در حال بارگذاری ...
داور فرمانی، کارگردان حاضر در بیست و ششمین جشنواره تئاتر استانی اردبیل:

تئاتر امید بخش و شفا بخش است

داور فرمانی، نویسنده و کارگردان نمایش «دست های آدمکش» که در بیست و ششمین جشنواره تئاتر استانی اردبیل، این نمایش را در بخش مسابقه به روی صحنه برده است، گفت: تئاتر امید بخش و شفا بخش است.

به گزارش ایران از اردبیل، بیست و ششمین جشنواره تئاتر استانی اردبیل، بهانه ای شد تا با یکی از هنرمندان جوان این دیار هنرمند خیز که در دوره های قبلی این جشنواره و نیز جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضوری تحسین برانگیز داشته باشد، به گفتگو بنشینیم. داور فرمانی، متولد 1354  شهر اردبیل  است که فعالیت تئاتری  خود را از سال 1366 آغاز کرده و در طی این مدت در بیش از 70 نمایش به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشته است.

 

آقای فرمانی با توجه به حضورتان در 70 عنوان نمایش از سال 1366 تا کنون، چه افتخاراتی را برای تئاتر اردبیل کسب کرده اید؟

در این مدت جوایز و رتبه های متعددی را کسب کرده که  مهمترین آن ها، کسب دیپلم افتخار بازیگری اول جشنواره بین المللی جشنواره تئاتر فجر در سال 80 با نمایش سبز سهراب سرخ به کارگردانی زنده یاد مجیدواحدی زاده بوده و همچنین  15 دیپلم افتخار بازیگری اول و تعدادی هم مقام اول بازیگری اول را  کسب کرده ام و  در یکی از جشنواره های تئاتر استانی هم،  مقام دوم نمایش نامه نویسی رو هم دریافت کرده ام .

 

 نمایش نامه هایی که نوشته اید؟

یالان ، مورچه، کافه صفی- زیر لانه ی کلاغ، سنگ ها، گول و بولبول افسانه سی،  دست های آدم کش و همه دندان های خان

 

(با توجه به حضورتان در نمایش های مختلف  به عنوان بازیگر،کارگردان و نویسنده، کدامیک را بیشتر دوست دارد؟

بیشتر بازیگری.  کار اصلی من در تئاتر،  بازیگری است.

 

براى ارتقای نمایشنامه نویسی و تولید آثار نمایشی چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهاد من این است که حتما" و باید نمایش نامه نویسی همراه با تحقیق و پژوهش و دغدغه باشد. زیرا نمایش نامه نویسی جزو سخت ترین گونه های نوشتاری است که اصول و قوانین،  فن و آیین خود را دارد  و قرار است به عمل تبدیل شود. این آغاز زندگی از نوعی دیگر است. برای همین باید با الگوهای موجود در سطح دنیا آشنا بود و همان آثار را از جنبه های مختلف نمایش نامه نویسی بررسی کرد و تئاترش را هم دید.ممکن است علاقمندان به نمایش نامه نویسی متنی را بنویسند و با همان متن نشان دهند که استعداد نمایش نامه نویسی دارند، حال برای خلق اثر بعدی چگونه می خواهند بنویسند؟ بزرگترین امتیاز برای خلق یک نمایش نامه  خوب و مستحکم این است که نویسنده  نسبت به آن موضوع دغدغه داشته باشد و نیاز لازم برای مطرح شدن به جامعه باشد و صرفا از روی علاقه ننویسد. زیرا این علاقه تا جایی کوتاه پیش رفته به بن بست خواهد رسید و این بن بست زمانی از بین می رود که دغدغه و آیین نوشتاری و اصول درام نویسی در اثر رعایت شود. خواندن متون نمایشی کهن کلاسیک جزو بهترین منابعی هستند که باید خوانده شده، تحقیق و تفحص شوند. در این میان خودم را نمایش نامه نویس نمی دانم و اگر رو به نمایش نامه نوسی می آورم، به این معنا نیست که بنویسم و کارگردانی بکنم، بلکه دنبال مسائلی هستم که در تئاتر خسته ام نکند و لازم است مطرح شود. مدام منتظر می مانم و بعد خودم می نویسم البته با توقف های بسیار.

 

جشنواره های تئاتر استانی را چگونه می بینید؟

این تکراری ترین سئوال ما در طول سالیان زمان برگزاری جشنواره است و باید قبول کرد که این سئوال جزو بهترین سئوال هاست و باید قبل از شروع این رویداد، ستاد جشنواره این را از خود بپرسد و به خود دروغ نگوید . حال جشنواره 26 امتیازاتی دارد که خوب است در بطن خود حرکت دارد اهالی تئاتر از قدیم و جدید وارد معرکه شده اند و این بوی زندگی می دهد. بوی حیات می دهد. باید مواظب بود که ارزش های خود را به راحتی لکه دار نکنیم. احترام به بزرگترها را نباید فراموش کرد. قضاوت های نابجا و غیر فنی شروع  تمام سو تفاهم های طولانی است. برگردیم به جشنواره که همیشه برگزاری جشنواره را تحسین کرده ام و مخالف آن نیستم. این جشنواره هم زحمات و سختی های خود را دارد و لازم است از تمام عزیزانی که برای این امر شب و روز تلاش می کنند، تشکر و قدردانی کنم . دوستان خسته نباشید. ما با هم یک خانواده ایم. خانه مان همان خانه ای است که فردا با هم در آن خانه روبروی هم خواهیم نشست . ممنون از شما. حالا نکته ای که باید بگویم این است که واقعیت همیشه چیز دیگری است، همه  جشنواره هایی که برگزار شده در اصل ذات جشنواره ای ندارد، بلکه ماهیت رقابتی دارد. جشنواره ها برمی گردد به دوره کشاورزی که آیین و مراسم خود را داشته است. حالا ما می آییم و با گنجاندن برخی برنامه های فرهنگی و هنری اسم این جریان را می گذاریم جشنواره. واقعیت این است که در این جشنواره ها گروه های تئاتری دور هم جمع می شوند و با ارائه کارهای هنری شان به رقابت می پردازند و این در سراسر کشور بدین صورت است و به تاسی از شیوه نامه های موجود، اسم این رویداد را می گذاریم جشنواره. می شود گفت امسال و البته سال های قبل نقطه شروع جشنواره  عروسکی کشور شکل جشنواره ای به خود گرفته است و حرکات بسیار خوبی در آن رقم می خورد و برخی برنامه های تئاتر فجر نیز به این سمت رفته است. کاش به دیگر نقاط کشور هم سرایت بکند که می تواند به کیفیت و فن تئاتر کمک وافری بکند. و بی انصافی است که اگر نگویم فعلا فقط جشنواره هست که می تواند نفس کشیدن و زندگی را به ما بدهد.

 

چه تجربه هایی از  حضور در جشنواره های استانی و منطقه ای  در سال های  گذشته  دارید؟

وقتی که جشنواره تمام می شود، افول و ناامیدی بر روی خانواده ی تئاتر حاکم می شود. نباید این روند با اختتامیه تمام شود. تئاتر همیشه تاریخ جریان داشته و خواهد داشت . می شود بعد از اختتامیه هم شروع کرد و اجراها را دوباره سرپا نگه داشت.نبود برنامه های نمایشی بعد از هر اختتامیه ای، سستی و رخوت به بار می آورد. می شود کارگاه های نقدو بررسی و نشست ها تخصصی تئاتردهای اجرا شده را بعد از اختتامیه برگزار کرد و زوایای مختلف برنامه را بررسی کرد و آسیب شناسی کرد. تجربه ثابت کرده است بعد از جشنواره، گروه های نمایشی پراکنده می شوند. باید به گروه ها ی نمایشی امید داد و نگذاشت که با اجرای آخر خود دست از تئاتر بکشند. می شود زمینه را برای شروع بعدی فراهم کرد که البته این نیاز به حمایت مالی بیشتری دارد. جشنواره ای موفق است که تربیت هنری و فنی هم داشته باشد و میل به حرکت را در تئاتری ها به جریان بیندازد.

 

همایش های تئاتر جای جشنواره های منطقه ای را در تاتر استان ها گرفته است، ارزیابی  شما از این حرکت جدید اداره کل هنرهای نمایشی چیست؟

به نظرم موفق نبود. تنها برای کارگردان ها بود. در حالی که تمام اعضای گروه با رشته های خودشان نیازمند یاد گرفتن و دیدن دیگر کارها هستند. از دیگر جهت در این همایش ها، نمایش ها با پخش تصاویر شان ( لانگ شات و فیکس) به تماشا گذاشته می شوند. این ضربه ای به روح تئاتر می زند. برخی از تئاتر ها هستند که با این روش بصورت کامل از بین می روند و دنیای واقعی خود را نابود می کنند.

شما چه پیشنهادی برای این مورد دارید؟

کاش این همایش ها جای خود را به روش دیگری بدهند که تئاتر ها بصورت زنده اجرا بشوند. واقعت این است که تئاتر همیشه زنده است و نوع دیگر آن محصول دیگر است که تئاتر واقعی جداست که ضربه ای بر پیکره  تئاتر است . شاید خلق چنین روشی به نبود هزینه برگزاری و نبود سالن های استاندارد برگردد و این را هم نمی شود کتمان کرد. پس بهتر است به جای تماشای تصویر تئاتر حداقل بصورت زنده در هر شهر توسط کارشناسان هنرهای نمایشی مرکز دوباره بازبینی شوند. و اگر وجود این روش مسئله همایش گروه های تئاتری است که از کارهای همدیگر دیدن کنند می شود کاری کرد که استانها باید بنا به قابلیت و ظرفیت سالن نمایش خود جشنواره  فجر استانی را برگزار کنند بصور مثال استان اردبیل می تواند چند نمایشی که قابلیت اجرا در سالن فدک را دارند، جذب کرده و جشنواره  فجر استانی را راه بیندازد. همین مسئله از نظر علمی به نفع تئاتر استان خواهدبود .

 

بر گردیم به نمایش «دست های آدمکش»...

این نمایش نامه را سال ها قبل براساس داستان روژه ایکور فرانسوی نوشته ام و طی پیشنهاد دوستان کار را شروع کردیم .

 

داور فرمانی، چقدر به شکستن اصول و قوائد معتقد است؟

قضیه  معتقد بودن نسبت به این موضوع نیست. اگر تئاتر اصول و قوائد باطنی خود را بشکند، خود تئاتر دوباره آن را قبول خواهد کرد زیرا که این ساختار شکنی و اصول براندازی برخواسته از بطن خودش است. این را هم بگویم که فقط کسانی توانسته اند و می توانند اصول و قوائد و ساختار تئاتر را بشکنند که می خواهند زندگی را بهتر کنند و قصد کمک به همنوع خود را دارند و منفعت طلب نیستند. در تئاتر ساختار شکنی به معنای کلمه، کمتر اتفاق افتاده است. ما فکر می کنیم در هر اجرا با نوع آوری در زعم خود دست به ساختار شکنی و براندازی اصول دست زده ایم که بیشتر شبیه شوخی و جک گفتن به همدیگر است در حالی که ساختار شکنی بحریست طویل و انقلابی دیگر است. شکستن قوائد تئاتر تنها در مسیر و در دامن تئاتر حرفه ای و تئاتر باتجربه ی افراد محقق صورت می گیرد که مداوم در حال پژوهش و تئاتر کار کردن هستند به نظرم تئاتر در کشور ما هنوز تبدیل به حرفه ی هنری نشده و امکان این امر میسر نیست .جامعه ،فرهنگ ،ظرفیت،سیستم آموزشی، اداب و سنن ما شرط هستند که بتوانند تغییر را قبول کنند.

 

تئاتر اردبیل را چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر منظورتون ساختمان تئاتر شهر است که سال هاست در حال احداث است.و یا اگر منظورتون اجرای تئاتر در شهرمان است باید بگم که نفس و احوالات تئاتر ما هم مثل مردم شهر است بی حوصله و گیر در مسائل مالی سخت.

 بنا به برنامه ریزی، تئاتر های دیگر شهرستان ها در شهر خودشان بر روی صحنه  رفته است. این دیگر امتیاز این دوره هست ، همه  شهرهای استان اردبیل قبلا ثابت کرده اند که ظرفیت پیشرفت دارند و این را بر روی صحنه نشان داده اند. دلیلی  که این انرژی و پتانسیل را می خواباند،  عدم آگاهی متولیان امر از ضرورت اجرا و پی گیری مسائل تئاتر است. اسم شهرستان هم می آید یاد مسئله ای عجیب می افتم که در کشور انگار چند تیرگی وجد دارد عده ای (حتی کارشناس ) تئاتر را جدا می کنند و به آن مهر و اتیکت می زنند، مثلا می گویند تئاتر شهرستان؛ این نه به معنای این است که فلان شهرستان تئاتر دارد، بلکه به معنای این است که این تئاتر شهرستان است و حقیر شمرده می شود. چون تئاتر مرکز و یا تئاتر تهران نیست. و انصافا هم باید قبول کرد عده ای در مرکز هستند که تئاتر خوب و حرفه ای دارند. مسئله اینجاست که وجود چنین تفکری یک تفکر فاشیستی است .

 

چه انتظاری از متولیان تئاتری و فرهنگی دارید؟

انتظار این است که مسئولیت استان تئاتر را بشناسند و ضرورت اجرایی آن را بدانند بسیار کلی می گویم که اکثر آنها تئاتر را نمی شناسند .

 

در مورد جشنواره  امسال و تفاوت های آن با دوره های قبلی،  چه نظری دارید؟

این شکل از برنامه ریزی، جدید و نو نیست. من موافق این شکل از اجراها هستم و واقعیت این است که فعلا برای این نوع برنامه ریزی امکانات نداریم. یعنی حداقل  سالنی مخصوص تئاتر نداریم.نباید خودمان را گول بزنیم. ما همگی برای رقابت کار کرده ایم ولی اجرای شهری هم می زنیم. این شیوه ای است که قبلا هم بوده. من انتظار داشتم که کارگاه ها و نشست های تخصصی تئاتر پربارتر برگزار شود که انگار اصلا خبری نیست. فقط جشنواره برگزار می شود. کارگاه ها و نشست ها جزو ضروریات جشنواره هستند که بد برنامه ریزی شده است .

 

حرف و مطلب خاص؟

سئوال شما کلمه ای دارد و آن کلمه، کلمه  خاص است. یادم افتاد بگویم که تئاتر اصلا در نظر من خاص نیست و اصلا هم خاص نیست. تئاتری ها و تماشاگرانش هم خاص و جداگانه نیستند،تصور بکنید که شما کنار مزرعه ای نشسته اید و دارید کتاب می خوانید. روی کتاب یک موجود بسبیار ریز و ریزتر از مورچه یعنی مقداری بزرگ تر از نوک سوزن دارد حرکت می کند. اینجاست که این موجود خاص تر از تئاتر است. اعتقاد دارم تئاتر پدیده ایست هنری که زیبایی بسیار مدهوش کننده ای دارد که محتوایش هم  آدم را هوشمند و آگاه می کند. برگردیم به خاص بودن ، در نظرم همه چیز در دنیا خاص است. فقط تئاتر نیست که خاص هست. ما آدم ها بخاطر اینکه خودمان را خاص جلوه دهیم، شغل و یا ویژگی بارز خود را خاص تلقی می کنیم . در جهان همه چیز خاص است. حتی چیز های بسیاربسیار بدیهی .

تئاتر امید بخش و شفا بخش است. به آدم ها آثار خوب فکر کردن را نشان می دهد. و تئاتر می تواند بواسطه  زنده بودنش جلوی بسیاری از ناهنجاری ها را بگیرد . به انسان گوشزد بکند که کینه و نفرت و حسادت و دورویی و ... بلاهای خانمان برانداز دارد

 

 

گفت و گو از سعیدنوریان




نظرات کاربران