در حال بارگذاری ...
گفت وگوی ایران تئاتر با محمد لارتی و کامران شهلایی کارگردانان نمایش آوانتاژ

حسرت آینده ای که گذشته ولی اتفاق نیافتاده

ایران تئاتر:نمایش آوانتاژ اثر هنرمندانه‌ای در باره یکی از تلخ‌ترین وقایع سال‌های دفاع مقدس و بمباران وحشیانه شهر اندیمشک توسط نیروهای صدام و کشته شدن صدها انسان بی‌گناه است. محمد لارتی و کامران شهلایی کارگردانان نمایش با استفاده از ویژگی‌های تئاتر مستند نمایشی اثرگذار را با تم حسرت‌ها و آرزوهای فروخفته روی صحنه برده‌اند.

محمد لارتی هنرمندی چندوجهی است و سال‌ها در حوزه مدیریت مراکز و جشنواره‌ها در سمت‌هایی نظیر دبیر علمی و اجرایی جشنواره ملی تئاتر ایثار و ریاست اداره هنرهای نمایشی بنیاد شهید فعالیت دارد. او در تئاتر سوای نویسندگی و کارگردانی در حوزه بازیگری هم فعالیت داشته است. کامران شهلایی هم از پرکارترین تئاتری‌های  سال‌های اخیر است . از کارهای این دو هنرمند می‌توان به  «دوران خوش بازنشستگی»، «امشب باید بروم» ،«هفت روز ازتیر شصت» ، «کاش خوابت را ندیده بودم»، «کاش می شد» می‌توان اشاره کرد. داستان نمایش آوانتاژ درباره پسری است که در جریان بمباران شهر اندیمشک شهید می‌شود. حسام فوتبالیست بوده و علاقه بسیاری به این ورزش داشته است. پس از شهادتش اتفاقات و لذت‌های زندگی را از دست داده و به او این آوانتاژ و فرصت داده می‌شود تا آنچه را که قرار بوده در دنیای زندگان از جمله لحظات جنجالی فوتبال، عاشق شدن و ازدواج را که موفق به تجربه آن نشده و لذت آن‌ها را از دست داده، ببیند . نمایش آوانتاژ نوشته کامران شهلایی و کار مشترک کامران شهلایی و محمد لارتی از دوم مهرماه ساعت 18:30 در تالار حافظ روی صحنه رفته است و بازیگران آن الهام نامی، امین وحیدی‌پور، رضا بهرامی، ابوذر ساعدی، شادی صیادی، ترانه کوهستانی، احمد جعفری، آرزو کریمی‌زند و ایلیا بکریان هستند . دیگر عوامل این اثر نمایشی عبارتند از: دستیار کارگردان: جلال حسنوند، دستیار دوم کارگردان: غزل معصوم شاهی، طراح لباس: آتوسا قاضی، آهنگساز: احمد جعفری، منشی صحنه: مونا افکار، مدیا و تیزر: رامین نجفی، مدیر تبلیغات: عرفان پور محمدی، عکاس: تبسم ارگی، مدیر صحنه: سعید جعفری، مهندسی صدا: وصال جواهری، طراح گریم: حدیث پارسا، روابط عمومی و امور رسانه: زهرا شایانفر و طراح پوستر: رامین رستمی .

با محمد لارتی و کامران شهلایی در باره اجرای نمایش آوانتاژ گفت وگویی انجام داده‌ایم.

 

نمایش آوانتاژ را بر اساس یکی از رویدادهای تکان‌دهنده و در عین حال مهجور  وقایع دوران دفاع مقدس اجرا کرده‌اید. چطور شد به سراغ این موضوع رفتید؟

 محمد لارتی : این اثر نمایشی اتفاقات رخ داده در 5 آذر سال 65 اندیمشک را روایت می‌کند . در این حمله و بمباران ۱۰۰ دقیقه‌ای طولانی‌ترین بمباران هوایی بعد از جنگ جهانی دوم و طولانی‌ترین بمباران در تاریخ ایران رقم خورد و متاسفانه تعداد زیادی از زنان و کودکان و افراد غیرنظامی به شهادت رسیدند .در حقیقت آوانتاژ روایتی است از آن شرایط ،آن دوران و افرادی که در این حادثه تلخ شهید شده‌اند. داستان نمایش درباره پسربچه‌ای است که فوتبالیست خوبی بوده و حتی ممکن بوده که در آینده عضو تیم ملی فوتبال شود اما در این حادثه کشته می‌شود. اگر او زنده می‌ماند، می‌توانست تجربیات زیادی را کسب کند در حالی که مرگ این پسر همه آرزوهایش را تباه کرد. او دیدن بسیاری از اتفاقات تاریخی و ورزشی را از دست می‌دهد در حالی که حقش این نبود و باید فرصت زندگی می‌داشت. در این نمایش شهید ما زنده است و حالا ۴۰ سال دارد چون همان‌طور که در قرآن و روایات تشیع آمده، شهیدان زنده‌اند، روزی می‌گیرند و ناظر بر اتفاقات امروز هستند. در این نمایش این طور تصور شده که اگر این پسربچه زنده می‌ماند زندگی‌اش چگونه می‌شد و چه تجربیاتی را از سر می‌گذراند.

 

در نمایش قبلی که باتفاق ( هفت روز از تیر شصت) رویکرد تئاتر مستند را مورد استفاده قرار دادید و در آوانتاژ هم دوباره از این سبک اجرایی استفاده کردید. آیا این سبک کاری مطابق با موضوعاتی است که برای اجرا در نطر دارید؟

لارتی : دغدغه گروه تئاتری ما ریشه در تحقیقاتی دارد که در تاریخ معاصر ایران داشته‌ایم. نویسنده گروه کامران شهلایی علاقه شخصی هم به این موضوع دارد و در این عرصه تجربیات یک دهه‌ای دارد؛ بنابراین چنین موضوعاتی در قالب تئاتر مستند جواب می‌دهد. همواره بدون سفارش گرفتن بر اساس دغدغه‌هایمان وارد این عرصه شده‌ایم . تولید این اثر نمایشی کار بسیار سختی بود و در حوزه میدانی و پژوهشی انجام شد؛ چون قسمت زیادی از این اثر، مستند است و جمع آوری اطلاعات بسیار مشکل بود. کامران شهلایی نویسنده نمایش برای نگارش متن مصاحبه‌های زیادی با بازماندگان این حادثه داشت. این اتفاق بعد از گذشت این همه سال هنوز برای بازماندگان دردناک است و این تجربه تلخ را فراموش نکرده‌اند. این نمایش از جنس مردم است و مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار می‌کند .

 

کامران شهلایی: تفاوت عمده‌ای که میان هفت روز از تیر شصت با آوانتاژ وجود دارد این است که نمایش هفت روز از تیر شصت اثری کاملاً مستند محسوب می‌شود و آوانتاژ اثری مستند داستانی است.

 

به نظر می‌رسد دهه شصت به عنوان دورانی پر التهاب سوژه‌های زیادی برای روایت در تئاتر دارد .

شهلایی : همینطور است و پر از اتفاقاتی است که مردم از آن بی‌خبر هستند و این خوب نیست ؛ همه باید تاریخ‌مان را بشناسیم.

 

به چه دلیل در کارگردانی نمایش به جای استفاده از روایت خطی  سراغ روایت غیر خطی و سیال ذهن رفتید؟

 شهلایی : دلیلش این است که داستان نمایش در یک زمان واحد اتفاق نمی‌افتد؛ در حقیقت داستان در سال 65 و دهه‌های بعدی روایت می‌شود.

 

از مونا یکی از شخصیت ‌های محوری نمایش که دختری از دهه نود است بگویید.

شهلایی: جنگ باعث شده موناهای نوعی نتوانند به خوشبختی و علایقشان برسند و آینده کاملی داشته باشند . طبیعی است که بخشی از خوشبختی در گروی ارتباط و داشتن همسر باشد. ما قصه دو عاشق را روایت می‌کنیم که هیچ وقت به خاطر جنگ نتوانسته‌اند به طور فیزیکال باهم ملاقاتی داشته باشند .

 

آیا مونا در این نمایش آدم روشنفکری است؟

شهلایی : چرا روشنفکر؟

 

به‌ هرحال اسماعیل فصیح می خواند و دیدگاه هنری و غیر کلیشه‌ای به مسائل دارد؟

شهلایی : روشنفکر واژه‌  به شدت مبهمی است. آیا شما از روشنفکر به عنوان یک وجه مثبت یاد کردید؟

 

بله، شخصی که مطالعه دارد و روشن به مسائل نگاه می کند.

شهلایی : اگر این‌طور است مونا روشنفکر است .(باخنده)

لارتی : نماد جوان امروزی است .

شهلایی : جنگ باعث شده مونا سرگردان باشد.

 

با توجه به مضمون نمایش  انتظار می‌رفت که نگاه نقادانه‌ای به جنگ داشته باشید، اما چندان به این سمت نرفته‌اید.

لارتی : به هرحال سه دهه قبل جنگی در ایران رخ داده و هرچقدر بخواهیم آن را نفی و نقد کنیم به نتیجه درستی نمی‌رسیم. در این زمینه باید نگاهی واقعی را دنبال کنیم. تعدادی از آدم‌های جنگ در حال حاضر هم روزگار می‌گذرانند؛ باید از تاریخ درس گرفت و اشتباهات گذشته را تکرار نکرد .

 

 شهلایی : این نمایش اثری صرفا در باره جنگ نیست و به حسرت‌ها و از دست رفتن آرزوها هم می‌پردازد .

 

آیا قهرمان نمایش آوانتاژ حسام است و با واقعه بمباران 4 آذر؟

شهلایی : مونا و حسام قهرمان‌های نمایش هستند. البته در بستر این موقعیت زمانی این دوشخصیت حضور دارند.

لارتی : در یک بستر تاریخی شرایط زندگی اینها دگرگون می‌شود.

 

یکی از نکاتی که نمایش با رعایتش  ریتم مناسب‌تری می‌توانست پیدا کند ،کم کردن تعداد  شخصیت‌ها بود. چقدر به این قضیه اعتقاد دارید؟

لارتی : حضور همه این شخصیت‌ها نیاز بود و نمایش را طوری طراحی کرده بودیم که واقعه 4 آذر از چند منظر بررسی می‌شد.

 

آیا استفاده از تصاویر ویدیو پرداکشن جنبه زیبا شناسانه دارد و یا مفهومی است؟

شهلایی : هر دو مضمون را در نظر داشتیم. یک سری تصاویر مستند مثل اخبارگویی آقای حیاتی جنبه اطلاع رسانی دارد .

 

فوتبالیست بودن حسام چه کارکردی دارد؟

شهلایی : به این منظور فوتبالیست نشانش دادیم که این آدم می‌توانست تبدیل به یک قهرمان و ورزشکار نمونه و مشهور شود .

لارتی : دریچه و زاویه دیدی که می‌شود مطرح کرد این است که اغلب بچه‌های خوزستان اهل فوتبال هستند و بخشی از دلبستگی‌های این شخصیت به فوتبال و آینده‌اش بر می‌گردد و دوست داشت که به تیم ملی فوتبال برسد . او حسرت این مسئله را دارد .

 

با توجه به میزانسن‌های خلوت یک و یا دونفره نمایش آیا اجرای نمایش در یک سالن بلک باکس مناسب‌تر نبود؟

لارتی : به هرحال ما قدرت انتخاب چندانی نداشتیم و فقط می‌توانستیم در سالن حافظ آوانتاژ را روی صحنه ببریم.

شهلایی : بخش فوتبال بازی کردن امکان اجرایش در سالن بلک باکس نبود . وسعت سالن به شکوه کار کمک می‌کند .

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

.




مطالب مرتبط

محمد لارتی، کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر:

«چند روایت نامرتب»، نمایشی از دردهای ناشی از تنهایی است
محمد لارتی، کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر:

«چند روایت نامرتب»، نمایشی از دردهای ناشی از تنهایی است

محمد لارتی، کارگردان نمایش «چند روایت نامرتب» معتقد است هدف نمایش او، نمایان­‌ساختن زخم­‌ها و دردهای ناشی از تنهایی است. زخم­‌ها و دردهایی که نه‌تنها جامعه ما، بلکه همه جوامع جهان با آن‌ها روبه‌رو هستند و درمان این دردها، نیازمند اراده جمعی و بشری است تا این چالش‌ها و ...

|

کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب» مطرح کرد

نمایشی با سه اپیزود، حول محور تنهایی
کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب» مطرح کرد

نمایشی با سه اپیزود، حول محور تنهایی

کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب»، اثری که از طریق ورود به بخش تازه‌ها وارد مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شد، می‌گوید این نمایش سه اپیزود با حضور یک بازیگر مرد و سه بازیگر زن، حول محور تنهایی است.

|

نظرات کاربران