در حال بارگذاری ...
بهناز نازی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر بیان کرد

بازیگران دوست دارند نقش های متفاوت بازی کنند

ایران‌تئاتر: بهناز نازی بازیگر با سابقه تئاتر در سال های اخیر حضور موثری در بازیگری تئاتر داشته است. او دو ماه پیش در نمایش کوروش به کارگردانی پری صابری وکمی قبل ترش در نمایش شرق دور شرق نزدیک دو نقش بسیار متفاوت تاریخی و رئال اجتماعی را بازی کرد. بازیگری که تجربه کارگردانی نمایش موفقی مثل فیل را در کارنامه اش دارد و در نمایش ریچارد در نقش ملکه مارگریت بازی درستی ارائه می کند.

بهناز نازی سوای بازیگری و کارگردانی در تئاتر در حوزه طراحی صحنه و لباس در سینما و تلویزیون هم فعالیت میکند. او در نمایش های گمسار، روزگاری برای بودن، دختری با شنل ارغوانی، آژاکس، داستان‌های کارور، مکبث،  کالون و قیام کاتسلیون به عنوان بازیگر و در نمایش های روزنه، روزگار طولانی تنهایی و انتظار با بوی نرگس به عنوان طراح صحنه فعالیت داشته است. دریافت جایزه دوم بازیگری از جشنواره دانشگاه آزاد بوشهر برای بازی در نمایش گمسار، دریافت جایزه دوم طراحی صحنه و لباس از جشنواره استانی تهران برای طراحی صحنه نمایش روزنه و روزگار طولانی تنهایی، دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس از جشنواره فیلم فجر برای طراحی صحنه و لباس فیلم هیوا و دریافت رتبه سوم بازیگری از جشنواره سراسری دانشجویی برای بازی در نمایش روزگاری برای بودن از افتخارات بهناز نازی در طول مدت فعالیت هنری است. نمایشنامه ریچارد سوم از سری نمایشنامه‌های تاریخی ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامه‌نویس شهیر انگلیسی است که حدود سال  ۱۵۹۳ میلادی به نگارش درآمده است. نمایشنامه ریچارد سوم، داستان تراژیک به قدرت رسیدن شاه ریچارد سوم و سقوط او را به تصویر می‌کشد. در اثر شکسپیر، ریچارد سوم مردی بدقیافه، گوژپشت، حیله‌گر و خشن و برادر پادشاه وقت از دودمان پلانتاجنت است که با خود عهد کرده به هر قیمتی شده صاحب تاج و تخت شود. ریچارد ضد قهرمانی است که راه شرارت در پیش می‌گیرد و با دسیسه و قتل رقبا، پس از مرگ شاه ادوارد، به سلطنت می‌رسد و در پایان نمایش نیز این پادشاهی شکست می‌خورد.این نمایشنامه، پرشخصیت‌ترین نمایشنامه‌های شکسپیر است و ماجراهای آن براساس نحوه ظهور و سقوط شاه ریچارد سوم نوشته شده است. این نمایشنامه شامل پنج پرده، بیست و پنج صحنه، سی و سه شخصیت اصلی و ده‌ها شخصیت فرعی است که در زمان‌ها و مکان‌های متفاوتی می گذرد و همین آن را به دشوارترین اثر نمایشی شکسپیر تبدیل کرده است. ریچارد سوم مشهورترین و محبوب‌ترین نمایشنامه تاریخی شکسپیر است. این نمایشنامه بارها روی صحنه رفته و در سینما و ادبیات نیز موضوع اقتباس‌های فراوان بوده است. تئاتر ریچارد به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا نعیمی نیز یکی از این اقتباس‌ها است که در مرداد ماه ۹۷ با ۷۰ بازیگر و در تالار وحدت به روی صحنه رفته است و حامد کمیلی، شقایق فراهانی، بهناز نازی، فرید قبادی، کتانه افشاری نژاد، منوچهر علی پور، یعقوب صباحی، کامبیز امینی، رضا جهانی، محسن سالاری، ایمان سلگی اشکان دلاوری، امیرارسلان خالویی، محمد نیازی، عطا مقیمی، صالح لواسانی، امید شوندی حسین عارف، مجتبی بابایی فرد، عیسی حسینی، سپاس رضایی، فرهاد قدیم خانی، پرهام ابراری و اشکان شریعت به عنوان بازیگران، رضا مهدی زاده  به عنوان طراح صحنه،  ادنا زینلیان به عنوان طراح لباس، ماریا حاجیها به عنوان طراح گریم، نورالدین حیدری ماهر به عنوان مجری طرح، فریبرز دارایی و سارا حدادی و ایلیا شمس به عنوان همکاران روابط عمومی در این نمایش حضور دارند. با بهناز نازی در باره  بازیش در نمایش ریچارد  و نقش ملکه مارگریت گفت وگویی انجام داده ایم.

 

برایتان بازی در نقش های تاریخی در اولویت است و یا نقش معاصر و امروزی؟

بازیگران دوست دارند نقش های متفاوت بازی کنند و خودشان را تکرار نکنند. خوشبختانه این فرصت را داشته ام که در کارهای حمید رضا نعیمی نقش های متفاوت و جذابی بازی کنم. در سال قبل نقش هانا را در کنار حامد بهداد در نمایش شرق دور شرق نزدیک بازی کردم؛ زنی امروزی و کرد که بسیار اکتیو است. دو ماه قبل ترش هم در نمایش شوایک نقش خانم مولر یک زن چاق پابه سن گذاشته مستخدم را بازی کردم و اوایل امسال هم در نمایش خانم صابری تجربه بازی در یک نقش تاریخی را انجام اشتم. البته در گروه تئاتری شایا من ممکن است در نمایش بازی نکنم ودر سایر کارها مشارکت داشته باشم و دوست دارم همیشه این قدرت ایفای نقش های متفاوت را داشته باشم.

 

این مسئله که مدام با یک گروه ثابت کار کنید و بعد با گروه دیگری مثل گروه خانم صابری کار کنید، کار دشواری نیست؟

برای بازیگری که کار حرفه ای انجام می دهد نباید این مسئله تفاوتی داشته باشد. من اگر در هر نمایشی چه نمایش های گروه شایا و یا سایر گروه‌ها کارم را درست انجام بدهم با هیچ چالشی مواجه نخواهم شد. بازیگر باید بتواند با تواناییهایش خواسته کارگردان را در صحنه اجرا کند.

 

معمولا برای بازیگران نقش هایی که به لحاظ فیزیک و سن و سال با خودشان متفاوت است جذابیت های بیشتری دارد؟

برای من این تفاوت خیلی جذاب است. در کارنامه کاریم به چند نقش علاقه خاصی دارم؛ خانم مولر نمایش شوایک از جمله این نقش ها بود که برای درست بازی کردنش کلی سختی متحمل شدم.

 

نمایش نامه ریچارد بارها در سینما و تئاتر مورد اقتباس قرار گرفته است. موقعی که کارگردان برای بازی در این نمایش از شما دعوت کرد چه احساسی داشتید؟

علی رغم اینکه نمایش بارها روی صحنه رفته است؛ اما می شود با خوانش جدید متفاوت اجرایش کرد. یکی از رویکردهای جدی گروه تئاتری شایا این است که نکات پنهان و کمتر دیده شده نمایش نامه های معروف خارجی را برجسته و آشکار کند.  در اغلب کارهای شکسپیر به جز چند نمونه محدود مثل مکبث نقش زنان زیاد پر رنگ نیست و معمولا این زنان در طول درام دچار چالش جدی نمی شوند.

 

در اصل زنان آثار شکسپیر در حکم کاتالیزور کنش مندی مردان هستند؟

بله، این زنان در مردان نمایش ایجاد انگیزه می کنند. اوفلیا و دزدمونا چنین شخصیتهایی هستند. البته لیدی مکبث شخصیت زن متفاوتی در آثار شکسپیر است. بهه رحال در دوران زیست شکسیر زنان حتی نمی توانستند به عنوان بازیگر روی صحنه بیایند. شکسپیر طوری می نویسدکه برای منی که چند قرن بعدتر نقش زنی از کارهایش را بازی می کنم جای کار باقی می گذارد.

 

مارگریتی که در نمایش ریچارد بازی می کنید جزو زنان اثر گذار دربار است؟

نوع خوانش کارگردان نسبت به مارگریت متفاوت است و او مثل یک شاهد عمل می کند؛ زنی که دیگر نمی تواند ملکه بشود، اما همچنان تلاشش را انجام می دهد، زنی که قدرت طلب به نظر می رسد.

 

آیا شما مارگریت را زن کنشمندی دیدید؟

مارگریت تلاش می کند در تحوالات دربار کنشمند باشد. او در طول نمایش مثل یک وجدان بیدار حضور پیدا می کند و هرازگاهی تلنگری به ریچارد می زند.

 

به نظرتان مارگریت چقدر در کارش موفق عمل می کند؟

از منظر یک تماشاگر اگر پاسخ بدهم باید عنوان کنم که مارگریت در پایان اذعان می دارد که قدرت چیز بیهوده ای است. ریچارد تلاش می کند تا انتهای مرزهای قدرت روبه جلو برود و او هم در انتها به نتیجه گیری مارگریت می رسد و آخر قدرت عذاب وجدان باقیمانده است. ملکه آن در کار شکسپیر فقط زنی است که تن به جبر می دهد و از سرناچاری بعد از مرگ شوهرش با ریچارد ازدواج می کند و در اصل هیچ چیزی ندارد.

 

بر اساس مصلحت اندیشی تن به این ازدواج می دهد؟

بله، با حساب دو دوتا چهار و برای اینکه ملکه بماند با ریچارد ازدواج می کند. البته حس حسابگرانه این زن در حد پائینی است و تصمیمش عاقلانه به نظر نمی رسد و فرجامش در ته نمایش مرگ است و کسی متوجه نمی شود چرا ریچارد با او ازدواج کرد و چرا او را کشت. البته ملکه آن هم شرایط خاص خودش را دارد و دسیسه چینی می کند و با اسقف اعظم  در ارتباط است تا به اهدافش برسد، اما موفق به رسیدن به خواسته اش نمی شود، زیرا نمی شود مسیر تاریخ را تغییر داد.

 

جنس ریچارد نعیمی هم بسیار متفاوت از جنس ریچارد شکسپیر است؟

بله، حمید رضا نعیمی و حامد کمیلی بازیگر این نقش ریچارد دیگری خلق کرده اند؛ ریچاردی که تا حدی سمپات به نظر می رسد.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




مطالب مرتبط

به نویسندگی ماتئی ویسنی‌یک و کارگردانی سجاد یاری

نمایش «ریچارد کوتاهی، جهنم روده» در تالار چهارسو به صحنه خواهد رفت
به نویسندگی ماتئی ویسنی‌یک و کارگردانی سجاد یاری

نمایش «ریچارد کوتاهی، جهنم روده» در تالار چهارسو به صحنه خواهد رفت

نمایش «ریچارد کوتاهی، جهنم روده» که بر اساس نمایشنامه «ریچارد سوم اجرا نمی‌شود»، اثر ماتئی ویسنی‌یک و ترجمه اصغر نوری به نگارش درآمده است، به کارگردانی سجاد یاری‌، از دوشنبه 11 دی روی صحنه تالار چهارسو می‌رود. 

|

نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست
نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست

رضا آشفته: نمایش «فردریک» نوشته امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی که آذر و دی در سالن اصلی تئاتر شهر میزبان مخاطبان است، درباره تئاتر و به شیوه پسامدرن است که در آن زندگی یک بازیگر قرن نوزدهم فرانسه ...

|

نظرات کاربران