در حال بارگذاری ...
معرفی آثار حاضر در بخش دیگرگونه‌های اجرایی

رخدادهای اجرایی متفاوت در سی‌وهفتمین جشنواره تئاتر فجر

ایران تئاتر در یک گزارش مستقل به معرفی آثار متفاوت اجرایی حاضر در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر که در بخشی مستقل و با عنوان «دیگرگونه‌های اجرایی» ارائه خواهند شد، پرداخته است.

شاخه‌های جدید هنرهای نمایشی با همتی که هنرمندان نسل‌های جوان‌تر تئاتر در این سال ها به خرج داده اند، حالا در جشنواره‎ها و رویدادهای تئاتری کشور به موقعیتی تثبیت شده دست پیدا کرده است. اگرچه به دلایلی چون مانوس نبودن مخاطب عمومی با شیوه های جدید ارائه تئاتر، در صحنه‌های عمومی سالن‌ها و تماشاخانه‌ها کمتر با چنین آثاری روبه‌رو می‌شویم، اما این واقعیتی غیرقابل انکار است که شکل های نوظهور هنر تئاتر همچون نمایش‌های مستند، تجربی، پرفورمنس، تئاتر تعاملی و گونه‌هایی از این دست به دلیل تنوع و تعدد شیوه‌های اجرایی سهم قابل توجهی از پویایی و تکثر فعالیت‌های نمایشی را به خود  اختصاص داده‌اند. از آنجا که جشنواره تئاتر فجر به عنوان رویدادی کلان در عرصه هنرهای نمایشی در معرفی آثاری که شیوه‌های نوینی را در اجرا پیش گرفته‌اند می تواند در نشانه‌گذاری این فعالیت‌ها موثر واقع شود، ایران تئاتر در گزارش پیش‌رو به معرفی آثار متفاوت اجرایی حاضر در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر که در بخشی مستقل و با عنوان «دیگرگونه‌های اجرایی» ارائه خواهند شد، پرداخته است؛ با این توضیح که این بخش شامل هر گونه هنرهای اجراییِ بینارشته‌ای و اجرا در فضاهای ناآشنای تئاتری می‌شود که با رویکرد تغییر در قراردادهای اجرایی، مکان اجرا و شکل ارتباط با مخاطب رخ می‌دهند.

 

یک اُپرای معاصر بر اساس زبانِ اشاره‌ ناشنوایان

نمایشِ «اُپرای شماره‌ی01 #تهران» به کارگردانی مرتضی زارعی یک اُپرای معاصر است که خوانندگان و اجراگرانِ آن ناشنوایان هستند. کرئوگرافیِ این نمایش بر اساس زبانِ اشاره‌ ناشنوایان ساخته شده و موسیقیِ این اجرا نیز از تمامِ اصواتی که در لحظه از صحنه یا فضای سالن به گوشِ مخاطب می‌رسد ساخته می‌شود. این یک نمایش است! بدون پای‌بندی به قواعدِ هیچ‌کدام از اسلافِ نمایش. اما خود دارای قاعده‌ای ا‌ست قابلِ مطالعه و صریح. پروژه‌ی اُپراها دارای یک هدفِ نهایی‌ است؛ این‌که بتواند در سرتاسرِ ایران و جهان سفر کند تا بتواند با ناشنوایانِ سرتاسرِ جهان اُپرای شهری که اثر در آن تولید می‌شود را بسازد.

 

مواجهۀ هنرمند و مخاطب در جهان رسانه‌های جدید و اینترنت

«انگشت به انگشت» به کارگردانی جعفر حجازی با ایدۀ فاصلۀ میان آثار هنرمندان و زندگی واقعی (روزمره)، همچنین امکانات فراوان اجرا به کمک ابزار تکنولوژیک شکل گرفته و دربارۀ عصر تکنولوژی و زندگی در فضای مجازی است. در این اجرا مبنا بر مشارکت و همکاری مخاطب گذاشته شده و اصل بر صحبت بی پرده با مخاطب است. فارغ از شکل ها و فرم های زیبایی شناسانۀ هنری، مسئلۀ مواجهۀ هنرمند و مخاطب در این اثر با استفاده از امکانات رسانه های جدید و اینترنت صورت می گیرد. در این اجرا مکان در نظر گرفته شده جایی عمومی و در حقیقت محل تجمع و شکل گیری گروه است؛ اجتماعی که می توان فضای آن را برای فرار انسان ها از تنهایی تلقی کرد. ایدۀ این اجرا نه به دنبال بازنمایی چیزی از پیش تعیین شده، بلکه در پی ایجاد رابطه ای بر مبنای حضور در لحظه است.

 

اجرایی بر مبنای بر حرکت و موسیقی

نمایش «رکوئیمی برای صندلی گم شده» است به کارگردانی شایان فیروزی روایتی متفاوت از جایگاه بشر و تکاپوی هر فرد برای به‌دست آوردن جایگاه فردی‌اش است؛ روایتی غیر خطی و خارج از اصول کلاسیک و معمول؛ روایتی که با زبان بدن، حرکت، اصوات، موسیقی، تصاویر ویدیویی، ارتباط های تنگاتنگ با مخاطب و تک‌گویی‌های پراکنده اجراگران شکل می‌گیرد. در «رکوئیمی برای صندلی گم شده» عده‌ای از آدم ها برای تصاحب یک صندلی متفاوت تمام تلاش خود را انجام می‌دهند. اما در این راه به نتیجه نمی‌رسند. شکل اجرایی نمایش بر حرکت و موسیقی استوار است.

 

بستری برای بروز ایده‌های فردی

نازنین زهرا رفیعی کارگردان نمایش« نباید» ایده‌ اجرای این اثر را چنین توضیح می دهد. ایدۀ "نباید" از اینجا شکل گرفت: همیشه کارهایی بوده که دوست داشتم آنها را انجام دهم اما بستری برای بروزدادن آنها وجود نداشته است. پس این سوال برایم مطرح شد که اگر بستری فراهم شود تا بتوانیم حرف بزنیم، کاری کنیم، اعتراض کنیم، اولویت ما چه خواهد بود؟ آیا وقتی شرایط مهیاست دست به کنشی موثر خواهیم زد؟ اولین نکته‌ای که در این بین به نظر می‌رسد موانع هستند. موانع و بازدارنده‌هایی که در هر جامعه( بخوانید مکان اجرا) گستره‌ی گوناگونی دارند؛ از فرهنگ تا قانون و فضای سیاسی و اجتماعی. در محیطی(بخوانید جامعه‌ای) که بازدارنده‌ها زیاد هستند، نه تنها انجام‌دادن آن کارها بلکه بیان‌کردنشان نیز دشوار می‌شود. به گمانم بیان‌کردن آن کارها(افعال) گرچه لذتی کمتر از انجام دادن آنها دارد، اما چون تجربه‌ بیان‌کردن در میان جمع اتفاق می‌افتد می‌تواند کارکردی مشابه ایجاد کند.

 

ساختن فضایی ذهنی برای بیان آسیب‌های اجتماعی

«کالاندولا» به نویسندگی و کارگردانی احمد سلگی به موضوع کودک‌آزاری می‌پردازد. شیوه اجرایی نمایش که این حس را القا می‌کند که تئاتر برای هر مخاطب به طور خاص اجرا می‌شود. این شیوه بر این اساس انتخاب شده که همواره کودکان موقع آسیب تنها بوده‌اند و در گوشه‌ای خانه شاید زیر تخت یا در انباری بچه‌ها می‌نشینند و گریه می‌کنند؛ بنابراین فضای نمایش هم باید از همین جنس باشد. بر همین اساس روال مرسومی که تعداد مشخصی از مخاطبان به صورت جمعی به تماشای نمایش می نشینند، شیوۀ مناسبی برای مواجهه با این اثر تلقی نمی شود چرا که ترس و دلهره ای که شخصیت های نمایش در موقعیت ها احساس می کنند ایجاد نمی شود. بر این اساس در اجرای «کالاندولا» سعی شده فضایی ذهنی برای مخاطب ساخته شود که آسیب های موضوع نمایش را بهتر و بی‌واسطه‌تر تجربه کند.

 

بازنمایی احساس « فرق داشتن» و طرد از جامعه

پرفورمنس « ما و دیگران» به نویسندگی و کارگردانی ثریا اخلاقی به بازنمایی بخشی از موقعیت مهاجران افغانستانی ساکن در ایران می پردازد که از احساس « فرق داشتن» رنج می برند، که این حاصل عدم پیوند در جامعه است. رنجی که بیش از سه دهه با آنان همراه بوده و گاه به نسل سوم آن ها رسیده است. در این اجرا تلاش می شود تا با برداشتن فاصله میان شهروندان ایرانی و اقلیت افغان، صلح و دوستی میان این دو قشر از جامعه یادآوری شود. در این اثر مخاطب با قشری طرد شده از جامعه روبه‌رو می شود که شاید به شناخت نسبی و بازخوردی متفاوت از قبل به آن ها برسد.

 

ارتباط «من» با «دیگری» و با آدم‌هایی که نمی‌بینم

«آدم‌هایی که نمی‌بینم» نمایشی با پژوهش و کارگردانی سما موسوی نگاهی مستند است به ورودی‌های سه دوره‌ی مدرسه فرزانگان. متن نمایش که توسط کیوان سررشته تدوین شده است از مصاحبه با دانش‌آموزان کنونی و سابق این مدرسه استخراج شده و تصویری است از متولدین ۵۹ که کودکی‌شان با جنگ همراه بود، متولدین ۶۹ که کودکی‌شان همراه شد با تغییرات بزرگ سیاسی، و متولدین ۷۹ که کودکی‌شان در بحران‌های مختلف داخلی و خارجی کشور گذشت. نظرات و حرف‌های این دانش‌آموزان، که هر کدام در آخرین سال دهه‌ خود متولد شده‌اند، شاید بتواند شباهت‌ها و تفاوت‌های واقعی میان خودشان را بهتر نشان دهد و راهی باز کند برای وصل کردن ارتباطی که مدت‌ها است قطع شده: ارتباط «من» با «دیگری» و با آدم‌هایی که نمی‌بینم.

 

تمرین-اجرای مبتنی بر عملکردهای فیزیکی

نمایش «گرم کردن / Warm-up» با طراحی وطراح و کارگردانی احسان شایان فرد یک تمرین-اجرا است. بازیگران برای مدتی نزدیک به سی دقیقه، شروع می کنند به انجام دادن تمرین های تئاتری و سپس تلاش می کنند تا تجربه‌ خود را به تجربه‌ تمرین ها در شیوه‌های نظامی نزدیک کنند. آن ها حرکت‌های ساده‌ای از جمله راه رفتن‌های گروهی، دویدن، پریدن و ضربه زدن انجام می‌دهند. دفعات تکرار این تمرین‌ها و بعضی موارد دیگر ممکن است نسبت به هر اجرا متفاوت باشد. در این اجرا، تلاش می‌شود تا هیچ احساسی توسط بازیگران بازنمایی نشود‌. بلکه تنها کنش‌ها و عملکردهای فیزیکی هستند که تصور و یا تقلید می‌شوند.

 

اجرایی تعاملی بر پایه‌ی نقاشی، گفتگو و خلق اثر هنری

«کوهستان»؛ به کارگردانی آرش پروین اجرایی تعاملی بر پایه‌ی نقاشی، گفتگو و خلق اثر هنری جمعی است و حول یک محور می‌چرخد: خیابان ولیعصر، به عنوان طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه. قرار بر این است که خیابان ولیعصر را روی یک صفحه کاغذی بزرگ نقاشی کنیم، نه آنطور که واقعاً هست بلکه آن‌طوری که ما آن‌ را به یاد می‌آوریم. نتیجه آن، یک اثر هنری واحد است که توسط مردم شهر کوهپایه‌ای تهران خلق شده. این نقاشی، صحنه‌ی نمایش کوهستان خواهد بود. اجراگر بر روی این نقاشی روایت‌هایی از سفر خود به کوه را روایت می‌کند: از میدان راه‌آهن تا میدان تجریش، در کنار تجربه‌ زیسته‌ مردم شهر از این خیابان. این نقاشی به مدت دو روز در محیط‌های عمومی محوطه‌ی تئاتر شهر واقع در چهارراه ولیعصر، و ایوان انتظار واقع در میدان ولیعصر قرار می‌گیرد تا عابران پیاده در برخورد مستقیم با این پرفورمنس، رد جا‌به‌جایی خود را نقاشی کنند و خیابان ولیعصر را آنطور که به یاد دارند به تصویر بکشند. نتیجه‌ی این تعامل به عنوان صحنه‌ی نمایش کوهستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نمایش، به مدت دو روز در عمارت رو‌به‌رو اجرا می‌شود.

 

مجموعه‌ای از اجراها در مکان‌های مختلف شهری

«دانتون» به کارگردانی حامد اصغرزاده یک پروژه طولانی مدت است که برای اجرا در مکان های مختلف شهری پیش بینی شده است؛ مجموعه چند اجرای مستقل که دانتون محوریت همه آن‌ها است. نمایش دانتون در واقع تاملی است بر مفهوم دگرگون شدن منتها به میانجی کاراکتر واقعی دانتون. اما نمایش روایتی وفادارانه به تاریخ انقلاب فرانسه و خود دانتون به عنوان رهبر انقلاب نیست. منبع اصلی این اثر در کنار رمان «رومن رولان» و فیلم «آندری وایدا» متن «گئورگ بوشنر» بوده است. به این ترتیب کارگردان روی بعضی سویه‌های آشکار و پنهان متن بوشنر تمرکز کرده و ایده بازخوانی او از نمایشنامه نوعی برخورد انقلابی بوده است؛ به این معنی که موقعیت های دراماتیک متن و نیروهای دراماتیک متضاد موجود در آن را تا انتهای منطقی شان پیش برده است. به همین دلیل نمایش «دانتون» به چند اجرای مستقل تبدیل شده که قرار است در مکان های مختلف به اجرا گذاشته شود.

 

تاثیر رسانه بر عملکرد، رفتار و حرکت انسان

«ویترین»؛ به کارگردانی طاها سرایی  اجرایی است که اجراگری ندارد. فضای این اجرا به طوری طراحی شده است که مفاهیم اجرا و رویداد هایی که در فضای اجرا رخ می دهد به هم گره می خورند.تماشاگر برای تماشای اثر هنری وارد چالشی می شود که او را وادار به تبعیت از رسانه می کند، سرپیچی وی از قوانین عواقب چالش برانگیزی خواهد داشت. مفاهیم این اجرا حول رسانه و تاثیر آن بر کنش یا عدم کنش یا به عبارتی دیگر تاثیر رسانه بر عملکرد، رفتار و حرکت انسان است. رسانه انتخاب ها و امکان هایی را پیش روی ما می گذارد و توهم قدرت اختیار را در ذهن ما ایجاد می کند؛ انتخاب کردن بین گزینه های داده شده قدرت انجام کنش(Act) را از ما میگیرد، این در حالی است که خواست حقیقی ما ورای گزینه های موجود است. اینبار در ویترین برای دیدن اثر هنری با چالش هایی مواجه هستیم که خود رسانه آن را ایجاد می کند. همچنین ماهیت رسانه اشخاص را وادار به ساخت یک نقاب(Persona) جدید کرده که این نقاب(که از بستر روانشناسی پدید آمده است) در رابطه با امیال و خواسته های شخص(Desires)، رویکرد ها و واکنش های مختلف و گاهی متفاوت از شخص را بروز می دهد. لحظه تاثیرگذاری و به وقوع پیوستن مفاهیم اجرا، لحظه ایست نه داخل سالن، نه داخل اجرا بلکه همان شب اجرا در فضای مجازی.

 

چهره های دانشگاهی در بخش دیگرگونه‌های اجرایی تئاتر فجر

در میان آثاری که در بخش دیگرگونه‌های اجرایی سی و هفتمین جشنوارۀ تئاتر فجر حضور دارند، نمایش هایی از چهره‌های دانشگاهی تئاتر ایران هم مشاهده می شود. از جملۀ این‌ها  می‌توان به نمایش «دیگری‌ام، چرا؟» از گروه هنری کوچگر به کارگردانی علی‌ظفر قهرمانی‌نژاد اشاره کرد. این نمایش، روایت یک روز از زندگی نرگس، دختر مهاجر افغان است که طی آن با مسائل مختلفی روبه‌روست. مشکلاتی که گویی همگی ریشه در بیگانه انگاشته شدن او از سوی دیگران دارند.

از دیگر چهره‌های دانشگاهی که در بخش دیگرگونه‌های اجرایی سی و هفتمین جشنواره‌ بین‌المللی تئاتر فجر حضور دارد می‌توان به آزاده شاهمیری اشاره کرد. او طراح و کارگردان «موزه نزدیک» به نویسندگی سهیل امیرشریفی با بازی ندا جبرئیلی و آوا درویشی است. در خلاصه داستان این اثر آمده است: طى تصمیمى جمعى، بازیگرى از یک تمرین تئاتر حذف شده است. حالا او به محل تمرین برگشته تا بازیگرى را که جایگزین‌اش شده است ببیند. این اجرا تجربه‌اى براى خلق فضایى اجرایى و شریک کردن تماشاگر در اجرایى محیط محور است.

 




نظرات کاربران