در حال بارگذاری ...
تماشاخانه های ایران در دورۀ معاصر؛ ازپیروزی انقلاب اسلامی تا کنون( بخش پایانی)

شهرهایی که بدون سالن مناسب قطب تئاتر هستند !

ایران تئاتر- ناصر حبیبیان : مبنای مجموعه مقالۀ چهار بخشی که بخش چهارم و پایانی آن در پی می آید برگرفته از پروژۀ پژوهشی بزرگی با نام فرهنگ جامع تماشاخانه های ایران نوشتۀ ناصر حبیبیان و غزال رحمان پور است که از سال ۱۳۹۴ آغاز و تا کنون ۲۲ جلد از آن، تدوین و صفحه آرایی شده و چندی پیش، برای نخستین بار در درگاه ایران تئاتر به صورت نسخۀ الکترونیکی منتشر شد و در دسترس عموم قرار گرفت.

این پژوهش به صورت میدانی و متکی بر ثبت ارقام و یادداشت های حضوری و جزئی  نگر در بیش از 520 تالار نمایش کشور انجام شده است. همچنان از اسفندماه 1396 به دلیل پاره  ای ملاحظات و مشکلات اداری، کار 9 جلد پایانی این پژوهش کاربردی، ناتمام باقی مانده است که امیدواریم انجام پذیرد.

در بررسی وضعیت تماشاخانه  های ایران، علاوه بر تفکیک استانی، که در دو بخش پیش ارائه شد در بررسی دو مورد ذیل، شکلی دیگر از شمای تئاتر در ایران، بصورت موضوعی و شهری ارائه می  شود تا گویای منظری نوین باشد.

 

بیرون جلوی در؛ تماشاخانه  های لاهیجان، مریوان، دهلران

طی سالیان اخیر، لاهیجان و مریوان به عنوان دو قطب مهم تئاتر خیابانی کشور شناخته شده  اند. سیزدهمین جشنواره بین    المللی تئاتر خیابانی مریوان و نهمین جشنواره تئاتر خیابانی شهروند لاهیجان به تازگی برگزار شدند. با توجه به اینکه لاهیجان سالن مناسب اجرای تئاتر ندارد اما یکی از مراکز عمده در برگزاری جشنواره‌های تئاتر خیابانی است. از جمله مکان های ویژۀ تئاتر خیابانی این شهر می‌توان به مکانهای ذیل اشاره کرد: فضای دور استخر آبشار لاهیجان؛ فضای جلوی اداره فرهنگ و ارشاد؛ فضای داخل باغ ملی؛ فضای داخل باغ نارنج. علاوه بر اینها مجتمع فرهنگی هنری لاهیجان که ساخت آن  از 14 سال پیش شروع شده. پس از چند سال رکود، چندی است که ساخت و ساز آن از سر گرفته شده است.

 در شهر مریوان، در استان کردستان، دو مکان   عمدۀ اجرای نمایش در فضای روباز این شهر، در پارک شانو، قرار دارند که با مساحت 4 هزار و سیصدمتر مربع ساخته شده است. محوطۀ اول شامل یک صحنه نیم  بیضی به قطر 14 متر و شعاع 10 متر است و روبروی آن 6 ردیف به شکل نیم  دایره، برای نشستن جا دارد. محوطۀ دوم پارک شانو در واقع آبنمای پارک است به شکل مربع به اضلاع 12 متر. محوطۀ پارک ملت هم در نقطه  ای دیگر از شهر یک سکوی گرد به قطر 10 متر است که برای اجراهای بیرون از تالار در نظر گرفته شده است. همچنین محوطۀ دریاچه زریوار نیز جزو مکان هایی است که در روزهای برگزاری جشنواره، مورد استفاده و اجرای گروه  های هنری قرار می  گیرد. علاوه این ها، در مریوان دو تالار هم برای اجراهای صحنه  ای وجود دارد. برای اجرای تئاتر تالار فرهنگسرا از تالار مجتمع فرهنگی هنری رونق بیشتری دارد و بیشتر مورد توجه هنرمندان است. از ایرادات اساسی تالار فرهنگسرای مریوان، ارتفاع کوتاه 61 سانتی  متری سن است که مانع دید مناسب تماشاگران می  شود. دیوارهای راست و چپ صحنه نیز نم زده و در برخی نقاط گچ دیوار و سقف فرو ریخته است. یکی از نکات جالب توجه در تالار مجتمع فرهنگی هنری این شهر، پوشش چوبی کشویی مناسب و منحصربفردی است که برای دیمر و میکسر اتاق فرمان تعبیه کرده  اند تا این دستگاه  ها از گرد و غبار و آسیبهای افراد غیرمتخصص، ایمن باشد.

سراسر استان ایلام، به زحمت، سه تالار مناسب برای اجرای تئاتر دارد. مهمترین آنها همان تالار چندمنظورۀ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهر ایلام است. از سویی، این مسئله موجب شده تا هنرمندان تئاتر دهلران، خود را جزو شناخته  شده  ترین گروه  های تئاتر خیابانی کشور مطرح کنند. آنها اکنون در تدارک برگزاری دومین جشنواره تئاتر خیابانی شرهانی در دهلران هستند.

 

استثناء و قاعده؛ تماشاخانه  های هرسین

تالار مجتمع فرهنگی هرسین، تنها دو ماه بعد پس از بازسازی، در خردادماه سال 1396، دچار حریق شد. از سوی مراجع ذیصلاح، علت این حادثه همچنان در دست بررسی است اما به نظر می  رسد تک فاز بودن برق مجموعه، دلیل اصلی بروز این حادثه باشد. اتصالی نمودن کابل های پروژکتورها که به صورت داخلی سیم  کشی شده‌اند منجر به آتش گرفتن سقف صحنه و سرایت آن به پرده‌ها و دیوار چوبی ساختمان شده است. عدم رعایت استانداردهای ساده در سیم  کشی  های اتاق فرمان کاملا آشکار است. علی  رغم نبود سیستم اعلان حریق چون حادثه در ساعت اداری رخ داده کارکنان زود متوجه آتش شده  اند اما به علت عدم شارژ کپسول آتش نشانی، خاموشی آن، سرانجام، توسط آتش نشانان انجام پذیرفته است. ناگفته نماند که تجهیزات نامناسب مرکز آتشنشانی هم منجر به مصدومیت دو تن از آتشنشنان در جریان اطفاء حریق گردیده است. صحنه و سقف آن به طور کامل از بین رفته و زبانه  ها تا دو ردیف جایگاه تماشاگران را سوزانده است. آتش، گستردگی بیشتری نیافته و در همین محدوده اطفاء گردیده. لذا تالار مجتمع فرهنگی هنری هرسین فعلا بلا استفاده شده است.

تالار انقلاب هرسین دیگر مکان نمایشی این شهر، در حال حاضر تعطیل است اما بر اساس بازدید به عمل آمده باید اذعان داشت به نسبت تالارهای نمایشی استان کرمانشاه، این تالار از نظر صحنه و جایگاه تماشاگران و معماری، بسیار مناسب و بی  نظیر محسوب می  شود که با تعمیر و تجهیز لازم، قطعا به عنوان تالاری در خور توجه و مهم قابل استفاده خواهد بود. تالار انقلاب توسط بانی خصوصی در دهۀ شصت به منظور سالن سینما ساخته شده اما با تعبیۀ سن و صحنۀ مناسب، امکان اجرای نمایش هم در آن پیش  بینی و فراهم شده است. بانی اصلی تالار انقلاب هرسین در نتیجۀ مرارتهای مالی از احداث این بنا، در شرایط غم-باری متوفی شده است. در حال حاضر این ساختمان بصورت متروک جزو متعلقات اداره فرهنگ و ارشاد هرسین است. گفتنی است در این شهر یک مجتمع فرهنگی هنری دیگر نیز به مالکیت اداره فرهنگ و ارشاد شروع به ساخت شده که هنوز در آغاز کار است.

 

سخن آخر؛ پایان بازی

در قرن بیستم وقایع زیادی بر معماری تئاتر اثرگذار شد. اختراع سینما و تلویزیون روابط میان تئاتر و تماشاگران و صحنه را تحت تاثیر قرار داد. معماری تئاتر در این عصر بطور کامل دگرگون شد و فضاهای جدیدی در معماری تئاتر بوجود آمد. اکنون و در دهۀ دوم از قرن بیست و یکم اینترنت و فضای مجازی بیش از هر زمان دیگری بر ارتباط تماشاگر و تئاتر و صحنه یورش آورده است. تماشای تئاتر بصورت دانلودی و انفرادی در فضای شخصی، یکی از این فرصت ها و یا تهدیدهای تازه است. صرف هزینه  های اقتصادی و زمانی برای تماشای تئاتر، بیش از گذشته گریبانگیر شده است. جستجو در پی یافتن راه های ارتباطی تازه میان تئاتر و تماشاگر، بار دیگر معماری تماشاخانه  ها را تحت تاثیر قرار داده است. احتمالا بخشی از این تغییر شامل شکل  گیری تماشاخانه  های مجازی و اینترنتی است. در ایران هم دیر یا زود این موضوع اثری جدی در پی خواهد داشت. همین حالا هم امکانات مجازی فرصت  ها و تهدیدهای گوناگونی را برای تماشاگران و هنرمندان تئاتر بوجود آورده است. تماشاخانۀ ایرانی و تئاتر ایرانی نمی  تواند یک شیء و یا پدیدۀ غیرقابل تغییر و صُلب باشد. اگر سنت  های گذشته در مسیر تکامل و رشد قرار نگیرند به زودی به اشیائی موزه  ای و مرده بدل خواهند شد و کار فرهنگی، به نگهبانی و پاسداشت از آن عتیقه  های بلااستفاده و دست و پاگیر، محدود خواهد ماند. چه اینکه اگر گذشتگان ما تنها به حفظ سنتهای   اجدادی بسنده می کردند تا امروز نه نمایشنامه  ای ترجمه شده بود و نه تماشاخانه ای ساخته می  شد.




نظرات کاربران