ایران تئاتر بررسی میکند:
تأثیر زیرپوستی آثار شکسپیر در بازیهای ویدیویی
ایران تئاتر- کسری کریمی طار: وقتی به تأثیر کارهای شکسپیر بهعنوان بزرگترین نویسنده تاریخ بریتانیا در مدیای امروز مینگریم با کلکسیونی از نمایشها، فیلمها و حتی انیمیشنهایی روبرو میشویم؛ اما خیلی عجیب است که از آثار او تا به امروز هیچ بازی اقتباسی قدرتمندی در صنعت ویدیو گیم ساخته نشده است.
وقتی به تأثیر کارهای شکسپیر نهفقط در نقش یک نمایشنامه چیرهدست بلکه بهعنوان بزرگترین نویسنده تاریخ بریتانیا - در مدیای امروز مینگریم با کلکسیونی از نمایشها، فیلمها و حتی انیمیشنهایی روبرو میشویم که مستقیم یا غیرمستقیم از آثار او الهام گرفتهاند. از آثار کلاسیکی مثل «سریر خون» و «آشوب» ساخته آکیرا کوروساوا تا فیلم جدیدتری مثل «هیاهوی بسیار برای هیچ» ساخته جاس ویدون که با ساخت فیلم ابرقهرمانی «انتقام جویان» (Avengers) شناخته میشود. بااینحال خیلی عجیب است که از آثار او تا به امروز هیچ بازی اقتباسی قدرتمندی در صنعت ویدیو گیم ساخته نشده است. باید گفت که پیچیدگی آثار شکسپیر یا نثر سخت آن دلیلی بر این موضوع نیست مخصوصاً اینکه در بازی دست کارگردان و نویسنده بسیار بازتر از دست فیلمنامهنویس برای نوشتن یک فیلم سینمایی است. شاید سادهترین دلیل این کار، سختی تعبیه کردن گیم پلی مناسب برای آثار شکسپیر است. مشخصاً از بین آثار او «مکبث» بهترین کاندیدا است. هم کاراکترش یک ضدقهرمان موردعلاقه گیمرهاست و همداستان و فضایش کاملاً برای ساخت یک بازی اکشن/ادونچر مناسب است؛ بازیای که میتواند صحنههای نبرد فوقالعادهای داشته باشد. شاید ساخت بازیای بر اساس مکبث بهمثابه یک رؤیا باشد ولی باید گفت تأثیر کارهای این نویسنده مشهور بریتانیایی در بسیاری از بازیهای بزرگ و مشهور مشهود و قابللمس است.
از آثار کلاسیکی مثل «سریر خون» و «آشوب» ساخته آکیرا کوروساوا تا فیلم جدیدتری مثل «هیاهوی بسیار برای هیچ» ساخته جاس ویدون که با ساخت فیلم ابرقهرمانی «انتقام جویان» (Avengers) شناخته میشود. بااینحال خیلی عجیب است که از آثار او تا به امروز هیچ بازی اقتباسی قدرتمندی در صنعت ویدیو گیم ساخته نشده است. باید گفت که پیچیدگی آثار شکسپیر یا نثر سخت آن دلیلی بر این موضوع نیست مخصوصاً اینکه در بازی دست کارگردان و نویسنده بسیار بازتر از دست فیلمنامهنویس برای نوشتن یک فیلم سینمایی است. شاید سادهترین دلیل این کار، سختی تعبیه کردن گیم پلی مناسب برای آثار شکسپیر است. مشخصاً از بین آثار او «مکبث» بهترین کاندیدا است. هم کاراکترش یک ضدقهرمان موردعلاقه گیمرهاست و همداستان و فضایش کاملاً برای ساخت یک بازی اکشن/ادونچر مناسب است؛ بازیای که میتواند صحنههای نبرد فوقالعادهای داشته باشد. شاید ساخت بازیای بر اساس مکبث بهمثابه یک رؤیا باشد ولی باید گفت تأثیر کارهای این نویسنده مشهور بریتانیایی در بسیاری از بازیهای بزرگ و مشهور مشهود و قابللمس است.
مثلث شکسپیر
داستان اکثر نمایشنامههای مشهور شکسپیر حول محور سه فاکتور قدرت، انتقام و عشق – در بطن داستان – است. حالا اگر بخواهیم از بین آثار شکسپیر بهترین کاندیدها را برای ساخت بازی انتخاب کنیم گزینههایی بهتر از: «مکبث» و «کوریولانوس» نمییابیم؛ دو اثری که اتفاقا اقتباسهای مدرن سینمایی بر اساس آنها ساختهشده که نشان میدهد اقتباس از آثار شکسپیر در عصر جدید هم میتواند موفقیتآمیز باشد. البته هملت هم میتواند به یک ادونچر خوب تبدیل شود، همانطور که تا به امروز دو بازی اقتباسی بر اساس آن ساختهشده. بااینحال شکسپیر نمایشنامهای دارد که کمتر موردتوجه قرارگرفته که نهتنها پتانسیل بالایی برای ساخت بازی دارد بلکه خود یک کلاس درس برای نویسندگان بازی است. «تیتوس آندرونیکوس» از مهمترین تراژدیهای شکسپیر بهحساب میآید که کمتر موردتوجه مخاطبان قرارگرفته است. این کمتوجهی نه به دلیل ضعف داستان و روایت بلکه به دلیل خشونت بیشازحد نمایشنامه تیتوس آندرونیکوس است. نمایشنامهای که بیش از هر چیزی بر پایه انتقام شکل میگیرد، انتقامی از سر عشق به از دست رفتگان. انتقام همیشه از مهمترین سوژههای بازیسازان عناوین جدی بوده و تاکنون بازیهای مشهور بسیاری حول محور احساس خطرناک ساختهشدهاند. بازیهایی که از بین آنها میتوان به دو عنوان «مکس پین» و «خدای جنگ» (God of War) اشاره کرد. هر دو بازی از این منظر شباهت فراوانی با یکدیگر دارند. در تیتوس آندرونیکوس، تیتوس یک فرمانده و فاتحی بلامنازع است که به دست راست امپراتور جدید روم تبدیل میشود. داستان تیتوس با یک انتقام آغاز میشود. او که تاکنون بارها بر گوتها پیروز شده این بار به همراه 5 اسیر وارد روم میشود: «تامورا» ملکه گوتها، سه پسر تامورا و هارون معشوقه تامورا. در همان آغاز تیتوس به دلیل کشته شدن فرزندش در نبرد گوتها، از پسر بزرگ تامورا انتقام گرفته و او را قربانی میکند. کشته شدن فرزند بزرگ تامورا باعث راه افتادن دومینوی انتقام میشود، دومینویی که منجر به مرگ پسران تیتوس و مرگ بهشدت دردناک دخترش میشود. این نمایشنامه بهقدری خشن است که برای سالهای طولانی اجرا آن ممنوع بود و حتی به همین دلیل جز آثار کمتر شناختهشده شکسپیر بهحساب میآید.
رؤیای نابودشده آمریکایی
روایت در بازیهای داستان محور را شاید سختترین نوع روایت داستان در دنیای مدرن دانست زیرا چارچوب آن کاملاً با فیلم و تئاتر متفاوت است. میانپرده، نوتهای داخل بازی، دیالوگهای درون بازی و حتی محیط هرکدام میتوانند یک بخش یا همه بار داستانی بازی را به دوش بکشند بااینحال هسته شکلگیری داستان بهشدت به تئاتر و سینما شبیه است؛ هرچند مخاطبان بازی شانس این رادارند که بهمانند سریالهای مدرن، زوایای مختلف کاراکتر و جهان پیرامون بازی را بشناسند. بااینحال تفاوت بین نوع روایت سبب نشده تا صنعت بازی از شکسپیر الهام نگیرد. بهطور مثال در مکس پین هم دقیقاً بهمانند تیتوس آندرونیکوس داستان با یک انتقام آغاز میشود. در ابتدای بازی مکس پین یک کاراگاه معمولی پلیس نیوجرسی است که زندگی آرامی در کنار همسر و فرزندش – که تازه به دنیا آمده - دارد اما در یک روز آفتابی همه دنیای او نابود میشود. مکس بهمحض ورود به خانه با خلافکارانی غیرطبیعی روبرو میشود که همسر و نوزادش را به قتل رساندند. قتل این دو ارتباطی به خود مکس پین ندارد و بعدها با پیشروی در داستان متوجه میشویم که همسر او اطلاعات فراوانی از یک پروژه نظامی سری داشته و با آغاز داستان قربانی انتقام سخت مدیر شرکت میشود. بااینحال کشته شدن همسر مکس پین، دومینوی انتقام را به حرکت درمیآورد تا در انتها افراد فراوانی قربانی این موضوع شوند؛ از دوست صمیمی مکس پین تا رئیس شرکتی که نقشه قتل خانواده پین را کشیده بود؛ تقریباً همان چیزی که در تراژدیهای شکسپیر قابللمس است: انتقامی که همهچیز را نابود میکند.
ربالنوع جدید جنگ
یکی دیگر از عناوینی که تأثیر فراوان غیرمستقیمی از آثار شکسپیر و مخصوصاً تیتوس گرفته God of War است. این بازی در حقیقت اقتباس آزادی از داستانهای اساطیری یونان باستان بهحساب میآید. شخصیت اصلی این بازی یکی از فرماندههان مشهور ارتش «آرس» خدای جنگ است. او در آخرین نبردش مقابل فرمانده بربرها شکستخورده اما در آستانه مرگ دست یاری به سمت آرس دراز میکند و از او درخواست میکند که در قبال نجات جان خود و ارتشش تا ابد به آرس خدمت خواهد کرد. در مقابل خدای جنگ با دادن دو شمشیر Blades of Chaos به او قدرت از بین بردن فرمانده بربرها را میدهد. ولی این لطف آریس روی پنهانی دارد که آن جنون آنی کریتوس است. او برای چند ساعت عقلش را از دست میدهد و بهاشتباه وارد منزل همسر و فرزندش شده و آنها را سلاخی میکند. آرس معتقد است با این کار کریتوس را رها کرده تا او به یک خدمتگذار قدرتمند و آزاد تبدیل شود اما این اشتباه کریتوس آتش خشم را در وجودش شعله ور کرده و او حالا تنها یک هدف دارد: انتقام. آنهم نهفقط انتقام از آریس بلکه انتقام از تمامی خدایان المپ برای این عمل بیرحمانه. هر سه فاکتور قدرت، انتقام و عشق در این بازی حضور دارد و از این منظر هم God of War و هم مکس پین مشخصاً از شکسپیر الهام گرفتهاند؛ البته نه الهام مستقیم بلکه پیروی از شیوه داستانگویی که شکسپیر از پایهگذاران آن بود.
تلاشهای ناموفق
بااینکه اقتباس مستقیم مشهوری از آثار شکسپیر ساخته نشده اما در طول چند دهه گذشته چندین استودیو سعی کردند اقتباسی آزاد از کارهای او داشته باشند. یکی از جالبترین اقتباسهای آزاد از آثار شکسپیر «هلسینگور» (Elsinore) است. در این بازی شما در نقش «اوفیلیا» معشوقه هملت ظاهر میشوید. داستان بازی ازآنجا آغاز میشود که اوفیلیا در یکشب تابستانی کابوسی ترسناک میبیند. در 4 روز تمامی اهالی قلعه هلیسنگور کشتهشدهاند و او خود در یک لوپ زمانی گیر افتاده، لوپی که نمیتواند از آن فرار کند. هدف نهایی اوفیلیا در این بازی جلوگیری از تراژدی است که هملت به دام آن میافتد و از این منظر تلاش سازندگان قابل تحسین است زیرا سعی کردهاند با استفاده از این نمایشنامه کلاسیک روایتی نو را به تصویر بکشند. دیگر اقتباس آزاد از آثار او «بودن یا نبودن» (To Be or Not To Be) است. یک بازی ادونچر که آنهم بر اساس هملت ساختهشده است. در این بازی میتوانید کنترل شخصیتهای هملت، اوفیلیا و حتی پدر هملت- او در همان ابتدای بازی کشته میشود – را برعهده بگیرید. نکته جالب این است که برخلاف هملت که یک تراژدی است، بازی بودن یا نبودن تم کمدی دارد و بیشتر به «پارودی» هملت شباهت دارد. سومین و آخرین بازیای که قرار بود اقتباس آزادی از آثار شکسپیر باشد، Arden: The World of Shakespeare نام دارد. این عنوان یک بازی MMO بود؛ یعنی یک عنوان آنلاین عظیم که در آن هزاران و حتی میلیونها کاربر میتوانستند گرد هم بیایند. این پروژه در دانشگاه ایندیانا و تحت سرپرستی «ادوارد کاسترانوا» ساخته میشد و قرار بود میزبان هزاران عاشق شکسپیر در یک دنیای مجازی باشد، دنیایی که سراسر آن پرشده بود از آثار مختلف شکسپیر. ساختار این بازی به شکلی بود که شخصیتهای آثار شکسپیر در مناطق مخالف دنیای بازی حضور داشتند و کاربر امکان ارتباط با آنها را داشت. این بازی 10 سال پیش و با هزینه ساخت 250 هزار دلار عرضه شد اما کاربران از آن استقبال نکردند. بعدها کاسترانوا اعلام کرد که برای ساخت یک بازی آنلاین عظیم با استاندارهای روز نیاز به هزینهای 75 میلیون دلاری داشته است. کاربران در Arden: The World of Shakespeare میتوانستند برای ارتقای شخصیتشان به سؤالات مرتبط با آثار شکسپیر جواب بدهند یا اینکه مشغول کارت بازی شوند. به گفته کاسترانوا عدم جذابیت بازی دلیل اصلی متوقف شدن آن بود.
دنیای بازی پرشده از آثار اقتباسی. از کتاب و فیلم تا برداشتهای آزاد از دنیاهای فانتزی مشهور. شاید شکسپیر سهم بزرگی از صنعت بازی نداشته باشد اما نباید فراموش کرد که آثار مهم او چه تأثیر مهمی هرچند بهصورت غیرمستقیم روی شیوه روایت در صنعت بازی گذاشتند.