در حال بارگذاری ...
فرزام رنجبر در گفت و گو با ایران تئاتر عنوان کرد

جسارت؛ از ویژگی های مهم هر هنرمندی است

ایران تئاتر: همیشه پزشکان و رونکاوان سوژه های خوبی برای نویسندگان و کارگردان ها در سینما و تئاتر بوده اند و فرزام رنجبر هم در اثرش به سراغ چنین شخصیت هایی رفته است. روز پزشک با موقعیتی رئالیستی شروع می شود و به تدریج داستان و موقعیت ها به سمت فانتزی وگروتسک بودن سمت و سو پیدا می کند و کارگردان با درک درست از جنس شخصیت ها به خوبی آنها در فضا شخصیت پردازی کرده است.

فرزام رنجبر از جمله کارگردانان جوان و خوش فکر دانشگاهی است که نمایش هایی مثل توهیچ وقت این چیزها را نمی فهمی وجزیره را روی صحنه برده است. نمایش روز پزشک به نویسندگى و کارگردانى فرزام رنجبر مهر و آبان ماه ساعت 19 در تالار مولوی به روى صحنه  رفته است.گفتنی است امیر نوروزی، مهناز ذبیحی و غزل شجاعی در این نمایش به ایفای نقش می پردازند. علاوه بر این، امید اکبری(طراح صحنه و لباس)، فرزین رنجبر(طراح صدا)، محمد دارایی(طراح گرافیک و تیزر)، رومینا داوری(روابط عمومی و تبلیغات) و فرناز مرادی و امیرعلی سمیعی(دستیاران کارگردان) در این نمایش همکاری می کنند. داستان این نمایش درباره  زوج پزشکی است که در روز پزشک درگیر مسائل شخصی شان هستند، با ورود یکی از بیمارانشان وارد بحران تازه ای می شوند و اتفاقاتی رخ می دهد. با فرزام رنجبر در باره اجرای نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

همیشه پزشکان و روانکاوان سوژه های خوب و جذابی برای نویسندگان و هنرمندان بوده اند؛ شما براساس چه ویژگی هایی به سراغ چنین موضوعی رفتید؟

نمایش روز پزشک را در سال 91 نوشته بودم و در ادامه در جشنواره تئاتر تجربه روی صحنه رفت و ایده نگارش متن برمی گردد به آشنایی و رابطه من با پزشکان و بخشی از خانواده ام که با این شغل ارتباط دارند. به نظرم پزشکان روابط و قصه‌های جالبی دارند و بر این اساس بر آن شدم تا این روابط را با نگاهی گروتسک که بسیار مورد علاقه‌ام است به صحنه بیاورم.

 

معمولا بین بیمار و پزشک به خصوص از نوع روانکاوش تقابل هم به وجود می آید که بسیار دراماتیک است و در روز پزشک هم این تقابل هم مورد استفاده قرار گرفته است؟

بله من هم به این موقعیت توجه داشتم. پزشکی و زیر مجموعه هایش آنقدر با هم تفاوت دارند که در هیچ شغلی اینقدر وسیع و گسترده نیست. از طب عمومی تا رادیولوژی و جراحی مغز و روانکاوی و ... همه در زیر مجموعه پزشکی قابل تعریف هستند.

 

یکی از نکات جذاب نمایش این است که شما فضای رئال را با فضایی فانتزی تلفیق کرده اید؟

به نکته درستی اشاره کردید. از همان ابتدای نوشتن متن به این ترکیب اعتقاد داشتم و چندی است نمایش نامه هم توسط نشر کیان افراز چاپ شده است. این فانتزی شدن بستر نمایش به تدریج موقعیت های متنوعی را درام داستانی ایجاد می کند و همانطوری هم که اشاره کردم ویژگی گروتسک نمایش هم جلوه زیادی در زیر متن روابط بین شخصیت ها دارد. بازی های نمایش اکثرا رئالیستی است و موقعی که داستان وارد فاز فانتزی می شود جنس بازی هم تغییر پیدا می کند و امیدوارم در ارائه این کار موفق بوده باشم.

 

در آثار لینچ و فلینی هم مخاطب در ابتدا با داستانی رئال روبه است و در ادامه با پرتاپ شدن به یک محیط متفاوت مثل سیرک و غیره فضای دیگری را تجربه می کند؛ آیا در نوشتن نمایش نامه تاثیراتی از نویسنده خاصی داشتید؟

نام هایی که اشاره کردید فضای کاریشان این نوعی است. من همیشه به ترکیبی از کارهای وودی آلن و تارانتینو علاقه داشتم؛ دوکارگردانی که سبک کاریشان متفاوت٬ اما از جهاتی زیادی به هم شبیه هستند. وودی آلن کمدی فانتزی خلق می کند و تارانتینو اکشن فانتزی خلق می کند.

 

یکی از نقاط قوت نمایش درست خلق کردن شخصیت هایی با ویژگی قابل باور و امروزی است؛ به طور مثال هم هوشنگ و هم سرور که معلومات سطحی و کمی دارند، شبه روشنفکرهایی هستند که خودشان را روشنفکر و با سواد می دانند و در جامعه ما مابه ازا زیادی دارند. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟

به نکته حائز اهمیتی اشاره کردید و به نظرم انتقال چنین حسی به شما نشان می دهد که من کارم را در نوشتن و کارگردانی درست انجام داده ام. در نوشتم متن مهم ترین تلاشم ملموس بودن شخصیت ها بود. سطحی بودن در شخصیت سرور بیشتر دیده می شود. هوشنگ هم مثل زنش در لایه سطحی حضور دارد و حرف ها هیچکدامشان عمقی ندارد.

 

اغلب نویسندگنی که به سراغ چنین فضا و شخصیت هایی می روند معمولا از کاراکترهای خارجی استفاده می کنند و از ایرانی نشان دادن شخصیت های اثرشان دوری می کنند. در نمایش روز پزشک به خوبی با نشان دادن خصلیت هایی مثل دو رو بودن و دوگانه رفتار کردن شخصیتی مثل هوشنگ که با مافوقش تلفنی یک جور صحبت می کند و بعد از قطعه مکالمه ناسزایی روانه مافوقش می کند؛ رنگ و بوی ایرانی به شخصیت ها می دهید و مخاطب هم رفتارشان را درک می کند؟

نمایش نامه دیگری به نام اتاق مدیریت دارم که به زودی روی صحنه اجرایش می کنم؛ در این نمایش به زندگی چند معلم ایرانی پرداخته ام و موقعی که به آدم هایی که هویت ایرانی دارند می پردازم علاقه ای ندارم که به آنها رنگ و بوی خارجی و یا ویژگی جهان شمول بودن بدهم. موقعی که به شخصیت ها هویت جهان شمولی می دهید یک جور فرار کردن از ریسک ها و چالش ها است که مبادا با ایرانی بودن شخصیت به کسی بربخورد و این رویه محافظه کارگونه به کیفیت اثر لطمه می زند و به نظرم باید هنرمند جسارت داشته باشد و تاکید کند که چون داستانش ایرانی است باید فانتزی ایرانی هم را شکل بدهد.  

 

البته دنبال کردن چنین رویه ای در نوشتن و اجرا کار دشواری است؟

بله دشوارتر است؛ اما باعث بهتر شدن فضای نمایش و دوری از سترونی و خنثی بودن کار می شود. شاید عده ای از دوستان به بدون مرز و جهان شمول بودن اثرشان افتخار کنند که می شود به عنوان یک راه فرار تعبیرش کرد.

 

در چنین نمایش هایی که شخصیت ها در موقعیت رئال و جدی هستند و ناگهان باید با تغییر جنس بازیش به فضای فانتزی و گروتسک برود؛ توان بازیگران در سوئیچ کردن به موقع این دو فضا نقش راهبردی در جذب و ارتباط گیری با مخاطب دارد. چقدر در انتخاب بازیگران به داشتن چنین توانایی فکر کرده بودید؟

با انتخاب درست و مناسب بازیگر کارگردان نصف راه موفقیت اثرش را طی می کند. درباره انتخاب سه بازیگر نمایش هم باید اشاره کنم که از حضور و همکاریشان در نمایش راضی هستم و خیلی همراه بودند و جنس و توانایی هرکدامشان را می شناختم. با امیر نوروزی سابقه  همکاری در 5 نمایش داشتم . مهناز ذبیحی هم در سه نمایش قبلی من بازی داشت و غزل شجاعی علی رغم اینکه اولین تجربه همکاریش بود را از قبل می شناختم و هر سه نفرشان راآگاهانه انتخاب کردم . هر سه این بازیگران به نحو شایسته ای توانسته اند کاراکترهایشان را در نمایش دربیاورند.

  

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




نظرات کاربران