نگاهی به نمایش «ماشینِری» به کارگردانی هادی حوری
همیشه باید به نوار زرد و کلاه قرمز احترام گذاشت
ایران تئاتر، کیارش وفایی: جهان انسانها با تمام داشتههایش همیشه در تلاش هستند که نسبت به روز قبل خود تغییراتی داشته باشند که این هدف گاهی در جهت منفی و گاهی مثبت سوق پیدا میکند. البته این رفتار به نوعی معرف تفاوت دیدگاه از جانب هر دو گروه است. لذا این در میان این مجادله گروه برندهای وجود ندارد، زیرا هر گروه تنها از زاویه دید خود به جهان نگاه میاندازد.
جوامع بشری از زمانی که دچار رنسانس، صنعت و بالغ شدن ایدههای خام شدهاند به نوعی ذات درونی خود فراموش کردهاند و دائم در تقلای آن هستند که با پیشرفت آرامش بیشتری را برای خود، خانواده و کشورشان پدید آورند. حال این کنش از سوی انسان مزیت نیز دارد که سبب میشود گروهی از انسانها بر اساس تواناییهای خود مراحل زندگی را پشت سر گذاشته و رو به جلو حرکت کنند، اما نقص آن نیز در این است که برای به قدرت رسیدن انسان از تمام توانش استفاده میکند. بنابراین همیشه نبردی بین این دو گروه وجود دارد که مشخص نیست در کدام طرف و با چه دیدگاهی مبارزه میکنند. حال در این میان قشر طبقه متوسط را میتوان تنها گروهی از مردم جامعه دانست که همچون باد در بین دو گروه فقیر و غنی در حرکت است هیچ زمان مسیر مشخصی را در پیش نخواهد گرفت. بنابراین آثار اجتماعی که درباره این قشر جامعه، زندگی و اتفاقهای آنها ساخته میشود هم تکلیف مشخصی ندارند که آیا میتواند به قضاوت بنشیند و یا آنکه آیا ضرورت همراهی را دارد یا خیر؟ همه چیز به شکل معلقی ادامه دارد. حال برای آنکه این اتفاق کمتر پیش بیاید باید در انتخاب هدف هوشمندانه عمل شود. لذا عوامل محرک نمایشنامه و اثر میتوانند در این تصمیم موثر باشند. لذا یادمان بماند که اگر نقدی در آثاری از این دست رخ میدهد به طورحتم باید راهکاری در پیام آن و یا در پایانبندی لحاظ شده باشد، زیرا در غیر این صورت آن نمایش نیز مجدد همچون سوژه اجتماعی و قشر موردنظرش معلق خواهد ماند.
نمایش «ماشینِری» از ساختاری اجتماعی برخوردار است که شخصیتهای خود را در قشر و گروهی تعریف داده است که از نگاه کلی و شرح آن میتوان این افراد را جزو یکی از شاغلهای زحمتکش نام برد. بله، جامعه کارگران یکی از این دست انسانها هستند. اهمیت این اثر بیشتر از آنکه به جهت خاصی اشاره کند کلیتی واحد را مدنظر قرار میدهد. به طوری که از ساختار ابتدایی متن تا پایانبندی در اثر نظم واحدی وجود دارد که این موضوع سبب میشود مخاطب بیشتر از آنکه باید به تماشا بنشیند و آن را باور داشته باشد. در واقع اشاره به جامعه کارگران را میتوان از دو سو مورد بررسی قرار داد که آیا هدف نویسنده تنها تحلیل وضعیت زندگی و معیشت این افراد است و یا آنکه تصمیم به آن دارد در نمایی با زاویه دید گسترده از رویکردهای اجتماعی که در آن سیستمهای اداری نقش تعیین کننده دارد صحبت کند و از طریق نشان دادن جامعه کارگردان کارخانهای آن را به اندازهای به نقد کشیده و راهکاری ارائه بدهد. جهان متن باتوجه به آنکه ساختاری اجتماعی دارد بنابر موقعیتهایی که در اثر طراحی شده است پیش میرود تا بتواند از زبان شخصیتها حرفهایش را بزند و از طریق واکنش آنها تصویری از واقعیت را رونمایی کند. در واقع انسجام بین درام و میزانسن سبب شده است که شخصیتهای این نمایش بیشتز ا آنکه باید در صحنه از خود چیزی بروز ندهند و صرفا تمام و کمال در خدمت گروه نمایشی باشند.
اهمیت از فرد به جمع رسیدن و برعکس یکی از اتفاقهایی بوده است که توانسته درام را از دو سو مورد بررسی قرار بدهد، به شکلی که گاهی جامعه کارگران از نگاه و باور خود میگفتند و گاهی سیستمهای اداری با تغییر قوانین مسیر زندگی این قشر متوسط را مشخص میکردند. لذا با این شکل تناقص هر دو گروه در مقام حق طلبی بر میآیند که در این مورد هم تعلیق یکی از موارد پایدار است که دقیقا مشخص نمیشود کی، کجا و چگونه؟ شخصیتهای نمایش با طراحی که برایشان صورت گرفته رفتارهای بیرونی و اعتراضی دارند. زیرا موقعیت مکانی یعنی کارخانهای که در آن کار میکنند فضایی را فراهم آورده تا آنها به این حالت زندگی خود و اطرافیانشان را شرح داده و نتیجه آن را نمایان کنند. ضرورت ملاک قرار دادن مقوله روایت نیز یکی از کارکردهایی است که توانسته مخاطب را بیشتر از آنکه باید متوجه موضوع اثر کند. حال با این تصمیم، شخصیتها بعنوان عناصر هدایتگر به اثر اضافه میشوند که به نوعی هر کدام از آنها در مقام یک روای هستند که برشی از زندگی خود و رویارویی با مردم جامعه را بازگو میکنند. لذا این موضوع سبب آن شده است که فرم هم راستا با محتوا پیش برود به طوری که مرزی مشترک بین آنها دیده شود، زیرا جهان متن و اثر مخرج مشترکهای بسیاری دارند که این انسجام را در اختیار فضای نمایش قرار میدهند.
بنابراین باید گفت که نمایش «ماشینِری» اثری اجتماعی، انسانی، کنشمند همراه با نظمی کامل است. میزانسنهای حساب شده و با دلیل، طراحی صحنه هوشمندانه، بازیگریهای خوب و معین و ساختار نقادانه گویا و ناطق از جمله خصوصیاتی هستند که این اثر را با آنکه سلبریتی ندارد بسیار پرطرفدار کرده است.