نگاهی به نمایش «از خط زرد فاصله بگیرید» حاضر در فجر 37
خودکشی؛ تحت تاثیر پدیده مدرنیته
ایران تئاتر: نمایش«از خط زرد فاصله بگیرید» به کارگردانی رضا رشادت روز دوم(۲۳ بهمن) سیوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ساعت ۱۷ و ۱۹ در بخش مسابقه تئاتر ایران یک در سالن اصلی تالار مولوی به صحنه می رود٬ به همین بهانه نقد نمایش را بازنشر می کنیم.
روابط و اتفاقهایی که پیرامون جهان انسانها شکل میگیرد از جمله مواردی است که قابلیت دارد تا همه چیز را تحت تاثیر خود قرار بدهد. حال شکلگیری این گونه از رفتار سبب شده است که مسیر تصمیمگیریهای انسان به هزار راهی برسد تا در لحظه جای مسائل مثبت و منفی با یکدیگر عوض شود. درست مانند آنکه شب به جای روز باشد و روز در مقام شب. حال جامعه مدرن هم با پدیدههای نوظهورش چنین ماجراهایی را برای بشر پیش آورده تا در زمانهایی آنها ندانند زیر کدام آسمان ایستادهاند.انسانها با آنکه موجودات پیچیدهای هستند اما در پارهای از مواقع میتوانند بسیار مورد آسیب قرار بگیرند. حال تفاوتی ندارد که آن آسیب از چه نظر و با چه قدرتی پیش میآید بلکه این موضوع مهم است که او را از پایه و اساس منهدم میکند. زندگی کردن در این روزگار که همه چیز بر اساس قابلیتهای مدرن خود کوچکتر و پر استفاده میشود مشکل است. زیرا روابط واقعی به دلیل چنین موضوعهایی به قهقهرایی رفته است که کمتر میتوان نوری در آن عمق دید. لذا این استدلال امروزه بسیار فراگیر شده و اکثر آدمها از طریق رسانههای اجتماعی از حال و روز یکدیگر باخبر میشوند و هرگز به خود زحمت آنکه برای ملاقات شخصی به محلی بروند را به خود نمیدهند. بنابراین نباید آنچنان توقع داشت جهان زیست آدمها که مدعی هستند همه چیز را میدانند و درک میکنند فراتر از آنچه اکنون دیده میشود برود. حال باید یادآور شد بسیاری از آسیبهای روانی و اجتماعی که اشخاص یک جامعه را تهدید میکند از دیده نشدنها و کمرنگ شدنها میآید. لذا باید اذعان داشت که اگر آدمها نتواند خود را برای تعامل انسانی با دیگران آماده کنند به طورحتم تا زمانی نامعلوم قوانین مدرنیته بر جهانشان حکومت خواهد کرد. حال باید بدانیم این پدیدههای دوسویه در شرح وظایف هر انسان، عنوان ارتباط با سایرین را حذف کرده است. بنابراین باید تا میتوانیم زنجیره ارتباط انسانی را با دو دست نگه داریم تا بیشتر از قبل دوام آورد و به نوعی قابل رویت باشد.
نمایش «از خط زرد فاصله بگیرید» در ساختار کلی خود، اثری اجتماعی است که در آن نکاتی جهت یادآوری و مواردی جهت جلوگیری از تکرار را شرح داده است. جهان متن اثر بیشک تحت تاثیر فضای اجتماعی است که در آن انسانها و رفتارهایشان نقش کلیدی در بازگویی مسائل جاری دارند و سعی میکنند پرده از اتفاقهایی بردارند که در اوقاتی میتواند دانستن آنها کارساز باشد. حال این رویه در جریان کلی نمایش نیز سیال است و هر عنوان به دیگر عنوانهای قابل اشاره مربوط است، زیرا کوشیده شده که حرف و پیام اثر در قالبی کلی ارائه شود. خط کلی نمایش بیشتر از آنکه تحت تاثیر مسائل فردی باشد به جامعه اشاره دارد که در اثر نبود رعایت و اصول نکات مهم جمعی چه تبعاتی را میتواند به همراه داشته باشد. لذا به سبب این کنش، ساختار روایت گزینهای مناسب و قابل اتکا است که در کالبد ساختاری در پیکرهای واحد از آن بهره گرفته شد تا با دقت در بیان حقایقی موثر عمل کند. البته این چارچوب کلی مزیت دیگرش آن است که شخصیتها نمایش به فضای واقعی نزدیکتر بوده و در جایی نمادی از فرد یا افرادی هستند که در روزگار به دلیل نبود شرایط لازم به فراموشی سپرده میشوند و کمتر کسی از آنها یاد میکند. لذا اهمیت این واکنش سبب شده است جهان متن و جهان اثر در مسیری موازی با داشتن قوانین مشخص شده ترکیبی مناسب را به خود بگیرند. لذا طراحی صحنه و موقعیت مکانی در نمایش که محیط مترو را تداعی میکنند توانسته ساختار اجتماعی را در مجموعهای از داشتههای شبه مستند قرار بدهد تا موقعیتهای دراماتیک بتوانند اثرگذاری بیشتری را برای باورپذیری مخاطب فراهم کنند. در واقع ضرورت طراحی این محیط جدا از قرار دادن مخاطب در فضای نمایش بیانگر دیدگاهی انسانی است که در مقام نقد اجتماعی قرار میگیرد و گاهی هشدار میدهد اما هرگز از زاویه قضاوت به موضوع نگاه نمیکند. زیرا لازمه ایجاد کنش باید از سوی مخاطب که تنها نظاره گر است صورت بگیرد.
حال با این طراحی، کارگردان از طریق میزانسنهای خود در اثر کوشیده است از زاویه معکوس به ماجرا نگاه کند تا بتواند در مقام یک عضو از جامعه دغدغههای شخصی و درونی خود را که برگرفته از مسائل پیرامونش است به فضای نمایش منتقل کند. بنابراین اتفاقها و دادههای نمایش بیشتر از آنکه شعاری باشند و حرفهای روزمره بزنند به پدیدهای دلخراش به نام خودکشی در مترو اشاره میکنند. پدیدهای که این روزها انسانهایی در ازای فراموش شدن، فشارهای روانی، اقتصادی و البته اجتماعی آن را تجربه میکنند و از صحنه روزگار محو میشوند. البته در جهان اثر بررسی این معضل دلخراش ملاک اصلی به شمار نمیآید، زیرا در ساختار کلی تلاش شده است که توسط شخصیتهای نمایش مخاطب به گذشته زمان حال شخصیتها برود تا مشخص کند دلیل پذیرفتن انجام این عمل بر چه مبنا و داشتههایی صورت گرفته است. در واقع بررسی این رفتارها همان طور که در ابتدا به آن اشاره شد تحت تاثیر پدیده مدرنیته است که برخی از انسانها زندگی خود را در محیطی مدرن در زیر زمین و کنار سایر انسانها پایان میدهند تا به آنها بگویند دوری جُستن از اصل خویش چه معایبی دارد. حال در این پرورش باور که آینهای تمام نما در مقابل دیدگان مخاطب است کوشیده شده تا فضای در هم تنیده شبه مستند و البته دراماتیک در اوج سادگی حرفهای مهمی را بازگو کند تا در انتها طرح مسئله بتواند پاسخی مناسب را برای نتیجه بهتری از عملکرد در اختیار مخاطب قرار بدهد.
البته باید این نکته را در ادامه یادآور شد که فضای شبه مستند این نمایش با مستندهایی از این اتفاقهای ناگوار واقعی در کنار شخصیت پردازیهای نسبتا دقیق و موقعیت محور بودن جهان اثر تلاش دارد که به مخاطب آگاهی بدهد شاید در کنار شما در محیط مترو کسی بخواهد مرگ را تجربه کند، پس تا امکان دارد از پیش آمدن این اتفاق با فراهم کردن ارتباط مناسب و همزیستی مسالمت آمیز اجتناب کنید.
کیارش وفایی