در حال بارگذاری ...
مروری بر اولین خاستگاه هنری عزت الله انتظامی

پیش پرده خوانی فرصتی برای نقد اجتماعی

ایران تئاتر - علی اکبر عبدالعلی زاده: درگذشت آقای بازیگر ذهن آدمی و دنیای خاطره بازی را به گردش در می آورد . برای نسل ما که کمتر تجربه تماشای او را بر صحنه نمایش داریم فرصت های پژوهشی و منابع مکتوب خودش می شود امکان خاطره بازی .

در اواخر دهه هفتاد سمینار پیش پرده خوانی در تئاتر شهر به همت هوشنگ جاوید فرصتی بود تا با حضور اساتید و بزرگان در قید حیات این پدیده تجربه ای تکرار نشدنی را بدست بیاوریم . در آن دوران نبود منابع تازه و مرتبط با زیرعنوان های هنری همچون " پیش پرده خوانی " این پدیده بدون شک حتی در زمره فراموش شدگان کاغذ روزنامه ها بود ،خاصه اینکه مرتبط با ترانه و مطربی هم بود . برداشتم از این سمینار شد مطلبی مفصل در هفته نامه معظم سینما . مطلبی با چهره های  دوست داشتنی روز همچون حمید قنبری ،مرتضی احمدی، جعفر بزرگی ، نصرت کریمی‌و عزت الله انتظامی . حالا بسیاری از این بزرگان به دیار باقی کوچ کرده اند .

این تجربه را کتاب شیرین «پیش پرده و پیش پرده خوانی» نوشته مرتضی احمدی که بعد ها در قالب نسخه صوتی «ترانه های تهرون»فراگیر شد تداوم بخشید. ولی کتاب ارزشمند «ترانه ونمایش های پیش پرده خوانی در ایران »نوشته اردشیر صالح پور در سال 1388  آن را کامل کرد .

از جناب صالح پور تقاضا کردم مطلبی با همین مضمون برایمان قلمی کند و بزرگوارانه پذیرفت ولی اندوه فقدان آقای بازیگر چنان درمن بزرگ شده بودکه  نتوانستم جلوی خودم رابگیرم و صبر کنم تا مطلب ایشان برای انتشار آماده شود . در واکنش به این حس مروری شتاب زده  برکتاب شکل گرفت با ویرایشی که برای حال امروزمان برآن صورت گرفت  .آنچه می خوانید به نوعی مروری است بر اولین خواستگاه هنری استاد عزت الله انتظامی ؛ یعنی مروری بر آغازین تجربه های شناخته‌شده‌ترین خواننده و بازیگر ترانه نمایش‌های آن دوره، بازیگری که فعالیت اش را از نوجوانی آغاز کرد و بسیار زود مورد توجه مردم قرار گرفت.

جریان انتقادی هنرنمایش ویژگی بیشتر آثار ادبیات نمایشی و تئاتری است که می‌تواند متوجه حوزه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی و اخلاقی جامعه شود. از دوره ناصری تا پهلوی اول، سیاه‌بازی در ایران، گونه‌ای نمایشی است که با زبان طنز و با لحنی گزنده و نیشدار به نقد کاستی‌ها، کژی‌ها و نقایص می‌پردازد و حرف دل مردم را می‌زند.

اما این تنها قالب نمایشی نیست که در ایران چنین وظیفه‌ای را به دوش کشیده است. آنان که در دهه ۲۰ خورشیدی به تماشاخانه‌های تهران بویژه لاله‌زار سر می‌زدند، شاهد نوعی نمایش موسیقی بودند که پیش از آغاز یا در میان پرده‌های نمایش اصلی اجرا می‌شد و علاقه‌مندان زیادی داشت. پیش‌پرده‌خوانی‌ها در واقع بیشتر نیش و کنایه‌های سیاسی و اجتماعی بودند که ضمن سرگرم کردن مردم، دغدغه‌های آنان را نیز بازتاب می‌داد

 

ترانه های روزمره از یک زندگی تلخ

ترانه‌ها در طول تاریخ این سرزمین بیشتر وجوه فرهنگی و ذوقی جامعه را بازتاب داده‌اند و سرایندگان آنها چون هیچ پایگاه و جایگاهی برای عرضه آثار خود نداشته‌اند، به افواه و سینه‌های مردم کوی و برزن مراجعه کرده‌اند. این سنت در حال حاضر هم کم و بیش در فرهنگ مردمی ‌باقی مانده است و آنان برای ماندگاری هر پدیده و مقوله‌ای، آن را به شعر و الحان موسیقی در می‌آورند.

موسیقی و شعر فاخر همواره نظام‌مند و سنگین حرکت کرده و از طرح بسیاری از واقعیات و اتفاقات به اصطلاح پیش پا افتاده پرهیز کرده، در حالیکه شعر عامیانه هیچ دغدغه‌ای جز بیان و اشاره به مسائل و مشکلات روزمره نداشته است. این شعر اگرچه از نظر ادبی و فنی، نازل و سبک شمرده می‌شد، اما از برد و نفوذی عمیق  میان مردم برخوردار بوده است. اگر در اعصار و قرون گذشته، اشعار و ترانه‌های عامیانه چندان مورد توجه ادیبان و فرهیختگان قرار نمی‌گرفت، اما در یکی دو سده اخیر همپای رسمیت یافتن فرهنگ عامه و علم مردم‌شناسی برای خود هویتی مستقل دست و پا کرده است. از میان چنین اشعاری باید به ترانه‌های نمایش‌های پیش‌پرده‌خوانی اشاره کرد که در دهه‌های ۲۰ تا ۴۰‌‌خورشیدی به اوج کیفی و کمی‌ خود رسیدند و مورد توجه تماشاگران تئاتر در ایران قرار گرفتند.

 

موضوعاتی  برای یک جامعه همیشه مستاصل

اردشیرصالح‌پور در کتاب خود، خصیصه بارز ترانه نمایش‌های پیش‌پرده‌خوانی را توجه به شرایط اجتماعی زمانه معرفی می‌کند؛ مولفه‌ای که بخش جدایی‌ناپذیر هنر مردمی ‌بوده و خواهد بود. برای همین است که به زعم نویسنده، ترانه نمایش‌های سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی بیشتر حول بی‌عدالتی‌ها، رشوه‌خواری‌ها، رانت‌جویی‌ها، فساد اخلاقی دولتی‌ها، نفوذ بیگانگان در کشور و بی‌ثباتی سیاسی سیر می کرده. موضوعاتی برای یک جامعه همیشه مستاصل!

در سال‌های بین اشغال ایران از سوی متفقین در جنگ دوم جهانی و کودتای ۲۸ مرداد که لاله‌زار قلب تئاتر کشور بود و هنرمندان بزرگی در آن روی صحنه می‌رفتند، صراحت ترانه نمایش‌ها در بازگویی کاستی‌ها، ضعف‌ها و فسادها باعث می‌شد مردم بی‌درنگ آنها را پذیرفته و با خود به کوچه و بازار منتقل کنند. اشعاری که همراه موسیقی از زبان پیش‌پرده‌خوانان به گوش مخاطبان می‌رسید، بی‌درنگ نقل محافل و مجالس مردم می‌شد و سر از صفحات گرامافون و تصانیف منتشر شده درمی‌آورد.

اگرچه ترانه‌های پیش‌پرده‌خوانی آیینه حق‌طلبانه مردم در آن دوره پر آشوب بوده‌اند، اما هرگز قادر نبوده‌اند و البته ادعا هم نداشته‌اند که اصل و اساس مسائل و مشکلات جامعه را حل کنند و اوضاع را سامان بخشند. با این حال این اشعار ریتمیک همیشه به شکلی صمیمانه حرف دل مردم را زده و با طرح کاستی‌ها و نقایص کارگزاران دولتی، به جای صدای اعتراض جامعه می‌نشسته‌اند.

 

نمایش سازان  در لبه صحنه تاریخ

نمایشگران خلاق ایرانی و هنرمندان تئاتر در برهه ویژه‌ای از تاریخ کشورمان در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، گونه‌ای ترکیبی از شعر، موسیقی، آواز و حرکات نمایشی را با چاشنی طنز، کمدی، انتقاد و اعتراض به شکلی زنده و سرگرمی‌ساز در پیش چشمان تماشاگران پدید آوردند.

در فصل دوم این کتاب، ریشه و سابقه این شکل نمایشی در ترانه‌های عامیانه و تصنیف‌هایی جستجو می‌شود که از اواخر دوره قاجار و بویژه در جریان نهضت مشروطه و به مدد گسترش مطبوعات، منزلتی تازه یافته بودند و با سبک وسیاق متفاوت عرضه می‌شدند. این جریان ادبی در دوره پهلوی اول با فراز و نشیب‌های زیاد همچنان به راه خود ادامه داد تا آن‌که در فرصت پیش آمده پس از سرنگونی و اخراج رضاشاه از ایران، به صحنه نمایش راه یافت و با تئاتر و موسیقی همراه شد.

در دوره شکوفایی پیش‌پرده‌خوانی، بیشتر آثار حال و هوای بشدت ایرانی داشته و اگرچه ابتدا نیم‌نگاهی به تجربه‌های غربی انداخته، اما بسرعت بومی‌ شده است. پیش‌پرده‌خوانی به اقتضای شرایط تاریخی و نابسامانی‌های اجتماعی بعد از سقوط دیکتاتوری رضاخانی پدید آمد و در دوره‌ای هرچند کوتاه در آسمان نمایش ایران چون شهابی درخشید و خیلی زود به محاق خاموشی و فراموشی نشست.

 

اولین جرقه و بشکه باروت همان نزدیکی

مرحوم مرتضی احمدی نیز در کتاب پیش پرده و پیش پرده خوانی به سراغ تاریخچه و ریشه های پیش پرده خوانی رفته است. برای اولین بار در بهار سال 1319 ترانه ای فکاهی به نام مضرات افیون در صحنه سینماتئاتر سپه واقع در سمت شمالی خیابان سپه، بین سردر باغ ملی و چهارراه حسن آباد (هشت گنبد) به بازیگری و خوانندگی محمود منزوی همراه با کمانچه و تنبک به نمایش گذاشته شد که با استقبال بسیاری روبرو شد

در آن دوره، تماشاخانه‌های متعددی از پی هم تاسیس و ترانه نمایش‌های ایرانی متعددی ساخته و اجرا شد. در آن ۱۲ سال، در کمتر سالن تئاتری بود که پیش‌پرده‌خوانی نشود و در آن مسائل ریز و درشت سیاسی و اجتماعی مورد انتقاد قرار نگیرد.

بنا بر آنچه اردشیر صالح‌پور در کتاب خود تشریح کرده است، جنبه‌های فنی و سازو کار پیش‌پرده‌های خوانده شده در سال‌های بین ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بسیار جالب توجه و شگفت است. سرایندگان، اجراکنندگان، هنرپیشگان، آهنگسازان و نوازندگان این‌گونه نمایشی به نوبه خود هرکدام سهمی‌ در این پیشرفت و ترقی داشته‌اند.

 

 پیش‌پرده‌های مردمی که ملی شدند

در دوره شکوفایی پیش‌پرده‌خوانی، بیشتر آثار حال و هوای بشدت ایرانی داشته و اگرچه ابتدا نیم‌نگاهی به تجربه‌های غربی انداخته، اما بسرعت بومی‌شده و با فرهنگ این سرزمین آمیخته گردیده است. مخاطبان این گونه آثار نیز بیشتر از طبقه متوسط شهری بوده‌اند که در اعتراضات سیاسی آن سال‌ها حضوری فعال داشتند.

دکتر صالح‌پور در بررسی ترانه نمایش‌های سال‌های دهه ۲۰ خورشیدی، محورهایی چون هرج و مرج سیاسی، اختناق، جنگ، قحطی، وابستگی به بیگانگان، خان و خان‌بازی در شهرستان‌ها، سانسور و فساد اداری و اخلاقی را به عنوان موضوعات و مضامین اصلی این آثار معرفی می‌کند.

 

 

ستاره هایی که درخشیدند

برای پی بردن به اهمیت و جایگاه پیش‌پرده‌خوانی‌های سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، کافی است نگاهی بیندازیم به چهره‌های بزرگی که آن سال‌ها در سرودن، آهنگسازی و اجرای این ترانه‌ها نقش داشتند. از میان سرایندگان اشعار پیش‌پرده‌خوانی‌ها باید به ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، جمشید شیبانی، محمدعلی سخی، مهدی سهیلی، کریم فکور، اسماعیل‌خان مهرتاش و اسماعیل نواب صفا اشاره کرد. شاخص‌ترین آهنگسازان پیش‌پرده‌خوانی‌ها، هنرمندانی چون حسن رادمرد، خادم میثاق، اسماعیل‌خان مهرتاش و مرتضی حنانه بودند.

اما آنچه بیشتر تماشاگران را به یک تماشاخانه می‌کشاند، نام هنرمندی بود که این پیش‌پرده‌خوانی‌ها را اجرا می‌کرد. از میان این افراد باید از حمید قنبری، مجید محسنی، مرتضی احمدی، نصرت کریمی‌، عبدالعلی همایون، اصغر تفکری و جعفر بزرگی نام برد؛ اما شناخته‌شده‌ترین خواننده و بازیگر ترانه نمایش‌های آن دوره، بی‌شک عزت‌الله انتظامی ‌است که کار خود را از نوجوانی آغاز کرد و بسیار زود مورد توجه مردم قرار گرفت.

 

بشتابید ؛ عزت انتظامی و  پرده ی بهشت برین

بد نیست در پایان مروری کنیم بر اجرای  پیش پرده « بهشت برین» ساخته ی پرویز خطیبی .

در این پیش پرده خواننده جلوی صحنه شروع به خواندن می کرد.

ز سعی دولت دگر مملکت آباد شده /قلب حزین همه ز غصه آزاد شده /لطف سران وطن ،شامل افراد شده / بساط ظلم و ستم ،یکسره بر باد شده /سال و ماه ارزونیه ،روز و شب مهمونیه /بساط اعیونیه  ،ای عمو/اندرین سال بخدا، درد تو میشه دوا /دیگه پشت وزرا بد نگو/اگر اهل دلی به گفته ام کن یقین /شکر خدا مملکت ،گشته بهشت برین

 

بعداز انجام بنداول خواننده سکوت میکرد.صدای خوانندگانی چند به صورت کر،از پشت پرده شنیده  که می خوانند:قاسم کوریه ...قاسم کوریه...قاسم کوریه..

یعنی دروغه،  دروغه دروغه

بعد خواننده بنددوم رو میخوند و صدای خوانندگان کر بلافاصله بعد از اجرای هر بند:قاسم کوریه ..قاسم کوریه و تا پایان و علاوه بر گروه کر خواننده هم با آهنگ و ریتم یک چشمش رو باز و بسته میکرد.

 




مطالب مرتبط

دو نمایش با یک کارگردان در خانه موزه استاد انتظامی

افشین قاسمی: کار پرمخاطب باید سال‌ها روی صحنه بماند
دو نمایش با یک کارگردان در خانه موزه استاد انتظامی

افشین قاسمی: کار پرمخاطب باید سال‌ها روی صحنه بماند

افشین قاسمی، کارگردان تئاتر که از اول آذر با نمایش «خرده‌جنایت‌های زن و شوهری» و «عمو ماهیگیر» در خانه موزه استاد انتظامی میزبان مخاطبان کودک و بزرگسال خواهد بود، می‌گوید کار پرمخاطب باید سال‌های سال روی صحنه بماند و نسل‌های جدید به تماشای آن بنشینند.

|

نظرات کاربران