در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «نامبرده» حاضر در فجر 37

هیجان برای شما ضرر دارد آقای کارگردان

ایران تئاتر: نمایش«نامبرده» به کارگردانی اصغر دشتی روز چهارم(۲۵بهمن) سی‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ساعت ۱۸ و ۲۰:۴۵ در بخش مهمان و مسابقه تئاتر بین‌الملل در تالار استاد سمندریان مجموعه ایرانشهر به صحنه می رود٬ به همین بهانه نقد نمایش را بازنشر می کنیم.

به نظر می رسد دشتی در این اثر چنان متاثر از اتفاقاتی است که بر او گذشته که از یک سو سعی کرده تماما خود را از ماجرایی که روایت می کند جدا کند و رویکردی احساسی نداشته باشد و از  سوی دیگر تاثیر عمیق این مسئله بر او باعث شده است تا  منطقی با ایده ها و حرفهایی که دارد برخورد نکند.

علی اصغر دشتی در نامبرده دست به اجرایی مستند زده است که البته حد مستند بودن محدود  به قصه اصلی می شود اما شیوه اجرایی آن برعکس بسیار تئاریکال است. نامبرده بر اساس قرارداد پیش می رود و جهان نمایشی آن با فاصله گزاری های متعدد تبدیل به دنیایی می شود که بر تئاتر بودن خود آگاه است و تاکید می ورزد. این مفهوم با موضوعیت قصه نمایش بست پیدا می کند.

نامبرده نمایشی درباره تئاتر است که سعی دارد دنیای خود را تا جایی که می تواند گسترش دهد اما در این امر دچار سوء تفاهم می شود. در وسط صحنه مستطیلی که تنها با خط جدا شده قرار داد سالن تمرین نمایش را می سازد. گاه این سالن تماشاخانه کوچک تهران است در لاله زار، گاه سالنی است در روسیه. در فضای خارج آن ما وارد دنیای قرار دادی دیگری به وسعت دو قاره می شویم که هر سویش می تواند شهری در یک نقطه جهان یا ایران باشد. یک نقطه سن پترزبورگ، نقطه ای دیگر تهران و نقطه ای دیگر یزد. در اطراف این فضا روحی سرگردان نشسته پشت چرخ خیاطی سوار بر سکوئی متحرک می چرخد و در انتها به دیوارهای دو سوی صحنه می رسیم که روی آنها نقاشی های دیواری شهری کشیده شده که چیزی بین گرافیتی و نقاشی پرده ها و تخته های کلاس درس است. کارگردان به خوبی این تنوع را ایجاد می کند و هر چه فراخ تر این دنیا را گسترش می دهد غافل از اینکه این فراخی به بسط ایده مرکزی کمک شایانی نمی کند. او در اثرش  دست به روایت اتفاقاتی می زند که برای یک گروه تئاتر ایرانی در روسیه افتاده. این گروه برای تمرین و اجرای نمایشی به روسیه دعوت می شود و طی یک ماه تمرین های خود را پی می گیرند اما سر انجام اجرای آنها و کل پروژه از سوی جشنواره لغو می شود.

کارگردان با تبدیل کردن اثر به یک اتو بیوگرافی قصه ای با محوریت خودش را می گوید و آن را با شیوه های نمایشی و تکنیک های مختلف جذاب می کند. او از سوی دیگر مفهوم فروپاشی را تبدیل به نخ تسبیحی می کند که کل این دنیای وسیع و چند پاره را به هم وصل کند اما گویی به قدری از ایده های خود ذوق زده است که نمی تواند چیزی از آنها را کم کند. او در این اتوبیوگرافی دل پردردی دارد اما نه می تواند از زشت هنرمند بودن و فضای تئاتریکالش خارج شود و هر چه بی پیرایه تر از اتفاقی که او را پریشان شده حرف بزند و نه این قدرت را دارد که در فرمی تئاتری هر چه کمینه گرا تر به مفهوم و قصه ای مشخص بپردازد.

از سوی دیگر اثر با وجود پتانسیل های زیادی که در خود به وجود می آورد تا  چیزی بیش از یک بازی خلاقه با  اصول نمایش اپیک و ایرانی باشد، استعداد هایش را هم به عمد یا به ترس نادیده می گیرد. دشتی با آوردن شخصیتی همچون گُرباچوف از جغرافیای روسیه که نقش مهمی در داستان او دارد ایده خوبی را می پروراند. از سوی دیگر هماهنگی شخصیت گرباچوف به عنوان کسی که "فروپاشی"  شوروی در دوره او رخ می دهد این خلاقیت کامل می شود. اما این ایده اخته می ماند چون تبدیل به چیزی بیش از مصاحبه ای با شخصیتی سیاسی که او را مسئول فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می دانند نیست. در نهایت می توان قسمت هایی  را که از وی به عنوان خائن یاد می شود را کنایه ای دانست به عضو سوم گروه دشتی در روسیه، که راضی شد پس از کنار گذاشتن او به عنوان کارگردان پروژه، مسئولیت آن را برعهده بگیرد و همان ایده را کارگردانی کند. اما گرباچوف که در لحظاتی پسیانی است و دقایقی نقش ایده اش چیز بیشتری به نمایش نمی دهد. گرباچوف در نامبرده به مرور پیر می شود و هر چه به انتهای نمایش نزدیک می شویم او پاسخ هایی شجاعانه تر و رو راست تر به سوالات کارگردان می دهد اما در نهایت دیالوگ های او به قصه اصلی که ماجرای  اجرای تئاتری در جشنواره روسی است کمکی نمی کند. به همین ترتیب روایت ایلناز شعبانی که در این سفر یکی از اعضای گروه سه نفره بوده باز کمک چندانی به اجرا نمی کند او در طول اجرا دائم در اطراف صحنه پرسه می زند . او به نظر همان دختر قصه نمایش در روسیه است. تا انتهای نمایش شخصیتی پرسه زن است که در کوچه خیابان های  شهری که با نقاشی دیواری موجودیت پیدا کرده می چرخد و در قسمت های پایانی  نامبرده شروع به ایراد مونولوگی درباره آنچه در طول پروژه بر او و دشتی گذشته است می کند اما به نظر می رسد این مونولوگ هم وجه تازه ای را از اتفاق نمایان نمی کند یا کارکرد درستی در این نمایش ندارد. به نظر می رسد دشتی در این اثر چنان متاثر از اتفاقاتی است که بر او گذشته که از یک سو سعی کرده تماما خود را از ماجرایی که روایت می کند جدا کند و رویکردی احساسی نداشته باشد و از  سوی دیگر به نظر می رسد تاثیر عمیق این مسئله بر او باعث شده است تا  منطقی با ایده ها و حرفهایی که دارد برخورد نکند بنابر این برخی از لحظات و ایده های نمایش او وصله شده به نظر می  آیند.

این پدیده بیشتر از کارگردان های جوان انتظار می رود که معمولا از ایده های خود هیجان زده می شوند. یکی از کانسپت های دیگر موجود در کار که بسیار به اجرای نامبرده کمک می کند استفاده از شیوه های نمایش ایرانی است که فرض بکارگیری آن، از پروژه روسیه در نمایش معنا دار می شود. سه بازیگر که هرکدام یک بخش از نام علی اصغر دشتی را در اسم های خود دارند به جای کارگردان، مترجم و مسئول جشنواره قصه اصلی را که مذاکرات بین کارگردان و مسئولان جشنواره است را پیش می برند. این صحنه ها اما به همراه بازی دست زدن نگار(جواهریان) به عنوان جوکر اجرا می شود. این قرار داد که نفس آن به عنوان قرارداد بودن آن از نمایش های شرقی و ایرانی وام گرفته شده است  روایت را تبدیل به موقعیتی نمایشی و جذاب می کند که می تواند لحظات طنزی را همراه خود داشته باشد و به واسطه خط داستانی اصلی بودن مخاطب را با اجرا همراه می کند. اما کارگردان به آن بسنده نمی کند و با انواع ایده ها این موقعیت را به هم میزند یا تقطیع می کند. این برهم زدن تا آنجایی که مربوط به فاصله گذاری و  ایجاد وقفه در اثر می شود منطقی عمل می کند اما وقتی تبدیل به بازی ای فرمی می شود درتوده ایده پردازی ها ناپیدا و سردرگم می نماید.

به نظر می رسد اجرا در نهایت به مجموعه ای جذاب تبدیل شده که در سر و شکل و فضا تلاش دارد شبیه به اجراهای اروپایی تئاتر مستند و چند رسانه ای باشد اما نبود بیرحمی نسبت به فرزند( در اینجا بخوانید کارگردان به اثر) از نامبرده نمایشی می سازد که بسیار پرشور و با استعداد است اما در نهایت آنچنان که لایق توانایی هایش است موفق نیست!




مطالب مرتبط

مدیرکل هنر‌های نمایشی مطرح کرد

دنبال رشد محتوا و فرم تئاتر کودک و نوجوان هستیم
مدیرکل هنر‌های نمایشی مطرح کرد

دنبال رشد محتوا و فرم تئاتر کودک و نوجوان هستیم

کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی می‌گوید تنها دلیل عدم حضور گروه‌های تئاتر کودک و نوجوان در جشنواره تئاتر فجر برگزاری جشنواره تخصصی تئاتر کودک و نوجوان بود و اداره کل هنرهای نمایشی به دنبال رشد محتوا و فرم این رویداد هنری و همچنین تئاتر کودک و نوجوان است.

|

گفت‌و‌گو با داور بخش دانشجویی چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر

بهرام جلالی‌پور: ضعف امروز تئاتر ما، نمایشنامه است
گفت‌و‌گو با داور بخش دانشجویی چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر

بهرام جلالی‌پور: ضعف امروز تئاتر ما، نمایشنامه است

بهرام جلالی‌پور، داور بخش دانشجویی چهل‌ودومین جشنواره تئاتر فجر، با بیان اینکه ضعف امروز تئاتر ما، نمایشنامه است و باید نمایشنامه نویسی به یک شغل خودکفا با درآمد مکفی تبدیل شود تا نمایشنامه نویس تمام وقت خود را به خلق آثار جدید اختصاص دهد، گفت برگزیدگان این جشنواره جزو ...

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

«خودپرواز» و طرح موضوع عدم مناسب‌­سازی خودپرداز بانکی برای نابینایان
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

«خودپرواز» و طرح موضوع عدم مناسب‌­سازی خودپرداز بانکی برای نابینایان

کارگردان نمایش «خودپرواز» قشر توان‌خواه جامعه را که شامل نابینایان نیز می‌­شود، دارای مشکلات فراوانی دانست و معتقد است این مشکلات باعث می­‌شود تا برخی از این عزیزان به جای مشارکت در فعالیت‌­های اجتماعی، به انزوا کشیده شوند. او موضوع عدم مناسب­‌سازی بانکی و خودپرداز ...

|

کارگردان حاضر در بخش تازه‌های تئاتر جشنواره گفت

کیانوش احمدی: امیدوارم نگاه عادلانه جشنواره در انتخاب و داوری آثار ادامه‌دار باشد 
کارگردان حاضر در بخش تازه‌های تئاتر جشنواره گفت

کیانوش احمدی: امیدوارم نگاه عادلانه جشنواره در انتخاب و داوری آثار ادامه‌دار باشد 

کیانوش احمدی، کارگردان حاضر در بخش تازه‌های تئاتر بر رویکرد عادلانه چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در انتخاب آثار و داوری آن‌ها تاکید کرد. 

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

لقمان بحرانی: «آشپزخانه فنلاندی­‌ها» نمایشی انتقادی درباره مردم، جامعه و دولت است
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر

لقمان بحرانی: «آشپزخانه فنلاندی­‌ها» نمایشی انتقادی درباره مردم، جامعه و دولت است

کارگردان «آشپزخانه فنلاندی‌­ها» نمایش خود را دارای فضایی کمدی-فانتزی می­‌داند که در درون مایه خود انتقادهایی را نیز درباره مردم، جامعه، دولت و تعاملات بین آن‌ها دارد.

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش هویت ملی جشنواره تئاتر فجر

میثم حبیبی: «همه خواب بودیم» روایتی متفاوت از زندگی حاج قاسم سلیمانی است
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش هویت ملی جشنواره تئاتر فجر

میثم حبیبی: «همه خواب بودیم» روایتی متفاوت از زندگی حاج قاسم سلیمانی است

کارگردان نمایش «همه خواب بودیم» می‌گوید ما می‌خواهیم جریانی مستندگونه از زندگی و آنچه آن شب برای خانواده حاج قاسم رقم خورده را برای مخاطب روایت کنیم.

|

گفت‌وگو با حامد مکملی، نویسنده و کارگردان نمایش «آریوبرزن»

برخوانی یک اتفاق تاریخی
گفت‌وگو با حامد مکملی، نویسنده و کارگردان نمایش «آریوبرزن»

برخوانی یک اتفاق تاریخی

حامد مکملی، نویسنده و کارگردان نمایش «آریوبرزن»، اثری که از طریق ورود به بخش تازه‌ها وارد مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شده است، می‌گوید این نمایش یک برخوانی از داستان سردار بزرگ پارسی است که در برابر اسکندر مقدونی ایستاد و برای سرزمینش جان ...

|

در گفت‌وگو با کوروش شاهونه، کارگردان نمایش «هیدن» مطرح شد

چشم‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند
در گفت‌وگو با کوروش شاهونه، کارگردان نمایش «هیدن» مطرح شد

چشم‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند

کوروش شاهونه، یکی از نویسندگان و کارگردان نمایش «هیدن»، از جمله آثار حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر می‌گوید این اثر بر پایه اندیشه چشم‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند بنا شده است. حقیقتی که می‌تواند به کل روابط جوامع انسانی ...

|

نظرات کاربران