در آخرین روز کارگاه ژان-فرانسوا دوسین اتفاق افتاد:
ایجاد تعادل وعدم تعادل توسط بازیگر
چهارمین و واپسین کارگاه آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر با حضور ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در روز شنبه بیست و چهارم آذر در تالار چارسوی تئاتر شهر برگزار شد.این کارگاه سرانجام باهم یاری جانی آلن و دکتر امید هاشمی در کارگاه دکور بنیاد فرهنگی هنری رودکی به پایان رسید.
به گزارش ایران تئاتر ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) استاد این کارگاه بود که سابقه تدریس در دانشگاه پاریس هشت، عضویت خانه علوم انسانی پاریس، مدیریت موسسه تحقیقاتی سنتهای بازیگری با مشارکت آرین منوشکین و بازیگری در گروه تئاتر خورشید به سرپرستی آرین منوشکین را در کارنامه خود دارد.
ژان-فرانسوا دوسین با ترسیم یک دایره بزرگ در مرکز و یک دایره کوچک درون دایره بزرگ کلاس را آغاز کرد.
فرانسوا دوسین به هنرجویانش گفت: باید تصور کنید اینیک بشقاب است وسط آن میلهای است که پیچ و مهره دارد و شما میتوانید درون بشقاب بروید .موضوع این درس تعادل وعدم تعادل است. بازیگر باید آگاهانه تعادل وعدم تعادل را در فضا ایجاد کند.
هنرجویان با شنیدن آوای ساکسیفون پشت خط دایره بزرگ گچی ایستادند. دوسین برای راهنمایی شاگردانش گفت :اینیک صفحه متحرک است مثل بشقاب پنیر فرانسوی اگر پایتان را روی آن بگذارید بشقاب وارونه میشود.
تمرین آغازمی شود یک هنرجو درونمرکز ؛دایره کوچک میایستد و عدم تعادل را ایجادمی کند دیگری وانمود میکند که بشقاب وارونه شده و میکوشد تا تعادل را ایجاد کند.هنرجویان دیگر بااحتیاط وارد دایره میشوند و وانمود میکنند که بشقاب وارونه شده و تعادل آنها برهمخورده است آنها بهدشواری تعادل خود را بازمییابند.
فرانسوا دوسین به هنرجویانش اشاره کرد و گفت: کوشش کنید موقعیتها را لمس کنید و آنها را تجربه کنید .سپس افزود: رابطه میان دو نفر را به وجود آورید.موقعیت مربوط به انسانها را خلق کنید.دوسین گفت: زندگی فضایی است که این تعادل و عدم تعادل در آن اهمیت دارد.بدون آنکه معذب باشید ،آزادانه رفتار کنید.
دوسین به دایره اشاره کرد و گفت:این دایره است که شمارا صدامی زند و به شما میگوید چگونه رفتار کنید.شنیدن این صدا باعث میشود شما همیار (پارتنر) خود را پیدا کنید. دایره کوچک مرکز تعادل است .هنرجویان دوسین میکوشیدند با جستوخیز خود را به دایره نزدیک کنند و تعادل را به وجود آورند.
فرانسوا دوسین به هنرجویانش یادآوری کرد و گفت :در جستجوی داستان باشید و آن را روایت کنید من عدم تعادل را ایجادمی کنم و دیگری تعادل را ایجاد میکند و داستان به وجود میآید.فراموش نکنید که شما وجود دارید و تمرکز مهم است .دم و بازدم اهمیت دارد .به عمل و عکسالعمل توجه کنید.
دوسین با اشاره به مبحث تعادل وعدم تعادل در بازیگری گفت : اگر بازیگری در مرکز صحنه قرارمی گیرد باید بازیگر دیگر جای دیگری باشد واو را تحریک کند.سپس افزود: دو نفر هستند که مسئلهای میان این دو وجود دارد و در این دایره جابهجا میشوند نفر سوم میآید و آن دو نفر چه نکتهای را باید به او بگویند؟ بین این سه نفر احتمالاً مشکلی پیش میآید. نفر سوم میگوید من دوست دارم بازی کنم آن دو نفر نسبت به او چه واکنشی انجام میدهند ؟ دوسین سپس به این نکته اشاره میکند هنگامیکه نفر اول و دوم و سوم میکوشند از این عدم تعادل به تعادل برسند داستان گسترش مییابد .
دوسین به شاگردانش گفت : ابتدا فضا وجود دارد آن را باید کشف کنید داستان بشری از مشکلات او بر سر قلمرو پیش میآید .سپس افزود: در اینجا یک فضا وجود دارد عدم تعادل و تعادل وجود دارد و ما چیزی را میتوانیم کشف کنیم با موضوعی که درباره انسان باشد .ما با شناخت تفاوت فرهنگی میان انسانها میتوانیم داستان بگوییم .
دوسین به تئاتر ژاپن اشاره کرد و گفت :در«تئاتر نو» ژاپن این چهارراه افکار وجود دارد درصحنه تئاتر نو یک انسان یک روح رامی بیند شاید اینجا صحنه یک مبارزه بوده یا شاید جنگجویی مرده باشد . در تئاتر نو ژاپن صحنه مکان ملاقات با موجودات نامریی است . فرانسوا دوسین بابیان این درس گفتار میخواست تابه شاگردانش تلنگری بزند و بگوید دایرهای که من ترسیم کردهام یک صحنه است .دوسین شوخ طبعانه گفت: شما شاعر و بازیگر هستید بچهمحصل نیستید فراموش نکنید هرکدام از ما حامل داستانی هستیم .استاد دوسین که میدید اگر تمام شاگردانش را در کارگروهی سهیم بداند بیهوده است و شاگردانش دچار سرگیجه و کجفهمی میشوند تصمیم گرفت تمرین را با هنرجویان انگشتشماری ادامه بدهد و از دیگر شاگردانش خواست مشاهدهگر باشند سپس بر تعداد هنرجویان اجرا گر افزود .
استاد دوسین بارها به شاگردانش تأکید میکرد :به تعادل توجه کنید. ما از تعادل به عدم تعادل میرسیم و این عدم تعادل ما را به تعادل دعوت میکند. برای دوسین تأثیر روابط انسانی مهم بود او از شاگردانش میخواست به همدیگر توجه کنند و باهم ملاقات کنند.
دوسین سرانجام پی برد شاگردانش به تمرینهای گروهی عادت ندارند . دوسین افزود: اگر شما بیاموزید چگونه تعادل وعدم تعادل را درصحنه به وجود بیاورید کارگردان نیازی ندارند مانند عروسکگردان به شما بگوید کجا بروید .شما خودتان به این مکاشفه میرسید که باید کجا بروید .بازیگران باید بهجایی برسند که بتوانند این روابط غنی را به وجود بیاورند. وقتیکه بازیگران به آن درجه هوشیاری برسند که نهتنها پیش روی خود بلکه پشت سرخود را هم ببینند و همدیگر را بهسوی خود جذب کنند میدانند که چگونه باید فضای خالی را پر کنند . برخی منتقدان به کارگردانها میگویند کورئوگرافی (choreography) نمایش شما درخشان است بیخبر از آنکه بخش وسیعی از این کورئوگرافی دستاورد بازیگران خلاقی است که میتوانند آگاهانه تعادل وعدم تعادل را درصحنه به وجود بیاورند.
فرانسوا دوسین در ادامه این کارگاه به هنرجویانش آموخت یکی از راه ایجاد تعادل توجه به نقطههای فرضی یا نقطههای واقعی است .شناخت نقطههای واقعی بسیار ساده تراست شما نقطه واقعی را در فضا در نظرمی گیرید. این نقطه واقعی میتواند پارتنر (همیار) یا بازیگری درصحنه باشد . به این نقطه واقعی نزدیک یا دور میشوید و نسبت به آن واکنش نشان میدهید. نقطه فرضی نیز همین کارکرد را دارد.پیش از حرکت ابتدا نقاط فرضی یا واقعی را در نظر بگیرید .این نقاط به شما کمک میکند تا پشت سرخود راهم ببینید .فرانسوا دوسین برای تبیین اندیشهاش به نمایشنامه مکبث اشارهکرده در این نمایش درصحنهای مکبث در کابوسهایش روح بانکو رامی بیند. این روح همان نقطه فرضی است .
استاد دوسین از هنرجویانش خواست تا با درنظرگرفتن نقطهای واقعی یا فرضی ابتدا بهصورت فردی سپس بهصورت گروهی تمرینی را انجام دهند .اما هر بار تمرکز گروه برهم میخورد استاد تأکید میکرد هدف را گم نکنید.
فرانسوا دوسین برای گسترش ایدهاش هنرجویانش را به کارگاه همکارش استاد جانی آلن دعوت کرد. در این کارگاه جانی آلن (johhny Alexander Harison Allen) هنرمند، نویسنده، معمار و مخترع استرالیایی و همکارش امید هاشمی دکترای پرفورمنس آرت با همیاری هنرآموزان و با استفاده از ترکیب مواد بازیافتی و مواد طبیعی بومی چیدمانی با محوریت هندسه ایرانی و اسلیمی پدید آورده بودند.
فرانسوا دوسین از چیدمان موجود در کارگاه و فضایی که پدید آمده بود استفاده کرد تا مبحث تعادل وعدم تعادل در فضا را به هنرجویانش بیاموزد.
فرانسوا دوسین از هنرجویانش خواست تا با توجه به سازهها و چیدمان موجود در این فضا گروهبندی شوند .دوسین افزود: به یاد بیاورید که از روز نخست این کارگاه از شما خواستم جامهدانی با خود به همراه بیاورید و اشیاء نوستالژیک خود را در این چمدانها بگذارید به شما یادآور شدم که این اشیاء خاطرهای را از فردی گمشده با خود به همراه دارد که میتواند آن فرد گمشده آزاردهنده یا برای شما عزیز و گرامی باشد اکنون در این لابیرنت جستجو کنید و بابیان مونولوگ یا دیالوگ ایده فرد گمشده را اجرا کنید.در این لحظه دختر و پسری از هنرجویان دوسین از سازهای بالا رفتند و این اتود (تمرین کارگاهی)را اجرا کردند.
دختر:همینجا بود که از آب رد شدیم.
پسر:کدوم شب ؟
دختر:زمستون بود.
پسر:من یادم نمی آد.
هنرجویان دیگر نیز بهصورت پرفورمنس ،مونولوگ یا دیالوگ کوشید این تمرین کارگاهی را اجرا کنند. کارگاه چهارروزه فرانسوا دوسین باهم یاری جانی آلن و دکتر امید هاشمی در کارگاه دکور بنیاد فرهنگی هنری رودکی به پایان رسید.