در حال بارگذاری ...
آوا شریفی در گفت و گو با ایران تئاتر مطرح کرد

در نقاشی اشر٬ خشونت مادر عادی است

ایران تئاتر: آوا شریفی بازیگر با تجربه و جوان تئاتر که در سال های اخیر حضور موفقی در عرصه بازیگری تئاتر داشته است؛ در نمایش نقاشی آشر در نقش یک مادر عجیب و غریب بازی جذابی از خودش ارائه می کند. وی فارغ التحصیل رشته بازیگری تئاتر از دانشگاه هنر است.

آوا شریفی تا کنون در نمایش‌های درانتظار آدولف، سه خواهر، اتاق فاستوس، فاجعه معدن کوشیرو، گفتگوی فراریان، باغ وحش شیشه ای، دل سگ، آلبوم حشرات، دکلره، ولپن، دایی وانیا، مرغ دریایی، از اطراف میلاد، لابیرنت، به خاطر یک مشت روبل، غرب غم زده، گم شدگان، ولپن، رؤیای شب نیمه تابستان، دبستان دوشیزگان، غرب غم زده ، سد معبر ، امروز، اکوئوس، اورفئوس، سرناد و آبی آبی و چهار تا ماهی ایفای نقش نموده‌است. از افتخارات این بازیگر می توان به دریافت جایزه اول بازیگری زن برای نمایش لابیرنت در سیزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران اشاره نمود. نمایش نقاشی اشر نوشته محمدحسین معارف و کارگردانی فریبرز کریمی آبان ماه ساعت 19:15 در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است و بازیگران آن مونا احمدی، آوا درویشی، آوا شریفی، مهسا طهماسبی، نوید فیاض، جاوید قائم‌مقامی و فرزاد نام‌آور، دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: طراح صحنه: نیما تبریزی، طراح لباس: نسرین خرمی، آهنگساز: کسرا پاشایی، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح گرافیک: پرناز کریمی، طراح نور: رضا خضرایی، مدیر پروژه: ثمین مهاجرانی، مدیر تبلیغات و روابط عمومی: مهسا همتی، دستیاران کارگردان: جواد باقری و نیکی افسرزاده و برنامه‌ریز: امین فروتن  هستند و داستان این نمایش درباره مردی است که کورنگی دارد و همه جا را سیاه و سفید می‌بیند و تصور می‌کند اگر رنگ بخورد، این مشکل حل خواهد شد ، با آوا شریفی در باره بازیش در قالب نقش مادر در نمایش نقاشی آشر گفت وگویی انجام داده ایم.

 

آیا درعین حالی که بازیگر جوانی هستید، بازی کردن در یک نقشی که سی چهل سال از شما بزرگتر است کار دشواری است؟

چالش و سختی هایی دارد و معمولا برای ایفای نقش هایی که از بازیگر دور است باید تلاش و کوشش بیشتری انجام داد. نکته دیگر غیر معمول بودن کاراکتر این مادر پابه سن گذاشته است.

 

آیا در نوع بازی اضافه شدن فانتزی به درست درآمدن نقش کمک می کرد؟

همینطور است، من در اتودهایی که برای ایفای نقش انجام دادم به این مسئله توجه کردم که چگونه باید راه برود، چگونه حرف بزند و واکنش نشان بدهد. در ادامه این مسائل را با فانتزی ترکیب کردم و نقش در ذهن و بازیم شکل گرفت.

 

آیا الگوی بیرونی هم برای ایفای نقش در ذهن داشتید؟

نه، الگویی نداشتم. مسئله ای که کمکم کرد تا با این جنس از نقش خو بگیرم؛ خواندن دوباره نمایش نامه های مارتین مک دونا بود.

 

بیشتر روی کدام آثار مک دونا تمرکز بیشتری داشتید؟

بیشتر تمرکزم روی نمایش نامه ملکه زیبایی لنین بود؛ در این نمایش هم پیرزن عجیب و غریبی وجود دارد. شخصیت های نمایشی نقاشی های اشر قرابت های زیادی با شخصیت های آثار مک دونا از قبیل در بروژ دارند و فانتری کارمان بیشتر به این سمت متمایل بود.

 

معمولا مثل نمایش نقاشی اشر خشونت کارهای مک دونا دارای خشونت هایی فانتزی گونه است؟

بله، خشونت ها عادی و در عین حال غیر منتظره است. به نظرم خشونت عجیبی در این شخصیت ها وجود دارد و البته نویسنده کار ما با نیم نگاهی به نمایش نامه ستوان آینیشمور مک دونا نقاشی اشر را نوشته بود. من قبلا اجرایی از ملکه زیبایی لنین را دیدم.

 

همان اجرایی که همایون غنی زاده در سالن تئاتر اصلی تئاتر شهر روی صحنه آورد؟

نه. البته خود من هم در سال های قبل در دوران دانشجویی ملکه زیبایی لنین بازی کرده بودم.

  

ایفای این نوع نقش ها این پتانسیل را دارد که برود به سراغ تیپ شدن؛ چقدر در هنگام بازی به این قضیه فکر کردید؟

طبق صحبت هایی که با کارگردان داشتم قرار شد این نقش بین تیپ و شخصیت بازی شود. در تمرینات هم٬ من و سایر بازیگران تلاش کردیم به سراغ تیپ سازی و یا پررنگ کردن خصلتی مثل خنگی نرویم.  من هم در بازی این نکته را مد نظر داشتم که این پیرزن یک آدم معتاد تزریقی کلیشه ای و تیپیکال با رفتار اغراق آمیز نشود. اگر این نقش تیپ می شد با روح اثر منافات پیدا می کرد و روی کیفیت نمایش اثر گذار بود. در ضمن باید توجه داشت این نوع نقش ها را نمی شود کاملا شخصیت بازی کرد و چون فانتزی دارند وجودشان واقعی نیست و نمی شود رئالیستی بازیشان کرد.

 

یکی از شخصیتهای که در حین دیدن نمایش برای مخاطب جذابیت داشت و نسبت به عملکردش واکنش نشان می دادند همین شخصیت مادر بود؟

مادر خصوصیات جذاب و جلب کننده تری نسبت به سایر شخصیت ها دارد و مخاطب تمرکز بیشتری روی دیدن رفتارش در حین اجرای نمایش دارد.

 

نکته مهم و درست در بازیتان دوری از تظاهر به پیر بازی کردن بود ودر فیزیک و خمیدگی و رخوتی که بدنتان داشت پیر بودن این نقش برای مخاطب قابل باور شد؟

در حین تمرینات به استیل بدنی یک زن در شصت و چند سالگی توجه داشتم که به طور حتم با یک زن سی ساله خیلی متفاوت است. کلا در شروع ایفای هر نقشی و شروع تمرینات تلاش می کنم فیزیک درست آن شخصیت را پیدا کنم و حتی شغل و نوع تفکرش هم در این قضیه و اینکه چگونه راه می رود، چگونه می نشیند و چگونه با سایرین برخورد دارد، مهم است. اگر بدن بازیگر با نقش هماهنگ شود مطمئن باشید نوع کلام و لحن حرف زدن هم به درستی در کنارش شکل می گیرد. در حین تمرینات ژست  و استیل مادر را پیدا کردم و مدتی هم تحت نظر کارگردان تمرینات راه رفتن را انجام دادم.

 

اینکه دو نقشی را در یک نمایش دو بازیگر متفاوت یک شب درمیان بازی کنند٬ برای بازیگر چه ویژگی دارد؟

مهم ترین نکته نوع برخورد کارگردان با این قضیه است و سوال خوبی را مطرح کردید. از روز اول قرار بود من و مونا احمدی هر کدام در 15 شب اجرای نمایش بازی کنیم و موقعی که این قضیه از سوی کارگردان مطرح شد من پذیرفتم در چنین شرایطی در نمایش بازی کنم.

 

چه دلیلی باعث شد چنین شرطی را بپذیرد؟

مهم ترین دلیلش متن خوب و متفاوت و جذاب نمایش بود و در ضمن گروهی خوب هم در پروسه تولید این نمایش حضور داشتند.

 

آیا در تمرینات قرار بود که هر دوی بازیگران این نقش در کنار هم تمرین کنند؟

نه، کارگردان برنامه ریزی کرد که جداگانه تمرین داشته باشیم.

 

آیا تمرینات با سایر بازیگران هم در دوبخش انجام شد؟

بله، بازیگران دیگر لطف کردند و در اصل دوبرابر تمرین کردند و هر روز با یک بازیگر تمرین می کردند. برخی از مواقع دو شیفت تمرین می کردیم و من صبح ها با بازیگران تمرین می کردم و عصرها مونا احمدی همان قسمت را با بازیگران تمرین می کرد.  

 

آیا از کارگردان دلیل این کار را که فشار تمرینات را به سایر بازیگران دوبرابر می کرد سوال کردید؟

من و مونا احمدی هر کداممان دو شیوه مختلف را برای ایفای این نقش انتخاب کردیم و این دوگانه ایفا کردن یک نقش برای کارگردان جذاب بود و حتی دو طراحی مختلف از کاراکتر این مادر انجام داد. در این فرآیند بازی من بیشتر روی حرکات بدن و ژست متمرکز شد و مونا احمدی هم تمرکز بازیش روی نوع گویش و حرف زدنش متمرکز بود.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 

  




نظرات کاربران