در حال بارگذاری ...
مقایسه فوتبال و تئاتر با همه اشتراکات و افتراقاتش

سرگرم کننده یا همگرایی انسانی

ایران تئاتر- رضا آشفته:فوتبال و تئاتر می توانند بسیار به هم ربط داشته باشند؛ یعنی اشتراکاتی بین هر دو هست که می تواند بسترساز این ربطهای شکلی و تاثیرگذارانه باشد و البته بزرگان تئاتر نیز در جاهایی خواسته اند از این وجه اشتراک به نفع تئاتر بهره وری کنند.

 فوتبال و تئاتر می توانند بسیار به هم ربط داشته باشند؛ یعنی اشتراکاتی بین هر دو هست که می تواند بسترساز این ربطهای شکلی و تاثیرگذارانه باشد و البته بزرگان تئاتر نیز در جاهایی خواسته اند از این وجه اشتراک به نفع تئاتر بهره وری کنند. چنانچه برتولت برشت از فوتبال و هیجانش برای جلب مخاطب در تئاتر بهره می گیرد و پیتر بروک نیز می گوید تئاتر باید مثل فوتبال هیجان انگیز باشد در ایران نیز نمایشنامه نویس بزرگی همچون اکبر رادی از فوتبال برزیل مثال می زد که پاسکاری های ظریف و دقیق آنان همیشه منجر به گل و تعلیق تماشاگر و مخاطب شود.فوتبال و تئاتر می توانند بسترهای مشترک فرهنگی داشته باشند برای آنکه بشود یک جامعه را به سوی آرمانهای انسانی اش رهنمون گردانید.

فوتبال و تئاتر هر دو مخاطب دارند و هر دو می توانند کم مخاطب و پر مخاطب نیز باشند اما فوتبال به لحاظ گستره بیشتر جایگاه تماشاگران در استادیوم های ورزشی می تواند تا صد هزار نفر و کمی بیشتر از اینها هم مخاطب داشته باشد اما تئاتر روزگاری در تلویزیون ها و پخش های زنده و غیر زنده شبانه می توانست به آمار گسترده ی میلیونی نیز دست یابد چنانچه هنوز هم فوتبال در کل دنیا بنا بر حساسیت بازی های جام جهانی تا چند صد میلیون نیز مخاطب داشته است. به هر روی فوتبال جاذبه هیجانی بیشتری دارد و می تواند  از دامنه ی مخاطبان بسیاری برخوردار باشد چون ماجرایی حسی است و هر نوع مخاطبی را در جهان می تواند دربربگیرد اما تئاتر در نهایت نیازمند تمرکز و هوشمندی و سواد و زبان و خیلی چیزهای دیگر می شود که شرایط جذب مخاطبش کمی پیچیده تر از فوتبال است. با آنکه سطح سواد و هوش در درک تئاتر یک اصل است اما در فوتبال می تواند فقط برای تحلیل گرانش چنین مشخصه ای یک ویژگی باشد.

زمان و مکان

فوتبال و تئاتر زمان و مکان دارند برای خودشان... فوتبال برای هر بازی یکبار تکرار می شود اما هر تئاتر بارها می تواند در زمان های مختلف یک اجرا را به نمایش بگذارد. اما هر کدام از اینها در یک مکان مشخص و تحت شرایط استاندارد آنجا اجرا می شوند. زمان در فوتبال اغلب مشخص است؛ یک زمان 90 دقیقه ای با وقت های اضافه ای که در زمان برگزاری اش ممکن است، تلف شده باشد و در بازی های حذفی دو نیمه 15 دقیقه ای! چون در این بازی ها باید تکلیف مشخص شود و اگر در زمان اضافی هم مشخص نشد حتما ضربات پنالتی پایان بخش هر مسابقه خواهد بود. اما در تئاتر زمان بنابر داستان نمایش می تواند متغیر باشد و البته 90 و 120 دقیقه زمان های مشخص در اغلب تئاترهای حرفه ای اند و در تئاترهای تجربی و دانشجویی این زمان شاید خیلی محدودتر شود مثلا 45 دقیقه یا 60 دقیقه بنابراین زمان تابع آن چیزی است که باید در طول اجرا درک شود. اما فوتبال قانون خود را دارد. فوتبال همچنین در شکل حرفه ای اشت= در استادیوم دارای زمین چمن (طبیعی یا مصنوعی) باید بازی شود اما تئاتر به مکان های چندگانه و متغیر باز هم بنابر متد و ساختار اجرا تقسیم بندی خواهد شد. تئاتر در مکان های سر بسته و در صحنه های قاب عکسی و یا پلاتویی و با صندلی های قابل جابجایی و ارائه صحنه های تک سویه، دو سویه، سه سویه و چهار سویه شکل خواهد گرفت. نور، وسایل پخش صدا و موسیقی، و وسایل صحنه و جایگاه تماشاچیان از جمله عناصر لازم برای هر اجرایی است اما فوتبال بستگی دارد که در یک استادیوم اغلب رو باز با نور روز بازی شود و یا شب با روشن شدن پروژکتورهای قوی. صحنه تئاتر بر گرفته از تئاترهای یونان باستان و استادیوم های فوتبال برگرفته از آمفی تئاترهای روم باستان است که در آن مسابقات مختلف برگزار می شده است. بنابراین پیشنیه مکانی نزدیک به هم دارد اما نحوه ارائه و کارکردشان با هم تا حدودی متفاوت خواهد بود. اما این حالت نیم دایره، دایره یا بیضوی همواره شکل های هندسی درستی برای دور همی های آدمها در مکان های شلوغ بوده است که در تئاتر و استادیوم فوتبال به آن پرداخته می شود و این همانندی ها، این دو معماری را نزدیک به هم می گرداند.

بازیکن و بازیگر

فوتبال نیازمند بازیکن هست و تئاتر به بازیگر نیاز دارد. در بازی فوتبال بازیکن باید از بدن سالم و قدرت بدنی بالا و آمادگی بسیار برای دویدن و استعداد ویژه برای رویارویی با حریف در اتکای به توپ فوتبال است و جاگیری اش را در زمین فوتبال در مقام گلر، خط دفاع، هافبک یا حمله مشخص خواهد کرد. اما در تئاتر بازیگر معلول هم می تواند حضور داشته باشد و قدرت بدنی معطوف به بیان بهتر و استفاده و بهره وری از بدن منعطف برای بیان آن چیزهایی است که در بازگویی و واگویه یک نمایش نیاز هست. همچنین بیان بهتر نیازمند قدرت تنفس است که اینها در تمرین ها و مشق های فردی و گروهی به سر حد قابل پذیرشی خواهد رسید. در عین هماهنگی بین بازیکنان فوتبال و بازیگران تئاتر از ابزار کارآمدی است که در فوتبال به گل و پیروزی و در تئاتر به بیان زیبایی شناسانه تصاویر و روایت ها در ترکیب های گروهی به ثمر خواهد رسید. به هر حال بازیکن و بازیگر می توانند با هنرنمایی بیشتر و استفاده از تکنیک های فردی و قرار گرفتن در تاکتیک های تیمی در فوتبال و متدهای اجرایی در تئاتر خودی نشان دهند و درواقع به عنوان ستاره فوتبال یا تئاتر مطرح شوند و اگر این توانمندی بسیارتر باشد اینان تا حد بازیکنان و بازیگران جهانی نیز خود را نشان خواهند داد چون این بازیکنان و بازیگران باید در بهترین شکل ممکن هنرنمایی شان را عرضه کنند و این عرضه گری دیده خواهد شد. بنابراین گزارشگران و منتقدان رسانه و اصحاب مطبوعات و سایت ها می توانند درباره اش بنویسند و بگویند و این خود زمینه ساز همان ستاره شدن و ترقی ها و سودآوری های فردی خواهد شد. نتیجه معکوس هم این روال خواهد داشت، یعنی با دیده نشدن و یا بد پرداخته شدن امکان افول و برچیده شدن بساط خوشنامی ممکن خواهد شد.

تاکتیک و متد

فوتبال نیازمند تاکتیک و تئاتر نیازمند متد یا شیوه ی اجرایی است و امروز این تاکتیک ها و متدها بر دنیا و بازیکنان و هنرمندانش مشخص است. اما در هر دو می تواند این دو جنبه ی حسی تر و درونی تر را نسبت به شیوه دوم تاکتیک بیرونی تر و تکنیکی تر را معلوم دانست. در فوتبال برزیل و اکثر کشورهای آمریکای لاتین؛ تیم هایی هستند که با تاکتیک درونی و حسی بازی می کنند و در تئاتر نیز شیوه استانیسلاوسکی چنین رویه ای دارد که در آن احساسات و درونی شدن ویژگی ها و نکات بازیگری در جریان هر اجرایی اصل و پایه هست. در فوتبال تاکتیک های متکی به بیرون و ارائه تکنیک های فردی و هماهنگی های گروهی که منجر به نتیجه بشود که در اکثر کشورهای اروپایی به آن پای بندی نشان داده می شود. در تئاتر هم به عنوان متدهای بیرونی و تکنیکال یا تئاتریکال یا شیوه های متکی به تکنیک های تعریف شده در گروههای مختلف و به ویژه تئاتر شرق مورد استفاده قرار می گیرد که امروز با تابیعت از آنها متدهای نوتری در تئاتر دنیا ترسیم شده است. البته تئاتر یونان باستان هم تقریبا به همین شیوه اجرایی تکنیکال بستگی دارد که در آن برای مثال در یونان باستان استفاده از نقاب ها نقش موثری داشته است. به هر حال در اینجا بازی و بازیگری از بیرون تعریف و برای ارائه نقش ها مورد بهره وری قرار می گیرد. در همین جام جهانی 2018 با توجه به راه یافتن 4 تیم اروپایی به مرحله ی نهایی (بلژیک، فرانسه، کرواسی و انگلستان) نشان داده شد که تاکتیک های متکی بر روال تکنیکال بیشتر از شیوه های درونی تر و حسی تر مثل فوتبال آمریکای لاتین جواب می دهد چنانچه امسال برزیل، اروگوئه، آرژانتین و مکزیک از راه یافتن به مرحله یک چهارم نهایی باز ماندند. بر خلاف سینما و سریال های تلویزیونی که بیشتر از شیوه های حسی و درونی استفاده می کنند، امروز تئاترها متکی بر شیوه های تکنیکال تر هستند و برای هر اجرایی، ارائه تکنیک ها و تنوع تکنیکی یک اصل شده است.

جمع بندی

فوتبال پر مخاطب تر و تئاتر به لحاظ غنای فکر و احساس موثرتر هست و برای فرهنگی شدن فوتبال باید در حاشیه فوتبال به عرضه کالاهای فرهنگی فکر شده باشد که بشود از این ماجرای همگانی بودنش سود کلان فرهنگی برای هر جامعه پیشرفته ای برده شود. تئاتر نیز باید در برخی موارد به این همگامی بودن و جاذبه های هیجانی فوتبال توجه نشان دهد که آثارش در محدوده ی جاذبه های حقیقی و هیجانی عرضه شوند.

مربیان فوتبال و متوولیانش دست اندرکار فرهنگی شدن فوتبال هستند و کارگردانان و مدیران تئاتری نیز می تواند ضمن اصرار بر فرهنگی ماندن تئاتر از تمهیدات درست و درمانی برای جاذبه های همگانی شدن آن سود ببرند. به هر حال در هر دو مردم ضمن بهره مندی از وجوه سرگرم کننده خواه ناخواه به دنبال جاذبه های فرهنگی و همگرایی های انسانی خواهند بود که اگر به آن فکر شده باشد می توان شاهد برآیند بهتری برای ایجاد یک جامعه ی سالم بود.




نظرات کاربران