در حال بارگذاری ...
در دوازدهمین نشست نقد صحنه مطرح شد:

نمایش « شیطونی» خلاقانه‌ترین فرم ممکن را دارد

دوازدهمین نشست نقد صحنه به بررسی تئاتر شیطونی نوشته و کارگردانی مهدی کوشکی با حضور مهدی کوشکی (نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر)، میلاد نیک آبادی (منتقد و کارگردان تئاتر)، شهروز دل افکار (بازیگر) و بهزاد صدیقی (نمایش نامه نویس و دبیر نشست نقد صحنه) و با همکاری موسسه‌ی افرامانا عصر روز شنبه نهم تیرماه ۹۷ در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

به گزارش ایران تئاتر در این نشست نقد صحنه در ابتدا بهزاد صدیقی با اشاره به یک سالگی سلسله نشست های نقد صحنه و هدف از برگزاری این نشست ها در خصوص پیشینه ی نمایشنامه‌نویسی مهدی کوشکی که در سومین دوره ی انتخاب آثار برتر ادبیات ادبیات نمایشی ایرا ن در سال 87 به عنوان یکی از سه نمایشنامه‌نویس برگزیده ی این دوره معرفی و انتخاب شد، گفت: مهدی کوشکی با نوشتن و برگزیده شده باد شیشه ها را می لرزاند به جامعه نمایشنامه‌نویسی و تئاتر معرفی شد و با این نمایش نامه نشان داد که دغدغه ی نوشتن درام اجتماعی را دارد و مثل هر نویسنده ی دیگری از اتفاقات پیرامونی اش تأثیر می پذیرد و نسبت به آن ها بی تفاوت نیست.
صدیقی در ادامه یادآور شد: نمایش نامه ی شیطونی هم جزو آن دسته از نمایش نامه هایی است که نویسنده ی آن، مسائل جامعه و اجتماع پیرامونی اینجایی و اکنونی را نشان می دهد. به نظرم مهدی کوشکی نویسنده ای دغدغه مند است و با تسلط لازم و کافی دست به خلق نمایش نامه می زند.
بر اساس این گزارش، در ادامه ی این نشست نقد صحنه، مهدی کوشکی (نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر شیطونی) در با اشاره به این که نمایش نامه ی شیطونی تاپیش از شروع اجرا عنوانی نداشت و ایده ی اولیه ی آن بر اساس صحبت های من و شهروز دل افکار در نشست هایی که در خودروی شخصی خودمان شکل گرفت، گفت: اساسن جهان تخیلی که در تهران وجود دارد، متون زیادی نوشته می شود. نمایش نامه مثل موجود زنده است و مدام پوست اندازی می کند. برخی از نمایشنامه‌نویسان فکر می کنند نمایش نامه ی شان فریزشده است و متنی را که می نویسند عین همان باید اجرا شود و هیچ تغییری در صحنه نکند. خوشبختانه من نسبت به نمایش نامه هایم چنین دیدگاهی ندارم و همیشه این تغییر را در هنگام تمرین و اجرا هم می دهم. اگر تهران را نماد و شکلی از تهران بدانیم، نمایش نامه ی شیطونی هم شکلی شبیه تهران روزگار ماست.
در بخش دیگری از این نشست میلاد نیک آبادی (منتقد و کارگردان تئاتر) ضمن یادآوری این نکته که با شناختی که از مهدی کوشکی دارم، او همیشه جسور و خلاق بوده و هر بار اثری را می نویسد و روی صحنه می برد، بسیاری را شگفت زده می کند و این برایم رشک برانگیز است، گفت: اصولن بسیاری از آثار نمایشی، نسبت هنرمند با جامعه اش و محل زیست اش را تعریف می کند و از این نقطه اساسن کارش را شروع می کند. در واقع از این نقطه ی شروع می توان به دغدغه های اجتماعی او پی برد و مهدی کوشکی هم یکی از کسانی است که با دیدن اثرش، می توان نسبت او و اثرش را با جامعه سنجید و به ارتباط آن پی برد. کوشکی از نقطه ی شروع کارش دغدغه ی اجتماعی دارد.
وی اضافه کرد: اصولن مهدی کوشکی در تمرینات نمایش‌هایش دائم در حال خود اصلاح کنی، تخریب و بازسازی و دوباره سازی اثرش است. ما هیچ وقت در هنگام دیدن اثر او با اجرا و متنی مونوتون و یک نواخت و خالی از لجظه های نمایشی رو به رو نمی شویم.
 این کارگردان تئاتر هم چنین گفت: تئاتر شیطونی با سوژه ی مهمانی های شبانه شکل گرفته است و پرداختن به چنین سوژه هایی در شرایط کنونی هم جسارت و هم سیاست می‌خواهد و به نظرم اگر درست مدیریت نشود کمی خطرناک است.
نیک آبادی در بخش دیگری از سخنان خود درباره ی متن نمایش شیطونی گفت: در این اثر شخصیت‌ها آرام آرام به مخاطب معرفی می شود. اصولا مخاطب با شخصیت‌هایی رو به رو نمی شود که کاری انجام ندهند و فعل و رویداد در محدوده ی زمانی مشخصی اتفاق می افتد. شهرام و مهرداد به عنوان شخصیت‌های محوری این نمایش نامه تأثیرگذارند و به خصوص مهرداد به نسبت سرعت نمایش نامه که دارد شکل می گیرد، کنشمند و تأثیرگذار در روند درام است و نمایش نامه با حضور خواستنی خانم وارد فصل جدیدی از درام می شود و هر چقدر درام نمایش نامه پیش می رود مخاطب هم با کارکترها اباط نزیک تری پیدا می کند.
این منتقد سپس در خصوص مسئله ی خشونت در نمایش نامه ی شیطونی گفت: بحث خشونت در این نمایش نامه هوشمندانه مطرح شده است. در این نمایش نامه بدون آن که اتفاقات خشونت آمیزی شکل بگیرد و تصویر شود، نویسنده قوه ی تخیل مخاطب را به کار می گیرد تا تصویر خشونت آمیز را در ذهن خود خلق کند. در واقع در این اثر مخاطب بسیاری از صحنه ها را مثل صحنه های خشونت آمیز، تخیل می کند و کارگردان که نویسنده ی متن اثر هم هست، با به کار گرفتن تخیل مخاطب، او را به مشارکت در اجرا دعوت می کند بدون آن که در این مشارکت پذیری، حرکات فیزیکی از مخاطب طلب کند. در اصل با این روش تماشاگر در اجرا دخیل است. حتی گاهی اوقات در این شکل مشارکت در اجرا زنگ تلفن ها و بخشی از صداها و آدم هایی را که از آن ها صحبت می شود، می شنویم و می بینیم.
شهروز دل افکار (یکی از بازیگران تئاتر شیطونی) در ادامه ی این نشست، در خصوص نحوه ی مشارکت در گفت وگوهایش با کارگردان این اثر در هنگام نوشته شدن متن آن گفت: بعد از گفت و گوهایی که با مهدی کوشکی درباره ی موضوع نمایش نامه داشتیم، مهدی می رفت آن را می نوشت و فردای روز بعد آن را می آورد. بعد متوجه می شدم که مهدی کوشکی چقدر درست و خوب و محکم، متن و دیالوگ ها و شخصیت‌ها را می نوشت و خلق می کرد.
این بازیگر در ادامه ی سخنانش گفت: نگارش چنین متن هایی، سطح توقع من را از نمایش نامه بالا می برد. چنین دیالوگ هایی هم به راحتی در دهان بازیگر می چرخد و هم خوب در دهان پرو می شود و می نشیند. به نظرم نمایش نامه ی شیطونی ادبیات محاوره ای متوسطی دارد و دیالوگ های آن خیلی به درستی در دهان بازیگر جای می گیرد. این متن نشان می دهد ما با یک نمایش نامه ی خوب روبه روییم.
دل افکار درخصوص مبحث بازیگری گفت: خیلی از بازیگران ما مفهوم اثر و لایه های زیرین آن را بازی نمی کنند و به عمق شخصیت‌ها و دیالوگ های یک اثر دست پیدا نمی کنند. در نمایش نامه ی شیطونی دیالوگ ها دارای عمق هستند و بازیگر می تواند هر یک از آن ها را با حس های مختلف بازی کند.
محسن حسینی (کارگردان و بازیگر) به عنوان یکی از مخاطبان این نمایش در این نشست گفت: در نمایش شیطونی مخاطب با نکات مهمی رو به روست. یکی تراژدی شهر تهران که به نظرم تراژدی ایران است. در جامعه ی ما متأسفانه خشنونت بیداد می کند. به نظرم مهدی کوشکی روایت دغدغه مندانه ی از تراژدی شهر تهران را نشان می دهد.
مهدی کوشکی در ادامه ضمن تشکر از گروه اجرایی این نمایش و نیز برگزار کنندگان این نشست گفت: جامعه ی کشور ما شناور و در حال شوک است. اتفاقات زیادی در طول روز و هفته و ماه در کشور ما می افتد و به تناسب همین اتفاقات مجبورم نمایش نامه و اجرایم را تغییر بدهم که فهمیده بشود و به سمت یک متن انتزاعی نزدیک نشود. من در هر اجرا سعی می کنم باگ ها و مشکلات متن و اجرایم را پیدا کنم.
میلاد نیک آبادی نیز در ادامه در خصوص اجرای تئاتر شیطونی گفت: در تئاتر شیطونی گزاره و مکان و لوکیشنی به نام اتومبیل تعریف می شود که همه اتفاقات نمایش پیرامون آن صورت می گیرد. به نظرم محدودیت این مکان، نوعی جسارت می‌خواهد که کارگردان از دنس و گروه فرم آن چنانی بهره نمی گیرد و در یک فضای محدود و کادربندی شده و قابی کوچک، نمایشش را اجرا می کند و همه داستان نمایش نامه در اثر برخورد رویدادهای درام و شخصیت‌های آن شکل می گیرد و با کشف لحظه های دراماتیک اثر در حین تمرین، این متن مناسب اجرا می شود و کارگردان بر اساس فضای نمایش فرم اجرایی مناسب دست پیدا می کند. فرم اجرایی نویسنده معمولاً از زبان مشخص نویسنده شکل و نشئت می گیرد.
این کارگردان هم چنین یادآور شد: نویسنده برای ایده ها و فضای جذاب، تولید محتوا می کند. این ایده بین فرم و محتوا می باید وحدت ایجاد کند که در این اثر این گونه است. به نظرم این اثر خلاقانه‌ترین فرم ممکن را دارد و نویسنده پیشنهاد چنین فرمی را برای اجرا پیشنهاد می دهد. شاید اگر کارگردان دیگری این متن را به روی صحنه بیاورد، ما با اثر خوبی رو به رو نشویم؛ اما چون نویسنده، کارگردان اثر خود است، می داند دقیقا متنش را روی چه فرمی سوار و اجرا کند. در این فرم بازیگران بازی های راحتی را از خود نشان می دهند، کارگردان از قاب سنیمایی کلوزآپ بهره می گیرد و بازیگران خواننده و رپ با حرکات و آوازشان همگی در خدمت کاراکترهای اصلی نمایش قرار می گیرند. حتی کارگردان در جزییات بازیگران فرعی دقت به خرج داده تا بازی های آن به درستی دیده شود.
این کارگردان تئاتر اضافه کرد: در این اثر کاراکترها برآمده از خود شخصیت‌ها هستند و به‌نوعی گزاره‌ای از اسم بازیگران هستند و دائم بر آن ها فشارهایی وارد می شود که کاراکترها دست به عمل می زنند و به افشاگری می پردازند.
مهدی کوشکی در پایان سخنان خود گفت: نوشتن بر اساس شخصیت‌های حقیقی همواره کابوس من است. به نظرم فقط علی حاتمی شخصیت‌های تاریخی را با تعریف درستی که از آن ها کرده، درست خلق کرده و باور پذیر ساخته است. برخی از وجوه این شخصیت‌های این نمایش نامه بر اساس واقعیت است و برخی از وجوه آنان زاده تخیل و ذهن خودم. در این جا یادآور می شوم که اگر نمایشنامه‌نویسان ما این قدر نسبت به متن خود تعصب نداشته باشند و بگذارند کارگردانان برداشت خود را از متن ارائه دهند و تغییرات درستی را در نمایش نامه ی آنان به وجود آورند، به گمانم انقلابی در نمایشنامه‌نویسی به وجود می آید.
 بهزاد صدیقی در بخش دیگری از این نشست گفت: در اجرای تئاتر شیطونی جدا از بازی های راحت و هماهنگ بازیگران به خصوص بازی های مهدی کوشکی و شهروز دل افکار و استفاده های درستی که کارگردان در عناصر صحنه می کند، با نوعی وحدت فرم و محتوا رو به روییم؛ و این به نظرم ناشی از این می شود که کارگردان درامی اجتماعی اثرش را بر بستر تکنیک و شیوه ی خلاقانه ی اجرایش استوار می کند. مهدی کوشکی به عنوان نویسنده و کارگردانی دغدغه مند تلاش می کند متن اثرش را به صورت استلیزه و با رویکرد باز برای تغییرات لازم در هنگام اجرا به روی صحنه ببرد و این جسارت را دارد که در هر اجرا متن خود کم کند یا تغییر دهد تا بخشی از لایه های اجتماع پیرامونی جامعه اش را با شیوه ی مختص خود به صحنه ببرد.
این نمایشنامه‌نویس در پایان این نشست گفت: به نظرم نگاه دغدغه مند نویسنده و کارگردان این اثر به درام اجتماعی معاصر ایران در ادامه ی پیشینه ی نمایشنامه‌نویسی اجتماعی ما، اکبر رادی، غلام حسین ساعدی، محمود استاد محمد، اسماعیل خلج، علی رضا نادری، محمد یعقوبی و خیلی دیگر از نمایشنامه‌نویسان جدی بعد از انقلاب است.
گفتنی است در پایان این نشست که با استقبال و پرسش های مخاطبان خود نیز رو به رو شد، لوح تقدیری از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقه ی سه و مدیر فرهنگسرای ارسباران به هر یک از مدعوین آن اهدا شد.
یادآور می شود سلسله نشست های نقد صحنه توسط باشگاه تئاتر فرهنگسرای ارسباران با همکاری موسسه‌ی افرا مانا با هدف نقد و بررسی نمایش‌های در حال اجرای تهران، هرماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود.




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با کارگردان «استخوان ماهی جادویی»

احسان مجیدی: زنگ خطر آثار کودک به صدا درآمده است
گفت‌وگو با کارگردان «استخوان ماهی جادویی»

احسان مجیدی: زنگ خطر آثار کودک به صدا درآمده است

احسان مجیدی، کارگردان «استخوان ماهی جادویی» با بیان اینکه نبود زیرساخت مناسب از نظر متن و سالن اجرا برای تولید تئاتر نوجوان یکی از مشکلات اساسی این عرصه است، از به صدا درآمدن زنگ خطر برای آثار کودک گفت.  

|

نظرات کاربران