در حال بارگذاری ...
محمد چرم شیر در مراسم نخستین نشست گستره خیال تأکید کرد:

هر نسلی می‌خواهد آتش خودش را کشف کند

روز سه‌شنبه ۴ دی‌ماه در ساعت پنج عصر، نخستین نشست گستره‌ی خیال با چهار بازخوانی محمد چرم‌شیر و فرهاد مهندس‌پور به همت نشر نو و در کتاب‌فروشی نشر هنوز انجام شد. در این مراسم بخش‌هایی از فیلم نمایش «دیر راهبان» و «روز رستاخیز» به کارگردانی فرهاد مهندس‌پور نیز به نمایش درآمد.

به گزارش ایران تئاتر در این مراسم  نمایشنامه‌های مشترک محمد چرم‌شیر و فرهاد مهندس‌پور بررسی شد. از این چهار نمایشنامه تنها دو متن «دیر راهبان» و «روز رستاخیز» در سال‌های دور اجرا شده‌اند. نمایشنامه‌هایی که در این نشست  بررسی شدند، «عصر معصومیت»  بازخوانی رمان فرانکشتاین مری شلی، «یوزف کا» بازخوانی رمان محاکمه فرانتس کافکا، «دیر راهبان» بازخوانی رمان فرایرا دوکاسترو و «روز رستاخیز» بازخوانی رمان محشر صغرا از تادئوش کونویتسکی بودند.

در آغاز این نشست رضا کوچک‌زاده کارگردان و پژوهش‌گر تئاتر که طراح و دبیر مجموعه‌ی گستره‌ی خیال است با یادی از بهرام بیضایی و تبریک زادروزش گفت: امشب زادروز بهرام بیضایی است و ایشان به‌گونه‌ای آغاز نمایشنامه‌نویسی نوین ایران و جدی‌ترین نمایش‌نامه‌نویس ما شمرده می‌شود. کوچک‌زاده با بیان این نکته که ما تا کنون هیچ نشست رسانه‌ای برای این مجموعه نداشته‌ایم، به بیان گزارشی از مجموعه گستره‌ی خیال پرداخت و به کتاب‌هایی که به‌زودی از این مجموعه منتشر می‌شود، اشاره داشت. از آنجا که پیشتر کوچک‌زاده در این زمینه گفت‌وگویی مفصل با ایران‌تئاتر داشته است، می‌توانید برای آگاهی بیشتر این گفت‌وگو را که در تاریخ چهارشنبه 9 آبان  با عنوان «گستره خیال؛ رؤیاها و امیدهای ما اهالی تئاتراست» را مطالعه کنید.

محمد چرم‌شیر در آغاز گفتارش به تعریف مفهوم بازخوانی پرداخت و به پرسشی که بارها از او در هنگام اجرای نمایش‌نامه‌هایش و اکنون هنگام رویارویی با آثارش از او می‌پرسیدند، پاسخ گفت. چرم‌شیر در این پاسخ به ریشه‌ی بازخوانی اشاره کرد و تفاوت‌هایش را با اقتباس بیان کرد و گفت: بازخوانی اصطلاحی‌ست که از حوزه‌ی زبان‌شناسی می‌آید. ما کلمه‌ای برای این کار نداشتیم. در سال 1965  دهه‌ی 70 میلادی جنگی میان نویسندگان و کارگردانان بود؛ جنگی همیشگی که از یونان باستان تا کنون همواره بوده بر سر این‌ که نویسنده یا کارگردان کدام‌یک پدر حقیقی اثر است. در آن دهه کارگردانان پیروز شدند. چرم‌شیر با اشاره به این ‌که در این دوره کارگردانان با بی‌نیاز دانستن خود از نویسندگان  می‌کوشیدند از تمرین‌های تئاتری به اجرای نمایش برسند به این نکته اشاره کرد که تئاتر تجربی با این موضوع مواجه بود. چرم‌شیر اشاره کرد در ادامه‌ی دهه 80 کارگردانان باز نیازمند به متن بودند و به سراغ متون کلاسیک رفتند اما سعی کردند با نگاه تازه‌ای با آن مواجه شوند. آن‌ها از متن عبور کردند و در چارچوب آن باقی نماندند. چرم‌شیر این نکته را آغاز بازخوانی می‌داند و اشاره کرد ما هم که گوشه‌چشمی به تئاتر غرب داشتیم برای سیاه‌مشق در جست‌وجوی بازخوانی بودیم. چرم‌شیر به سال‌های نخست بازخوانی‌هایش اشاره کرد و گفت: ما عنوانی برای این کار نداشتیم و بازخوانی را از حوزه زبان‌شناسی آوردیم. ما در اقتباس در چارچوب متن هستیم اما در بازخوانی می‌توانیم از این چارچوب فراتر برویم.

فرهاد مهندس‌پور درباره‌ی پیشینه بازخوانی در ایران به عباس نعلبندیان و غلام‌حسین ساعدی اشاره کرد و تأکید کرد که آن زمان این بازخوانی در حوزه شعر و داستان در ایران اتفاق افتاده است. مهندس‌پور با تأکید بر این نکته که از آغاز می‌دانستیم ما متون را دراماتورژی می‌کنیم اما به علت حساسیت جامعه تئاتری از بیان این واژه اجتناب کردیم زیرا می‌دانستیم جامعه تئاتری نسبت به این واژه بسیار حساس است و بدون شک واکنش تندی نشان می‌دهد.

چرم‌شیر درباره نسل‌های تئاتری در ایران و ضرورت‌های بازخوانی اشاره کرد: نسل ما که به لحاظ شرایط تاریخی ارتباطش با نسل گذشته قطع بود و می‌خواست پاسخ‌گوی نیازهای نسل بعدی هم باشد با یک دهه تأخیر به این تجربه‌ی بازخوانی رسید. ذهنیت این نوع نگاه به بازخوانی در نسل گذشته وجود داشت و ما با تأخیر به ذهنیت آن نسل پیوستیم. چرم‌شیر با بیان این ‌که حوزه‌ی بازخوانی بسیار گسترده است و محدود به رمان نمی‌شود، به بازخوانی‌های گسترده‌اش در حوزه‌ی زندگی‌نامه، سفرنامه و شعر و نقاشی پرداخت. چرم‌شیر با اشاره به تجربیاتش در سالیان دور که در دانشگاه مدرس نمایشنامه‌نویسی بود، به این نکته اشاره کرد و گفت: آن سال‌ها دانشجویان ایده‌هاشان را دیر پیدا می‌کردند. من با این بازخوانی‌ها به آن‌ها تأکید کردم که ایده را از همه جا می‌توانیم جمع کنیم و همه‌چیز می‌تواند دستمایه‌ی این بازخوانی باشد. امروز همه ایده‌های فراوانی دارند ولی آن روزها دانشجویان دنبال ایده می‌گشتند.

چرم‌شیر به واکنش برخی از اهالی تئاتر نسبت به مقوله بازخوانی اشاره کرد و گفت: ما متهم هستیم که تئاتر را خراب کردیم. چرم‌شیر با اشاره به دانشجویان آن سال‌ها گفت: باید دنبال چشم‌اندازهای دیگری می‌رفتیم و بچه‌ها ایده‌های متفاوت را درجاهای متفاوت پیدا می‌کردند باید شکل‌های متفاوت بازخوانی را پیدا می‌کردیم. آن روزها تنها بودیم ولی امروز بازخوانی امری متداول است. آن روز مجبور بودیم در حوزه‌های متفاوت این بازخوانی را انجام بدهیم تا بچه‌ها بیاموزند که این حوزه گسترده‌تر است .

چرم‌شیر درباره ضرورت بازخوانی‌ها و نپرداختن به مسائل حساس روز جامعه ایران تأکید داشت: این بازخوانی‌ها را باید با توجه به آن روزگار بررسی کرد. و برای تفهیم شرایط اجرای نمایش در آن سال‌ها به کاربرد ویدیو پروجکشن در تئاتر اشاره کرد  و خاطره نمایشی از آتیلا پسیانی را بازگو کرد. چرم‌شیر به این نکته اشاره کرد که آتیلا پسیانی نمایشی را در سالن قشقایی اجرا می‌کرد که با ویدیو پروجکشن تصاویر خانواده‌اش را هنگام برف‌بازی به نمایش گذاشت. در آن زمان به ما توهین کردند ولی امروز ویدیو پروجکشن و نشان دادن تصاویر هنرمندان در تئاتر امری بدیهی‌ست. او همچنین به نمایش از تینوش نظم جو اشاره کرد که مسئولان عامدانه برق سالن را قطع کردند تا مانع حضور ویدیو پروجکشن در تئاتر بشوند آن‌ها احساس می‌کردند ویدیو پروجکشن به تئاتر آسیب می‌رساند.

چرم‌شیر به نکته بسیار مهمی درباره کارنامه هنری‌اش اشاره کرد و با بیان این نکته که گاهی من سواد انجام کاری را ندارم اما فهمش را دارم به بازگویی خاطرات گذشته‌اش پرداخت: من با ذهنیت خطابه‌ی بلند چند نمایشنامه نوشتم و با غریزه‌ام می‌دانستم درست نوشتم و آن را به استادم نشان دادم. استاد واکنش منفی نشان داد. تا این ‌که روزی حمید امجد نمایشنامه مالی‌سوئینی برایان فری یل را به من نشان داد و متوجه شدم که مسیر را درست آمده‌ام. این کتاب را به استادم نشان دادم و گفتم من این نمایشنامه را ننوشتم ولی این همان روش است.

چرم‌شیر با تأکید به این‌که من نویسنده پشت میز نیستم که با ذهنیت خودم بنویسم، افزود: وقتی می‌نویسم که کارگردان و شیوه اجرایی‌اش را بشناسم یا کوشش کنم تا آن را بشناسم. او این تأمل را نقطه‌ی آغاز نوشتن دانست و افزود: شیوه کاری من با فرهاد مهندس‌پور، آتیلا پسیانی و دکتر رفیعی متفاوت است چون هر کدام تعریف متفاوتی از نمایشنامه‌نویسی و تئاتر دارند.

وی درباره‌ی فرایند بازخوانی به این نکته اشاره کرد و گفت: ما در بازخوانی صورت رمان را به ‌صورت نمایشنامه تبدیل می‌کنیم.  در این تبدیل ما چیزهایی را از دست می‌دهیم و چیزهایی دیگر را به دست می‌آوریم. او برای شفاف شدن اندیشه‌اش به آب اشاره کرد که گاهی منجمد می‌شود و گاهی به‌ صورت مایع در لیوان است و گاهی بخار است و شکلش تغییر می‌کند. ولی  بچه‌ها به این تفاوت‌ها توجه نمی‌کنند. چرم‌شیر با اشاره به این‌ که این حذف و افزودنی‌ها ضرورت بازخوانی یک رمان است افزود من باید این تغییرات را انجام دهم تا رمان در بازخوانی  صورت جدید را پیدا کند  اما نگاه و ذهنیت کارگردان در این فرایند بسیار مؤثر است.

مهندس‌پور برای تأکید به رایزنی نویسنده و کارگردان در هنگام بازخوانی‌ها افزود: من تمام گفت‌وگوهای چرم‌شیر و آتیلا را هنگام شکل دادن نمایش کالیگولا ضبط کردم و آن را در مجله‌ی هنرهای نمایشی منتشر کردم.

مهندس‌پور درباره‌ی تعاملش با چرم‌شیر به بازخوانی رمان فرانکشتاین مری شلی در نمایش عصر معصومیت اشاره کرد و یادآور شد فرانکشتاین همیشه در ادبیات و سینما بسیار زشت است. ایده ما در این نمایش این بود که فرانکشتاین بسیار زیبا و در کمال باشد.

او همچنان به نمایش یوزف کا بازخوانی رمان محاکمه کافکا اشاره کرد و گفت به چرم‌شیر گفتم هیچ‌چیزی درصحنه نمایش نیست جز یک کمد و یک تخت‌خواب. جمله‌ها به آخر نمی‌رسد و هیچ گفت‌وگویی نباید معنایی با مفهوم مشخص داشته باشد. گفت‌وگو باید بی‌معنی باشد مگر زمانی که در کنار هم می‌آید. مهندس‌پور اشاره کرد ما می‌دانستیم چی می‌خواهیم اما نمی‌دانستیم چگونه باید به آن برسیم. او همچنان به تمرین و اجرای نمایش «مکبت» دیگر بازخوانی مشترکش با چرم‌شیر اشاره کرد و گفت روزی بازیگر نمایش که نقش پیک را بازی می‌کرد هنگام نمایش به‌طور اتفاقی از دیگران پرسید بچه‌ها کدام‌تان پادشاه اسکاتلند است؟ و ما همین صحنه را در نمایش گنجاندیم.

چرم‌شیر با انتقاد از دانشجویان و هنرمندان جوان تئاتر به این نکته اشاره کرد و گفت طبیعی‌ست که نسل شما از نسل پیشین توقع داشته باشد اما اگر این توقع را در نسل گذشته پیدا نکند باید به یک نسل پیشتر مراجعه کند. در غیر این صورت رمانتیک هستیم؛ شعار می‌دهیم اما ابزاری برای به دست آوردن نداریم. من با وجود این که با نسل امروز دو نسل فاصله‌ دارم باید بگویم آن دو نسل چیزی نیفزود که من شرمنده باشم و شما امروز به آن ببالید. چرم‌شیر افزود ما این تجربیات را به کتابخانه‌ها می‌سپاریم و به آن مراجعه نمی‌کنیم. ما این بازخوانی‌ها را نادیده می‌گیریم و به کار‌هایی که انجام‌نشده است ارجاع می‌دهیم. شاید انقطاع فرهنگی دلیل آن باشد که قوم ایرانی به آنچه ندارد نگاه می‌کند؛ نه آنچه دارد. چرم‌شیر به نمایشنامه‌ها  و داستان‌های عباس نعلبندیان اشاره کرد و گفت این نسل که می‌خواهد جست‌وجو کند، هنوز مبارزی مانند عباس نعلبندیان را ــ نه در فرم و نه در محتوا ــ نمی‌خواند. ما غصه می‌خوریم چرا هاینر مولر یا دیگر نویسنده‌ها را نداریم ولی از آنچه داریم هم بهره نمی‌بریم. چرم‌شیر در ادامه گفتارش به نسل امروز اشاره کرد و گفت: هر نسلی می‌خواهد آتش خودش را کشف کند.

مهم‌ترین ویژگی این نشست، رویارویی خوانندگان و پدیدآورندگان آثار بود و بخش مهمی از برنامه به پرسش و پاسخ حاضران گذشت. در این نشست که با اجرای آزاد عندلیبی برگزار شد. دکتر علی‌قلی‌پور پژوهشگر، علی‌رضا حنیفی  نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، رضا شاهبداغی نویسنده، محمد نجاری پژوهشگر تئاتر، بهاره برهانی  مدیرمسئول ماهنامه هنرهای نمایشی «پاراگراف» و بسیاری از علاقه‌مندان تئاتر حضور داشتند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران