در حال بارگذاری ...
در گفت و گو با ایران تئاتر با کیومرث مرادی عنوان شد

شخصیت های دیر راهبان ویژگی قهرمانانه دارند

ایران تئاتر:نمایش دیر راهبان نمایشی دراماتیک و گیرا در باره تقابل خرد با انگاره های غلط دینی است و کیومرث مرادی کارگردان کهنه کار و چیره دست به خوبی فضا سازی و موقعیت دراماتیک را در نمایشش خلق کرده است . کارگردانی که یکی دو سال اخیر اجراهای موفقی نظیر نامه های عاشقانه از خاور میانه، افسون معبد سوخته و هملت تهران ۲۰۱۷ را در کارنامه کاریش دارد .

کیومرث مرادی کارگردان نوگرای تئاتر  فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر و معماری، دانشگاه آزاد وفارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر از دانشکده سینما و تئاتر، دانشگاه هنر است. مرادی سوای تبحرش در کارگردانی یک مدرس کاربلد و توانا نیز است. تدریس در دانشکده هنر ومعماری دانشگاه آزاد، تدریس در آموزشگاه آزاد بازیگری استاد حمید سمندریان و کارگاه آزاد بازیگری امین تارخ  از این جمله هستند.  سیمرغ، نوشته محمد چرمشیر، شهر بدون آسمان، نوشته پوریا آذربایجانی، خانه، نوشته نغمه ثمینی، رویای نیمه شب پاییز، نوشته نغمه ثمینی، الکترا،رومئووژولیت، نوشته سوفوکل، ویلیام شکسپیر، مرگ و شاعر، نوشته نغمه ثمینی ، درس، نوشته اوژن یونسکو، خواب در فنجان خالی، نوشته نغمه ثمینی، رازها و دروغ ها، نوشته نغمه ثمینی، هشتمین سفر سندباد، نوشته بهرام بیضایی، از جمله آثارنمایشی مطرح مرادی محسوب می شوند . مرادی جوایز متعدد داخلی و خارجی به دست آوده است. جایزه بهترین نمایش خارجی در دهمین جشنواره تئاتر ملی دانشگاه تئاتر دهلی نو برای اجرای نمایش مرگ و شاعر، جایزه بهترین کارگردانی برای اجرای نمایش فنجان خالی از جشنواره بین المللی تئاتر فجر وجایزه بهترین کارگردانی از نگاه منتقدان تئاتر برای اجرای نمایش هشتمین سفر سندباد در جشنواره بین المللی تئاتر فجر از جمله این جوایز محسوب می شوند . ترجمه و چاپ کتاب "زندگی من در گذر زمان" نوشته پیتر بروک، انتشارات قطره ،چاپ و ترجمه کتاب نقطه عطف نوشته پیتر بروک از جمله کارهای نوشتاری مرادی محسوب می شوند. نمایش دیر راهبان به نویسندگی فرایرا دکاسترو و بازخوانی محمد چرمشیر و فرهاد مهندس‌پور از21 خرداد در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. نمایشنامه‌ای برگرفته از رمان دیر راهبان فرایرا دکاسترو که پیشتر و در اواخر دهه هفتاد، توسط کارگردان نخبه گرای سال‌های نه چندان دور تئاتر، دکتر فرهاد مهندس‌پور اجرا شده و مورد استقبال اهالی تئاتر قرار گرفته بود. دیر راهبان تولید تازه کمپانی امید ایران-پادمآرت است و بازیگران (به ترتیب الفبا) رضا داودوندی، حمیدرضا رفاهی، هامون سیدی، سلمان صالحی، پانته‌آ قدیریان، محمد مسگری، میلاد معیری، محسن نوری و محمد ولی‌زادگان در آن بازی می‌کنند. سیامک احصایی (طراح صحنه)، آیدین الفت (طراح و مهندس صدا)، گلناز گلشن (طراح لباس)، ماریا حاجیها (طراح گریم)، سینا افشار (طراح گرافیک)، ساینا قادری (عکاس)، مهدی شهریاری (تیزر و موشن‌گرافیک)، سینا راستگو (برنامه‌ریز)، کیهان پرچمی (دستیار کارگردان)، آوا فیاض (مدیر تبلیغات، روابط‌عمومی و مشاور رسانه‌ای) دیگر عوامل نمایش "دیر راهبان" هستند. با کیومرث مرادی در باره اجرای نمایش دیر راهبان گفت وگویی انجام داده ایم.   

 

 

آیا نمایش دیر راهبان تقابل بین خرد و آگاهی با انگاره های غلط مذهبی در کلیسا است؟

 از نگاه من آن چیزی که اهمیت زیادی دارد ، این است که آدمی در موقعیت موجود شخصیت و کاراکتر واقعیش را نشان می دهد. این جمله مشهور متعلق به ژان پل سارتر است و موقعیت عامل دراماتیکی می شود که هویت قهرمان و قصه را فاش می کند. در دیر راهبان تقابل موقعیت با حمله هیتلر در جنگ جهانی دوم به وجود می آید و برخوردهای مختلفی که بر اساس این پدیده شکل می گیرد . مثل رفتن سربازی به جنگ، خداحافظی زنی با شوهر عازم جنگش ، پدرمقدسی که قصد دارد روی سقف دیر تابلوی اینجا کلیسا است را نصب کند ، اعتراض کشیشی که چرا اینکار را انجام می دهیم . همه این مجموعه ها  حقیقت های دراماتیکی است که در درون شخصیتها در چنین موقعیتی بیرون می زند . پدر روحانی در سر میز شام می گوید " ما امروزه مسیح را تکه پاره می کنیم و می خوریمش ". در واقع هیچ کس نمی داند حقیقت درونی هر آدمی در کار و یا موقعیتی که قرار دارد چگونه است . نمایش دیر راهبان یکی از موفق ترین نمایش های اواخر دهه هفتاد است و توسط استاد عزیزم فرهاد مهندس پور روی صحنه اجرا شد و یکی از آثار نمایشی فاخری است که همیشه دنبال مجال و فرصتی بودم که روی صحنه اجرایش کنم.

 

چقدر به خوانش محمد چرمشیر و قلم دکاساتور در اجرا وفادار بودید؟

خیلی وفادارانه کارم را انجام دادم ، البته نگاه من و استاد مهندس پور تفاوت های زیادی دارد . من همیشه از ایشان آموخته ام . معتقدم اثری اینقدر قدرتمند است که من به عنوان کارگردان باید به ظرائف بسیاری دقت کنم و مراقب بودم که چگونه این اثر را با دقت و مینی مال کارگردانیش کنم . آن چیزی که برایم حائز اهمیت است این است که تمرکز داشته باشم روی آن چیزی که متن به آن تاکید دارد .

 

آیا متن نمایش نامه دکاستور  در تداوم دغدغه شما در حوزه تئاتر متفکر است؟

 یکی از دلائلی که باعث شد این متن را روی صحنه ببرم ، جای خالی و غیبت فرهاد مهندس پور در عرصه کارگردانی تئاتر است. معتقدم در دهه هفتاد و هشتاد تئاتر بسیار موفقی داشتیم و اغلب متن ها بر اساس تعقل روی صحنه می رفت و پر مخاطب بود . همچنان روی اجرای مجدد آثار این دوران تاکید دارم . معتقدم هنرمند اثری را خلق می کند که دغدغه روزش باشد . دغدغه روز آدم همیشه در بحث واقعیت های اجتماعی است که با آن درگیر می شود و باید در قبالش تصمیم گیری کند و این فلسفه آدم معاصر را شکل می دهد .

 

آیا جنگ و مذهب که جاهایی باهم در یک راستا و جاهایی در تقابل بوده اند، دو مقوله تاثیر گذار در زندگی آدمها است؟

جنگ و مذهب دونقطه مقابل همدیگر نیستند . اینها دو عنصر بسیار مهم هستند که تاریخ بشریت را به وجود آورده اند. البته در مقاطعی مثل جنگ های صلیبی در کنار هم بوده اند و در مقاطع دیگر تاریخی ضد هم عمل کرده اند . هر دوی این عناصر در تعریف تاریخ بشریت خیلی حائز اهمیت هستند . موقعی که به تاریخ توجه می کنیم می بینیم که همیشه درگیری های زیادی در باره کشف جهان و خلقت وجود داشته است. در زمانی تصور می شده زمین مسطح است و نه گرد و گالیله چقدر بابت  اثبات این ماجرا سختی دید و تحقیر شد. این نوع مسائل مهم در ایجاد تقابل ها در این بحث است. جنگ جهانی اول و دوم موقعی که شروع شد بنیادهای فکری زیادی را به وجود آورد . اغلب جنبش های فکری این روزگار شکل گیریشان مربوط به آن دوران است . جنگ و مذهب دو موقعیت بسیار مهم در باره افشای درونیات و حقایق وجود آدمها هستند .

 

در نمایش دیر راهبان نکته جذاب تقابل اندیشه های مختلف سنتی نگر ، منفعت طلب ، حقیقت طلب و جسورانه و از سر شجاعت است؟

نکته مهم در دیر راهبان این است که آدم هایش نه سیاهند و نه سفید مطلق ، اینها در فضای داستان با سوالات زیادی مواجه می شوند . مثل پدر روحانی که نمی داند آیا باید نوشته را روی سقف کلیسا قرار بدهد و یا این کار را انجام ندهد . در نهایت برای رفع تردیدش نامه ای به کلیسای اعظم می نویسد تا آنها حکم قطعی را بگویند .

 

بهر حال پدر روحانی آدم محافظه کاری است؟

 بله و نمی تواند مثل ژرژ با شهامت تصمیم بگیرد . ژرژ جایی تصمیم می گیرد که دیر را ترک کند . زیرا آن کاری را که پدر روحانی انجام می دهد در تقابل فکر و اندیشه ژرژ قرار دارد که او را ترغیب کرده بوده که کشیش شود . جنگی اتفاق افتاده وهمه در گیرش هستند ، اما میشا دیگر روحانی حاضر در دیر تنها به فکر ریاستش در آینده است . تک تک این آدمها شخصیت هایی هستند که وجوهات انسانی دارند و انسان ملغمله ای از خصوصیات بد و خوب است .

 

آیا ژرژ قهرمان درام داستان دیر راهبان است؟

به همان اندازه که ژرژ قهرمان است ، آلفونسو هم قهرمان محسوب می شود و به همان اندازه نمایش زن هم وجوهات قهرمانانه ای دارد . اما بهر حال ژرژ آدم کنشمندی است و این کنش این شرایط را به وجود می آورد که مخاطب نمایش چنین تفکری در ذهنش شکل می گیرد . به نظر من قهرمان اصلی داستان موقعیتی ( جنگ) است که به وجود آمده است. می شود در باره این موضوع از زوایای زیادی توجه کرد.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




مطالب مرتبط

نظری بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» نوشته سجاد افشاریان و کار کیومرث مرادی

ذهن و پیکر به مثابه میدان جنگ
نظری بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» نوشته سجاد افشاریان و کار کیومرث مرادی

ذهن و پیکر به مثابه میدان جنگ

بهنام حبیبی: جنگ‌ها پیامدهای بسیار دارند؛ از کشتار بی‌رحمانه انسان‌ها تا خرابی خانه و کاشانه و... آدم‌های پس از جنگ، نه‌تنها در جسم خود کشته و زخمی شده‌اند که در درون و روان خود نیز کشته و ...

|

نظرات کاربران