به بهانه هفتمین روز درگذشت حسین محب اهری
خاطره بازی با یک هنرمند خاطره ساز
امروز سه شنبه ۲ بهمن ماه مصادف با هفتمین روز درگذشت حسین محب اهری هنرمند مردمی است. خبرنگار ایران تئاتر در مراسمی که در روز پنجشنبه ۲۷ دیماه در تالار وحدت برای وداع با حسین محب اهری برگزار شد با جمعی از دوستان سالهای دور و نزدیک این هنرمند به گفت و گو پرداخت . متن حاضر حاصل این گفت و گوها است.
به گزارش ایران تئاتر مراسم وداع با پیکر زندهیاد حسین محب اهری در تالار وحدت با حضور هنرمندان سینما، تئاتر، موسیقی و مدیران فرهنگی و هنری ساعت 9 صبح پنجشنبه 27 دی برگزار شد. خبرنگار ایران تئاتر در حاشیه این مراسم با برخی از تشییعکنندگان ویاران حسین محب اهری به گفتگو نشست.
اکبر زنجانپور: او بلد بود که زندگی کند
این بازیگر پیشکسوت سینما ، تئاتر و تلویزیون حسین محب اهری را این چنین توصیف کرد:
او بلد بود که زندگی کند هنر ارزندهاش زندگی کردن بود شاعر میگوید:
مرگ اگر مرد است
گو نزد من آی
تا در آغوشت بگیرم تنگ
حسین محب اهری روزهای آخر عمرش رقصید، او رقصید و مرد ،یعنی از این هنر بالاتر و والاتر نداریم. حسین محب اهری را کسانی که باید بشناسند میشناسندش، مهم این است که این آدم سخت زندگی کرد آخرش هم خندید و مثل بقیه که گدایی میکنند و کاخ روی کاخ میسازند نبود. حسین گدا نبود هیچی نداشت ولی معرکه بود.
فخرالدین صدیق شریف: حسین بدگویی کسی را نکرد
این بازیگر و مترجم درباره ویژگیهای هنری حسین محب اهری به خبرنگار ایران تئاتر گفت:من از سال 1364 با حسین محب اهری آشنا شدم شخصیت بسیار پرتلاشی داشت و یکی از ویژگیهایش این بود که تنها به کارش فکرمی کرد مهمترین مسئله این بود که من کمتر دیده بودم که حسین مثلاً بگوید در بسیاری از مسائل که دیگران وارد میشدند حالا مثلاً بعضیها پشت سر دیگران حرف میزنند در تمام عمرم ندیدم یککلام ندیدم که حسین بدگویی کسی را بکند درواقع پشت کسی حرف بزند درمجموع آدم مثبتی بود خیلی پرتلاش بود خیلی سعی میکرد جوانها و نوجوانان بخصوص در عرصه تئاتر راهنمایی کند خیلیها را توانست تربیت کند و بخصوص در عرصه کودک و نوجوان درزمینهٔ تئاتر خیلی کارکرد و آثار خیلی خوبی را در تئاتر بازی میکرد و مؤثر بود در مورد بیماریاش هم وقتیکه مسئله کار پیش میآمد به بیماری فکر نمیکرد درواقع خیلی مبارزه کرد ولی خوب بههرحال بعد از چندین سال بیماری مستولی شد و متأسفانه از دست ما رفت.
او ادامه داد:یکی از اولین مجموعههایی که من با حسین کارکردم مجموعه «هزار رنگ و هزار برگ» بود که آن موقع در بین نوجوانان موردتوجه قرار گرفت ما کارهای زیادی باهم انجام دادیم اما الآن به لحاظ شرایط روحی چندان اوضاعم مناسب نیست ونمی توانم دیگر آثار را بگویم.
شکرخدا گودرزی: حسین یک استثناء بینظیر بود
این بازیگر، مدرس، کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر، درباره ویژگیهای حسین محب اهری و هنر او به ایران تئاتر گفت:حسین محب اهری مثل اکسیژن بود برای دوستانش برای همه برای جامعه. وقتیکه هست آدم زندگی میکند وقتیکه رفته آدم نفسش تنگ میشود.حسین به نظر من یک استثناء بینظیر بود در بازیگری سرشار از استعداد و خلاقیت خیلی خوب بود تواناییهای متفاوت و عجیبی داشت
او در ادامه گفت : ما چندین کار مشترک باهم بودیم از تلویزیون گرفته تا تئاتر باهم بودیم
گودرزی از میان نمایشهای مشترکش با حسین محب اهری به نمایش هفت نمایش کوتاه به نویسندگی و کارگردانی اسماعیل خلج اشاره کرد که این نمایش در سال 85 به روی صحنه آمده بود.
کاظم هژیر آزاد: انعطاف بدنی حسین محب اهری باعث میشد که دیگران او را به همکاری دعوت کنند
هژیرآزاد درباره آشنایی دیرینش با حسین محب اهری گفت:حسین محب اهری را من از سال 1352 میشناسم که هنرهای زیبا قبولشده بود یک گروهی داشتیم آقای علاءالدین رحیمی کارگردانی میکرد و ما تمرین میکردیم که من با ایشان آشنا شدم آقای علاءالدین رحیمی ایشان را آورد.
به ما گفت نگاه کنید این بازیگر؛ یادم نیست کدام نمایش بود نمایشی بود که در جشن هنر طوس هم آقای رحیمی این نمایش را برد فکر کنم نمایش «صدای پای فریدون بود» علاءالدین رحیمی؛ آقای محب اهری را آورد تا به ما «سوبلس» رانشان بدهد و بگوید ایشان چه جور این نرمش را دارد رحیمی به ایشان گفت حسین سگ را بازی کن. ایشان شروع کرد به چاردست و پا راه رفتن و عوعوکردن رحیمی گفت حسین یک حیوان دیگر شامپانزه را بازی کن رحیمی به ما یاد داد «سوبلس داشتن» و ترمز نداشتن و رها بودن بازیگر درصحنه به معنای چیست؟
آن زمان سال 1353 آقای حسین محب اهری با عملش از طریق کارگردان به ما آموخت. بعدها دیدیم که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از بازیگران شاخص کودک و نوجوان است و بعد از انقلاب هم دیدیم که مدام در کارهای درام، ملودرام وجدی، تاریخی و مذهبی حضور دارد دلیلش هم همان «سوبلسی بود» که داشت و همه طرفدارش بودند واو را دعوت به کار میکردند تا این لحظه آخر که نمایش خسیس را از او دیدم برای زندگی و کار همیشه امیدوار و همیشه خندان و همیشه شادبود.
او ادامه داد:نمایش رام کردن زن سرکش مریم کاظمی را باهم همبازی بودیم و قرار بود تا در نمایش خسیس نیز همکاری داشته باشیم که مقدور نشد.
محمد اسکندری: بازیاش را من دوست دارم
او درباره ویژگیهای هنری حسین محب اهری به ایران تئاتر گفت:در درجه اول من تسلیت میگویم به همه همکاران و خانواده هنری حسین واقعاً جایش حیف حیف خیلی خالی است بازیگر خوبی بود سالها در عرصه تلویزیون و تئاتر فعال بود انسان وارستهای بود و آن چیزی که بیشتر من را اذیت کرد بااینکه با این بیماری درگیر بود و رنجی که این بیماری بههرحال به جسمش وارد کرده بود اما همچنان روحیه بسیار قوی داشت و هیچگاه احساس عجز در برابر این مرض بنیانکن نکرد بههرحال برای روحش آرزوی آرامش میکنم و مجدداً به خانوادهاش تسلیت عرض میکنم
این بازیگر، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر ادامه داد:
من اولین کارم با ایشان دریک نمایش بود به نام پرواز بر فراز آشیانه فاخته به کارگردانی خانم محامدی بود و پس از آن دیگر فرصت همکاری پیش نیامد. در آن نمایش پرواز بر فراز آشیانه فاخته بازیگران زیادی بودند حسین محب اهری نقش کسی را بازی میکرد که دچار یک نوع رؤیابافی وتو هم است به نظرم بازیگر بسیار بااستعدادی بود حالا درست آن موقع جوانتر بودیم . 24 یا 25 سال ما همه جوان بودیم. اودرمجموع درصحنه حضور داشت بسیار روان بازی میکرد و بازیاش را من دوست داشتم.
علی پویان: حسین محب اهری تک بود
این کارگردان و مدرس تئاتر درباره هنر و منش حسین محب اهری به خبرنگار ایران تئاتر گفت: بسیار متأسفم هرچند قابل پیشبینی بود رفتن آقای حسین محب اهری من جایی نوشتم ایشان 7 سال ولی الآن استاد ایرج راد تصحیح کرد و گفتند نه بیش از 7 سال بیماری سرطان داشتند وایشان بهترین بازیاش را با مرگ کرد برای زندهبودن بااراده با یک منشی که شاید کمتر کسی میدانست دوستان نزدیک میدانستند ما میدانستیم اما کمتر کسی میدانست که با مرگ دستوپنجه نرم میکند با چه مقاومتی با چه استقامتی چه روحیه قوی کمتر هست اینها که میروند دیگر جانشین و جایگزینی ندارند.
افتخار داشتم یکی از کارهای نمایشیم را ازایشان خواهش کردم و آمد در کنار ایرج راد بازی کردند به نام رودکی در همین تالار وحدت ایشان قاضیالقضات را بازی کردند درحالیکه دیرتر هم به گروه پیوست ولی آنقدر مسلط کارکرد که من یکچیزی بگویم که بد نیست دریکی از شبهای اجرا ریشی که برای گریم برای ایشان گذاشته بودند افتاد. ببین! آن لحظه را ایشان چه جور جمع کرد آمد کتاب قانون را که باید به لحاظ اکسسوار بر روی صحنه بود جلواش گرفت طوری که تماشاگر متوجه نشود که این ریش افتاده است و دیالوگ گفت هیچکس هم متوجه نشد. بله آقای حسین محب اهری تک بود به لحاظ اخلاق حرفهای هم کار بود متواضع و مقتدر کارکرداو در ادامه گفت:من برای نمایش «دشمن مردم» ایبسن زمانی که سراغ ایشان را گرفتم متأسفانه آن توان را نداشت. بااینوجود نمیخواست که نیاید ولی به احترام صحنه و به احترام اینکه خدایی نکرد وسط کار مشکلی پیش نیاید خودش گفت بگذار مرحله بستری شدن تمام شود کارهای دیگر و کارهای دیگر هم نشد. نقش ایشان نقشی بودکه بعداً آقای جلیل فرجاد بازی کرد رئیس دباغخانه را قرار بود ایشان بازی کند.
مهشید افشار پناه: با حسین محب اهری در کارگاه نمایش هم کار بودم
این بازیگر و کارگردان، درباره آشنایی و همکاریاش با حسین محب اهری گفت:من حسین محب اهری را از سالها پیش وقتی وارد کارگاه شدم شناختم. با گروه ما همکاری داشتند. ما کارگاه نمایش باهم کارمی کردیم یادم میآید اولین تجربهای رسمی تئاتر ایشان بود که آمدند کارگاه سالیان سال باهم کار میکردیم و همیشه در ارتباط بودیم در همه شرایط طنزش را داشت شادیهایش را داشت ونمی توانم باور کنم که ایشان باآنهمه مقاومتی که کرد بالاخره به اینجا رسید.
او درباره تجربیات مشترکش با حسین محب اهری گفت:من نمایش بازی قتلعام یونسکو را با ایشان در سالن اصلی تئاتر شهر کارکردم البته آن موقع فقط سالن اصلی بود و سالن چهارسو
نمایش غارت را کارکردیم نمایش یخبندان را کارکردیم باهم بودیم در کارگاه هر نمایشی که بود باهم همکاری داشتیم
افشار پناه در ادامه گفت:کارگردان آن نمایش آشور بابلا بودند ما گروه اهرمن بودیم نمیدانم از کارگاه نمایش اطلاع دارید چند گروه بودند که ما کار میکردیم که گاهی بعضی از بازیگران از این نمایش بهعنوان مهمان به نمایش دیگری میرفتند ما با حسین محب اهری و گروه باهم کارمی کردیم و سرپرست و کارگردان گروه آقای بابلا بودند.
منیژه محامدی: حسین محب اهری مهربان و خوشبرخورد بود
او درباره آشناییاش و همکاریاش با حسین محب اهری گفت:من قبل از انقلاب چون ایران نبودم زیاد حسین محب اهری را نمی شناختم بعد از انقلاب چند بار ایشان را دیده بودم ارتباط خیلی دوری داشتیم در نمایش پرواز بر فراز آشیانه فاخته آتیلا پسیانی ایشان را معرفی کرد و حدود یک سال این کار طول کشید و ما باهم بودیم از صبح تا بعدازظهر هرروز در بمباران در شلوغیها و اتفاقات سال 63 و 64 باهم این نمایش را کارمی کردیم کنار هم بودیم و همیشه ایشان پرکار و خندان و خوشرو بود سرکار با بچهها شوخی میکرد و آنها رامی خنداند و جوان مهربانی بود رابطه ما آن نمایش باهم استحکام پیدا کرد و مرتب همدیگر رامی دیدیم و شاهد کارهای خوبی که همیشه میکردند بودم پارسال به من گفت من سرطان را کنار میگذارم غلط میکند به سراغم میآید و خیلی روحیه خوبی داشت سرطان را پس زد و با آن رابطه برقرار نکرد من خوشحالم که حداقل بااینوجود تونست بیماری وحشتناک 10-15 سال زنگی کند.
هومن رهنمون: شما تکرار را در حسین بهندرت میبینید
رهنمون آشنایی و همکاری با محب اهری را این چنین شرح داد:حسین محب اهری را سالهای زیادی است که میشناسم اما در این چند سال اخیر بهواسطه همکاری در چند پروژه پیدرپی و مهم این دوستی خیلی نزدیک ترشد نمیدانم چه بگویم حسین محب اهری یک انسان منحصربهفرد و بینظیر بود اگر بخواهم در چند کلمه مجموعه این شخصیت را معرفی کنم باید کلمه عشق را بارها تکرار کنم بهجز عشق هیچچیز دیگری نمیتوانست 16 سال یک بیمار سرطانی را فعال روی پا نگه دارد امکان نداشت شما اگر موضوع بیماری حسین رانمی دانستید بعد از زندگی با حسین میتوانید حدس بزنید که او دارد با چنین هیولایی میجنگد سرتاسر عشق هیچگاه از او بینظمی هیچگاه از او نا پیگیری نمیدید این مملکت این دنیا از حسین محب اهریها کم دارد.
او درباره بازی این هنرمند مرحوم گفت: حسین محب اهری از بازماندههای کارگاه نمایش است اغلب بچههای آن فضا بازیگران بسیار توانمند و منعطفی هستند حسین محب اهری درست است همانطور که میفرمایید بهعنوان کمدین معرف است ولی بازیگر بسیار منعطف و توانایی بود که شما در هرجایی که دیدید و او را پذیرفتنید و برای کسانی که با او آشنایی نزدیک دارند گاهی شناسایی حسین در نقشهای متفاوت با چند لحظه تأخیر صورت میگرفت شما تکرار را در حسین بهندرت میبینید حتی در سالهای آخر و کارهایی پایانی که با مشکلات فیزیکی به روی صحنه میآمد حسین کمتر تکرار میشد.