در حال بارگذاری ...
ایران تئاتر بخش بین الملل جشنواره تئاتر فجر37را بررسی می کند؛

رقابت داغ مسابقه بین الملل

ایران تئاتر:به نظر می آید آثار انتخاب شده این دوره نمایش هایی هستند که پیوند معناداری از لحاظ شیوه اجرایی با تئاتر ایران و پیوندش با تئاتر در فراسوی مرزها دارند. ویژگی دیگر این آثار اقتباسی بودنشان است که یا از رمان های خارجی اقتباس شده اند یا متن آنها نوشته درام نویسان معاصر جهانی اند.

به گزارش ایران تئاتر بخش بین الملل جشنواره تئاتر فجر درحالی امسال راه یافتگان خود را معرفی می کند که به نظر می رسد اداره کل هنرهای نمایشی بخش های ویژه ای را در این دوره به وجود آورده است. نشست های مربوط به شوکیس که از چند دوره قبل و در حاشیه جشنواره به راه می افتاد حالا جزو بخش های جدی این دوره به حساب می آید که دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر هم به طور ویژه روی این مسئله تمرکز کرده است و به نظر می آید آثار انتخاب شده این دوره نمایش هایی هستند که پیوند معناداری از لحاظ شیوه اجرایی با تئاتر ایران و پیوندش با تئاتر در فراسوی مرزها دارند. ویژگی دیگر این آثار اقتباسی بودنشان است که یا از رمان های خارجی اقتباس شده اند یا متن آنها نوشته درام نویسان معاصر جهانی اند. با این اوصاف به نظر می رسد تلاش دبیرخانه معرفی آثاری بوده است که علاوه بر توانایی رقابت با آثار خارجی امکان بازاریابی در آن سوی مرزها را داشته باشند. آنچه در ادامه معرفی می شود شامل آثاری است که در بخش مسابقه بین الملل و ملل حضور دارند البته نمایش های مهمان هم در مسابقه بین الملل حضور دارند که در این گزارش معرفی نشده اند:

 

ابلوموف ، مفهوم روسی یا اپیدمی ایرانی

نویسنده شهیر روسی گانچارف با  انتشار رمان ابلوموف، از طریق بیان سرنوشت قهرمان اصلی رمان جدیدش پدیده اجتماعی معاصرش را نشان دهد. ابلوموف نمادی است از انسان‌های تن‌پرور و تن لش و فردی که هیچ‌گاه رؤیاهایش را به دلیل سستی و خواب‌زدگی به سامان نرساندند. سیاوش بهاری راد با انتخاب این رمان موفق شده است به‌اصطلاح یک‌راست و بدون معطلی به سراغ یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و خصوصیات انسان امروزی در عدم رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایش رفته و به آن‌ها این هشدار ضروری را بدهد که رسیدن به هرگونه آرمان و آرزویی هزینه خود را داشته و تلاش خود را می‌طلبد و اگر در این رابطه حرکتی واقعی شکل نگرفته و بهایی پرداخت نکرده و فقط و فقط به بیان خواسته‌ها و آه کشیدن در جهت محقق نشدن آن‌ها و نه تلاش در جهت اجرایی کردن آن‌ها بسنده کنند، هیچ‌گاه آینده‌ای درخشان در انتظارشان نخواهد بود و مانند ابلوموف زمانی به خود می‌آیند که مدت‌ها از مرگ فکری و عقلانی و جسمانی‌شان گذشته و متوجه این امر نشده‌اند. مسئله بسیار بسیار کلیدی در عصر حاضر که همواره دلمان می‌خواهد تغییراتی در سرنوشت خودمان ایجاد کنیم اما حاضر نیستیم گامی برای انجام این تغییرات برداشته و حرکتی تعیین‌کننده و هزینه‌بر را انجام دهیم. این نمایش پیش از این در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته بود.

یادداشت این نمایش را می توانید اینجا بخوانید.

 

چه کسی سیب اپل را گاز زد؟

نمایش "استیو جابز" را می توان از همان دست آثاری دانست که بر اساس زندگی یکی از سرشناس ترین چهره های عصر جدید و دهه های اخیر ساخته شده. همانطور که از نام اثر بر می آید نمایش بر اساس زندگی مدیر معروف و تاثیر گذار شرکت اپل است. در این اثر مخاطب با تخیلات، رویاها و کابوس های استیو جابز روبرو می شود. البته نمایش بنابر آنچه که در اثر وجود دارد و در بروشور هم یاد شده لزوما خود را موظف نمی داند تا به زندگینامه جابز متعهد باشد و برداشت و نگاه خود را به زندگی او دارد. جابز به روایت مهران رنج بر اثری است که نگاهی فیلسوفانه به جهان دارد آن هم از منظر یک شخصیت جهانی اما متفاوت که سبک زندگی اش شباهت زیادی به دیگر افراد سرشناش و پولداری که می شناسیم ندارد. همین مسئله او را بسیار مناسب نمایشنامه و در نهایت اجرای تئاتری می کند. نمایش استیو جابز با رویکردی متفاوت به زندگی جابز وجه صوفی مسلکانه و نقادانه جابز را برجسته می کند و نگاه بد بیننانه او به مناسبات زندگی انسان امروز را بیشتر از همه وجوه دیگرش مورد توجه قرار داده است. از این منظر پرداختن به شخصیت او بهانه ای می شود تا ما برداشت دیگری از موفقیت داشته باشیم. نمایش استیو جابز پیش از این در عمارت نوفلوشاتو به روی صحنه رفت.

 یادداشت هایی درباره این نمایش را می توانید اینجا و اینجا بخوانید.

 

تئاتر جنایی

نمایش "او" به کارگردانی آرش دادگر شبیه به داستان های پلیسی است. هسته مرکزی داستان، ماجرای یک قتل است. بازرسی با تنها سرنخ –فیلم ضبط شده دوربین مدار بسته یک مغازه- یک حادثه جنایی، زنگ خانه ای را به صدا در می آورد و با اولین «بله» ساکنان خانه، نمایش کلید می خورد.داستان از همان ابتدا پیچیده است. بازرس از راهرویی که مخاطبان وارد سالن می شوند و از طریق دوربین در صفحه انتهای صحنه به نمایش در می آید، وارد می شود تا از همان ابتدا به مخاطب القا گردد که صحنه نمایش، محل جرم است، کاراکترها متهمان هستند و مخاطبی که بر روی صندلی نشسته فقط تماشاچی نیست، یک ناظر پویاست. هر کاراکتری که به صحنه می آید، موقعیت و نوع دیالوگ ها به نحوی چینش شده اند که می توان انگشت اشاره به سوی او گرفت و او را قاتل معرفی کرد. اما با تغییر صحنه و ورود کاراکترهای دیگر نگاه ها عوض می شود، حتی زمانیکه همخوانها بی دلیل وارد صحنه می شوند یا تصویری از مدیا پخش می شود بازهم تمام پازل بهم می ریزد. این نمایش پیش از این در سالن سمندریان تماشاخانه ایران شهر به روی صحنه رفته بود.

گفتگوی نمایش را اینجا و یادداشت را می توانید اینجا بخوانید.

 

یک پرفورمنس در سالن تئاتر

«دستورالعمل‌های پرواز برای خدمه و خلبان» یک نمایش به سبکی تلفیقی و مولتی مدیاییست که می خواهد از صحنه ی زنده ی تاتر، ظرفیت های بیشتری از یک اجرا را با مخاطب به اشتراک بگذارد، در نتیجه تماشاگران یا گروهی هستند که بسیار راضی اند و یا گروهی که ناراضی از سالن خارج خواهند شد . موسیقی، نور و گرافیک، سه عنصر متحد و اساسی و بارز دراین نمایشند که درکنار متن، ظرفیت سازی ِمعنایی دارند، که می خواهند “غیاب “ِ آنچه دریک اجرای صحنه ایی نیازست، ایجابی پر کنند. صدا، صوت و گفتار، فراگیرتر از حضور همیشگی اش دارد تا، مادیّت ِمتکثری را شامل شود چنانکه، یک صدا برهر سه کارکتر روی صحنه دلالت می کند و افتراقی بین ِپگاه، مارین، نکیسا یا مهسا ریاضی که وجود ندارد، به وجود آورد. تا جایی که به نظر می رسد همزمان هرسه یا هر کسی دیگر، گویی آن دیالوگ را تکرار می کنند. همانطور که غیاب ِمهسا، برحضوری تاکید می کند که در تمام نمایش جاری ست و حضوری دیگر در صحنه احساس می شود که تنها با صدا معنا دار است. اصولا، محور متن، برهمین “غیاب وحضور، پرواز، زندگی، مردگی و سقوط “استوارَست.

این نمایش پیش از این در سالن پالیز به نویسندگی و کارگردانی فرهاد فزونی اجرا شد.

 

پنگوئن، حیوان خانگی!

نمایشنامه «مرگ و پنگوئن» اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته آندری کورکف اهل اکراین، که محمد چرمشیر اقتباسی از آن را به رشته تحریر درآورده است. وقایع این رمان که بی‌شک مشهورترین اثر این نویسنده اوکراینی محسوب می‌شود، در شهر «کی‌یف» پایتخت اوکراین رخ می‌دهد. رمان «مرگ و پنگوئن» به‌طورکلی و به زیباترین شکل فضای بسته و ناامن اجتماعی اوکراین پس از جدایی از شوروی را نشان می‌دهد. اما نمایش «مرگ و پنگوئن» ویژگی دیگری نیز دارد که به اقتباس چرمشیر از رمان نویسنده اوکراینی برمی‌گردد. این نمایش زندگی ویکتور نویسنده جوان و سخت‌کوش و بااستعدادی است که سرپرستی و مراقبت از یک پنگوئن را به‌عنوان یک حیوان خانگی برعهده‌گرفته است. او در حالی نام پنگوئن خود را «میشا» گذاشته ‌که مردم آن منطقه بیشتر خرس‌های خانگی خود را «میشا» می‌نامند. در این میان همزمان بااینکه روزنامه محلی آن منطقه چاپ آخرین داستان ویکتور را رد کرده اما او از طرف سردبیر روزنامه برای نوشتن آگهی ترحیم دعوت به کار می‌شود و این اتفاق به مرور همه چیز را تغییر می دهد. این نمایش پیش از این در تالار چهار سو تئاتر شهر به کارگردانی پیام دهکردی به روی صحنه رفته بود.

گفت و گو با پیام دهکردی را می توانید اینجا بخوانید.

 

طنز تلخ در چرخه تکرار

«مادر» نمایشنامه ای است در چهار پرده و با چهار شخصیت که ساختار روایی اش مبتنی بر تکرار است. خود زلر این نمایشنامه را طنزی تلخ دانسته. نمایشنامه با دیالوگ های روزمره مادر و پدر آغاز می شود، مادر و پدری که یک دختر و یک پسر دارند که هر دو از آنها جدا شده و زندگی مستقلی دارند. اما همین دیالوگ های عادی و روزمره خیلی زود تشویش و فروپاشی ذهنی مادر را نشان می دهد. این که او حالا بیش از هر زمان دیگری احساس تنهایی و بیهودگی دارد و مدام فکر می کند که قربانی خانواده و به خصوص شوهرش شده و سرش کلاه رفته است. او می بیند که هریک از اعضای خانواده اش به امورات زندگی شان مشغول اند و تنها اوست که خودش را وقف آنها کرده بی آنکه امروز کسی به وضعیت او حتی فکر کند. «مادر»، روایتی است از وضعیت بحرانی مادر این نمایشنامه که البته می توان وضعیت او را به مادر، به معنای عامش، بسط داد. این نمایش پیش از این اردیبهشت ماه در شهر رشت به کارگردانی مجید کاظم زاده مژدهی اجرا شده است .

 

مثلث عشقی بکت

تئاتر "نمایش" نوشته ساموئل بکت برای اولین بار است که در ایران اجرا می رود.  پیش از این "نمایش که تجدید چاپ نشد و حتی در مجموعه آثار بکت که توسط نشر مهردامون چاپ شده است وجود ندارد. مسعود حق پناه کارگردان و مترجم این اثر تئاتر را از آمل آغاز کرده است و در تهران هم فعال بوده است و خود را جزو شاگردان حمید سمندریان می داند. حق پناه در دوره 34 جشنواره تئاتر فجر با نمایش مالیخولیا به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر حضور داشته است. نمایش اثری سه پرسوناژی است که در آن مثلثی عشقی در جریان است و کارکتر ها در طول اجرا مورد استنطاق نور بازجو در مورد ماهیت و چگونگی روابطشان قرار می گیرند.

 

تانگوی شیطان

تانگوی شیطان به نویسندگی و کارگردانی وحید درویشی یکی دیگر از 14 نمایش برگزیده جشنواره بین المللی فجر است که در رقابت با 6نمایشی که از 7 تا ١٢ شهریورماه سی‌امین جشنواره استانی تئاتر گیلان به روی صحنه رفتند، جواز حضور در جشنواره نهایی را کسب کرد.

این نمایش که پیش از حضور در جشنواره استانی 2بار در بندرانزلی و رشت به اجرای عموم درآمده بود، در آن جشنواره توانست رتبه برتر کارگردانی، نمایشنامه نویسی، بازیگری زن(مرجان موسی نژاد)، بازیگری مرد (وحید درویشی)، موسیقی (ارش انتظامی)، طراحی لباس (معصومه شرقی)، طراحی صحنه (برزو رجبی و  وحید درویشی) و گریم (مرتضی غلامی) را کسب و به عنوان تنها اثر انتخابی استان گیلان معرفی شود.

 

«استرالیا»: عاشقانه های چند مهاجر غیرقانونی

استرالیا از جمله نمایشنامه های خوش ساخت پیام لاریان است که بارها توسط کارگردانان مختلف به اجرا در آمده و در سی و ششمین جشنواره بین المللی فجر نیز حائز رتبه برتر شده بود.کامران جباری برای جشنواره سی و هفتم این نمایش را از بیجار به جشنواره استانی کردستان معرفی کرد.

نمایش به موضوع مهاجرت دو پسر ایرانی و اندونزیایی و یک دختر افغانی که قصد دارند به‌صورت غیرقانونی وارد استرالیا شوند اشاره دارد و در آن علاوه بر روایت گذشته این شخصیت‌ها در طول این سفر پرمخاطره، ارتباطی عاشقانه بین این افراد شکل می‌گیرد.

جباری این نمایش را در بیست و نهمین جشنواره تئاتر کردستان که از 16 تا 22 مرداد به میزبانی شهرستان قروه برگزار شد، شرکت داد و توانست در میان 8 اثر نمایشی منتخب از بین 14اثر ارسالی به جشنواره استان، جواز حضور در بخش بین الملل را دریافت کند.

نمایش استرالیا در جشنواره کردستان، جایزه بازیگری اول زن را توسط «شایسته فرمانی فرد»، جایزه دوم کارگردانی را توسط «کامران جباری» و جایزه اول طراحی لباس و صحنه را از آن خود کرده است.

 

راه رفتن در بهشت

یک هفته راه رفتن در بهشت داستانی است بر اساس نوشته سید محمد هادی هاشم زاده، که توانست برای حضور بیست‌ونهمین دوره جشنواره تئاتر از استان فارس انتخاب شود. داستان نمایش در مورد پسر جوانی است که در خواب، مادر ش  فوت شده اش را می بیند و از این طریق وارد گذشته و خاطرات دور مادرش می شود.

یک هفته راه رفتن در بهشت، در جشنواره استانی فارس با 14 نمایش دیگر رقابت کرد و پس از کسب رتبه دوم کارگردانی، رتبه دوم بازیگری زن(الهام کشاورز) و رتبه دوم بازیگری مرد (بهنام مرادی) توانست جواز حضور در بخش نهایی را کسب کند.

این نمایش در رقابت با سایر نمایش های استانی نیز موفق ظاهر شد و به عنوان یکی از 14 نمایش معرفی شده از جشنواره های استانی در جشنواره بین المللی فجر حضور دارد.

 

قسمت دو تئاتری کوچک از انتهای دنیا

یک تئاتر کوچک از انتهای دنیا به کارگردانی گارسیا رمئو ازکوییل آرژانتینی از کشور فرانسه که قطعه یک آن  در جشنواره عروسکی تهران مبارک حضور داشت، حالا قطعه دو آن زمستان به جشنواره تئاتر فجر آمده است. در این نمایش همه چیز در فضایی رخ می‌دهد که منظره بیابان را به ذهن متبادر می‌کند. این مکان یک انتخاب سیاسی است که خبر از تمدنی می‌دهد که به تمدن ما چسبیده است، جهان مادون امروز و ابرجهان فردا. به عنوان بخشی از تکامل جهان معاصر، به معنی واقعی کلمه، تئاتری برای هر نوع تخیلی. این منظره، قلمروی محافظت شده‌ای را به یاد می‌آورد، که بیش از اندازه مورد بهره‌برداری قرار گرفته است که در فضایی بیرون از شهرنشینی متمدن و عاری از هرگونه هویتی قرار دارد. مدت زمان نمایش35دقیقه است.

 

پسرها پسرند

آسانسور، پسرها پسرند که در جدول اجراها نام آن را با پسرها پسرند می بینید، نمایشی است فیزیکال به کارگردانی و طراحی حرکت فرنک فهر از رومانی. مدت زمان آن 40 دقیقه است و در خلاصه آن آمده است: آسانسور فضای کوچکی است که مردم آن را سوار و از آن پیاده می‌شوند، بالا و پایین می‌روند، بدون آنکه با هم در ارتباط باشند. آسانسور همیشه در حال حرکت است اما اگر یک بار به طور ناگهانی در وسط راه گیر کند، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.

 

زندگی احمقانه

زندگی احمقانه اثری است به کارگردانی دیوید دیوآشویلی از گرجستان به مدت120 دقیقه. درخلاصه داستان این نمایش آمده است: همه‌چیز در هم برهم است... تعصبات اخلاقی  نامشخص است... معیارهای ارزیابی مبهم است. ارزش‌ها بازنگری می‌شوند. بنابراین، هیچ عجیب نیست که اگر یک انسان باهوش را احمق صدا کنند، و کسی در خدمت او باشد که آرزو دارد قدیس شود.

 

من دیگری‌است- رمبو در افریقا

این نمایش به کارگردانی لارس کینو از کشور نروژ به این دوره از جشنواره تئاتر فجر آمده و مدت زمان آن 105 دقیقه است. نمایش نام عجیبی دارد و به نوعی متاثر از اشعار آرتور رمبو است. نمایش من دیگری ‌است- رمبو در افریقا، به نقش هنر در جامعه می پردازد. رمبو چه چیزی از فروش قهوه و اسلحه پیدا کرده است که شعرهایش نمی‌توانند آن را به او بدهند؟ آیا پاسخ به این سوال، ارتباطی با زندگی امروزه  ما دارد؟

 

فقط استخوان ها

فقط استخوان ها اثری است تک نفره به نویسندگی کارگردانی و بازیگری توماس مونکتون از کشور فنلاند به مدت 45 دقیقه. نمایش، اثری فیزیکال با بهره گیری از تکنیک های میکرو تئاتر است. اندازه صحنه یک متر است. یک صندلی، یک لامپ و یک دایره نقاشی شده روی صحنه دیده می‌شوند. اجرا ساده و با کمترین ابزار فناوری است و با پیچ و خم بدن بازیگر، دست‌های سرگردان و صورت غیر قابل کنترل بازیگر، قطعه‌ای بی‌بدیل از تئاتر میکروفیزیکال خلق می‌شود.

 

جادویت می کنم

نمایش «جادویت می‌کنم» به کارگردانی احسان همت نمایشی‌ مشترک از ایران و بلژیک است که در آخر روز سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر سال گذشته در بخش تمرین اجرا و در تئاتر آفتاب اجرا شد. و امسال توانست در بخش بین الملل به عنوان اثری صحنه ای حضور پیدا کند.

به گفته کارگردان نمایش این اجرا خط داستانی ندارد و ایده آن از یک پروژه تحقیقاتی که با حمایت دولت بلژیک انجام شده به وجود آمده است.

کارگردان درباره هدفش از این اجرا گفته است: می‌خواهم در واقع نحوه کارکرد این متریال‌ها را در حضور تماشاچی مورد سنجش قرار بدهم و بدانم خوانش تماشاگر از این متریال‌های حرکتی چیست و بر اساس این خوانش به دراماتورژی متنی برای همین حرکات برسم. در واقع تخیل تماشاگر به من کمک خواهد کرد که به یک اجرای کامل برسم. و حالا به نظر می رسد نتیجه کامل شده آن پروسه را در جشنواره امسال شاهد خواهیم بود. نمایش جاودیت می کنم اثری است محصول ایران و بلژیک به مدت 75 دقیقه.

 

سوارم

سوارم اثری است از مجارستان به کارگردانی گوبار گودا به مدت 70 دقیقه. در معرفی این اثر گروه اجرایی نوشته است: سوارم چطور کار می‌کند؟ چطور ارتباط برقرار می‌کند و تصمیم می‌گیرد؟ آیا انتخاب فردی در آن موثر است یا تکثر انتخاب‌های فردی باعث حرکت و به پیش راندن اجتماع سوارم شده است؟ آیا می‌توان سوارم را یک موجود زنده منفرد و منحصر به فرد در نظر گرفت؟ آیا می‌توان  همه بشریت را یک موجود زنده و پیچیده در نظر گرفت و آن را با سوارم مقایسه کرد؟

 

خورشید از حلب طلوع می‌کند

نمایش خورشید از حلب طلوع می کند اثری است مشترک از ایران و سوریه به کارگردانی کوروش زارعی با موضوع ظهور و سقوط داعش. مدت زمان این نمایش 75 دقیقه است. داعش به بهانه تحریف دین پیامبر اسلام و تاسیس دولت امت اسلامی، دست به تبیین تفکر متحجرانه خود می‌زند و برای رسیدن به این هدف، ابتدا به عراق و سوریه حمله می‌کند. آن‌چه که اکنون اتفاق می‌افتد، همان است که در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا، یزیدیان با حسین‌ابن‌علی فرزند رسول خدا و اهل بیتش کردند.

 

دیالوگ در سرزمین عجایب

علیرضا کوشک جلالی که پیش از این در آلمان سال ها فعالیت داشته است امسال بار دیگر با نمایشی به زبان فارسی از آلمان در جشنواره تئاتر فجر حضور پیدا کرده است. دیالوگ در سرزمین عجایب، روایت زندگی سخت و تلخ یک کودک فلسطینی است که پدرش به عنوان یک کشاورز زحمتکش در جریان توسعه‌طلبی‌های اسرائیل زمین و خانه خود را از دست داده است.

 

یادداشت‌های یک دیوانه

یادداشت‌های یک دیوانه اثر جاودان نیکولای گوگول به کارگردانی جنت سلیم آوا مونولوگی است 50 دقیقه ای که داستان تلاشی است دیوانهوار برای از بین بردن نابرابری اجتماعی در جهانی خیالی و غیرواقعی. رسیدن به مرز دیوانگی روز به روز به تصویر کشیده می‌شود، اما با تشدید بیماری، روزها، ماه‌ها و حتی سده‌ها در هم آمیخته می‌شود.  

 

گذرگاه

گذرگاه به کارگردانی و نویسندگی پیر جودلووسکی از کشور فرانسه درباره راهرویی است که به خاطرات جهان اختصاص داده شده و در آن صدای موسیقی به گوش می‌رسد. این چیدمان راهرویی 10 متری است و بازدیدکنندگان با فضایی مملو از نور و صدا روبرو می‌شوند و موسیقی سنتی کشورهای مختلف را می‌شنوند. این نسخه از گذرگاه، به احترام خاطره کسانی  است که مجبور شده‌اند کشور خود را ترک کنند.

 

ترحم: قسمت یک

ترحم قسمت یک اقتباسی است از اثر ویلیام شکسپیر به مدت 40 دقیقه از کشور سوئد به کارگردانی آنمار طاها که با یک بازیگر اجرا می شود. داستان ترحم درباره شخصیت یاگو در نمایشنامه اتللو است. مرد جوانی که ایمان خود را به غرب از دست داده است و تصمیم می‌گیرد به نقطه‌ای دورافتاده سفر کند تا آرمانی عاشقانه از جنگ را محقق سازد.

 

دو سر و یک دست

دو سر و یک دست را باید اثری مشترک دانست که گروه نویسندگان و کارگردانان لامیا آبی آزار، عمر آبی آزار، جونید ساریالدین، مایا زبیب از کشور لبنان به مدت 50 دقیقه. در خلاصه این نمایش آمده است: پس از انقلاب در جهان عرب، قدرت میان ائتلاف‌های متعدد تغییر کرد، اگرچه هنوز هم شمایل پادشاهی منطقه را می‌لرزاند و تکان می‌دهد. نگاه سیاسی ظالمانه شکسپیر او را به یک متفکر بزرگ سیاسی تبدیل کرده و مشخص است که مسائل سیاسی در هسته نمایشنامه‌های او قرار دارند. ما امروز می‌خواهیم سوال شکسپیر را بپرسیم تا به پاسخ و تحلیل طرح‌های اولیه غالب پدرشاهی (پادشاهی) در نمایش‌مان بپردازیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با یکی از مدرسان کارگاه‌های آموزشی جشنواره فجر42

سعید ذهنی: کارکرد موسیقی در تئاتر، فقط تشدید عواطف نیست
گفت‌وگو با یکی از مدرسان کارگاه‌های آموزشی جشنواره فجر42

سعید ذهنی: کارکرد موسیقی در تئاتر، فقط تشدید عواطف نیست

سعید ذهنی، آهنگساز و مدرس موسیقی که در چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، کارگاهی آموزشی با عنوان «کارکردهای موسیقی در تئاتر» برگزار کرد، استفاده از موسیقی برای تشدید عواطف را دم‌دستی‌ترین کارکرد آن در هنرهای نمایشی دانست. او در همین راستا، بر ضرورت شناخت آهنگساز ...

|

نظرات کاربران