کارگردان نمایش «اژدها اولین حیوان خانگی» حاضر در جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان:
فانتزی یکی از عناصر تولید نمایش کودک و نوجوان است
نمایش «اژدها اولین حیوان خانگی» به کارگردانی امیر مشهدی عباس روز اول(۲۹ آبان) بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان ساعت ۱۰:۳۰، ۱۵ و ۱۷:۳۰ در تالار فجر همدان به صحنه می رود.
امیر مشهدی عباس تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی تئاتر کودک و نوجوان به اتمام رسانده است. او شروع فعالیتهای نمایشی خود را از سال 1372 تاکنون با تهیه و تولید بیش از 40 اثر نمایشی به عنوان نویسنده، کارگردان و طراح صحنه برای کودکان و نوجوانان ادامه داده است. مشهدی عباس همچنین در راستای توجه به این گروه سنی در مسائل اجرایی این حوزه مسئولیتهایی بر عهده داشته و دارد که باید از عنوانهایی چون مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری حرکت، سرپرست و مسئول گروه نمایشی «هفت – پنج - یک»، عضو هیئت موسس انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر، عضو انجمن کارگردانان خانه تئاتر، بیش از ده سال تدریس نمایش خلاق ( کودکان و نوجوانان ) و... نام برد. قابل ذکر است از جمله نمایشهایی که وی تاکنون تولید کرده است میتوان به «مترسک خودت باش»، «نیم وجبی»، «اخمالوخان»، «آشپزها»، «ملک جمشید»، «حسن کچل»، «آدم برفی»، «پرندههای قفسی»، «اژدها اولین حیوان خانگی» و... اشاره داشت. حال به بهانه اجرای نمایش «اژدها اولین حیوان خانگی» بازنشر گفت و گو با این نویسنده و کارگردان را در ادامه میخوانید.
مبحث آموزش و پرورش از نکاتی است که هنرمندان کو دک و نوجوان برای ارائه بهتر آثار خود در نظر میگیرند. رعایت این موضوع چه مزایایی میتواند به همراه داشته باشد؟
درباره این موضوع نکتهای وجود دارد و آن این است که تئاتر تاثیرگذارترین رسانه دنیا است. زیرا چهره به چهره انتقال مفاهیم رخ میدهد و مخاطبان کودک و نوجوان تاثیرگذارترین مخاطب دنیا هستند. حال باتوجه به این موضوع زمانی که تاثیرگذارترین رسانه در مقابل تاثیرپذیرترین مخاطب قرار میدهیم باید یک معجزه اتفاق بیفتد و آن هم انتقال کامل پیام است. در این راستا آموزش و پرورش همیشه این معجزه را نادیده میگیرد زیرا اعتقاد به تاثیر مستقیم دارد و این بزرگترین اختلاف هنرمندان کودک و نوجوان با آموزش و پرورش بوده است. هنرمندان دوست دارند که آموزش و پرورش را به شکل حامی کنار خود داشته باشد اما در طول تاریخ زمانی نبوده است که این نظام آموزشی از هنرمندان حمایت کند. در واقع آموزش و پرورش برای هنرمندان دغدغه جدی است. زیرا این گروه سنی باید با مباحث هنری چون تئاتر آشنا شوند تا در آینده جامعهای اندیشمند شکل بگیرد. البته باید بچهها را تئاتر، فیلم وهنرهای تجسمی و اثار حرفهای رو به رو کنیم. حال نداشتن این رویکرد به دلیل مدیریت غلطی است که آموزش و پرورش در زمینه آموزش پرورشی دارد.
این اهمیت تا چه اندازه در آثار شما که مخاطبانش گروه کودک و نوجوان و البته از اقشار تاثیرپذیر یک جامعه هستند وجود دارد؟
ما زمانی که تولید اثر میکنیم به مدت یک سال وقت میگذاریم و تحقیق میکنیم که مخاطبان کودک و نوجوان امروز چه دغدغههایی دارد که میخواهد در مورد آن آگاهی داشته باشد و بر اساس نیاز مخاطب امروز آن اثر را تولید میکنیم. نمایش «اژدها اولین حیوان خانگی» در زمینه محبت کردن است. بچههای امروز باید یاد بگیرند که چطور محبت داشته باشند و یاد بگیرند با محبت میتوانند هر کاری را انجام بدهند و دستاویز اثر در درام قصهای کودکان امروز خیلی درگیر نگهداری از حیوان خانگی هستند. بنابراین اژدها را معرفی و معضلات استفاده از حیوان خانگی در زندگی شهری را مطرح کردیم. حال با این تمهید، همکاری آموزش و پرورش میتوانست مخاطب بیشتری را برای این نمایش داشته باشیم که این موضوع شکل نگرفت و ما این اثر را از راه تبلیغات به مخاطب معرفی کردهایم.
آیا این تاثیرات باتوجه به اینکه تولید آثار هنری بخشی از خوراک جامعه است و الگوپذیری را در خود نهادینه دارد میتواند موثر عمل کند؟
بله. اگر اثری درست تولید شود و بر اساس آگاهی مخاطب باشد امکان ندارد که مورد استقبال قرار نگیرد. البته باید یادآور شوم که فقر در زمینه فرهنگ برای مخاطب داریم. بنابراین اگر اثری با نیاز مخاطب هم راستا باشد میتواند ثمرات خوبی را رقم بزند.
در نمایش «اژدها اولین حیوان خانگی» که متن آن را به جز کارگردانی برعهده دارید چه داشتههایی را برای آگاه سازی مخاطب لحاظ کردهاید؟
اعتقاد دارم که پیام و تاثیر به روی مخاطب به صورت غیرمستقیم ارزشمند است. در واقع ما در این نمایش به مخاطب آموزش میدهیم اگر حصاری دور خودش بکشد و از جامعه جدا شود نمیتواند پیشرفت کند. دقت کردید بچههای امروز در روابط اجتماعی قوی نیستند و این اثر معضل تنها بودن بچههای امروز را معرفی میکند.
تخیل و فانتزی از مواردی است که بخش زیادی از این نمایش را شامل میشود. دلیل این رویکرد به نوع مخاطب بازمیگردد یا متن این اثر؟
برای اینکه در تئاتر با گروه سنی کودک و نوجوان سر و کار داریم، فانتزی یکی از عناصر تولید اثر است و سلیقهای نیست. البته در اثری دراماتیک میتواند فانتزی باشد یا نباشد. اما فانتزی در آثار این گروه سنی جزو بایدهای یک اثر است زیرا مخاطب نگاه و ذهن فانتزی دارد. ما باید بتوانیم موضوعی را برای مخاطب روی صحنه به عینیت تبدیل کنیم. حال ما در حد بضاعت خود هر آنچه در فکر داشتیم را در این نمایش به عینیت تبدیل کردیم تا به فانتزی و خیال نردیک شویم.
این نمایش برای کودکان بالای هفت سال که هیجان را دوست دارند در نظر گرفته شده است. درباره دلیل این دسته بندی بگویید.
برای تولید اثر در گروه سنی کودک و نوجوان نیازمند دسته بندی است و اینکه یک اثر برای سنین مختلف بر اساس نیازها فرق میکند. به طور مثال یک نوجوان دغدغهاش گذشتن از مرزهایی است که برایش وجود دارد. در گروه کودک نوع آموزش و نوع نگاه کودکی وجود دارد و گروه خردسال دغدغه برطرف شدن نیازهای اولیه و شناخت را با خود به همراه دارد. این نمایش برای کودکان تولید شده است که دایره سنی آنها از 7 تا 12 سال بر اساس استاندارد بینالمللی است. مخاطب کودک میتواند کامل این اثر را درک کند زیرا با دیدگاه نیازهای کودکی ترتیب داده شده است.
بازیگران نمایش «اژدها اولین حیوان خانگی» به دو گروه بازیگران صحنهای و عروسک گردانها تقسیم شدهاند. ضرورت این ترکیب چیست؟
ما در تولید یک اثر کودک و نوجوان اصولی داریم. زمانی که این امکان وجود ندارد که یک نقش را بازیگری به هر علتی ایفا کند یا باید آن نقش را یک عروسک بازی کند و یا به صورت انیمیشن شاخته شود. در این اثر نیازهایی وجود داشته است که یک اژدها غول پیکر داشته باشیم و در اینجا به جای بازیگر از عروسک استفاده شده است. در واقع همه چیز با نیاز یک اثر تولید میشود.
آیا موزیکال بودن سبک این نمایش هم جزو ساختاری است که مخاطب را ترغیب به دیدن این اثر میکند؟
موزیکال بودن یک نمایش جزو عنوانهایی است که برای مخاطب جذاب است. اما یک اثر بدون موسیقی هم میتواند مخاطب را جذب کند. باید توجه داشته باشیم که مخاطب ما یک آن دارد و هنرمند باید آن مخاطب را به دست آورد.
جهان این اثر از ابتدا تا انتهای آن را شما خلق کردهاید. در بخش کارگردانی چه نکاتی برایتان حائز اهمیت بوده است؟
در بخش کارگردانی باورپذیری برایم قابل اهمیت است. زمانی که یک اثر را مینویسم تاثیرگذار باشد یا نباشد. حال اگر نتوانم آن اثر را برای مخاطب باورپذیر کنم مخاطب با آن ارتباط نمیکند. در واقع مخاطب باید شخصیتها، قصه و فضای نمایش من را بپذیرد.
ثمرات داشتن یک سبد فرهنگی برای مردم جامعه چه تبعاتی با خود به همراه خواهد داشت؟
همان قدر که انسان به خوراک برای زنده ماندن فیزیکی نیاز دارد، به خوراک فرهنگی نیاز دارد که اندیشه و تفکر خود را زنده نگه دارد. حال هر چقدر بر اساس خوراک فرهنگی در زمان نیاز مخاطب را به او بدهیم میتوانیم مخاطبی زنده و پویایی داشته باشیم. در حقیقت ما خوراک فرهنگی مناسبی نداریم که به کودکان و نوجوانان بدهیم. البته باید توجه داشته باشیم هر چه بیشتر مخاطب کودک و نوجوان را با فرهنگ آشنا کنیم در آینده جامعه فرهنگی بهتری خواهیم داشت. در واقع کودکان و تمامی مخاطبان با دیدن تئاتر آموزش زندگی میبینند.
گفتوگو از کیارش وفایی