در حال بارگذاری ...
یادداشت هوشنگ گلمکانی بر نمایش «یک روز تابستانی»

فید و کات

ایران تئاتر- هوشنگ گلمکانی: نمایش «یک روز تابستانی» به کارگردانی پارسا پیروزفر، نمایشی دیدنی و دلچسب از موقعیتی تراژی کمیک است.

وقتی مرد ساده‌دل نومید یک گوش مجانی گیر می‌آورد و به عنوان بهانه‌ای جهت فرار از خودکشی تصمیم می‌گیرد داستان زندگی‌اش را «به طور خلاصه» برای مرد شیک‌پوشی تعریف کند که ادعا می‌کند از فرط موفقیت به پوچی و نومیدی رسیده، کارگردان از تاریک و روشن کردن صحنه به مثابه فیداوت-فیداین در سینما برای فشرده کردن یک زمان طولانی استفاده کرده است.
حذف کلام و جایگزین کردن موسیقی همراه با تغییر میزانسن (محل راوی) و عوض شدن حالت مرد دوم، طولانی بودن و خسته‌کننده شدن آن روایت «خلاصه» را از طریق همین فیداوت-فیداین‌های کوتاه و متوالی القا می‌کند.
دفعه دوم، هنگامی که مرد ساده‌لوح می‌خواهد داستان زندگی‌اش را برای زن جوان زیبا، باز هم به طور خلاصه و همچنان برای تحت تأثیر قرار دادن او تعریف کند، باز همان موسیقی دفعه قبل آغاز می‌شود و با توجه به این‌که مرد با همان حرکت‌های آغازین دفعه قبل حکایتش را شروع می‌کند، تصور می‌کنیم کارگردان باز هم می‌خواهد از همان ترفند اول و با فیداوت-فیداین‌های کوتاه و متوالی استفاده کند.
در یک ساختار روایی کلاسیک (نمایش یادآور کمدی‌های کلاسیک است)، این انتظاری منطقی است، اما در این‌جا کارکردان به تماشاگرش رودست می‌زند و در همان شروع روایت دوم، توسط زن کات می‌دهد. در شکل کلاسیک، معمولا روایت دومی هم به شکل روایت اول وجود دارد و چنین کاتی معمولا در نوبت سوم اتفاق می‌افتد.
نمایش «یک روز تابستانی» نوشته اسلاومیر مروژک به کارگردانی پارسا پیروزفر، نمایشی دیدنی و دلچسب از موقعیتی تراژی-کمیک است. متن درخشان مروژک از آن متن‌هایی است که تئاتر امروز ما نیاز دارد و اجرای پیروزفر و بازی‌ها (به‌خصوص رضا بهبودی) متناسب با متن، هر دو وجه تراژیک و کمیک اثر را پاسخ می‌دهد. این از آن نمایش‌هایی است که می‌شود تماشایش را توصیه کرد.




نظرات کاربران