در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر دو اجرای جشنواره نمایش عروسکی

فرانسوی‌هایی که قصه خودمان را به یادمان می‌آورند

ایران تئاتر- محمدرضا الوند: این متن درباره دو اجرا است؛ یکی حکایت شرقی توسط هنرمندان اروپا، دیگری داستان آمریکایی به روایت هنرمند ایرانی. نمایش‌های "پادشاه سرگردان "اثر ژان باتیست پوش و جیق جیقه با قاف اثر کاوه مهدوی.

سالن اصلی تئاتر شهر، آخرین شب فستیوال تئاتر عروسکی. ششم شهریور ۹۷ کارگردان که گویا با زبان اشارت (ناشنوایان) آشناست تا گویش و صوت، روی صحنه که می‌آید با همان اشارت می‌گوید که خوشحال است جایگاه تماشاگران مملو از مرد و زن و کودک و نوجوان شده و همه آمده‌اند نمایش گروه او را ببینند.
پرولوگ و مقدمه قبل اجرا بیان این موضوع است که او می‌خواهد قصه‌ای برای شما بگوید که سالیان قبل پدرش از پدرش و او از پدر ... سینه‌به‌سینه به او رسیده. متن قصه از حکایات و افسانه‌هایی می‌آید که گویا به ماقبل تیموریان می‌رسد و در کتب کهن ایران در کنار بسیار حکایت و افسانه دیگر مکتوب است!
جالب است که او می‌داند حتی سنت نقالی و قصه‌گویی و اصولاً ادبیات شفاهی به نحو " روایت در روایت " و " روایت برای روایت " مسبوق در فرهنگ ماست. شیوه‌هایی که ما در روایات تاریخی مکتوب خود، نظیر جهانگشای، یا بیهقی و تواریخ اقوام و طوایف به‌صورت مستند داریم. پندنامه‌هایی نظیر ارداویرافنامه که ذات اعتقادی دارد، یا مثلاً قابوس‌نامه
نه‌تنها یادآور این طریقه سنت آمیخته با زبان و فرهنگ عرب است، بلکه تا حدی سرشت افسانه‌ها و قصص را در برخی مواضع از سر سهو و جهل به‌سوی اعراب سوق داده. نمونه رقت‌انگیز آن سرنوشت " هزارویک‌شب " است که در مستندسازی‌های از سر عمد پژوهشگران نسخ به نام ادبیات عرب ثبت شد.
 بگذریم. در کنار کارگردان که به‌کل از قید زبان آزاد است، روایتگر هم‌وطن ما، وظیفه بیان قصه را به زبان فارسی دارد و در لحظاتی که کارگردان آن را به اشارت و علائم گفتاری خودش می‌گوید، مانیز حین دیدن سایه ها و شنیدن ودیدن سازها (موسیقی برای نمایش فضا و انتقال مفاهیم عمیق) حکایت را به تفصیل می شنویم. البته منهای عدم مهارت در بیان و صدای بسیار پایین (HF) میکرفن روایتگر فارسی زبان.
این نمایش هم تا اندازه ای به دلیل ویژگی هایش کمتر عروسکی به حساب می‌آید، اما جذابیت مهمی که اثر را به عنوان نمایشی عروسکی و دل انگیز در نظر مخااطب به ثبت می رساند، شیوه اجرای شرقی آن روی صحنه است. همه چیز روی صحنه است، جز سایه پادشاه که حضورش در کنار دیگر ظرافت های اجرا از اهمیت بالایی برخوردار نیست. سایه ها و تصاویر رنگی توسط دو عروسک گردان و به وسیله ی دستگاهی جلوی دید ما قرار دارد، گویی اشارات کارگردان و گفتار راوی فارسی زبان ترجمانش در دست های آن دو نفر و ابزار و ادوات ظریف و جذاب آن هاست و این خصیصه بدون هزینه های آنچنانی و به کار گیری ده ها و ده ها گرداننده عروسک به شیوایی شگرد نمایش‌های متکی بر روایت ایرانی و شرقی را به دل تماشاگرمی نشاند. این ها اسباب جادوی گروه فرانسوی نیست، حا صل مطالعه و فهم دقیق روی سنت نمایش ایرانی است. آنان با طریقه اجرا، پرده خوانان و نقالان ما را به یادمان می‌آورند و دقت نظر و مطالعه دقیق روی کارکرد عناصر را یادمان می دهند...
 حال نگاهی می کنیم به اجرای " جیق جیقه " که برداشت از قصه " جاناتان مرغ دریایی " بود با تلفیق شعار ضد جنگ. قصه‌ای که همواره جاناتان بر مصائب پیروز می شود و قهرمان است و حالا کارگردان با نما های متقاطع و دو کودک، ماجرا را به کودکان جنگ می آمیزد و ظاهری هجو و پر مطایبه برآن می زند. جنان که با ساز های غیر ایرانی سروده های باب روز می نوازد و همه حامیان جنگ ها دا نکوهش می کند و در پایان نیز با حضور هواپیماهای جنگده، جاناتان به پرواز آرام خود ادامه می دهد.
شیوه و تصویر پردازی اجرا نه پای بند عناصر عروسکی است و نه وفادار به ماهیت اجزا توسط عروسک ها، با این حال عروسک کوچک و بزرگ هم دارند، بازی و خوشمزگی بازیگران زنده همراه با ساز و آواز جمعی نیز ملحوظ در کار شده. استفاده از شکل های غیر ایرانی در ظاهر عناصر و اجزا و بهره گیری از شوخی های به سبک تلویزیون، ملغمه ای شلوغ، پر از ایده های خام و زود گذر و خلاصه هیاهویی بر سر هیچ رقم زده که چندان کشف و شهودی هم در مخاطب بر نمی انگیزد و صرفا فضایی مفرح را تدارک می دید.
 غرض از این مقیاس که چه بسا خوشایند طبع همه نباشد، زرفای مکانی است با هویت ویژه خودش که وقتی طرف از آن سوی دنیا می‌آید، با وضعیت فرهنگی و اجتماع فرهنگ ما، می‌داند "زیره به کرمان نیاورده "؛ اما وقتی ما کاری را می بندیم، گمانمان این است، برگ برنده دست ما افتاده و همه چیز به جاست. ژرف ساخت نمایش در ظواهر فریبنده و سرگرم کننده محدود گشته و بیشتر بازی با اشکال است تا غنای عمق معنا. در این دوره جشنواره در یک روز دو مصداق متفاوت را می شد دید و رصد کرد که یکی با ژرف ساخت نشانه ها با ظرفیتی که ابداع و ایجازش ریشه اش در سنت و فرهنگ ایرانی و شرقی قرار گرفته اما با تابلو نگاری اروپایی به اوج کارکرد اجتماعی و کنش مخاطب ایرانی می انجامد، چنان که در رورانس پایانی از شدت هیجان تماشاگر، کار گردان به ما بگوید: درست است که گفتم قصه از پدر به پسر رسیده، اما شما می توانید به دختران خود وسایرین بسپاریدش! و ازسوی دیگر، نمایشی با آن مختصات که ذکرش رفت.
به هر تقدیر دو اثر با ویژگی های خود به تنوع و گستردگی پرداختن به نمایش عروسکی می انجامد و با فراز و فرودشان نقش بند یک حادثه به یاد ماندنی، یعنی این دوره و در این اوضاع و احوال پر دغدغه امروز، هفدهمین فستیوال بین المللی عروسکی تهران، تابستان ۹۷

 




مطالب مرتبط

«مامان» به صحنه بازمی‌گردد

«مامان» به صحنه بازمی‌گردد

نمایش عروسکی «مامان» به نویسندگی و کارگردانی الهام سلج محمودی دور دوم اجراهای خود را از 12 بهمن ماه در سالن تئاتر «هامون» آغاز می‌کند.

|

هم‌زمان با سالروز 52 سالگی مرکز تئاتر کانون

اجرای نمایش «قورباغه و غریبه» آغاز شد
هم‌زمان با سالروز 52 سالگی مرکز تئاتر کانون

اجرای نمایش «قورباغه و غریبه» آغاز شد

سالروز تاسیس مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری، با حضور عادل بزدوده، جمعی از هنرمندان، کودکان و نوجوانان و والدین بچه‌ها و آغاز اجرای نمایش «قورباغه و غریبه» گرامی داشته شد.

|

مهتاب تبریزی، کارگردان حاضر در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی:

رقابتی شدن بخش عروسکی، کیفیت آثار را افزایش می‌دهد
مهتاب تبریزی، کارگردان حاضر در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی:

رقابتی شدن بخش عروسکی، کیفیت آثار را افزایش می‌دهد

مهتاب تبریزی، کارگردان هرمزگانی اعتقاد دارد بخش عروسکی جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی، بهتر است به صورت رقابتی برگزار شود تا کیفیت آثار افزایش یابد.

|

نظرات کاربران