در حال بارگذاری ...
مرور اعلان های نمایش ها در دی ماه

جلوه‌های بصری تئاتر از دریچه نگاه طراحان پوستر

ایران تئاتر: مجموعه پوسترهای نمایش طراحی شده نمایش های روی صحنه عموماً در دسته بندی‌های مشخصی جای می‌گیرند که نشان از سلیقه‌هایی رایج میان طراحان دارد.

اگر مهم‌ترین ویژگی پوسترهای تئاتر را در قدرت تاثیرگذاری، همچنین هم راستا بودن با ویژگی‌های آثار نمایشی بدانیم، طرح‌های ارائه شده در پوسترهای نمایشی ما تا چه اندازه از این خصلت‌ها برخوردارند؟ بدیهی است که بهره داشتن از چنین ویژگی‌هایی شاید کمتر به شکل مطلق در پوستر نمایش‌ها جلوه‌گر شود و عموماً این تصاویر به نسبت‌های مختلفی واجد چنین ارزش‌هایی هستند. اما   پوسترهای نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه رفته‌اند به چه شکل و تا چه میزان در این زمینه به موفقیت دست یافته‌اند. در ادامه نگاهی اجمالی به کم و کیف پوسترهای طراحی شده برای نمایش‌های روی صحنه خواهیم داشت.

 

رویکردهای رایج در طراحی پوسترهای نمایش

مجموعه پوسترهای نمایش طراحی شده نمایش های روی صحنه عموماً در دسته بندی‌های مشخصی جای می‌گیرند که نشان از سلیقه‌های رایج میان طراحان دارد، هرچند در این ارتباط کمتر با سبک‌های بصری شاخص و قابل توجهی در طراحی اعلان نمایش‌ها روبه رو هستیم. در این بخش از مرور پوسترهای نمایش‌های روی صحنه نمونه‌هایی از  این رویکردها را بازخوانی می‌کنیم.

پوستر نمایش « کالبدشکافی» با طراحی میثم قهرمانی نژاد ایده ای مبتنی بر ارائه موقعیت را دنبال می کند که  از طریق نشانگان رنگی چون سرخابی و سیاه راهی به درونمایۀ نمایش می گشاید.

پوستر نمایش « تن تهران» با طراحی گلسا رستگار طرحی مفهوم محور با پیش گرفتن زبانی گرافیکی دنبال می کند.

فاطمه عبدالرحیمی طراح پوستر « شاباش خوان» رویکرد فانتزی را بدون به میان کشیدن ایده ای مشخص دنبال می کند.

پوستر نمایش «هزار و یک تو» با طراحی غزال عنایتی فضایی آشفته دارد و فاقد سازماندهی بصری مناسب است.  

پوستر نمایش « آوازه خوان خیابان های منهتن» با طراحی ندا رضایی فاقد یک ایده طراحانه شاخص است و با تصویری از پل بروکلین سعی دارد از طریق اله مانی تکراری فضای نمایش را بازگو کند.

مجید ذوالقدری در پوستر « سلول» تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی را در ترکیبی از بازیگران و شخصیت های نمایش به عنوان ایدۀ مرکزی طرح ارائه می دهد.

کیوان اسماعیلی طراح « کافکا با من سخن بگو» پرتره کافکا را در بیانی گرافیکی و هارمونی تک رنگی ترسیم کرده که ارجاعی به تصاویر آشنای این نویسنده را در خود می پروراند.

شایان حبیبی طراح پوستر «تابستان» یکی از شاخص ترین بازنمایی های بصری را در تصویری اختصارگرا ارائه می دهد.

مهدی رضوی در پوستر «مجلس قربانی سنمار» تا اندازه ای موفق می شود فضا و موقعیت را با زبان صرف گرافیکی به نمایش بگذارد؛ نمایش سقوط فردی از ارتفاع و تضاد رنگی در این طرح در القای حسی از کلیت اثر درست عمل می کند.

مهران عبدویس طراح پوستر «بازپرس وارد می شود» نمایی آشنا از طرح یک معما را در تصویری واقع گرایانه به نمایش می گذارد.

مهدی فاتحی طراح پوستر «برفک» در این اعلان به جلوه ای آشنا از تصویر برفکی تلویزیون بازمی گردد که رویکردی مفهوم محور را دنبال می کند.

ژیلا پاشایی طراح نمایش «جنین» تعلیق مناسبی را در طراحی اش بروزمی دهد.

سید محمد مهدی موسوی در مرگ تصادفی یک آنارشیست در انتخاب تصویری که موقعیت اصلی درام را بازنمایی می کند تا اندازه ای موفق است؛ هر چند لی آوت نوشتاری پوستر می توانست تکمیل کنندۀ چنین ایده ای باشد.  

طرلان لطفی زاده در پوستر «ماه در آب» به ارائه حس و حالی از عنوان نمایش با زبانی گرافیکی بسنده می کند.  

 

رویکرد توصیفی و فقدان کارکردهای دراماتیک

بخشی از پوسترهای نمایش‌های این فصل در رویکردی توصیفی به شکل‌های مختلف تلاش بر ارائه تصاویری داشته‌اند که به زعم طراحان این پوسترها به عنوان بازگوکننده فضای نمایش‌ها در نظر گرفته شده‌اند. اما این رویکرد توصیفی که به علت فقدان کارکردهای دراماتیک در طراحی اغلب این اعلان‌ها قادر به تاثیرگذاری لازم در ارتباط با جلب مخاطب دست پیدا نمی‌کنند. بخشی از این ایده‌ها بر استفاده از عکس‌هایی از صحنه نمایش‌ها متمرکز است و از این طریق سعی در انتقال ویژگی‌های نمایش‌ها دارند. به این ترتیب در این دسته از پوسترها کارکرد طراحی گرافیک به حداقل رسیده، در حالی که عکس‌های تئاتر به خودی خود حاوی ویژگی‌های مورد نظر در انتقال فضای نمایش‌ها هستند و پوسترها به این طریق از کارکردهای ویژه طراحی پوسترها غافل می‌مانند. به عنوان نمونه طراحان پوستر نمایش‌هایی چون « آوازه خوان خیابان های منهتن»  و «سلول» چنین رویکردی را در ارائه آثارشان برگزیده‌اند.

 

پدیده‌های قابل تأمل در طراحی پوسترهای نمایش

علیرغم اینکه در مرور پوسترهای فصل‌های گذشته نشانه‌هایی از  کم توجهی به کارکردهای ویژه پوسترهای تئاتر در معرفی رویدادهای مرتبط با هنرهای نمایشی آشکار است، اما بارقه‌هایی از ظهور پدیده‌هایی در جهت گسترش و قدرت بخشیدن به این کارکردها هم از سوی برخی طراحان گرافیک در این عرصه به چشم می‌خورد. اگرچه در حال حاضر ممکن است برخی از این پدیده‌ها به خودی خود ناموجه و حتی ناهنجار به نظر برسند، اما در عین حال می‌توان به تصحیح و تکامل چنین پدیده‌هایی امیدوار بود. در این مجال برخی از این پدیده‌ها را مرور می‌کنیم.

یکی از رویکردهای رو به فزونی در طراحی پوسترهای نمایش اقبال طراحان به تایپوگرافی عنوان‌های نمایش‌ها است. این رویکرد که در حال حاضر نوعی ناهنجاری را در نحوه معرفی نمایش‌ها شکل داده در صورت دقت عمل بیشتر طراحان می‌تواند به یکی از عناصر سازندۀ پوسترهای تئاتر تبدیل شود. در این زمینه خوانا بودن و سریع الانتقال بودن تایپوگرافی ها شاید یکی از مهم‌ترین کارکردهایی است که می‌باید مورد توجه طراحان قرار بگیرد.

یکی از نقاط ضعف در طراحی پوسترهای اخیر تئاتر بی توجهی طراحان به کارکردهای زیبایی شناسانه و بیان گرانه ابعاد پوسترها است. در یک مرور اجمالی بر این آثار می‌توان متوجه شد که اکثریت قریب به اتفاق طراحان از کادر مستطیل عمودی رایج به عنوان قالب پوسترها استفاده می‌کنند و بسیار انگشت شمار اعلان‌هایی است که خارج از این قاعده عمل کنند.

مفهوم سازی ارز محتوای نمایش ها هم یکی دیگر از گرایش های طراحی پوستر های نمایش است. این شکل از پوسترسازی ها عموماً از حیث تاثیرگذاری و ارتباط با درونمایۀ آثار نمایشی از قدرت تاثیرگذاری بیشتری برخوردارند و بیننده را به تامل وا می دارند؛ هرچند در این زمینه قدرت مفهوم سازی در پوسترها عاملی تعیین کننده در انتقال سریع مفاهیم مورد نظر طراحان به حساب می‌آید.

طراحی پوسترها بر اساس عکس‌هایی از نمایش، بازیگران و شخصیت‌ها یکی از گرایش‌های رایج میان طراحان در فصل‌های نمایشی اخیر است.  این گرایش که تا اندازه زیادی متأثر از شیوه پوسترسازی در سینما است، همانطور که گفته شد اغلب متکی بر مطلع کردن مخاطب از چگونگی ترکیب بازیگران حاضر در نمایشی خاص است.

 

 




نظرات کاربران