در حال بارگذاری ...
گفت وگو با مجید رحمتی بازیگر نمایش «خنکای ختم خاطره»

جنگ تمام می‌شود اما تبعاتش ادامه دارد

ایران تئاتر:مجید رحمتی در سال های اخیر در قالب نقش های متفاوتی به ایفای نقش پرداخته است. او در سومین همکاریش حمید رضا آذرنگ در نقش ماموری که وظیفه خطیر و چالش برانگیز اعلام مفقودی بچه های جنگ را به خانواده هایشان دارد بازی درستی از خودش ارائه می کند .مجید رحمتی بازیگر باسابقه تئاتر پیشنه کارگردانی نمایش هایی نظیر آری یا نه را دارد.

رحمتی دارای مدرک کارشناسی نمایش می‌باشد، این هنرمند در نمایش‌های بسیاری همچون «شب سیب زمینی»، «توالت»، «اژدهاک»، «قصیده بلند باران»، «سه شب با مادوکس»، «شوک»، «بابا برقی»،«شرنگستان»، «اشتباه گرد تنها»، «شبیه خوانی حضرت عباس»، «سبز صبور»، «مجلس شبیه در ذکر مصائب نوید ماکان» و «همسرش مهندس رخشید فرزین»، «هزارپا»، «فقط به فاصله خوردن یکاستکان چای بدون قند»، «اختیارات اجباری سوم شخص مفرد»، «بیا تو عزیزم»، «بردار شدن منصور بن حلاج»، «شهادت خوانی انسان‌های سرگشته»، «شاهزاده عاشق»، «خندستان ماتمیان»، «مهمان سرزمین خواب»، «شهادت خوانی انسان‌های سرگشته»، «طوطی پر»، «غروب روز نهم»، «دشت مینو»، «مجلس نقالی رومئو و ژولیت»، «چشم‌ها»، «رویه و آستر»، «خاک و خاکستر»، «یادگار این دیار»، «مسیح موعود»، «سیاوش و سودابه»، «زری بانو»، «مبارک نامه»، «مشروطه بانو»، «ترن»، «من که دا نیستم» و «مجلس انتقام جویی هملت» به ایفای نقش پرداخته است. نمایش «خنکای ختم خاطره» به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا آذرنگ آذر و دی ماه ساعت 20 در سالن استاد سمندریان مجموعه ایرانشهر روی صحنه رفته است. آذرنگ برای نگارش نمایش‌نامه «خنکای ختم خاطره» جایزه نخست نویسندگی در بخش بین‌الملل بیست‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر را دریافت کرده است. «خنکای ختم خاطره» داستان سربازی به نام یوسف است که در کما به سر می‌برد، همه چیزش از بین رفته و فقط چشم و دلش سالم مانده‌اند. فرشته‌ای واسطه‌ای آمدن  او از عالم برزخ به زمین (دنیای زندگان) می‌شود. مأموران بنیاد شهید هر چه بیشتر تلاش می‌کنند تا والدین اصلی یوسف را بیابند، با متقاضیان بیشتری روبرو می‌شوند و این روند به گونه‌ای فزاینده و بدون پایان تا انتها ادامه می‌یابد. «خنکای ختم خاطره» زندگی این خانواده‌ها و مشکلات آنان را به نمایش می‌گذارد. فاطمه معتمد آریا، حمیدرضا آذرنگ، علی سلیمانی، مرتضی آقا حسینی، مجید رحمتی، امین میری، بهنام شرفی، پریا وزیری، سارا شاهرودیان، امید سلیمی، هیراد آذرنگ، ماهرخ لک (بازیگران)، وحید لک (مجری طرح و مدیرتولید)، رضا مهدی‌زاده (طراح صحنه)، الهام شعبانی (طراح لباس)، همراز بیان (طراح پوستر)، محمدجواد طالبی (آهنگساز)، محمد گودرزیانی (دستیار کارگردان)، امیرعلی پریز (دستیار دوم کارگردان)، راضیه اسماعیلی (منشی صحنه)، آوا فیاض (مدیر تبلیغات و مشاور رسانه‌ای) و فؤاد خراباتی (مدیر روابط‌عمومی)، فرزین طاهری (مستندساز) و پیام نیکخواه (عکاس) عوامل این نمایش هستند. با مجید رحمتی در باره بازی در نمایش خنکای ختم خاطره گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 


در نمایش‌های مختلفی به ایفای نقش پرداخته‌اید. حضور در نمایش‌هایی با مضمون سال‌های دفاع مقدس برایتان چه ویژگی‌هایی دارد؟

برای من آثاری که به مقوله جنگ که توأم با نگاه نقادانه است حائز اهمیت به نظر می‌رسد. بهر حال جنگ مقوله عجیب و غریبی است و باید به آن توجه شود. نکته مهم دیگر جایگاه حمید رضا آذرنگ به عنوان یک هنرمند مؤلف و قابل‌احترام است و قبلاً هم دو تجربه همکاری موفق با او داشتم. زمانی که با من تماس گرفته شد با کمال میل بازی در نمایش خنکای ختم خاطره را پذیرفتم.

 

حمید رضا آذرنگ سوای تبحرش در نویسندگی و کارگردانی بازیگر توانا و درجه یکی است. کار با این نوع کارگردان‌ها چه ویژگی‌هایی دارد؟

 

کار با این نوع کارگردان‌ها بسیار جذاب است. حمید رضا آذرنگ به خوبی بازیگری را می‌شناسد و ارتباط حسی با بازیگرانش برقرار می‌کند و با هر بازیگری به شیوه خاص خودش نزدیک می‌شود و راهنمایش می‌کند. احترامی که آذرنگ برای بازیگر قائل است حس خوبی در بازیگر ایجاد می‌کند و انگیزه پیدا می‌کند تا بازی مناسبی از خودش ارائه کند. در تمرینات آذرنگ به گونه‌ای فضا را به وجود می‌آورد که من بازیگر تصور می‌کردم در موقعیت شخصیتی که بازی می‌کنم قرار دارم.


به نظر شما چقدر در نمایش‌های از جنس خنکای ختم خاطره ارتباط حسی بازیگر با نقشش می‌تواند در بازی بهتر او تاثیر داشته باشد؟

نقش مهمی دارد و البته نقشم در این نمایش به لحاظ احساسات و عواطف در موقعیت پایین‌تری نسبت به سایر شخصیت‌های نمایش است. در پروسه دو ماهه تمرینات خیلی از بازیگران درگیر این فضای حسی و عاطفی شدند و بازیشان هم بسیار اثرگذار از کار درآمد.

 

در نمایش «خنکای ختم خاطره» نقش مأمور بنیاد شهید را بازی می‌کنید که خبر مفقودی را به خانواده‌های سربازان می‌دهد. این نوع شغل چه تأثیراتی در قضاوت آنها درباره جنگ و

آدم‌های درگیر با آن دارد؟

این شغل بسیار فضای دراماتیکی دارد و شخصی که خبر این نوعی را به نزدیکان فرد مفقودشده می‌دهد در درون  با چالش‌هایی مواجه است و این مأموران در خلوت‌های خودشان خیلی جدی درباره شغلشان با یکدیگر حرف می‌زنند. زمانی که در عمل به خانه مفقودین می‌روند ناگهان حس و حالشان تغییر پیدا می‌کند. بهر حال هر جنگی تمام می‌شود اما تبعاتش تا دهه‌های بعدی همچنان ادامه دارد. شما اگر بعد از سه دهه از خاتمه جنگ به آسایشگاه‌های محل نگهداری  جانبازان بروید با این تأثیرات مواجه خواهید شد. امیدوارم روزی همه ماها بتوانیم سپاسگزار خون شهدا و زحمات جانبازان باشیم. آدم‌هایی که ایثار گونه رفتند تا ما امروز راحت زندگی کنیم.

 

 

آیا برای ایفای این نوع نقش‌ها به سراغ تکنیک صرف رفت؟

باید تلفیقی از بازی حسی و تکنیکی را استفاده کرد. بهر حال بازیگران با تجربیاتی که در دوران بازیگری‌شان به دست می‌آورند می‌توانند هر نقشی را با هر مختصاتی بازی کنند و البته ایفای این نوع نقش‌ها دشوارتر از سایر نقش‌ها است. زمانی که پتانسیل و ابعاد نقشم را درست بشناسم بازی‌م قابل‌باور خواهد بود. البته شیوه کارگردانی و جنس هدایتش در ارائه بازی درست تأثیر گذار است. برخی از کارگردان‌ها هستند که به بازیگر کاری ندارند و به عنوان وسیله نگاهش می‌کنند. با این نگاه بازیگر شروع به تنبلی کردن می‌کند و بازی‌ش هم اصلاً مناسب نیست. در این فرآیند هم بازیگر راضی است و هم کارگردان، اما مخاطب با دیدن نمایش دچار چالش می‌شود. کارگردان‌های دیگری هم هستند که با بازیگر وارد یک گفتمان و چالش سازنده می‌شوند و او را در پروسه خلق شخصیت به مشارکت وادار می‌کنند و به طور حتم در چنین فضایی بازی مناسب و مخاطب پسندی به وجود می‌آید.

 

در شروع تمرینات کارگردان درباره نقش به شما چه توضیحاتی ارائه کرد؟

نکته خاصی را مطرح نکرد و کار با دور خوانی شروع شد و با خواندن مکرر به کلیدواژه زبانی نقش‌هایمان آشنا شدیم و ریتم درونی بازی در نقش از اینجا به دست آمد و  آذرنگ از بازیگران این توقع را داشت که قصه خودشان را به تماشاگر منتقل کنند و خارج از هر نوع غلو و برون‌گرایی بتوانند با تماشاگر ارتباط برقرار کنند و کارهای اضافه در حین بازی در صحنه ممنوع شد و خاصیت این مسئله این بود که با متوجه شدن تماشاگر از قصه و فضای نمایش با آن همراه و عجین می‌شود.

 

یک نوع بازی استرلیزه را از بازیگران انتظار داشت؟

 بله، بازی استرلیزه و بدون وجود حرکات اضافی مورد نظر کارگردان بود.

 

 

گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران