گفت و گوی ایران تئاتر با مهرنوش مهرینفر کارگردان هزار و یک شب
انتقال روایتهای فرهنگی از طریق هنر به زنان جامعه ضامن ماندگاری است
ایران تئاتر: نمایش «هزار و یک شب» با طراحی و کارگردانی مهرنوش مهرینفر ۲۰ دی ماه در تالار وحدت در اجرایی مخصوص بانوان به صحنه رفت.
داستان نمایش درباره دختری است که برایش اتفاقات ناگواری افتاده و مجبور میشود کاری را که دوست ندارد انجام دهد و در مسیر رفع این کار قرار میگیرد و با تدبیری که اتخاذ میکند، تلاش میکند تا مشکل بوجود آمده را مرتفع کند. متن این نمایش با هدایت و کارگردانی مهرنوش مهرین توسط هادی حوری نوشته شد و توسط گروه هنری مهرگان 20 دی ماه 97 در تالار وحدت به صحنه رفت. در این نمایش نازنین هندی، انوشه چگینی، شیدا زمانیان راد، زهرا جلیلی، آنیتا واهب، سمیرا حمزه زاده، شکیبا مبصری، بهاره پیا، تینا بهرامی، آتنا صادقی، سپیده اسلامی، مهتاب دینمحمدی، نیلوفر معرفت، مونا فرشچیان، کاملیا نصیری توانا، آدینه کزازی، ندا پازوکی، پگاه پازوکی، اعظم مقدم فرد، نیکا خانبابایی، فرنوش چاپاری، نسرین عنایت مهر، افسانه السادات شریعت پناهی و بهار ذوالقدری ایفای نقش کردند. از دیگر عوامل نمایش میتوان به مارال خلیلی(نوازنده دف)، نیلوفر باقرینژاد(نوازنده چنگ)، مینو اصحابی(نوازنده کمانچه)، صدا سدیفی(نوازنده قانون)، بهاره میرزاآقا(خواننده)، سمیرا حمزه زاه(صدای شهرزاد)، علی اسدی(صدای ملک)مهرنوش مهرینفر(طراح لباس)، الهه زمانی(مجری طرح)، نگار کافیشان(گریمور) و سونیا علیپور(تهیه کننده) اشاره کرد. به بهانه اجرای نمایش با مهرنوش مهرینفر کارگردان نمایش گفتوگویی انجام دادهایم.
درباره روند شکلگیری نمایش توضیحی میدهید؟
موضوع نمایش «هزار و یک شب» سالهای زیادی بود که در ذهن من وجود داشت و به این اسم فکر میکردم. با توجه به ارتباطی که هزار و یک شب با کارم که آثار آیینی، سنتی و حرکات اقوام ایرانی است دارد؛ من را بیشتر به سمت خودش جلب کرد. یکی از ارتباطهایی که پیدا کردم؛ این بود که چقدر هر شهری آیین خود را دارد و حتی از یک روستا به یک روستای دیگر، این حرکات و لباسها با هم متفاوت است. برای مثال بعضی وقتها با رقصهای کردی مواجه میشدم و میدیدم که با جابهجایی یک پا، اسم رقص تغییر میکند. اگر بخواهیم به هرکدام از اینها بپردازیم، زمان زیادی میگیرد. حتی به این نتیجه رسیدم که میشود در یک اجرا فقط به یک فرهنگ، آیین و سنت پرداخت. بعد به این موضوع فکر کردم که اگر در یک اجرا فقط به یک فرهنگ پرداخته شود، ممکن است اجرای خستهکنندهای شود. به طور مثال فرهنگ آذری 63 ریتم، لباس و رقص مختلف دارد؛ که هر کدام داستان مخصوص به خود را دارد. به این نتیجه رسیدم که اگر از هر شهری بخواهیم سنتی را برداریم؛ در یک سال هر شب باید اجرا رفت. وقتی این ایدهها در ذهن من پرداخته میشد، به اسم «هزار و یکشب» ربط بیشتری پیدا میکرد و من تصمیم گرفتم با این آیینها داستان هزار و یکشبی بنویسم. در نهایت یک اسم متداول و شناخته شده با آیینهای ایرانی ربط پیدا کرد و برازنده این اجرا شد.
داستان نمایش چگونه به ترکیبی از حرکت، آواز و روایتی مونولوگگونه رسید؟
بعد از این که این ایده در ذهنم پرداخته شد؛ به این موضوع فکر کردم که از این ایده برای نمایشم در تالار وحدت استفاده کنم. داستان از ابتدا با درام شروع میشود؛ cاین مساله در زندگی خیلی از زنان جامعه ممکن است اتفاق بیفتد و ایدهای نیست که منحصر به هزار و یکشب باشد و این بخش نیز من را به خود جلب کرد و من سعی کردم که این ایده هم در نمایش من وجود داشته باشد. هدف ما نشان دادن گوناگونی حرکات بر روی آهنگهای مختلف بود و داستان هزار و یک شب، ارتباطی بین این حرکات ایجاد میکرد. در داستانهای تاریخی، نکتهها و پندهای زیادی وجود دارد و من فکر میکنم که باید زنده بمانند و گفته شوند.
مرحله انتخاب موسیقی چگونه انجام شد؟
مرحله بعدی انتخاب موسیقی بود؛ یک سری از موسیقیها را در ذهن داشتم و سلیقه شخصی من بود و یک سری ملودیها هم در ذهن من وجود داشت که نشاندهنده ترس و هراس دختر بود و باید به گونهای میبود که قابلیت اجرای حرکات نیز با آنها ممکن باشد. هدف اصلی من نشان دادن حرکات فولکوریک و آیینی بود و سعی کردم بین این دو بخش ارتباطی بوجود بیاورم؛ پس به این نتیجه رسیدم که شهرزاد قصهگو، روایتگر آیینهای ایرانی باشد و باعث شد که داستانها، الهامبخش من باشند. ایده من در ابتدا بسیار جزئی و کوچک بود؛ اما با گذشت زمان پر و بال گرفت؛ ایده کلی نمایش رابطه بین ملک و شهرزاد بود و ایدههای جزئیتر، حرکات آیینی ایرانی.
آیا متن نمایش از پیش نوشته شده بود و یا در طول روند تمرینات متن نوشته شد؟
سوژه توسط من انتخاب شد و به مرکز هنرهای نمایشی ارائه شد. در آنجا به من پیشنهاد شد که چون نزدیک به نمایش است؛ یک متن مکتوب داشته باشد و این ایده بسیار به من کمک کرد. در اجراهای مخصوص بانوان، یک مجری حضور دارد و اعلام برنامه میکند و هر قسمت یک قطعه جداگانه است؛ اما چون دوست داشتم کار متفاوت انجام دهم، تصمیم گرفتم این روند را تبدیل به نمایشنامه بکنم. آقای هادی حوری معرفی شد و من داستانی که در ذهنم بود؛ که میخواستم نشاندهنده دوستی بین اقوام در قالب نوروز که باعث یکی شدن دلها میشود را برایشان توضیح دادم و ایشان نماشنامه را نوشتند.
ایده تکنوازی چنگ چگونه بوجود آمد؟
در بعضی از روایتهای هزار و یک شب آمده است که شهرزاد چنگ مینواخته و به همین دلیل من نیز انتخاب کردم که در قسمتهایی از نمایش این ساز نواخته شود. به این دلیل که شخصیت شهرزاد، شخصیت منحصر بهفردی بود و میخواستم که تفاوتش با دیگران آشکار شود؛ تصمیم گرفتم که نکنوازیای در نمایش وجود داشته باشد. حتی اگر تعداد سازهای چنگ در صحنه بیشتر میشد؛ اشارهای به شخصیت اصلی نمایش نمیشد. در واقع تکنوازی ساز چنگ، استعارهای از نواهایی است که در کاخ پادشاهی شنیده میشده و مربوط به شهرزاد و صداهای امیدبخشی است که از دور در کاخ شنیده شده است.(تک نوازی)
ایده گروه من از سال 89 و زمانی که بر روی آیینهای سنتی اقوام مختلف ایرانی تحقیق میکردم؛ شکل گرفت. در آیینهای ایرانی اکثرا فعالیتها به صورت گروهی انجام میشود و خیلی کم این اتفاق به صورت فردی میافتد و این از انسجام مردم از گدشته سرچشمه میگیرد.
نظرتان درباره اجراهایی مخصوص بانوان و تاثیر آن بر زنان جامعه چیست؟
در یک جامعه، زنان نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری دارند؛ زیرا تمام افراد جامعه توسط آنها تربیت میشوند. مادران در انتقال داستانها و روایتها به فرزندان، تاثیر زیادی دارند و از این طریق است که ماندگار میشود. حال اگر این روایتها از طریق هنر به زنان منتقل شود؛ اثرگذاری ماندگارتری دارد و به نوعی تضمین می شود. همچنین شاید باعث بشود تا افراد یک جامعه به خواندن داستانها و روایتها جذب شوند.
شما نقش زنان را در هنر امروزه کشور چگونه میبینید؟
در این روزها نقش زنان در هنر خیلی پررنگتر شده است و باید ادامهدار باشد تا خلاقیتهای بیشتری بروز کند. وقتی زمینهای برای حضور زنان فراهم میشود؛ خودش انگیزهای برای افرادی که مستعد این حوزهها هستند، ایجاد میکند. هر جامعهای برای پیشرفت؛ نیاز به هنر دارد. هنر؛ روح را صیقل میدهد.
برنامههای بعدی شما برای اجرای این نمایش به چه صورت است؟
بعد از اجراهای مختلفی که در کیش، فرهنگسرای نیاوران و... داشتیم؛ تصمیم گرفتم که گروه اجرایی مستقل و مثمر ثمر داشته باشد. قرار بود به خاطر موضوعی که نمایش دارد، در اسفندماه اجرا شود اما متاسفانه به دلیل این که تالار وحدت زمان خالی نداشت، ما در این زمان اجرا رفتیم. من تصمیم دارم که در آینده، قسمتهای دیگری را نیز به این نمایش اضافه کنم و بتوانم دوباره این اجرا را به صحنه ببرم.