ایران تئاتر بررسی میکند
سهم تئاتر دانشگاهی از جریان اصلی تئاتر کشور
ایران تئاتر: آنچه تئاتر آکادمیک یا دانشگاهی میخوانیم چه ماهیتی دارد، برچه بنیانهایی استوار است و چه نقش و جایگاهی را در جریان اصلی تئاتر کشورها ایفا میکند؟
تئاتر دانشگاهی چه ماهیتی دارد و مشخصاً چه دسته ای از آثار و فعالیتهای تئاتری را در بر میکرد؟ آیا تئاتر دانشگاهی تنها به معنای هنری است که در حیطه دانشکدههای تئاتری تولید میشود و مخاطبینش تنها قشر دانشجویان تئاتر است؟ اساساً تئاتر دانشگاهی یا تئاتر آکادمیک برچه بنیانهایی استوار است و چه چشم اندازهایی را جستجو میکند؟ پاسخ به این پرسشها میتواند در نهایت خود پرسشی بزرگتر و مهم تر را پیش بکشد که آنچه تئاتر آکادمیک میخوانیم چه نقش و جایگاهی را در جریان اصلی تئاتر کشورها ایفا میکند؟ گزارش پیش رو در پی پاسخ به این پرسشها است.
ارتباط و تعامل آکادمیها و دنیای حرفه ای تئاتر
پروفسور فرهاد ناظرزاده کرمانی که به واسطه فعالیتهای طولانی مدتش در تعلیم و تربیت چند نسل از فعالان تئاتر کشور به حق پدر تئاتر دانشگاهی ایران نامیده میشود معتقد است؛ نهادینه کردن تئاتر در ایران، فقط از رهگذر دانشگاهیکردن آن مقدور و مطلوب است، چرا که دانشگاه زیربنای فرهنگ جامعه است و دانشگاهیشدن تئاتر، علاوه بر ژرف و گستردهشدن، فرهیختهشدن آن نیز هست.
مسعود دلخواه کارگردان و مدرس دانشگاهی تئاتر هم نهادینه شدن تئاتر در کشورهای پیشرفته را حاصل جدی گرفتنتئاتر آکادمیها عنوان میکند و میگوید: تئاتر دانشگاهی در غرب، پل ارتباطی میان دنیای آکادمیک و دنیای حرفهای است. کارگردانها، تهیهکنندگان و آژانسهای بازیگری با شناسایی استعدادها در مراکز آکادمیک با ان ها قرارداد میبندند. ما اصلاً چنین پل ارتباطیای را میان دنیای حرفهای و دنیای آکادمیک نداریم. بزرگترین جشنواره تئاتر دانشگاهی در آمریکا اتفاق میافتد چون کشور بزرگی است و دانشگاههای فراوانی هم دارد. این جشنواره نکات بسیار خوبی دارد که میتوانیم برای جشنوارههای خودمان از آنها استفاده کنیم. میتوان از نتیجه تجربیات این جشنواره استفاده کرد و جشنوارههای حرفهای و آکادمیک را به پیش برد.
آسیبهای تئاتر دانشگاهی و آکادمیک ایران
حضور مداوم برخی از کارگردانان در عرصه تئاتر در سالهای اخیر و حضور نداشتن جمعی دیگری که بیشتر آنان هم از استادان و مدرسان تئاتر هستند موجب شده این سؤال در ذهن تداعی شود که چرا تئاتر ما نخبهگریز شده و هیچگاه کفههای ترازوی تئاتر در این کشور با هم برابر نمیشود و امکانات این حوزه میان اهالی آن به یک اندازه تقسیم نمیشود؟
محسن حسینی کارگردان تئاتر در این ارتباط معتقد است دغدغه اجرای نمایش آکادمیک و علمی با توسعه تئاتر روز و تئاتر از منظر زیباشناسی در نسبت است. اما صرف اخذ مدرک دانشگاهی به معنای سواد آکادمیک نیست. این روزها هر کسی را میبینی دکترای تئاتر دارد، در حالی که تعداد استادان باسواد تئاتریمان انگشتشمار است. مسئله تئاتر ما مدرک دکترا نیست. ما باید به تئاتری قابل بحث و مطابق با تئاتر روز جهان دست پیدا کنیم.
شاید بخش بزرگی از آسیبهای متوجه تئاتر آکادمیک ما در ارتباط مستقیم با سیاستگذاری های جشنواره تئاتر دانشگاهی قرار میگیرد. جشنواره تئاتر دانشگاهی به یک مصرف کنندهی آثار تقلیل یافته است. در این سالها شاهدیم در دانشگاهها تمرین نمیکنیم، مگر به زمانِ جشنوارههای گوناگون. حال که اینطور است و در دانشگاهها عزم و ظرفیتی برای تغییر نیست، جشنوارهها باید این وظیفه را به دوش کشیده، و با انتخاب رویکردهای مناسب فضا را شکسته، و این تمرین و پروسه تولید تئاتر را در طول سال گسترش دهند. همچنین جشنواره بدل به رقابتی برای کسب جایزه شده و خود امر تئاتریکال در این میان غایب اصلی است. تأکید بیش از حد بر کسب جایزههای فردی و جمع کردن سرمایههای نمادین از طریق آن و احتمالاً راهی بازارِ تئاتر شدن باعث شده جشنوارههای دانشجویی آنچنان که باید محملی برای تبادل تجربیات و رقابت بر سر کیفیت آثار نیست.
ظرفیتهای تئاتر دانشگاهی در پویایی جریانهای تئاتری کشور
آیا تئاتر دانشگاهی امروز میتواند خلاء های موجود در تئاتر کشور را شناسایی و در مسیر توسعه آن گام بردارد؟ شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی و کارگردان تئاتر پاسخ این سئوال را مثبت میداند و میگوید: تئاتر علمی باعث دگرگونی تئاتر کشور ما شده و ریشه در تئاتر دانشگاهی دارد. از وقتی که تئاتر در دانشگاهها شکل گرفت تئاتر ما متحول شد و دور جدیدی از فعالیت در این حوزه آغاز گردید. در تئاتر دانشجویی همیشه ما با اتفاقات نو و خلاقیتهایی روبرو میشویم که میتواند جهان اصلی تئاتر را بر ما هویدا کند. به اعتقاد من توجه به تئاتر دانشجویی میتواند به تئاتر کشور به خصوص در حوزه تخصصی کمک زیادی کند. خوشبختانه ما این پشتوانه را داریم. در هر سال چیزی بالغ بر 2هزار هنرجوی تئاتر داریم که در این حوزه تحصیل میکنند و این یک پشتوانه عظیمی است. در حقیقت باید بگوییم نسل بعدی تئاتر ما یک نسل علمی تر خواهد بود. پایگاه خوبی به اسم تماشاخانه مولوی داریم. امیدوارم روزی همه دانشکدههای ما یک سالن ویژه تئاتر برای اجرای عمومی داشته باشند.
مدیرکل هنرهای نمایشی در ارتباط با ظرفیتهای تئاتر دانشگاهی اعتقاد دارد؛ بضاعت ما به نسبت سرمایه و نیروی انسانی که در اختیار داریم خیلی محدود است. ما بالغ بر 150 هزار نفر دانش آموخته، علاقه مند یا فعال مؤثر در عرصه تئاتر در طول سی سال اخیر داشتیم. آمار بسیار خوبی است ،اما متاسفانه رقمی در حدود 17 هزار نفر از آنها فعال تئاتری هستند و فقط حدود 7 هزار نفر از آنها فعال مؤثر و حرفه ایاند. این به نسبت سالنها و امکانات ما در سراسر کشور نشان میدهد چقدر بضاعت و محدودیت داریم. طبیعی است باید سرمایه گذاری کنیم و سالنهای بیشتری را تجهیز کنیم. ما الان به نسبت سالهای گذشته چقدر سالن به سالنهای کشور اضافه کردهایم؟ آمار کمی است. این یکی از ضعفهای ما در عرصه تئاتر است. پتانسیل ما، سرمایه ما، امکانات ما، سالنهای ما و... رشد نکردهاند ولی در نیروی انسانی رشد داشتهایم و لاجرم بخش اعظمی از نیروی انسانی تربیت شده در دانشگاهها را به جهت نبود زیرساختهای کافی از دست میدهیم. به هرحال فکر میکنم با سرمایه گذاری کلان در این عرصه بتوان تحول ایجاد کرد.
وضعیت تئاتر دانشگاهی امروز در ایران
اما فارغ از همۀ ایده آلهایی که برای فعالیت تئاتر دانشگاهی میتوان متصور بود، وضعیت امروز تئاتر دانشگاهی ایران چگونه است؟
میلاد نیک آبادی مدیر کانون تئاتر دانشگاهی ایران در این ارتباط میگوید: تئاتر دانشگاهی در سالهای اخیر روند روبه رشدی داشته است و کلیت تئاتر حرفهای و دانشگاهی در حال پوست اندازی است. اساساً نوع نگاه کارگردانهای جوان به تئاتر روز دنیا بسیار سازنده و درست است؛ اما پذیرش این نوع نگاه توسط مخاطبین و جامعه تئاتری ممکن است با یک سری از مکثها و تعاملات همراه باشد که موجب شود به این نتیجه گیری برسیم و تصور کنیم که این نوع نگاه، نگاه روبه عقبی است. معتقدم تئاتر دانشگاهی در شرایط و روندی روبه رشد قرار دارد. نکته مهم؛ بحث ساماندهی، نگاه داشتن، برنامه و الگو داشتن برای اجراها وسیستم های اجرایی است. تئاتر دانشگاهی، دانشجو و استاد دانشگاه زیر نظر وزارت علوم است و وزارت علوم متولی تئاتر دانشگاهی است. در شکل کلی تر وزارت ارشاد مسئولیت و متولی فرهنگ و هنر کشور است. اگر وزارت علوم در جایی عملکردش دارای نقصان است و شاید دغدغهاش نباشد که در این بحث اقدامات موثری داشته باشد؛ وزارت ارشاد نباید کار حمایتی از تئاتر دانشگاهی را رها کند. نسلی که الان در دانشگاهها مشغول تحصیل هستند و به عنوان دانشجو و تحت نظر وزارت علوم فعالیت میکنند، چهار سال دیگر وارد بدنه تئاتر حرفه ای میشوند و اگر وزارت ارشاد اکنون خودش را در پرورش این نیروها سهیم کند؛ در حقیقت برای چهار سال بعد خودش سرمایه گذاری کرده است. به نظرم وزارت ارشاد و وزارت علوم باید به یک هم پوشانی و یک نقطه اشتراک برسند و کانون تئاتر دانشگاهی یکی از وظائفش، مشارکت در برقراری چنین ارتباطی است.
نیک آبادی در خصوص تناسب میان امکانات سخت افزاری تئاتر به خصوص در بحث سالن و تعداد زیاد فارغ التحصیلان تئاتر در رشتههای مختلف از دانشگاهها و آموزشگاههای بخش خصوصی نیز بیان میکند: به طور حتم هیچ تناسبی در تئاتر در بحث نیروی انسانی دانش آموخته و امکانات موجود وجود ندارد؛ این امر نه تنها درهنر و تئاتر، بلکه در سایر رشتههای تحصیلی هم وجود دارد. نکته مهم درباره قابلیت برنامه ریزی و هدایت در این بحث است که نیروهای متخصص تر و مستعد تر را مورد حمایت قرار بدهیم. قرار هم نیست تمام فارغ التحصیلان دانشگاهی جذب تئاتر بشوند. خیلی از اینها فقط به صرف گرفتن مدرک دانشگاهی و ارتقای شغلی در محل کارشان در تئاتر تحصیل کردهاند. با گسترش تماشاخانهها وسالن های خصوصی و ماهیانه بیش از 80 اجرا در تماشاخانهها روی صحنه میرود و تا حدی امکان کار برای دانشجویان دغدغه مند و علاقه به اجرای نمایش فراهم شده است. اما این به معنی نیست که این سالنها و وزارت ارشاد میتوانند تمام دانشجویان تئاتر را پوشش بدهند. در یک رقابت سازنده است که جوانها میتوانند توانایی خودشان را اثبات کنند.