریافت لوح تقدیر از فرمانداری شمیرانات به خاطر فعالیت‌های هنری چند ساله؛‏دریافت تندیس و لوح زرین از جشن اردیبهشت تئاتر ایران در بخش ملی؛دریافت لوح سپاس از هشتمین شب بازیگر،دریافت لوح سپاس از نهمین شب بازیگر،دریافت لوح سپاس از دهمین شب بازیگر، دریافت لوح سپاس از چهاردهمین شب بازیگر. تورنتون وایلدر نویسنده متن نمایش از جمله نمایش نامه نویسان بزرگ و صاحب قلم  معاصر امریکایی است که در آثارش به احوالات و چالش های طبقه متوسط امریکایی با نگاهی نقادانه و تیزبینانه می پردازد. شیپور نواخته خواهد شد،روز هشتم ،پل سن لوئیس و روز هشتم از جمله آثار مهم نوشتاریش محسوب می شوند. وایلدر  در دوران فعالیت کاریش برنده جایزه پولیتزر و برنده نشان افتخار ملی ادبی نیز شده است. نمایش تصادف قطار ۵:۲۵ به کارگردانی و تهیه کنندگی شقایق فتحی و نویسندگی تورنتون وایلدر خرداد و تیر ماه ساعت ١٨ در پلاتو اجرا روی صحنه است. در خلاصه نمایش آمده است: آدم کلمات رو نمی‌شنوه یا اگر هم بشنوه با چیزی که می‌بینه همخونی نداره. سیاوش خادم حسینی، شقایق فتحی، حامد ناوشکی، نسا یوسفی به عنوان بازیگر در این نمایش نقش آفرینی می‌کنند.از دیگر عوامل این نمایش می توان به مترجم: حمیداحیا، دستیار اول کارگردان و آلترناتیو: رابعه سلیمانی، دستیار دوم کارگردان: زهرا مقانی، منشی صحنه: شانا قناد زاده، مدیر صحنه: آرین حسین زاده، عکاس: سیامک مددی، نسترن استادی، طراح صحنه و لباس: شقایق فتحی، طراح نور: محمد صادقی، طراح حرکت: مائده عراقی، طراح گریم: شهریار تیمورپور، طراح گرافیک: مهدی دوایی، طراحی و تنظیم موسیقی و افکت: سیامک مددی، مسئول صدا: ابوالفضل کاوندی، مسئول نور: رکسانا مسعودی، ساخت تیزر: شاهین دربندی، تبلیغات مجازی: تهران تماشا اشاره کرد.با سیاوش خادم حسینی درباره بازیش در این نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

آیا هربر می تواند نمایندگی تمام پدران طبقه متوسط در هر جامعه بشری را انجام بدهد؟

بله، در هر جامعه ای چه مدرن و چه جهان سومی پدرانی از جنس هربرت وجود دارند که در زندگیشان درگیر مسائلی می شوند و آلان هم به دلیل شرایط اقتصادی خیلی از پدران خانواده تحت فشارهای اقتصادی هستند .

 

موقعی که متن نمایش را خواندید کدام از وجوهات شخصیتی هربرت برایتان جذابیت های بیشتری داشت؟

هربرت پدری است که در دو و برمان زیاد می بینیم و برجستگی خاصی ندارد.

 

ایفای نقش های شخصیت های عادی بسیار دشوارتر از شخصیت های پیچیده و چند لایه است؟

درست است. هربرت در چنبره مشکلات و چالش های زندگیش گرفتار شده است و دست به طغیان می زند .

 

به نظر می رسد پدر ظاهرش را جور دیگری نشان میدهد؟

 نه، اهل این کارها نیست. پدر خسته است .

 

آیا ملاقات هربرت که به عنوان حسابدار به خانه پیرزنی می رود و او بعد از مرگش تمام ثروتش را به او می بخشد ، در زندگی او تحولی محسوب می شود؟

نه، معتقدم هربرت موقعی که حسابررسی اموال پیرزن را به عنوان حسابدار انجام می داده است . مثل تمام مشتریان دیگرش با او برخورد می کند و برایش تمایزی قائل نشده بود .

 

رسیدن این مبلغ کلان به طور ناگهانی برای هر کسی یک فرصت مغتنم است؟

درست است که یک فرصت خوب و ایده آل است ، اما هربرت را خوشحال و راضی نمی کند .او دنیا را تیره ، نا زیبا و زشت می بیند.

 

ریشه یاسی که هربرت دچارش است به چه مسائلی برمی گردد؟

 مسائل اجتماعی دور و اطرافش باعث ایجاد یاٌسش می شود واو خودش را تحت فشار جامعه می بیند . مکانیکی زندگی کردن چالش مهم زندگی هربرت است.

 

به نظر می رسد هربرت جزو آدم هایی است که همیشه از زمین و زمان دلخور و شاکی است؟

من اینگونه ندیدمش و ناراضایتیش دلیل و منطق دارد .

 

مادر در جایی از نمایش به دخترش می گوید پدرت همیشه دلخور است؟

از منظر روان شناسی همه آدمها حس ناراضی بودن را در درون خودشان دارند  و تاحدی این حس قابل قبول است و زیادتر از آن توجیه و منطقی ندارد.هربرت به حداقل زیستن مطلوب و استاندارد راضی است .

 

پدر در لایه ظاهری آدم شوخ و اهل صحبت و جذابی به نظر می رسد؟

هربرت در اصل با پناه بردن به چنین رویکردی می خواهد در زندگیش تنوع ایجاد کند تا از ملال و یکنواختی دور شود . به نظرم حرف های جدی، دغدغه مند و دارای معنی است . حرفی که او به کشیش می زند و دختر آن را به مادرش می گوید نمونه چنین ویژگی در هربرت است .

 

در اواخر نمایش پدر عنوان می کند به این دلیل ساعت بازگشت قطار محل کارش به خانه را تغییر داده تا شاید در قطار بعدی با تنوع و دنیای دیگری روبه رو شود؟

او در مرز بسیار حساسی به سر می برد. من در باره وضعیت هربرت یاد جمله ای استاد سمندریان می افتم که ایشان گفته اند "اگر خیلی خیلی به عمق تراژدی برویم به طنز می رسیم ". هربرت هم در عمق تراژدی وجودش دست به دامن طنز می شود .

 

آیا می توانیم هربرت را از قماش از آدم هایی نظیری ویلی لومان نمایش مرگ یک دستفروش بدانیم؟

هربرت مثل ویلی لومان آدم ساده ای است و البته فروشنده دورگردی نیست و موقعیت شغلی بهتر و مناسب تری دارد. او هم مثل لومان از تکرار و تلخی های زندگی خسته و دلخور است.

 

گفت وگو از احمد اسماعیلی




نظرات کاربران