در حال بارگذاری ...
گفتگو با شیما اسدی کارگردان نمایش پرده خانه

حفظ اصول نمایش ایرانی برایم دغدغه است

ایران تئاتر:سختی به صحنه بردن نمایشنامه های بهرام بیضایی باعث می شود هر گروهی جرات نکند به سراغ اجرای آنها رود اما با این وجود هنوز گروه ها و جوانانی هستند که سختی این راه را به جان بخرند برای دست و پنجه نرم کردن با آثار او شوق داشته باشند.

 نمایشنامه های بهرام بیضایی به واسطه نوع  جهان بینی او و همچنین جذابیت قصه و روایت علاقه مندان زیادی دارد اما سختی به صحنه بردن آنها باعث می شود هر گروهی جرات نکند به سراغ اجرای آنها رود اما با این وجود هنوز گروه ها و جوانانی هستند که سختی این راه را به جان بخرند برای دست و پنجه نرم کردن با آثار او شوق داشته باشند. شیما اسدی که به تازگی نمایشنامه پرده خانه بیضایی را در تالار مولوی به روی صحنه برده است در مصاحبه با ایران تئاتر از تجربه خود و گروهش می گوید. او از دوران هنرستان در رشته تئاتر تحصیل کرده است و این مسیر را از شهر اصفهان آغاز کرده است. او حالا در حال اتمام دوران کارشناسی خود در رشته کارگردانی از دانشگاه سوره است و نمایشی که به عنوان پایان نامه اش آماده کرده حالا در تالار مولوی در حال اجراست. او شیفته نمایش ایرانی است و اکثر تجربه هایش را در این سبک شیوه انجام داده است. آنچه در ادامه می آید مشروح این گپ و گفت است؛

 

  • آثار آقای بیضایی برای خیلی از گروه ها سخت است، چه طور شد که به عنوان یک دانشجوی تئاتر این سختی را به جان خریدید؟

من به خاطر علاقه ای که به  آثار آقای بیضایی و کارهایشان داشتم سراغ این نمایشنامه رفتم؛ در آثار ایشان از تقلید، تعزیه و نقالی استفاده فراوانی می شود که از نمایش های آیینی سنتی وام گرفته شده است. من از دوران هنرستان در زمینه نمایش های ایرانی کار کردم و از قضا "پرده خانه" اشتراکات زیادی با زمینه علاقه مندی من در تئاتر داشت. این اثر پایه اش در یکی از کارهای کلاسی من رقم خورد و آقای صمدپور به عنوان استاد بنده مشوق و راهنمای گروه ما بودند. سال قبل این اثر در خانه نمایش خوانش شد و توانستیم امسال آن را روی صحنه ببریم.

 

  • در پوستر نمایش اشاره شده است این اثر برای اولین بار اجرا شده، واقعا این طور است؟

بله، این نمایش توسط خود ایشان هم اجرا نشده است. فکر میکنم یکی از دلایل عدم استقبال از آن حجم اثر باشد؛ پرده خانه 267 صفحه است و نمایشنامه پر است از بازیگران و بازی سازانی که در حد یک کلمه یا جمله دیالوگ دارند و خب همین کارکترها متن را طولانی کرده است. البته این شخصیت ها در نمایشنامه رنگ های متنوعی به اثر می دهند و به درستی استفاده شده اند اما برای اجرایی کردن آن نیاز داشتیم تا بر روی متن عملیات دراماتورژی انجام دهیم و آن را کولاژ کنیم شخصیت های اصلی را نگه داشتیم و پایه اثر را بر روی زنان پرده خانه گذاشتیم. بدنه اصلی متن یعنی آغاز میانه و پایان متن به شکلی که در اصل اثر وجود دارد حفظ شده است.

  • یکی از ویژگی های آثار بیضایی پرداختن به زن است، چنین ویژگی در این اثر بسیار بارز است. آیا به عنوان یک زن برایتان مهم بود که چنین ماهیتی در نمایشی که کار می کنید وجود داشته باشد؟
  •  

بله برایم مهم بود. همانطور که اشاره کردید هم فیلم ها و هم نمایشنامه های ایشان چنین ویژگی هایی دارند. هر چند برخی این نقد را هم مطرح می کنند که زن در آثار او ضعیف است و دائم در حال تلاش برای بیرون آمدن از منجلابی هستند که در آن گرفتار می شود، شاید زنان آثار بیضایی در شرایط ایده آلی نباشند اما در نهایت این خودشان هستند که می توانند تعیین کنند در کجا قرار بگیرند و چه جایگاهی داشته باشند. همانطور که در این اثر هم گل تن و دیگران در چنین شرایطی به سر می برند. مسئله زنان برای من همواره مهم بوده است و در متن ایشان هم به صورت روشنی به آن اشاره می شود. اتفاقا مهمان یکی از اجراهای ما خانم توران میرهادی بودند که به نظرم به نوعی در دنیای واقعی همچون گلتن بودند و ما هم اجرای شب پنجم نمایش را به ایشان تقدیم کردیم.

 

  • یکی از مسائلی که نمایشنامه پرده خانه مطرح می کند رفتار ظالمانه با زنان است؛ سلطان همچون کالا و بازیچه با آنان برخورد می کند! فکر می کنید چنین موضوعی چقدر مسئله روز زنان این سرزمین باشد؟ فکر می کنم مسائل بسیار به روزتری وجود دارند که دغدغه جامعه زنان را تشکیل می دهد و زنان ایرانی از چنین مسائلی -لااقل در کلان شهری مثل تهران- گذشته باشند!...

راستش یکی از چیزهایی که مرا به این اثر جذب کرد وجود شخصیت صندل در نمایشنامه است. او یکی از خواجه های دربار است که به صورت ناخواسته در شرایطی قرار می گیرد که دوست ندارد. او از جایی به خاطر علاقه به گلتن و تنفری که از شاه دارد تصمیم میگیرد در مسیر دسیسه ای که در حرمسرا علیه شاه رخ می دهد همراهی کند. او نیز یکی از شخصیت هایی است که مانند زنان دربار از شرایط خود ناراضی است و برای رسیدن به نقطه ای بهتر دست به شورش می زند. به نظرم لزوما نمی توان مسئله را محدود به زنان دانست بلکه شاید بهتر باشد در مقیاسی کلی تر به آن نگاه کرد. درپایان اثر نیز دیالوگی وجود دارد که می گوید: ...و شما که اینجا با تردید خود ایستاده اید به پادشاهی بنگرید که با می گوید با مرگ او زنان و کودکانش گردن زده شوند. هرکس خواست بماند و هر که نخواست بگریزد. آن سوی دیوار جاده ای است حتی اگر شب باشد. این دیالوگ ها همه را مخاطب قرار می دهد و لزوما به زنها اشاره ندارد اما با شما هم عقیده ام که زنان در این نمایشنامه بیشتر مخاطب قرار می گیرند اما من در کارگردانی این نمایشنامه سعی کردم این وجه را عمومی تر کنم و مخاطب را لزوما زنها ندانم...

 

  • پس می توان گفت بیشتر فرم نمایشنامه برایتان جذاب بوده است...

بله، فرم اجرایی پرده خانه برایم مهم بود. یکی از متن های دیگری که دوست داشتم متن شهادت خوانی قدمشاد مطرب آقای رحمانیان بود  که به واسطه ممیزی های این متن موفق نشدم مجوز نویسنده را کسب کنم. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم پرده خانی می تواند متن مناسبی با توجه به علائق من باشد.

 

  • شما گفتیددر این نمایش دست به دراماتورژی و تغییراتی در متن زده اید اما به نظر می رسد در شیوه اجرایی سعی کرده اید به تمهیدات اجرایی نمایش ایرانی وفادار باشید. چرا در این بخش به سراغ نوآوری نرفتید؟

یکی از دغدغه های من حفظ ارکان نمایش های سنتی است، اشاره می کنم به حیرت بروک از تماشای تعزیه که از آن به عنوان شیوه ای بی نظیر در تئاتر نام برده بود. قطعا می شود در این روش نیز تغییراتی را به وجود آورد اما من سعی کردم ارکانی که برایم مهم بودند را از این شیوه نمایشی حفظ کنم. ما حتی از خود سنت تصویرگری در پرده خوانی هم استفاده کردم و در انتهای صحنه نقاشی هایی می بینیم که از ابتدا تا انتهای داستان نمایش را روایت می کند و حتی شاه کشی را نیز در آن می بینیم. از سوی دیگر ما در این اثر شیوه فاصله گذاری را داشتیم که نقاشی ها می توانست با آن هماهنگ باشد. قطعا می شود با شیوه های متفاوتی کار کرد اما فکر می کنم حفظ ساختار اصلی نمایش ایرانی آن را زیبا می کند، چه بسا بسیاری به واسطه همان ارکان اصلی نمایش ایرانی شیفته تئاتر ما شده اند که متاسفانه ما خودمان از آن آگاه نیستیم.

گفت و گو از احمد عظیمی




مطالب مرتبط

تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد
تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد

نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز»، نوشته حسین کیانی، به کارگردانی کارن کیانی و بازی بهروز پناهنده، از پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ در سالن کوچک تالار مولوی، روی صحنه خواهد رفت. 

|

گفت‌وگو با دلارام موسوی، کارگردان نمایش «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»

عکس‌هایی که در صحنه جان می‌گیرند
گفت‌وگو با دلارام موسوی، کارگردان نمایش «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»

عکس‌هایی که در صحنه جان می‌گیرند

دلارام موسوی، کارگردان «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»، ایده این نمایش را برگرفته از یک اتفاق واقعی در خانواده خود می‌داند که ماجرایش به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. او برای بازگویی داستان خود، شخصیت‌های نمایش را از قاب عکس بیرون می‌آورد و به آنها جان می‌بخشد.

|

نگاهی به نمایش «کفنم کجاست؟» به نویسندگی و کارگردانی احمد حامدی

در هزارتوی رازهای مگوی مردگان
نگاهی به نمایش «کفنم کجاست؟» به نویسندگی و کارگردانی احمد حامدی

در هزارتوی رازهای مگوی مردگان

بهنام حبیبی: روایت‌های گوناگون مردگان برخاسته از گور، از دنیای پس از مرگ، پیوسته در قالب‌ها و محتواهای گوناگونی به تصویر کشیده شده است. برخی از این روایت‌ها جدی و تراژیک و برخی دیگر با ...

|

«خونِ» روی صحنه می‌آید

«خونِ» روی صحنه می‌آید

نمایش «خونِ» به کارگردانی حسین قاسمی‌هنر با اجرایی از یک کودک 8 ساله در تالار مولوی روی صحنه می‌آید.

|

نظرات کاربران