گفت وگو با جواد روشن کارگردان نمایش «یک ساعت آرامش»:
دروغ یکی از کلید واژه های مهم این نمایش است
سید جواد روشن در نمایش یک ساعت آرامش در ساختاری کمدی تلاش می کند بحث مهمی را در قالبی روان به مخاطبش ارائه کند. «لاموریکا»، «رقص روی لیوان ها»،«خرس» ، «قتل آقای کاف» و «داستان خرس های پاندا» از جمله آثار کارنامه کاری او محسوب می شوند که موسس گروه تئاتر یگانه است.
فلوریان زلر از جمله نمایشنامه نویس صاحب سبک تئاتر معاصر فرانسه است که قلمی جذاب، توانا و جهان شمول دارد. نمایش «یک ساعت آرامش» فضایی اجتماعی - کمدی دارد درباره موضوعات قابلتوجهی صحبت میکند. کلیدواژه مهم این نمایشنامه دروغ است و «یک ساعت آرامش» در مذمت دروغ گفتن است و به این موضوع که چگونه دروغهای مختلف میتواند زندگی را به نابودی بکشاند، میپردازد . داستان درباره میشل است که پس از مدتها صفحه موسیقی موردعلاقهاش را پیداکرده و میخواهد در یک روز تعطیل و در آرامش آن را گوش کند ولی اتفاقهایی مانع این کار میشود و رازهایی برملا میشود. این نمایش نوشته فلوریان زلر با ترجمه حمیدرضا امانپور قرایی و حامد امانپور قرایی و کارگردانی سیدجواد روشن فروردین و اردیبهشت ماه ساعت 19:45 در سالن دکتر ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است. عوامل اجرایی نمایش عبارتند از: موسیقی: محمد فرشتهنژاد، طراح صحنه: سینا ییلاقبیگی، طراح لباس: فرزانه عاقلی، طراح گرافیک: مهدی دوایی، طراح چهرهپردازی: سارا ولیزاده، طراح نور: رضا خضرایی، مدیر روابط عمومی و تبلیغات: شقایق فرشته، مشاور تولید: امیرعباس حسینی، گروه کارگردانی: مهدی ذاکر حسینی و نسترن پاکدامن، مدیر اجرایی: محمد رضایی، مدیر صحنه: محمدحسن درباغی فرد، عکاس: احسان رافتی و بازیگران این نمایش امیرمهدی ژوله، معصومه کریمی، مهدی ذاکر حسینی، ارسطو خوشرزم، وحید نفر، الهه شهپرست و ابوذر ساعدی هستند. با جواد روشن درباره ساختار و اجرای نمایشش گفتوگویی انجام دادهایم.
در کارنامه کاری شما تنوع قابلتوجهی در استفاده از متنهای ایرانی و متنهای خارجی دیده میشود. آیا به تنوع ژانری و موضوعی علاقه دارید؟
در سالهایی که نمایش روی صحنه اجرا میکنم. از نمایشنامههای ایرانی و هم از نمایش نامههای خارجی استفاده کردهام. در اجراهایم به استفاده از سبک خاصی قائل نیستم. موقعیت و فضای نمایشنامه برایم مهم است و در چنین فضاهایی است که میتوانم ایدههایی به متن اضافه کنم.
فلوریان زلر از جمله نمایشنامه نویسان سرشناس و مهم فرانسه است که در ایران هم موردتوجه برخی از کارگردانها قرار گرفته است. برای شما متن زلر چه ویژگی داشت که برای اجرا انتخابش کردید؟
معتقدم قابلیت آثار زلر بسیار زیاد است و میشود بیشتر به سراغ متنهایش برای اجرا رفت. نمایشنامههای «پدر» و «اگر تو بمیری» از جمله متنهای خوب زولر است که در ایران روی صحنه رفته است. زولر نویسنده معاصر و توانمندی است که در خیلی از کشورها آثارش مورد استفاده قرار میگیرد. آثار او دارای موقعیتهای جذابی است و در برخی از آنها فضای کمدی موقعیت مثل کار ما وجود دارد که برای خلق و ایجاد زیر متنهایی که به واکاوی لایههای از مناسبات و فضای درون جامعه را ارائه میکند مناسب است. از طرف دیگر معمولاً علاقه دارم کارهایی را اجرا کنم که کمتر مورد استفاده قرار گرفته باشد و پیشنهاد جدیدی را به مخاطب عرصه کند.
یکی از ویژگیهای آثار نوشتاری زلر نوشتن درباره دغدغههای آدمهای امروزی است که ما به ازا دارند. چقدر این ویژگی برایتان مهم بود؟
زلر فرزند همین دوره و زمانه و معاصر است و بهروز مینویسد و به خوبی فضای زندگی امروزی و آدمهایش را میشناسد و حرفهایی را مطرح میکند که مختص به جای خاصی نیست و جهانشمول است. زمانی که نویسندهای درباره روابط انسانی مینویسد طبیعی است که حرفهایش ملموس باشد.
چالش و تنش روابط بین شخصیتهای آثار زلر همیشه عامل جذابی به نظر میرسد؟
همان طوری که اشاره کردم قلم زلر به گونهای است که میشود در تداوم آن فضا و ایدههای مختلفی را مثل همین تنش روابط مورد استفاده قرار داد. البته مسلم است که زلر از سبک کاری خیلی از نویسندگان مطرح و نامآشنای گذشته فرانسه تأثیر گرفته است. مهمترین این تأثیر در خلق اتفاقات درون خانوادهای بین زن و شوهرها است. البته میشود در کنار این امر به مسائل کلانتری هم توجه داشت. خانواده به عنوان کوچکترین جز تشکیلدهنده یک جامعه است. زمانی که قرار است درباره جامعهای صحبت کنیم به ساختار خانوادههای شکلدهنده در جامعه میرسیم و در کلیت با این پرداخت به خانواده به اشلیکوچک از یک جامعه دست پیدا میکنیم.
اغلب شخصیتهای نمایش متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند و البته آدمهای با تفکری به نظر میرسند؟
شخصیتهای این نمایش و آثار زلر افرادی هستند که طبقه عامتر و عمومی جامعه را شکل میدهند. طبقه متوسط که طیف وسیعی را شامل میشود.
یکی از بیس های نمایش پرداختن به مسئله دروغ و دروغگویی است که بسیار دراماتیک است. برای شما این تم چقدر مهم است؟
دروغ یکی از کلید واژههای مهم این نمایش است و در اصل زیر متنی است که نمایش را با خودش به جلو میبرد. مسئلهای که پیامدش ویرانی است و شخصیت اصلی نمایش هم درگیرش میشود. دروغ هم یکی از خصلتهای ناپسند اخلاقی است که در هر جامعهای که وقتی گسترش پیدا میکند منجر به سایر اشتباهات و خطاها میشود و در دین اسلام هم مردم از دروغگویی نفی میشوند و این موضوع و بیس در یک پرداخت و فضای جذاب و کمدی اتفاق میافتد که برای من بسیار جذاب بود و به واسطه اینکه مضمونی عامهپسند و کمدی و از طرفی اندیشهساز، متفکر و معنا ساز را ارائه کنم.
آیا در کارگردانی نمایش به ساختاری رئالیستی توجه داشتید؟
اساس این نمایشنامه رئالیستی است و داستان آن فضایی رئالیست گونه دارد که در کنارش دارای فضا و موقعیتی کمدی است. سعی کردم در اجرا بر این بوده تا فضای کلی را حفظ کرده و اثر رنگ و بوی فانتزی و کمدی را در بخش بازیها، کارگردانی و طراحی داشته باشد.
آیا فضای آثار زلر را میشود در ساختاری غیر از رئالیستی هم مورد استفاده قرار داد؟
موقعیت اصلی و روابط بر اساس یک رئالیست به وجود آمده است. اما این رئالیسم صحنهای میتواند به شکل فرمی میتواند یک فضای مینی مال و یا فضا و نگاه مدرنی با چاشنی از فانتزی را طبق سلیقه کارگردان با خودش داشته باشد.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی